کارگران نه امنیت شغلی دارند نه حق اعتراض

نویسنده
جلال یعقوبی

» بحران کسب و کار در ایران

احمد مسجد جامعی، رئیس شورای شهر تهران در جلسه دیروز این شورا درباره حادثه حادثه آتش‌سوزی اخیر در خیابان جمهوری گفته است: “ماجرای آتش سوزی، سرد نمی‌شود.” و “سازمان آتش‌آنشانی باید پاسخگوی عملکرد خود باشد و شورا نیز در این ماجرا کوتاه نمی‌آید و پیگیری خواهد کرد.“این در حالی بود که با وجود درخواست شورای شهر از مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی برای حضور در جلسه این شورا و پاسخ به نمایندگان، وی در این جلسه حضور پیدا نکرد.

29 دی‌ماه یکی از کارگاه‌های تولیدی لباس در خیابان جمهوری در مرکز تهران آتش گرفت و به دلیل باز نشدن نردبان امداد آتش‌نشانی، دو کارگر زن ۴۴ ساله و ۶۰ ساله، از طبقه پنجم ساختمان، سقوط کردند و کشته شدند. رسانه‌ای شدن این فاجعه، ابعاد گسترده‌ای به آن داد تاجایی که حتی برخی اعضای شورای شهر خواستار استعفای شهردار تهران شدند.

سایت تدبیر در گزارشی با عنوان “قالیباف، استعفا دهد، نردبان مقصر نیست” از قول یکی از اعضای شورای شهر نوشته بود: “در کره جنوبی یک پل خراب شد، پنج نفر جان خود را از دست دادند، با بروز این حادثه رئیس جمهور استعفا داد و بعد از مدتی هم خود را از کوهی پرتاب کرد. البته ما نمی‌گوییم که آقای قالیباف خود را از کوه پرتاب کنند، اما به هر حال، مسئولین باید احساس مسئولیت داشته باشند.”

محسن سرخو، عبدالحسین مختاباد و محمد حقانی، نمایندگان شورای شهر هم در گفتگو با این سایت خواستار استعفای شهردار تهران شده بودند.

هیاهوی ایجاد شده نه تنها موجب استعفای شهردار تهران نشد، بلکه یکی از معاونان شهردار در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد: “خواست خدا و مشیت الهی این بوده که این دو خانم جان خود را از دست بدهند.”

 بازپرس جنایی تهران نیز حکم کرد که دو آتش‌نشان بازداشت شده و خودروی آتش‌نشانی و دستگاه دیجیتال نردبان خراب آن توقیف شود!

در این میان، آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفت، وضعیت بحرانی کار و کارگران، حتی در مرکز شهر تهران بود. اخبار مرگ کارگران به دلیل کمبود استانداردهای ایمنی در محیط کار به خبری عادی در رسانه‌های ایران تبدیل شده است. ۲۳ دی‌ماه روزنامه کاروکارگر خبر داد که در مشهد ۳ کارگر از ارتفاع ۳۵متری برج در حال ساخت سقوط کرده‌ و یکی از آنان جان خود را از دست داده‌ است. علت حادثه “عدم مهار داربست‌ها و همچنین عدم رعایت اصول ایمنی” اعلام شده بود. همان روز خبر سقوط و مرگ یک کارگر آمارتور بند هم اعلام شد. ۲۶ دی‌ماه نیز خبر مسمومیت ۶۹کارگر پسته پاک‌کن در کرمان منتشر شد. علت اصلی این حادثه، نفوذ دودی از بخاری این کارگاه، اعلام شد؛دودی که به‌وسیله فن تهویه، مجددا به داخل کارگاه بازگردانده می‌شد.

همان روزها که خبر آتش‌سوزی در کارگاه تولیدی خیابان جمهوری تهران توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده بود، خبرگزاری ایلنا در گزارشی با عنوان “کارگرانی که هر روز در سکوت رسانه‌ها جان می‌بازند” خبر داد: “دو کارگر ۲۵ و ۲۹ ساله به نام‌های «بهمن آزادی مقدم» و «محمد مهدی مهدی‌پور» در پتروشیمی خرم‌آباد، هنگام جوشکاری مخزن گازوییل جان باختند زیرا مخزن گازوییل قبل از شروع عملیات جوشکاری، خالی نشده بود و کارگران بر اثر وقوع انفجار و سپس آتش‌سوزی از ارتفاع به پایین پرتاب شدند.” در این گزارش به عنوان نمونه‌ای دیگر آمده بود: “در تاریخ ۱۶ دی ماه در خوزستان، «علی زادحزباوی» کارگر ۲۱ ساله پروژه قطار شهری اهواز که تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری «کیسون» استخدام شده بود، در هنگام کار در تونلی کم‌عرض در عمق زمین بر اثر گیر کردن لباس کارش به واگن حمل بار، چندین متر به روی زمین کشیده شد و پس از برخورد سرش با دیواره تونل جان باخت.”

متوسط آمار کارگران کشته شده در حین کار بسیار بالا رفته است. چند روز پیش محمود خدادوست، رییس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی، اعلام کرد که در ۹ ماهه گذشته یکهزار و ۵۵۹ نفر بر اثر حوادث ناشی از کار در کشور جان خود را از دست داده‌اند. به این ترتیب میانگین کارگران کشته شده در هر روز از 5 نفر نیز فراتر رفته است. رییس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی گفته بود که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد متوفیان حوادث کار یکهزار و ۳۸۰ نفر بود، ۱۳ درصد افزایش یافته است. او تاکید داشت: “در آذر ماه نیز آمار تلفات حوادث کار روند افزایشی داشت به نحویکه آمار تلفات حوادث کار با ۱/۷ درصد افزایش به ۱۷۶ مورد رسید.”

بجز ناامنی محیط کار، بی‌ثباتی شغلی نیز بر بحران جامعه کارگری افزوده است. اخبار مربوط به بحران بیکاری و عقب‌افتادن دستمزدها نیز به مساله‌ای عادی در ایران تبدیل شده است. تنها با بررسی اخبار هفته‌های اخیر می‌توان دید که چه وضعیتی در حوزه کار در جریان است.

دوم بهمن خبر رسید که بیش از ۴۰۰کارگر کارخانه ایران تایر در اعتراض به اخراج ۸۰نفر از همکاران‌شان، تولید را متوقف و در مقابل در ورودی کارخانه تجمع کرده‌اند. یکی از کارگران معترض با بیان اینکه سوابق فعالیت بعضی از کارگران روزمردی بیکار شده به ۱۵سال می‌رسد، گفته بود: “مدیران کارخانه به بهانه کمبود منابع مالی و مواد اولیه تولید قصد دارند در چندین مرحله کارگران خود را اخراج کند که صبح دیروز با اخراج ۸۰کارگر روزمزدی، مرحله نخست اخراج کارگران آغاز شده است.”

چند هفته پیش هم گروهی از کارگران تراکتورسازی تبریز در اعتراض به تعویق ۸ماهه حقوق خود تجمع کرده بودند. یکی از این کارگران گفته بود: “۲۵۰کارگر ماشین‌آلات صنعتی تراکتورسازی تبریز در ۸ماه گذشته حقوقی دریافت نکرده و مهم‌تر از همه با بلاتکلیفی، تعطیلی خط تولید و رها شدن کارخانه از سوی مالک آن (شرکت سرمایه‌گذاری ملت) روبرو هستند و مسئولان ارشد استان نیز خود را از این موضوع کنار کشیده‌اند.”

اول بهمن نیز خبر رسید که کارگران کارخانه فرآوری سولفات سدیم «صفائیه گلشن» 6ماه حقوق و دستمزد دریافت نکرده‌اند. یکی از کارگران به خبرگزاری کار ایران گفته بود: “علاوه بر تأخیر ۶ماهه در پرداخت حقوق، ۳۵نفر از کارگران «صفائیه گلشن» طی 2سال گذشته بیکار شده‌اند و تعداد کارگران باقیمانده در این کارخانه ۲۰نفر است.”

هفتم بهمن نیز خبر رسید که “۶۵۰کارگر کارخانه لوله‌گستر اسفراین 3ماه حقوق نگرفته‌اند”

از طرفی دیگر، اوایل بهمن روزنامه کار و کارگر در گزارشی اعلام کرد: “ در ۲۵سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۰، اتفاقات عجیبی در بازار کار کشور رخ داده، به نحوی که در این مدت، تعداد بیکاران کشور به ۲ برابر رسیده، جمعیت فعال نیز دو برابر شده، اما تعداد مشاغل کمتر رشد کرده و در این مدت، ۵۰درصد کل افرادی که به دانشگاه رفتند، اصلا وارد بازار کار نشده‌اند.” بر اساس این گزارش تنها ۷۰ هزار نفر در سال‌های ۸۵ تا ۹۰ وارد بازار کار شدند.

در چنین وضعیتی، هرگاه نارضایتی کارگران به اعتراضی صنفی مبدل ‌شود، اولین اقدام در برابر آنان برخوردهای امنیتی و قضایی است؛ برخوردی که هنوز هم هیچ تغییری در آن بوجود نیامده است.

در آبان ماه گذشته گروهی از کارگران پلی اکریل اصفهان در اعتراض به خودداری مدیران کارخانه از تمدید قرار داد همکارانشان و همچنین نگرانی از امنیت شغلی شان به دلیل “سیاست کوچک‌سازی کارخانه” تجمع‌های اعتراضی برگزار کردند. گفته می‌شد که فرماندار مبارکه نمایندگان کارگران معترض را تهدید کرده است. البته او در گفتگو با خبرگزاری ایلنا تهدید کارگران را تکذیب کرد. فرماندار مبارکه گفته بود: “من در تمام جلساتی که با کارگران داشته‌ام آن‌ها را به پایان تجمع توصیه می‌کنم ولی تهدیدی صورت نگرفته است.[…] در فضای غیرصنفی ممکن است عده‌ای بخواهند اخلال ایجاد کنند و فضای کارخانه را به هم بریزند اما قطعا کسی تهدید نشده است.”

 چند روز بعد از آن اعتراض‌ها، چهار تن از این کارگران بازداشت شدند. این فشارها همچنان ادامه داشت و دوم بهمن ماه، حدود دو ماه بعد از اعتراض‌ها، باز هم شش تن از کارگران به پلیس امنیت شهرستان مبارکه احضار شدند که نهایتا سه تن از آنان بازداشت شده‌اند.

کارگران ایران از سه جهت تحت فشار هستند. هم با مشکلات ایمنی در محیط کار مواجه‌اند، هم امنیت شغلی ندارند و هم در برابر هر اعتراضی، با پاسخ امنیتی مواجه می‌شوند. حدود یک ماه پیش بود که سید حاتم میر اسماعیلی عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد به خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران درباره شاخص جهانی کسب و کار در ایران گفته بود: “رتبه ایران در سال ۱۳۸۴، یعنی سال نخست گزارش بانک جهانی، ۱۰۸ بود و در سال ۱۳۹۲ به رتبه ۱۵۲ در میان ۱۸۹ کشور جهان تنزل یافته است که این به معنای تنزل ۴۴ پله ای جایگاه ایران از بابت شاخص سهولت کسب‌وکار در میان کشورهای جهان بوده و نشان می‌دهد که از ۹ سال گذشته، رتبه ایران به جز یک مقطع، دائماً تنزل یافته است.”