مازیار رادمنش
رئیس جمهوردیروز روح الله حسینیان را به عنوان مشاور سیاسی و امنیتی رییسجمهور نصوب کرد .احمدی نژاد در حکم حسینیان با اشاره به تعهد دینی و انقلابی و سوابق و تجربیات وی ابراز امیدواری کرد که او “در پرتو عنایات الهی در جهت تحقق اصول چهارگانه عدالت گستری ،مهرورزی، خدمتگزاری و تعالی همه جانبه کشور، موفق باشد.” روح الله حسینیان که هماکنون رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی است، از حامیان اصلی احمدینژاد در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری بود که نظریات جنجالی و معروفی دارد.
روح الله حسینیان کیست؟
حجة الاسلام روح الله حسینیان درسال 1334 در شیراز متولد شد. در پنج سالگی به همراه خانواده به یکی از روستاهای آباده به نام صغاد، مهاجرت کرد و تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان در همان روستا به پایان رساند. وی سپس در سال 1349 در سن پانزده سالگی وارد حوزه علمیه قم شد، ابتدا در مدرسه ای به نام ولیعصر، جایی که آیت الله ربانی املشی اداره می کرد درس می خواند و در سال 1351 در مدرسه حقانی، زیر نظر استادانی مانند آیت الله بهشتی، آیت الله قدوسی تحصیل کرد. دوره مدرسه حقانی 14 ساله بود و در آن طلاب باید علاوه بر دروس حوزوی به فراگیری زبان خارجی و علوم روز می پرداختند. حسینیان پس از هشت سال در سال 59 از مدرسه حقانی فارغ التحصیل شد. مدرسه حقانی همان مدرسه ای است که بسیاری از مدیران اطلاعاتی و قضائی کشور مانند پورمحمدی، محسنی اژه ای و فلاحیان در آن درس خوانده اند. اولین کتاب وی به نام “ رهبری در تشیع ” در سال 1368 به چاپ رسید.
آثار و تحقیقات حسینیان
اغلب آثار حسینیان در زمینه تاریخ سیاسی و بخصوص تشیع بوده است، وی معتقد است تشیع مکتب پویا، غنی و فرهنگ ساز است و احیاء تاریخ آن می تواند در جوامع مختلف خصوصا شیعی تحول آفرینی کند و پیروان اهل بیت را با نشاط، همواره پر تحرک نگه دارد. لذا، غیر از کتاب “چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران” که واجد همین ویژگی است، سه کتاب قبلی وی با نام های “چهارده قرن تلاش شیعه برای توسعه و ماندن “،” بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران” که سیر تحول و بستر سازی انقلاب را مورد بررسی قرار داده است، بر فرهنگ، تاریخ و ایدئولوژی سیاسی تشیع تکیه دارد. اصولا مرجعیت و و روحانیت از دیدگاه حسینیان جایگاه ویژه ای دارد، زیرا از نگاه وی، نهاد مرجعیت بدلیل جایگاه امامت و رهبری در شیعه، ریشه های تاریخی روحانیت، هم زیستی روحانیت با مردم، ملجاء بودن روحانیت برای مردم در مقابل حکومت های مستبد، پویایی علمی، ساده زیستی و ایثارگری و ….. توانسته است مورد قبول واتکای مردم قرار گیرد. سایر کتابهایی که به قلم حسینیان نوشته شده شامل “ حریم عفاف ( حجاب و نگاه از دیدگاه فقه اسلامی) “، “ستاره صبح انقلاب (زندگینامه حاج آقا مصطفی)“، ” فرشته زمینی (زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها) “ و” ماجراهای آقاجری “ است.
حسینیان در مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تا پیش از روی کار آمدن حسینیان در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سید حمید زیارتی( معروف به روحانی) ریاست این موسسه را برعهده داشت. سید حمید زیارتی از طرفداران آیت الله منتظری بود، روابطی با شیخ علی تهرانی داشت و نگاهی متفاوت با روحانیون حوزه نسبت به شریعتی داشت. سید حمید روحانی دو جلد کتاب به عنوان اولین زندگینامه مفصل از آیت الله خمینی را چاپ کرده بود. سرانجام روحانی عزل شد و با تغییرات هیئت امنا، روح الله حسینیان به ریاست این مرکز انتخاب شد. در خانه بزرگ و مجلل امیر هوشنگ دولو قاجار، از شاهزادگان قاجاری و وابسته به دبار پهلوی، حسینیان علاوه بر ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی که در آن اسناد دوران پهلوی نگاهداری می شد، به ترکیبی از کار قضاوت و اطلاعات نیز مشغول بود. وی با دسترسی به اطلاعات اختصاصی این مرکز چندین جلد از کتابهای خودش را تدوین کرد. حسینیان در حال حاضر در حال تدوین کتاب پنجم انقلاب اسلامی با موضوع دو سال مبارزات مردم ایران برای سرنگونی رژیم شاه و استقرار نظام آرمانی جمهوری اسلامی (۵۸ - ۱۳۵۷) است.
18سال سابقه قضاوت
تقریبا می شود گفت که حسینیان همیشه مشغول فعالیت های قضائی و اطلاعاتی و امنیتی بوده است. وی هجده سال سابقه قضاوت دارد. اولین حکم قضایی او قائم مقامی دادستانی انقلاب اسلامی مشهد در سال 62 بوده است. او جانشینی دادستانی تهران و دادستانی انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان را هم در سابقه اش دارد. بعد از بازگشت از سیستان و بلوچستان، حسینیان ابتدا دادستان دادگاه ویژه روحانیت تهران، رئیس شعبه 4 دادگاه ویژه، رئیس یکی از دادگاههای عمومی تهران شد و آنگاه جانشین نماینده دادگاه انقلاب در وزارت اطلاعات شد. پس از وی نیز محسنی اژه ای این مسوولیت را برعهده گرفت. لازم به گفتن است که از چهار وزیر اطلاعات، سه تن از آنان از دانش آموختگان حقانی و یک تن دیگر متعلق به جناح راست بود. فلاحیان در دوران ماقبل سال 1368 قائم مقام وزیر و از سال 1368 تا 1376 وزیر اطلاعات بود. حسینیان در کنار کار قضاوت در هیات منصفه بسیاری از دادگاهها نیز حضور می یافت، وی عضو هیات منصفه کرباسچی و نوری نیز بود. حسینیان می گوید: «در دادگاه کرباسچی یکی به من گفت فلانی حکمی دادی که مخالف همه مردم بود، گفتم همه مردم هم مخالف باشند، خودم که مخالف نبودم.»
حسینیان، چراغ و قتلهای زنجیره ای
مهم ترین حضور حسینیان در ماجرای قتلهای زنجیره ای صورت گرفت. پس از اعلام موضوع قتلهای زنجیره ای و انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات، حسینیان در برنامه ای به نام چراغ در تلویزیون حاضر شد و گفت که این احتمال وجود دارد که برای تثبیت جبهه دوم خرداد این جنایت ها طراحی شده باشد تا دوم خردادی ها وزارت اطلاعات را قبضه کنند. روح الله حسینیان در مجلس ختم سعید امامی در کنار بسیاری دیگر از دوستان سعید امامی حضور یافت و بارها ارادت خود را به سعید امامی اعلام کرد. برخی از کسانی که در این مجلس ختم بودند، اعتقاد داشتند که سعید امامی به شهادت رسیده است. روزنامه های دوم خردادی و بسیاری از اشخاص از شیوه برخورد حسینیان در برنامه چراغ انتقاد کردند، حتی خاتمی رئیس جمهور وقت تا مدتی جلوی حضور لاریجانی را در هیات دولت گرفت، اما حسینیان از آنچه گفته بود، دفاع می کرد. حسینیان بعدها گفت: «آخر چه حرفی است که من در تلویزیون حرف میزنم میگویند تلویزیون یک وسیله عمومی است…. فیضیه خانه من است، من اگر در خانه خودم حرف نزنم، پس کجا باید بروم حرف بزنم. این آقایان مدعی آزادی این قدر بی تحمل و نابردبار هستند در مقابل مخالفین خودشان.»
دفاع از قتلهای روشنفکران
روح الله حسینیان در مصاحبه اختصاصی با کیهان در روز 21 دی 1377 ربودن و قتل عده ای از روشنفکران و سیاستمداران ایرانی را به دلیل مرتد بودن آنها توجیه کرد، در عین حال تلاش کرد مخالفان جدی این قتل ها را متهم سازد که خودشان عامل قتلها بودند. عماد الدین باقی در این مورد گفته است: «اظهارات حسینیان یک پیام بیشتر ندارد، پیام اصلی این است که اگر بخواهید ماجرای پرونده قتلهای زنجیره ای را ادامه بدهید و کسانی را که هم تیم حسینیان هستند، محکوم کنید، من به عنوان کسی که 18 سال در کنه پرونده های اطلاعاتی بوده ام، پرده از روی قتلهای زیادی برخواهم داشت.» باقی در این مورد گفت: «حسینیان اعلام کرد 18 سال امنیتی ترین پرونده ها را بررسی کرده و همه بازجوها را می شناسد و از شکنجه و قتل متهمان توسط این بازجوها در سال های صدارت آقای ری شهری و فلاحیان سخن گفت.» باقی گفته است: « راساس اظهارات حسینیان، سعید امامی با مصرف داروی نظافت امکان مردن نداشت و فقط کارش به بیمارستان می کشید. به گفته حسینیان، سعید امامی بهبود یافته بود اما با آمپول هوا «مات» شد.» حسینیان درباره سعید امامی در روزنامه جبهه روز 12 تیر 1378 گفت: « نمی شود کسی ده سال در یک حکومتی خدمت بکند، در دقیق ترین و حساس ترین جای نظام با صهیونیسم در ارتباط باشد و دستگاه قضائی نفهمد. شما ده سال یکی را به نیکی می شناسید، نماز او را ندیده اید که ترک شود، روزه اش را که ترک شود…»
حسینیان و بازجویان سعید امامی
روح الله حسینیان در مصاحبه اش با جبهه روز 27 شهریور 1378 در مورد بازجویان سعید امامی گفته بود: « مطلب بسیار ناراحتکننده اینجاست. بازجوهای اینها چه کسانی هستند؟ دو نفر از بچههای چپ وزارت اطلاعات. من حالا کاری ندارم به سابقه اینها. من خوب میشناسم این دو نفر را. یک نفر به نام مجتبی و یک نفر به نام مهدی، این دو نفر بازجوییهایی هستند که هر پروندهای که دستشان بود، زمانی که من مسؤول رسیدگی به پروندههای وزارت اطلاعات بودم، وقتی که پروندههایی که اینها بازبینی کرده بودند، میگفتم از اول بازجویی بکنید. اینها اول سوژه را پدر یارو را در میآوردند، آخر سر هم هیچ چیزی از آن در نمیآورند. گفتم من کار به اینها ندارم؛ ولی این دو نفر از بچههای چپ وزارت اطلاعات هستند. چه طور شما این پروندهای را که این قدر حساس هست دادهاید دست بچههای چپ. ایشان فرمودند که گفتند که اینها را که من تحقیق کردم و دیدم بله، متأسفانه باز پرونده دست همان جناحی افتاده است که نمیخواهند کشف شود این مسأله و بعد از این حرفها آمدند یک راستی را هم انتخاب کردند. کسی را انتخاب کردند، یک فردی را که با این آقای سعید اسلامی دشمن خونی بود. به قول خود بچههای وزارت اطلاعات میگفتند بارها این سعید اسلامی از دست این گریه کرد. حالا همین آقا را این اواخر گذاشته بودند برای بازجویی او. همه کارها را آقای عباد آقای «علی ربیعی»، مشاور امنیتی رئیس جمهور انجام میدادند، حتی جناب آقای یونسی هم که وزیر اطلاعات بودند، از این ماجرا خبر نداشتند که این بازجوها را گذاشتند، بعدا که رفتند و شروع به کار کردند، فهمیدند که این بازجوها را از بالا گفتند که بگذارید برای رسیدگی به این پرونده.» ادعاهای حسینیان، از سوی ربیعی تکذیب شد و بعدها با توزیع فیلم مخفیانه شکنجه متهمان قتل های زنجیره ای، معلوم شد که بازجویان اصلی پرونده، نیروهای راست وزارت اطلاعات بوده اند، نیروهایی که بعضی از آنها، بعدها با انتشار جزوه ای 80 صفحه ای، از نحوه خشن بازجویی خود و اعترافات اخذ شده از متهمان دفاع کردند.
حسینیان عضو هیات منصفه عبدالله نوری
درست همزمان با روزهایی که حسینیان ادعا کرد که چپ های وزارت اطلاعات قتلهای زنجیره ای را انجام دادند، وی به عنوان یکی از اعضای هیات منصفه دادگاه ویژه روحانیت برای محاکمه عبدالله نوری مدیر مسوول روزنامه خرداد تعیین شد. محسنی اژه ای در مورد سخنان حسینیان گفت: « آقای حسینیان سخنانی را مطرح کرده که من هنوز به طور دقیق آن را نخوانده ام. آقای نیازی هنوز شخصا از وی شکایت نکرده است و تنها روابط عمومی سازمان قضائی او را احضار کرده و با توجه به اینکه اعلام روابط عمومی قابل پیگیری نیست چون صاحب سمت نیست. در عین حال دادگاه ویژه سریع روی آن اقدام کرده است. ولی هنوز برای آقای حسینیان محرومیت از کار صادر نشده است. در صورت محروم شدن، ایشان یا هر فرد دیگری از هیات منصفه کنار گذاشته خواهد شد.»
سعید امامی از نگاه حسینیان
حسینیان در مورد سعید امامی گفته است: « سعید اسلامی به قول خود اینها مخالف رئیس جمهور بود. به هر حال کسی بوده که مسؤول امنیت کشور بوده، مسؤول امنیت وزارت اطلاعات بوده، شاید صدها عملیات برون مرزی در رابطه با منافقین، من جمله بمباران پایگاه منافقین در بغداد سال 74، در حین سخنرانی که شایعه شد مسعود رجوی هم کشته شده، فرمانده عملیات همین آقای سعید اسلامی بود. خیلی عملیات داشت و اعتقادش هم همین بود. ایشان کارهای هم نبود در این اواخر و در زمان وقوع قتلها، ایشان به عنوان مشاور بود، مشاوری هم که دیگر منزوی شده بود و کسی هم استفادهای از او نمیکرد. کسی که مسؤول بود و پرونده حق داشت دستش باشد، خود آقای «موسوی» بود که این پروندهها را بهدست میآورد به عنوان معاونِ معاون امنیت. به هر حال ایشان دستگیر شد و مدتی بعد هم آمدند و اعلام کردند که آقا خودکشی کرده.» حسینیان در مورد انگیزه قتلهای زنجیره ای گفته است: « این ماجراها توطئهای بود برای همین که وزارت اطلاعات را داغون کنند، وقتی سعید حجاریان سخنرانی کرد و گفت که ما سنگرهای نظام را یکی بعد از دیگری در حال فتح کردن هستیم. من آن زمان هشدار دادم، مصاحبه کردم گفتم مواظب باشید این حرف آقای سعید حجاریان معنادار است. وزارت اطلاعات را داغون کردند و گرفتند.»
حسینیان: سعید امامی را کشتند
پس از اعلام خودکشی سعید امامی، حسینیان معتقد بود که وی توسط بازجویان کشته شده است. وی گفته است: «از نیازی راجع به خودکشیاش سؤال کردم که سعید اسلامی توسط چه چیزی خودکشی کرد؟ ایشان فرمودند «دارو». گفتم ببینید، 70 نفر از بچههای اطلاعات رفتند داخل غسالخانه و جنازه ایشان را دیدند. معذرت میخواهم، میگویند دارو هم استفاده کرده و خودش را هم تمیز کرده بود. چند بسته شما به ایشان دادید؟ میگویند «یک بسته». میگویم خب یک بسته چقدر باقی میماند که خورده باشد و مرده باشد؟ میگویند، دکترها گفتهاند که محلول یک استکان. گفتم آخه باباجون، آخه ما خودمان یک زمان قاضی بودیم، یک زمانی زندانبان بودیم. تاکنون صدها نفر واجبی خوردند و نمردند. آخه چه طور با یک استکان آن هم که شما میگویید که بلافاصله بردید به بیمارستان و شستشو دادید، این خورد و مرد؟ میگوید نه نمرد، 4 روز زنده ماند و خوب شده بود. حتی تماس هم گرفتند با ما که بیایید و ببریدش که یک مرتبه اعلام کردند که ایست قلبی پیدا کرده و بیایید و ببرید که تمام کرد. گفتم آخه جای تحقیق دارد. اولاً من نمیگویم نخورده، شاید، شاید خط بهش دادند همان بازجوهایی که چپ بودند و کسانی که پرونده دستشان است، این کار را بکن، بیا بیرون نجاتت میدیم، چون خودش هم گفت، گفت آنجا داد و بیداد میکرد و میگفت آقا به داد من برسید، پدرم را درآوردند، کشتنم، شکنجهام میکنند. توی بیمارستان داد و فریاد میکرد. شاید واقعا همین خطی به او دادهاند و بعد آوردهاند بیمارستان، آمپول هوا بهش زدند، سکته کرده. تحقیق کنید، بررسی کنید. آخه سعید اسلامی آدمی نبود که خودکشی کند. ما میشناختیم سعید اسلامی را. به هر حال جواب قانعکنندهای آقای نیازی واقعا برای این مسأله نداشتند و ندارند.»
اکبر گنجی نیز در مورد این ادعای حسینیان گفته است: «مدعای حسینیان برای من پذیرفتنی تر است که سعید امامی را کشته باشند. یعنی دلایلی که حسینیان می آورد قوی تر از اطلاعیه سازمان قضائی است. البته ادعای حسینیان درباره قتل سعید امامی به وسیله چپ ها را قبول ندارم. سعید امامی به محض آنکه شروع به اعتراف کردن می کند مجبور به ترک دنیا می شود. اعترافات سعید امامی منافع و مصالح چه کسانی را به خطر می انداخت؟ به نظر من شاه کلید و عالیجناب خاکستری با اعترافات سعید امامی قطعا شناخته می شدند.»
حسینیان و مصدق
حسینیان درباره مصدق با احمد زیدآبادی، نویسنده ملی مذهبی و صاحب نظر، مناظره کرد. این مناظره پس از آن صورت گرفت که کتاب حسینیان در مورد مصدق منتشر شده بود. حسینیان گفت: « مادر مصدق نوه فتحعلی شاه بود، مظفرالدین شاه شوهر خاله مصدق بود. مادر دکتر مصدق سه شوهر 70 ساله کرد» وی گفت: « رادیو در اختیار دولت بود و مصدق هر نطقی می خواست انجام می داد و روزنامه ها از وی حمایت می کردند، طرفداران جبهه ملی به رهبری فروهر به منزل آیت الله کاشانی حمله کردند و فردی به نام حدادیان را به قتل رساندند.» حسینیان گفت: «مصدق هر وقت فرصتی دست می داد کمال چاپلوسی را رعایت می کرد.» به ادعای حسینیان، حتی یک نطق هم تا قبل از 28 خرداد 1329 نمی توان یافت که دکتر مصدق از ملی شدن صنعت نفت سخن گفت باشد و این در حالی است که آیت الله کاشانی در تمام بیانیه های خود تأکید می کرد «نفت ایرانی مربوط به ایرانی است.» حسینیان افزود: « مصدق قبل از 1329 از مخالفان ملی شدن صنعت نفت بود». حسینیان گفت: « مصدق را ناسیونالیست نمی دانم برای اینکه ناسیونالیست باید به وطن خود عشق بورزد ولی مصدق خود (در خاطراتش) معترف است می خواستم در سوئیس زندگی کنم.» حسینیان ادامه داد:«من او را مبارز نمی دانم برای اینکه هر وقت اوضاع سخت می شد به احمدآباد می رفت و به زندگی خصوصی خود می پرداخت.» وی گفت: « «مصدق را لیبرال – دموکرات نمی دانم چرا که وقتی به حکومت رسید تمامی مبانی لیبرال – دموکراسی را زیر پا گذاشت.» حسینیان گفت: «مصدق مدعی قانون اساسی و تفکیک قوا بوده و وقتی به حکومت رسید مبانی دموکراتیک را زیرپا گذاشت.»
گنجی و حسینیان
اکبر گنجی که در دوران اصلاحات بارها در مورد حسینیان نوشته بود، در مورد وی گفته است: « حسینیان و فلاحیان دانش آموختگان مدرسه حقانی هستند…. حسینیان قبلا نماینده دادگاه انقلاب در وزارت اطلاعات بوده است…. تلقی حسینیان این است که آنان افرادی متدین، آگاه و دارای انگیزه مذهبی اند که مرتدان و ناصبی ها را به قتل رسانده اند. اما تلقی ای که دادسرای نظامی القا می کند آن است که گویی آنان گروهی فاسد، نفوذی و منحرف بوده اند که مرتکب جنایت شده اند. به عنوان یک شهروند، تلقی روح الله حسینیان برای من قابل قبول تر است.»
حسینیان و احمدی نژاد
در جریان انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری روح الله حسینیان در جریان انتخاباتی حزبی چند روزه به نام جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی ایجاد کرد که دبیرکل آن ریشهری و قائم مقام آن نیز حسینیان بود. این حزب نتوانست کاری کند و چندروز پس از انتخابات هم تعطیل شد، اما در انتخابات دوره نهم حسینیان سوی احمدی نژاد را گرفت و پس از انتخاب وی نیز از وی به سختی حمایت کرد. حسینیان از سیاست خارجی تهاجمی احمدینژاد دفاع کرده و گفته بود: «سیاست خارجی دولت نهم از قویترین بخشهای این دولت است؛ موضع آقای احمدینژاد را که یک موضع تهاجمی در عرصه بینالملل است، میپذیرم و معتقدم این سیاست به پیروزی خواهد رسید. این روزها در رسانههای جناحهای مختلف شاهد هستیم که برای تضعیف دولت عدهای دیپلماسی فعال و مثبت ما را زیر سوال میبرند.»
حسینیان و ملوانان انگلیسی
روح الله حسینیان در ماجرای ملوانان انگلیسی نیز از احمدی نژاد و دیپلماسی وی دفاع کرد و چنین گفت: « مهمترین قسمت سناریویی که انگلیس سطر اولش را نوشت و ایران آن را به اتمام رساند، آزادی اسرای انگلیسی بود. ایرانیان بی اعتنا به عربدههای غربیها سیزده روز نظامیان انگلیس را نگه داشتند، وقتی عربدهها فرو کشید و رجزها به خواهشها تبدیل شد و دلالان سیاسی ناامید شدند رئیس جمهور اسلامی ایران در یک مراسم بزرگ مطبوعاتی ابتدا پاسداران انقلاب اسلامی را که بار دیگر برای ملت ایران عزت آفریدند مورد تشویق قرار داد و به آنها درجهی شجاعت اعطا کرد و سپس به مناسبت تولد پیامبر اسلام و معراج عیسای مسیح و عید فصح عفو اسرا را اعلام کرد. مراسم آزادی، مرا به یاد جوانمردیهای مبارزان مسلمان انداخت ، رئیس علی دلواری ، عمر مختار، عزالدین قسام. این مردان شجاع وقتی که اسرای انگلیسی و ایتالیایی و یهودی را از موضع شجاعت و رأفت اسلامی آزاد میکردند، چنان ضربهی هولناکی به دشمن وارد میکردند که تا مدتها دشمن سرگیجه میگرفت و انگیزهی سربازان خود را فرسوده مییافت.»
برخی از آگاهان نسبت به مسائل سیاسی و اطلاعاتی نام قبلی حسینیان را “خسرو خوبان” گفته اند. معلوم نیست بنا به گفته حافظ “این خسرو خوبان” بتواند در نظری که به رئیس جمهور می اندازد، چاره ای برای وضع سرگردان وی پیدا کند یا نه؟