احمدی علیه احمدی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

با توجه به مناظره های انتخاباتی که بخشی از آنها تا کنون پخش و بخش دیگری از آنها مانده است، فرض می کنیم که احمدی نژاد با خودش مناظره کند، درحقیقت احمدی نژاد واقعی، یعنی همان کسی که شش ماه قبل دولت را اداره می کرد یا نمی کرد، اصلا مگر دولت را کسی اداره می کند؟ مگر مملکت اداره می شود که کسی آن را اداره کند، با احمدی نژادی که در ماه گذشته حمام رفته و بعد از چهارسال دوباره همان بازی قبلی را برای رقابت انتخاباتی شروع کرده مناظره کند. فکر می کنید چه اتفاقی می افتد؟

 

روز، داخلی، استودیوی تلویزیون

 

دور یک میز بزرگ در استودیوی تلویزیون سه نفر نشسته اند، وسطی مجری مناظره های تلویزیونی است، نفر سمت راست محمود رئیس جمهور یک سال قبل با همان روحیه یک سال قبل آمده است و نفر سمت چپ که تمیزتر و منظم تر به نظر می رسد، دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور کنونی و داوطلب انتخابات دوره بعد ریاست جمهوری است.

 

مجری تلویزیون: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، هفتمین مناظره تلویزیونی میان نامزدهای انتخابات دهمین رئیس جمهور را میان آقای محمود و آقای دکتر احمدی نژاد برگزار می کنیم. در این مناظره آقای محمود و آقای دکتر احمدی نژاد شرکت دارند. من از آقایان خواهش می کنم برنامه های همدیگر را نقد کنند و به سایر نامزدها کاری نداشته باشند. هر نامزد حق دارد در چهار فرصت ده دقیقه مناظره را انجام دهد. از عزیزان درخواست می کنم وسط حرف همدیگر نپرند. براساس قرعه کشی این مناظره آقای دکتر احمدی نژاد مناظره را آغاز می کند و آقای محمود آخرین بخش را در اختیار خواهد داشت.

 

دکتر احمدی نژاد: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه عرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا. با درود به ملت بزرگ ایران و مجری که ایشان هم از ملت بزرگ ایران هستند و سلام به همه حاضران در استودیو که از ملت ایران هستند و آقای محمود که در این برنامه حضور دارند. من در ابتدا می خواستم به برادر عزیزم محمود بگویم که ایشان را من خیلی دوست دارد و واقعا حرف هایی که در مورد ایشان می خواهم بزنم، واقعا نمی خواستم بزنم ولی ما عهد بستیم که مواظب حقوق این ملت باشیم، اینطور نیست که ایشان قبل از انتخابات شعار بدهند علیه فامیل سالاری و قول بدهند که اعضای ستادشان را سرکار نمی آورند، ولی بعد از انتخاب شدن، متاسفانه کار دیگری بکنند. من مجبورم بگویم که شما برادرتان داوود احمدی نژاد، خواهرتان پروین احمدی نژاد، پسرهای تان، باجناق تان، پسر خاله های تان، آقای مددی، و نود و سه و نیم درصد از کل اعضای ستادتان را که لیستش اینجاست، سر کار آوردید در حالی که هیچ کدام از آنها صلاحیت نداشتند و من مدارک آنها را دارم که شخصا توصیه کردید که  آنها سرکار باشند و درست زمانی که داوودتان به دلیل جرایم مالی که من متاسفم آدمی با این ادعا چطور برادری را که این همه مساله دارد و کارش به دادگاه کشیده، به عنوان بازرس ارشد به کار می گمارد، و شش ماه قبل از انتخابات برش می دارد که حساسیت ها برطرف بشود و فکر می کند که ما در جریان نیستیم، آقای محمود! برادر عزیز! اگر فامیل سالاری غلط است، چطور برای خودتان غلط نیست؟ البته من در اینجا عکس مدارکی دارم که در مورد آن اگر خواستید حرف می زنم، می خواهید اسمش را بگم؟ مردم دوست دارند بدانند؟ بگم؟ بگم؟

 

محمود: بسم الله الرحمن الرحیم. به ملت شریف و بزرگ و عظیم و پهن و دراز و گسترده و تناور و گردآفرید و رستم صولت و پهلوان و قهرمان ایران سلام می کنم و من می خواهم یک گله ای بکنم از آقای دکتر احمدی نژاد که من در مورد مدرک ایشان توضیح خواهم داد، چون من ایشان را واقعا دوست دارم و دلم نمی خواهد که ایشان یک سری حرف های بی دلیل و منطق که گفته می شود تکرار کنند. من متاسفم که شما اینطور فریب کسانی را می خورید که دشمنان این ملت هستند. برادر من! دوست عزیز! شما که بعضی افراد گول تان می زنند و می گویند که مثلا داوود احمدی نژاد برادر من است، اولا که من اصلا برادری ندارم، و تازه اگر هم داشته باشم اسمش را داوود نمی گذارم. یک بار هم آقایی آمد به دفتر و خودش را داوود احمدی نژاد معرفی کرد و مرا بغل کرد، ولی من گفتم که چنین کسی را اصلا نمی شناسم. من اسناد مرکز آمار ایران را در مورد آمار برادران و خواهرانم نشان می دهم. از دوره خاتمی تا سال 88 تعداد اعضای خانواده من کلا 74 درصد کاهش داشته و من الآن اصلا خواهر و برادر ندارم. در مورد پسر من هم که کلا من درست است که پسرم ازدواج کرده ولی دلیل نمی شود که من پسر داشته باشم. خب، آن وقت دشمنان این نوکر ملت شایعه درست می کنند که فامیل های من در فلانجا دزدی کردند، کسی که وجود ندارد چطوری دزدی کرده؟ البته من نمی خواستم بگویم ولی شما مجبورم کردید که بگویم آقای دکتر! شما می توانید بگوئید کی دکتر شدید؟ و دکترای شما را چه کسی صادر کرد؟ و اصولا شما چطور هم استاندار اردبیل بودید و هم دکترا گرفتید؟ من تعجب می کنم از کسی که مدعی مدیریت جهان است، چطور خودش دکترایش بلاتکلیف است، چطور دکترای آقای کردان که این همه به او اعتماد کردید، تقلبی از آب در آمد؟ به یک سووال دیگر هم بگذارید صریحا پاسخ بدهم. ملت ایران مرا می شناسند، می دانند که خادم ملت دروغ نمی گوید، در ستاد انتخاباتی من در سال 1384 اگر نمی دانید بدانید آقایان زاکانی و علی آبادی و سعیدلو و بذرپاش و داوود احمدی نژاد فعال بودند که من بعد از انتخابات همه را کنار گذاشتم. البته عده ای از آنها وزیر شدند، ولی معنی آن این نیست که من آنها را وارد قدرت کردم. نه، همین طوری وزیر شدند، این چیز مهمی نیست، چون من به آنها که پولی نمی دهم، آنها خودشان پول شان را از بانک می گیرند، دولت نهم چنین موفقیتی داشته است.

 

مجری برنامه: ممنونم از آقای محمود تا اینجا 9 دقیقه و آقای دکتر احمدی نژاد تا اینجا 10 دقیقه و بیست ثانیه حرف زدند. آقای دکتر بفرمائید.

 

دکتر احمدی نژاد: من می خواهم مجددا تاکید کنم که من واقعا شما را دوست دارم و اگر حرفی می زنم بخاطر خودتان است، وگرنه اصلا نمی گفتم. ببینید! مدرک دکترای من موجود است و وزارت خارجه و وزارت کشاورزی و سازمان حفاظت از حیات وحش آن را تائید کردند و هیچ شبهه ای در آن نیست. مساله ما روشن است، چون اصولا دروغ توی کار من نیست. در مورد آقایان زاکانی و علی آبادی و بذرپاش و داوود احمدی هم من عکس آنها را آوردم که در جلسه هیات دولت هستند، صدای آنها را هم تلفنی ضبط کردیم که نوارش را وزارت اطلاعات آورده است و همین جاست. پس معلوم است که چه کسی به این ملت عظیم و پهناور و غلیظ و کلفت و عزیز و ناناز دروغ می گوید. من نمی خواهم وارد این جزئیات بشوم و صرفا می خواهم مقایسه کنم دولت نهم را با دولت های قبلی. من تعجب می کنم چطور آقا محمود براساس اطلاعات غیردقیق که کلا همه اطلاعات دقیق پیش من است و همین جا هم هست حاضر شدند در کنار چهار کاندیدای دیگر بازیچه دست جریان قدرتمندان فاسد بشوند. آقای محمود! مگر شما خودتان نبودید که زمان آقای ناطق نوری از ایشان حکم گرفتید و به ماکو رفتید، و مگر ناطق نوری و پسرش آن فسادها را نداشتند که من اصلا در این مورد حرف نمی زنم. من نمی خواهم بگویم که همین شما بودید که در زمانی استانداری اردبیل وقتی گروهی از دانشجویان مخالف علیه آیت الله هاشمی شعار می دادند، در مورد ایشان گفتید “ هاشمی جزو سرمایه های بزرگ انقلاب است.” پس می خواهم بگویم که پشت شما چهار نفر یعنی همان سه نامزد و هم شما جریان خانواده هاشمی است که می خواهد این فرزند ملت را از حلقه قدرت بیرون بیندازد. آیا پشت سر شما هاشمی و خانواده او نیست؟ و یک توضیحی هم باید بدهید که ماجرای آن 300 میلیون تومانی که در اردبیل گرفتید چی شد؟ البته 300 میلیون تومان به پول آن موقع گرفتید که اگر فرض کنیم ده سال قبل گرفته بودید و به دلار هفت تومنی محاسبه شده بود، در شرایطی که نرخ تورم سه رقمی دوره هاشمی بود، الآن می شد 490 میلیارد دلار که این بالاترین رقمی است که کسی فساد مالی داشته است. البته من مجددا می خواهم به یک خانمی اشاره کنم که پرونده اش اینجاست و ایشان اصلا رای نیاورد و مسائلی داشت، می خواهید اسم ایشان را بگم؟ بگم؟ بگم؟

 

محمود: خدا را شکر می کنم که همه این ملت به این فرزندشان توجه دارند و همه چیزش را می دانند، و لزومی به توضیح ندارد. اولا می خواستم بگویم اینکه ما با آقای ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی کار کردیم، جزو افتخارات ماست، و اینها غیر از آقا و امام زمان کسانی هستند که ما با هم می نشینیم و پشت سر دیگران حرف می زنیم و می خندیم و اختلافی بین ما نیست. یک مواردی هم هست که برمی گردد به 300 میلیون تومانی که گفتید که اصلا چنین چیزی نبود، من اسناد وزارت کشور را دارم که اصلا کل این قضیه 300 میلیون تومان دروغ است و پرونده سازی است که دشمنان ما کردند و وزارت کشور هم گواهی کرده که من اصلا استاندار اردبیل نبودم، اگر هم بودم اصلا اردبیل استان نبود و شما براساس یک شایعات نامربوطی برداشتید چنین حرفی می زنید. اصلا اردبیل روی نقشه وجود ندارد، من نقشه هم آوردم، این نقشه ماست که تائید شده و در آن جایی به نام اردبیل وجود ندارد. حداقل می خواستید دروغ بگوئید یک شهری را می گفتید که وجود داشته باشد، مثل گرمسار، نه اردبیل که وقتی وجود نداشته من 300 میلیون تومان را از کجای آن گرفتم و من می گویم که هر کس آن 300 میلیون تومان را برداشت همه اش مال خودش. اما من می خواهم به نکته ای اشاره کنم که واقعا اگر قرار است به حساب ها رسیدگی شود، شما جواب بدهید، الآن این همه پوستر، دی وی دی، سفر با هلی کوپتر، صدها اتوبوس، این همه سفر استانی و این همه فیلم را شما ساختید و خرج تبلیغات کردید، با کدام پول؟ غیر از اینکه از بودجه دولتی استفاده کردید و سه میلیارد دلار کلا خرج تبلیغات شما شده است. من تعجب می کنم چطور شما از هلیکوپتر دولتی که فقط مال دولت است برای سفر تبلیغاتی استفاده کردید؟ هزینه همین هلیکوپتر فقط برای بلند شدن و نشستن اش حدود 20 هزار دلار است که اگر همین را با نرخ تورم زیمبابوه حساب کنیم می شود یک میلیارد دلار و اسناد و مدارکش موجود است که این هلیکوپترها را شما استفاده شخصی کردید. من دیگر حرفی ندارم، چقدر از وقت من باقی مانده است؟

 

مجری برنامه: تا به حال شما آقا محمود 21 دقیقه حرف زدید و دکتر احمدی نژاد 22 دقیقه و نیم و حالا شما باید پاسخ بدهید.

 

دکتر احمدی نژاد: حالا که بحث هلیکوپتر شد من می خواهم در مورد انتخاب شخصی حرف بزنم به نام پروین ( خیره می شود به محمود و با شیطنت می خندد) که البته شما ایشان را می شناسید و تا آنجا که من می دانم خواهر شما هستند، ایشان مدرک تحصیلی شان را در دوره لیسانس و فوق لیسانس کلا با معدل نه و نیم در چهل دقیقه گرفتند و بعدا هم در انتخابات شورای شهر با تقلب که همه اسناد آن الآن زیر بغل دکتر چمران است، موجود است و ایشان در حقیقت تحمیل شد به یک مجموعه ای. البته من تعجب می کنم که شما چطور با این جریان برخورد نکردید در حالی که بالاخره مردم انتظار ندارند کسی که خودش را طرفدار نخبگان و دانشگاهیان می داند، یک چنین کارهایی بکند. این را باید ملت بداند. از طرف دیگر خب حساب و کتاب ما روشن است، هیچ بودجه ای برای تبلیغات ما مصرف نشده، دویست میلیارد تومان در کل خرج تبلیغات کردیم که اگر با دلار هفت تومانی حساب کنیم، چون شیوه تبلیغات ما مثل شیوه تبلیغات سال 1360 بود، پس با همان نرخ هم حساب می شود که اگر میانگین آن را به نسبت گذشته بگیریم و در مدت سی سال فرض کنیم این بودجه مصرف شده، دویست تقسیم بر هفت می شود شصت و پنج و دو دهم تقسیم بر سی سال که فرض می کنیم هر سال بطور متوسط پانزده ماه داشته باشد، کلا هزینه تبلیغات ما شد چیزی در حدود چهار میلیون تومان که پولش را همین ملت که ما برای شان نامه می نویسیم به ما می دهند و ما برخلاف بقیه که بودجه های کلان تبلیغاتی دارند، نداریم. یک نکته ای هم که باید بگویم در مورد هلیکوپتر است که اصلا چنین چیزی وجود ندارد، من برای رفتن از نقطه “ آ” به نقطه “ ب” احتیاج به یک وسیله داشتم و براساس این منحنی اگر ببینید، عبور از این نقطه فقط با هلیکوپتری است که تازه من هم سوار آن نشدم، یعنی وقتی داشتم عبور می کردم دیدم یکی از مسوولان حفاظت گفت ما توی هلیکوپتر هستیم و من هم ایشان را بخاطر تخلف بیرون کردم. گفتم یعنی چه که یک مسوول سوار هلی کوپتر بشود. اینها به کنار من می خواهم از آقای محمود سووال کنم شما وقتی از نیویورک برگشتید، در دیدار با آیت الله جوادی آملی گفتید که من در هاله نور بودم. من تعجب می کنم چطور شما گفتید در هاله نور بودید، و بعدا هم معاون تان گفت که در سوریه کسی گفته است اگر پیامبری بیاید به شکل محمود خواهد بود. من تعجب می کنم چطور چنین حرفی زدید؟ و می خواهم تاکید کنم شما بالاخره جواب ندادید آن 300 میلیون تومان اردبیل چی شد؟

 

محمود: البته شایعاتی در این موارد بود که من هم شنیدم و حتی فیلم آن را پسرم خریده بود که دیدم و برایم جالب بود که طرف خیلی شبیه من بود، ولی بالاخره چنین چیزهایی را می سازند و حتی در زمان امام هم یک فیلم ساخته بودند به اسم خانه دوست کجاست، آیا این دلیل می شود که چون در آن زمان چنین فیلمی ساخته شد ذره ای دامن امام ملکوک می شود؟ من تعجب می کنم از شما که چرا این فیلم را دیدید؟ و اصلا این چیزها چه اهمیتی دارد، ما مسائل مهم تری در کشور داریم که اصلا این مسائل توی آن مطرح نیست. در شرایطی که ما رفتیم کشوری را که روسای جمهور قبل آبروی آن را برده بودند و بطور مثال تا قبل از حضور من در صحنه اصلا هیچ کس مرزهای ایران را برسمیت نمی شناخت، و دائم تانک های روسیه و انگلیس و فرانسه از خیابان های تهران رد می شدند، به یک جایی رساندیم که مجبور کردیم شورای امنیت سازمان ملل چهار بار با اکثریت قاطع تولید هسته ای ما را برسمیت بشناسد و این اصلا باورکردنی نبود. بطوری که حالا وقتی به آمریکا می روم ایرانی ها می گویند از اینکه پاسپورت توسط دولت نهم کشف شد، افتخار می کنیم و آنها می توانند در عالی ترین شکل به ایران بیایند و بعد از مدتی زندان برگردند به آمریکا، در حالی که قبلا در دوران دولت قبلی کسی از آنها نمی آمد و تعداد ایرانیانی که از زندان آزاد شدند در دولت ما هشت برابر دولت قبلی بود. من دیگر نمی خواهم حرفی بزنم ولی واقعا همه دنیا می دانند که ما موفق شدیم که کشورمان را از یک اقتصاد ویران به یک قدرت اول اقتصاد جهان تبدیل کنیم، الآن روسای جمهور به ما زنگ می زنند و می پرسند که چکار کنیم و ما وقت نداریم جواب بدهیم و خیلی مسائل دیگر که من تعجب می کنم چرا مطرح می شود.

 

مجری: وقت شما تمام شده و فقط برای خداحافظی می توانید با مردم حرف بزنید.

 

دکتر احمدی نژاد: البته من از مردمی که می دانم به من رای می دهند می خواهم با فرض اینکه من قبلا چنین حرف هایی نزده بودم و می دانند که ما می توانیم با مدیریت جهان به تولید هسته ای برسیم و عزت مان را حفظ کنیم به من رای بدهند.

 

محمود: من هم قول می دهم همین سیاست هایی که تا به حال داشتم تا مرز روانی کردن کامل مردم ادامه بدهم تا در کلیه رشته های روانکاوی هم پیشرفت کنیم و مردم مثل رئیس جمهور و رئیس جمهور از جنس مردم باشد.