علم کردن مسابقه بی حجابی در فیسبوک

نویسنده
مریم کاشانی

» بحران تقابل جمهوری اسلامی و آزادیهای اجتماعی

شبکه دوم تلویزیون حکومتی ایران دیروز فیلمی از اعترافات جوانانی منتشر کرد که چندی پیش همراه با آهنگ شادی فارل ویلیامز رقصیده و فیلم آنرا منتشر کرده بودند. سرتیپ ساجدی نیا فرمانده نیروی انتظامی تهران در گفتگو با سیمای جمهوری اسلامی گفته بود که این جوانان طی دو ساعت شناسایی شده و بعد از شش ساعت دستگیر شده اند.

جمهوری اسلامی از تلاش جوانان ایرانی و خصوصا دختران و زنان برای بدست آوردن آزادیهای اولیه شان نگران و خشمگین است. چند روز پیش حجت‌الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران، طی سخنانی گفت: “در برخی از نقاط شهرها گاهی روسریها هم برداشته میشود و بیحجابی کامل دیده میشود و انواع بیحجابی در ماهواره و اینترنت به خانه‌ها راه پیدا میکند. در حالی که در هیچ کشوری فضای مجازی را آزاد نمیگذارند چون نرم افزارها علاوه بر بعد جاسوسی و امنیتی، مسائل اقتصادی هم دارند و همه باید به قانون عمل کنند. علاوه بر این ما مسلمان هستیم، باید به داد دخترها و جوانان رسید و نباید گذاشت گناه شایع شود.”

در همین حال در شرایطی که انتقاد هواداران دولت از تجمع اعضای گروه فشار در اعتراض به آنچه بدحجابی می نامند افزایش یافته است، محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه گفت: “بعضی جرایم در ملاءعام اتفاق می‌افتد که همه وظیفه داریم از آن جلوگیری کنیم؛ زیرا کشور ما اسلامی و انقلابی است و اگر احیانا تعداد معدودی بدون حجاب به خیابان بیایند همه وظیفه داریم که امر به معروف و نهی از منکر کنیم. دستگاه‌ها نیز در این زمینه باید اقدامات لازم را انجام دهند و با بی‌عفتی مبارزه کنند. البته باید دید که آیا قوه قضاییه، نیروی انتظامی، وزارت ارشاد، وزارت کشور و سایر دستگاه‌ها به صورت موفق در این زمینه عمل کرده‌اند یا خیر؟ آیا دادستان به عنوان مدعی‌العموم توانسته در تمام استان‌ها در خصوص حجاب وارد شود یا خیر؟ اگر با اینگونه مسائل برخورد شود، نیازی به تجمع مردم نیست. کشور ما قانون و ضابطه دارد و حتما کسانی که تجمع می‌کنند باید مجوز آن را بگیرند، البته از طریق مراجع قانونی و مطمئنا در این مسیر سران تجمع مشخص هستند و تضمین لازم را می‌دهند. در غیر اینصورت اگر مجوز لازم نباشد، مسلما مسئول برگزاری تجمع نیز مشخص نیست.”

بلافاصله پس از اظهارات محسنی اژه ای، سایت رسمی انصار حزب الله تهران، نوشته ای با عنوان “حزب اللهی ها از این پس «تجمع» نخواهند کرد!” منتشر کرد و نوشت: “رئیس جمهور و هیات دولت، قانون را قبول ندارند، آن را اجرا نمی کنند، علنا نقض می کنند و مردم را نیز به قانون شکنی تشویق می کنند. درحالی که میدانیم علت اصلی بی حجابی و عریانی– فساد علنی- ازهم پاشیدگی خانواده ها و صدها معلول دیگر، همین امواج نامشروعی است که به خانه های مردم راه یافته است.”

 نویسنده در ادامه یادداشت خود، با تاکید بر اینکه “وظیفه حزب اللهی ها در برگزاری اجتماعات اعتراضی- نسبت به مسئله حجاب- با هدف مطالبه عمل از مسئولین پایان یافته تلقی می شود”، تهدید کرده بود: “تاکید می گردد که دوران اعتراضات میدانی بی نتیجه، که تنها حاصل آن جری تر شدن مرتجعین و معاندان و هنجار شکنان بوده به پایان رسیده و آنچه لازم است ورود حزب اللهی ها به معرکه برخورد مستقیم با منکرات است. شاید در پیشگاه الهی که زبانها برای احتجاج کوتاه است، سبکبارتر باشیم.”

اما اختلاف محافظه کاران با دولت تنها مربوط به نحوه پوشش زنان ایرانی نیست. برخی تحلیلگران معتقدند که ناتوانی از کنترل “وضعیت فرهنگی” و نگرانی از تبعات امنیتی آن مهمترین نگرانی محافظه کاران تندرو در ایران است. روش دولت در برابر این وضعیت نیز مورد انتقاد آنان است.

چند روز پیش حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی در چهارمین جشنواره ارتباطات و فناوری اطلاعات طی سخنانی تاکید کرد که حق ارتباط با شبکه اطلاعات جهانی را به عنوان یک حق شهروندی در کشور به رسمیت میشناسد. او طی سخنانی با اشاره به نگرانی های مشابه حکومتی از دستگاه ویدئو در دهه شصت و ماهواره در دهه هفتاد، گفت: “دیدیم که ماهواره آمد و مبارزه در پشت‌بام و بالکن تاثیرگذار نبود و نه ایمان مردم پَر زد و رفت و نه هویت مردم از دست رفت.امروز ظاهرا غصه دیگر برپا شده است و آن اینکه با اینترنت جوانان کاربر، ایمیل، موبایل و نسل سوم و چهارمش چه کنیم.”

او اضافه کرد: “دوران پیام‌های یک‌طرفه به سرآمده و کم کم به نقطه‌ای می‌رسیم که جایی برای استبداد پیام نباشد و دیگر دوران رساندن پیام از طریق بلندگوهای یک طرفه، منبرهای یک طرفه، تریبون‌های یک طرفه و سنتی به سرآمده است. امروز هر پیامی که در دنیا بازتاب وسیع‌تری داشته باشد پیام قوی‌تر و تاثیرگذار‌تر است.”

روحانی همچنین خواستار افزایش پهنای باند اینترنت عمومی شد.

سخنان روحانی چنانچه انتظار میرفت، پاسخ محافظه کاران را به دنبال داشت. از جمله روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان “جای قانون کجاست؟” نوشته بود: “در خلال اغلب سخنرانی‌های مقامات دولتی درباره اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، کرارا شنیده می‌شود و با قوت بر روی آن مانور می‌شود، لزوم گسترش آزادی بیان و شکستن انحصار اطلاع‌رسانی است! سخنانی که با چاشنی کردن کلماتی مثل محافظه‌کاری و انحصار‌طلبی و استبداد و… هیجان را در مخاطبان به اوج می‌رساند! و چنان وانمود می‌کنند که گویی در کشور تا پیش از این اساسا هیچ رسانه و خبری نبوده و مردم حتی درگوشی هم با هم صحبت نمی‌کردند! و اکنون و به ناگهان مردم با انفجار اطلاعات و جریان آزاد خبر مواجه شده‌اند!”

نویسنده کیهان اضافه کرده بود: “این ادعا آنقدر مضحک است که به یقین گویندگان آن هم در دل به آن می‌خندند! چرا که کسانی این سخنان را می‌گویند که دهان یک ملت را برای نقد و طرح سخن درباره بزرگترین رخداد سیاست خارجی کشور یعنی توافق ژنو بسته‌اند و حتی اجازه یک مناظره علمی در دانشگاه را نمی‌دهند! کسانی این ادعا را می‌کنند که با ساخت یک فیلم مستند - که تماما برگرفته از اسناد مکتوب و تصویری آ‌شکار و غیرمحرمانه است- برمی‌آشوبند و سخن از داغ و درفش و محاکمه می‌‌گویند! کسانی مدعی دلسوزی برای آزادی اطلاعات و جریان رسانه‌اند که منتقدان را بی‌سواد و بی‌شناسنامه می‌خوانند اخطار و هشدار و بستن سایت‌ها و روزنامه‌ها در ‌ماه‌های نخست کاری این دولت گواه خوبی در صدق این سخنان است!”

در همین حال، سایت پارسینه متنی با عنوان “نامه یک دختر حزب اللهی به روحانی” منتشر کرده که در آن آمده است: “آقای روحانی ما ماهواره هم نخریدیم اما همان اطرافیانی که ماهواره خریدند را می بینیم، می بینیم آن روزهایی که همه شان چادری و هیئتی بودند گذشته و حالا دخترشان مانده بین اینکه با دوست پسرش ازدواج بکند یا اینکه تا آخر عمر با او دوست باشد و با یکی دیگر که پولدارتر است ازدواج بکند! دوست پسری که به گفته ی خودش می داند با دختر های دیگر هم ارتباط داشته و حالا برای توجیه اش می گوید خب من هم با پسرهای دیگر بوده ام!”

 او اضافه کرده است: “ آقای روحانی درست است می توان استفاده های خوبی از فیسبوک و امثالش کرد کرد اما وقتی توی هر صفحه ای که سر می زنی دوستان و همکلاسیها و گاهی اقوام و آشنایان محجبه و موجه ات را میبینی که برای کم نیاوردن با تیپ های ناجور عکس های خود را به اشتراک گذاشته اند، وقتی میبینی که همکلاسی ات با دلکته سبز عکس انداخته و استاد مردت هم پایش نوشته با لباس سبز چقدر خواستنی میشی!! وقتی هنوز نعشه بو گرفته فتنه سبزی ها را توی فیسبوک میبینی که با تمام قوا قصد تجدید حیات دارد، وقتی مسابقه بی حجابی در انظار عمومی را در فیسبوک علم می کنند…شما به مردم حق نمی دهید که از حضور آن بین جوانانشان نگران باشند؟”