در راستای اینکه دکتر الف نون که به نظر می رسد در طول تاریخ همیشه دوست داشت “اول” بشود، و دیروز اعلام کرده است که “ ما می توانیم در کوتاه مدت اولین اقتصاد جهان بشویم” و الهی کور بشود هر کسی که نمی تواند این همه موفقیت را ببیند، ضمن توضیح اینکه بر اساس آمارهای موجود، کشور ایران در حال حاضر از نظر اندازه اقتصادی هجدهمین کشور جهان بوده و کشورهایی مثل آمریکا، چین، ژاپن، هند، آلمان، انگلیس، روسیه، فرانسه، برزیل و ایتالیا ده قدرت بزرگ جهان می باشند و قرار است ما در مدتی کوتاه، مثلا تا شش ماه دیگر قدرت اول اقتصادی جهان بشویم، آگاهان عقل شان را دادند دست هم و به نظر می رسد که راههای زیر برای تبدیل ایران به اقتصاد اول جهان، کاملا ممکن و میسر است و هر کسی نمی تواند این موفقیت را ببیند انشاء الله قد احمدی نژاد سر چشمش دربیاید. در همین راستا، راههای زیر پیشنهاد می شود.
از طریق مدیریت جهان: اگر از همین فردا صبح، مدیریت جهان به دست احمدی نژاد بیفتد و او ریاست بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را هم بدهد به دست محصولی و زریبافان، و سازمان ملل هم تصویب کند که جهان زیر نظر ایشان اداره می شود، و همچنین احمدی نژاد قول بدهد که فقط مدیریت جهان را بکند و هیچ دخالتی در ایران نکند، به نظر می رسد که ما می توانیم حداکثر تا شش ماه دیگر اقتصاد اول جهان بشویم. البته با توجه به هنرهای متعدد رئیس جمهور فعلی( و مدیریت بعدی جهان) ممکن است همین اتفاق در یک ماه بیفتد. حتما سووال شما این است که چه کسی رئیس جمهور ایران بشود؟ پاسخ این است که هیچ فرقی نمی کند. مثلا شما می توانید اولین کسی که بالاتر از دوازده سال دارد و راس ساعت هشت صبح از جلوی وزارت کشور عبور می کند را بکنید رئیس جمهور ایران. در این حالت دو اتفاق می افتد، در ایران دولت جدید هر کاری بکند، وضع اقتصاد ایران اصلاح می شود. در جهان هم احمدی نژاد در هر حال وضع اقتصادی جهان را چنان می کند که ایران خود بخود قدرت اول جهان خواهد شد.
از طریق بمب اتمی: یک فرضیه مهم این است که ایران بتواند بمب اتمی تولید کند و این کار را تا هفته دیگر بکند. طبیعتا این موضوع بلافاصله در جهان پخش می شود و آمریکا و اسرائیل تهدید می کنند که با بمب اتمی ایران را از بین می برند، ایران هم تصمیم می گیرد که کوتاه بیاید ولی شوخی شوخی به دلیل یک اشتباه که طبیعتا در ایران رخ می دهد، بمب اتمی ما شلیک می شود به طرف اسرائیل ولی می خورد به پاکستان. پاکستان هم بمب اتمی خودش را به هند می زند، در نتیجه چین هم به دفاع از هند بمب اتمی خودش را می زند به روسیه، و روسیه هم با آمریکا و اروپا جنگ را آغاز می کند. به این ترتیب تمام جهان نابود می شوند و فقط می مانیم ما و طبیعی است که اگر هیچ کسی در دنیا نباشد، ما می توانیم اولین قدرت جهان شویم. ( شرط لازم در این فرضیه این است که بمب اتمی ایران را نابود نکند که طبیعتا نمی کند، چون بمب اتمی بیشتر به جاهای دیگر اثر می کند نه ایران)
از طریق تغییر در مدیریت ها: احمدی نژاد بشود رئیس جمهور آمریکا، بوش هم بشود رئیس اتحادیه اروپا، سولانا را بگذارند برای ریاست جمهوری اسرائیل، اولمرت هم بشود سلطان عربستان سعودی، ملک عبدالله هم برود به چین، رئیس جمهور چین هم بشود امیر امارات، امیر امارات هم بشود رئیس جمهور روسیه، مدودف هم بشود نخست وزیر ژاپن، یکی از ایرانیانی که فعلا در ژاپن کارگری می کند هم بیاید به ایران و بشود رئیس جمهور ایران…. در این حالت احمدی نژاد اقتصاد آمریکا را نابود می کند، بوش هم اتحادیه اروپا را از بین می برد و قتصاد اروپا را نابود می کند، سولانا جلوی جنگ ایران و اسرائیل را می گیرد و چون در اسرائیل آرامش برقرار می شود و رابطه اش با آمریکا قطع می شود قدرت اقتصادی اسرائیل هم از بین می رود، اولمرت هم وقتی پادشاه عربستان شد بطور طبیعی عربستان دچار بحران سیاسی شده و تمام کشور آتش می گیرد، ملک عبدالله هم وقتی به چین رفت و نفت نداشت و یک میلیارد آدم گرسنه جلوی کاخش بود، اقتصاد چین را نابود می کند، رئیس جمهور چین هم وقتی به امارات رفت سیاست اقتصادی چینی در پیش می گیرد و در نتیجه امارات هم از بین می رود، امیر امارات هم همان هفته اول در مسکو توسط مافیای پوتین ترور می شود و روسیه از بین می رود، مدودف هم در ژاپن بلافاصله تمام سرمایه های ژاپن را منتقل می کند به حساب پوتین و اصغر آقا هم که از ژاپن به ایران آمده است هر کاری دوست داشت می کند. در نتیجه در عرض دو ماه تمام اقتصاد جهان از بین می رود و اصغرآقا موفق می شود اقتصاد اول جهان بشود.
از طریق افزایش قیمت نفت: رئیس جمهور شروع کند به تهدید کردن اسرائیل و آمریکا، در نتیجه قیمت نفت بتدریج تا 200 دلار بالا برود، بعد آمریکایی ها از ما بخواهند غنی سازی را متوقف کنیم، اما ما هم به آنها بگوئیم خودتان غنی سازی را متوقف کنید، بعد قیمت نفت بشود 300 دلار، بعد آمریکا نفتکش هایش را بفرستد به خلیج فارس، ما هم ده تا موشک پرت کنیم به هوا و قیمت نفت بشود 400 دلار، بعد ما تنگه هرمز را ببندیم و قیمت نفت برسد به بشکه ای 1000 دلار، بعد اروپا و آمریکا و بقیه قدرت های جهانی همه شان مثل گاگول ها گیر کنند و ندانند باید چه خاکی به سرشان بریزند، در عوض ما با تمام قدرت حال شان را بگیریم و با کمک نخبگان ایرانی در سراسر جهان اقتصادمان را شکوفا کنیم. بعد تمام سرمایه های ایرانی در سراسر دنیا ببینند قیمت بنزین بالا رفته و برگردند ایران و در فرودگاه مهرآباد برایشان فرش قرمز پهن کنند، بعد آمریکا و اروپا شلوغ بشود و مردم شان بریزند توی خیابان و همه جای دنیا آتش بگیرد و ما بشویم قدرت اول جهان. فکر می کنید این اتفاقات اگر خدا بخواهد نمی افتد؟
از طریق تلویزیون: مهم ترین راه برای تبدیل ایران به بزرگترین اقتصاد جهان این است که همانطور که از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ما تبدیل به یک قدرت هسته ای شدیم و الآن داریم از انرژی هسته ای استفاده می کنیم، بدون اینکه هیچ کسی در جریان باشد و خودمان داریم حالش را می بریم، و همانطور که عرض یک ماه تبدیل به ابرقدرت خاورمیانه شدیم، به همین سادگی در مدت شش ماه صدا و سیمای جمهوری اسلامی می تواند اعلام کند که ایران بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا شده است. طبیعی است که هر کسی هم که بگوید نه، خیرخواه این کشور نیست. از این طریق همین الآن هم ایران بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است، فقط اگر صدا و سیما بجای پخش کردن این برنامه های مزخرف فقط همین موضوع را هفته ای هشت روز اعلام کنند، این مشکل هم حل می شود.
نتیجه گیری اقتصادی: ما همین الآن هم بزرگترین قدرت اقتصادی جهان هستیم، فقط هنوز خبرش را نداده اند.
نتیجه گیری روانشناختی: اگر آدم فرض کند که مردم احمق هستند، نود درصد مشکلات حل است، ده درصد مشکل باقیمانده هم چیزی نیست.