ماکسی پینار
آیا باراک اوباما تصمیم گرفته که فشارها را بر ایران تشدید کند؟ اطلاعاتی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده نشان می دهد که رییس جمهور آمریکا قصد دارد با انجام حملات کامپیوتری، استراتژی اتمی ایران را به تأخیر بیندازد. به نظر می رسد که این حملات مخفی و غیرقانونی کاملاً به عهده گرفته شده و حتی ممکن است تشدید شود.
“افشاگری”های اخیر نیویورک تایمز درخصوص فعالیت های مخفی باراک اوباما علیه مبارزان القاعده و به ویژه حمله های کامپیوتری علیه ایران، به مانند یک بمب ساعتی عمل کرده. مطبوعات آمریکایی و بین المللی پس از وقوع این رویدادها، بسیاری از نکات را که درعین حال دردسرآفرین اند مطرح کرده اند.
نیویورک تایمز چگونه با این دقت به این اطلاعات دست پیدا کرده است؟ هدف سیاسی دولت اوباما با درز اطلاعات سازماندهی شده چیست؟ با توجه به اینکه کاخ سفید اطلاعات مربوط به حملات کامپیوتری را تکذیب نکرده به خوبی نشان می دهد که ما درحال ورود به یک دوره جدید ژئوپلیتیک در فضای سایبری هستیم.
کشوری در بحبوحه مبارزات انتخاباتی
ابتدا باید یادآوری کنیم که ایالات متحده در بحبوحه مبارزات انتخاباتی قرار دارد و هر نامزد تلاش می کند تا نقاط ضعف خود را در حد امکان کم رنگ تر سازد.
نامزد جمهوریخواه میلیاردر می خواهد خود را به گونه ای نشان دهد که گویی به مردمی که متحمل بحران اند بسیار نزدیک است، درحالی که او مدام برای مبارزات انتخاباتی خود خرج های کلان می کند؛ بسیار بیشتر از باراک اوباما. اوباما همچنین باید به حملاتی پاسخگو باشد که جمهوریخواهان درخصوص ناتوانی های او مطرح کرده اند.
اطلاعاتی که توسط نیویورک تایمز منتشر شده عکس آن را نشان می دهد، ولی آیا اثرات این اقدامات علیه بانیان آن ظاهر نخواهد شد؟
اقدامات پنهان و غیرقانونی
آیا ضربه سیاسی وارد شده توسط گروه اوباما می بایست به این صورت مورد افشاگری قرار گیرد؟ شک و تردید بسیاری در این زمینه وجود دارد.
در اولین نگاه، مشکل بتوان فهمید که منفعت مطبوعات از داستان حملات کامپیوتری چیست. اکنون این موضوع در اینترنت با عوامل و آماج های متفاوتی همراه شده. آنچه که این اطلاعات را بسیار حائزاهمیت ساخته این است که برای اولین بار با یک سری حملات کامپیوتری طراحی شده توسط یک دولت [ایالات متحده] روبرو هستیم که با همکاری اسراییلی ها اجرا شده. مسأله بسیار فراتر از اقدامات هکرهایی است که هرازگاهی برای شرکت ها مشکل ایجاد می کنند. در اینجا شاهدیم که یک کشور، ایالات متحده، عملیات غیرقانونی و پنهانی را علیه کشوری دیگر یعنی ایران به کار گرفته.
بدین ترتیب اوباما پروژه ای را ادامه می دهد که در زمان ریاست جمهوری جرج بوش آغاز شده: حملات کامپیوتری سازماندهی شده علیه زیرساخت های انفورماتیک در مراکز اتمی ایران. پیچیدگی و خصوصیات ویژه ویروس استاکس نت تردیدهایی را در میان کارشناسان امنیت کامپیوتری به وجود آورده که شاید یک دولت پشت طراحی ویروس موردنظر باشد. موفقیت آن واقعی بود، چه ازنظر تأثیری که بر رسانه ها برجای گذاشت و چه ازنظر تأخیری که در برنامه اتمی ایران ایجاد کرده.
ابتدا تصور براین بود که این یک عملیات یگانه است، ولی مشاهدات اخیر درخصوص ویروس دیگری به نام “فلیم” [شعله] عکس آن را ثابت کرد. برخی معتقدند که این ویروس نسل جدید استاکس نت است. این ویروس تنها برخی از کشورهای خاورنزدیک و شرق آفریقا را آلوده کرده، ولی ایران کشوری است که بیش از دیگر کشورها مورد آسیب این ویروس قرار گرفته. به گفته محققان و کارشناسان کدگشایی، توانایی این ویروس در جمع آوری اطلاعات [گشودن مدارک، کپی ایمیل ها، مقایسه اتوماتیک اطلاعات استخراج شده از فایل های متفاوت] و گذر از نرم افزارهای امنیتی بوسیله کدهای پیشرفته بسیار بالاست و همین مسأله نشان از آن دارد که تنها یک دولت می تواند پشت طراحی این ویروس باشد.
به عهده گرفتن حملات کامپیوتری
در اینجا نیز ایالات متحده و اسراییل مظنون اند. این درحالی است که مسؤولان اسراییلی مشارکت خود را تکذیب نکرده اند و خاطرنشان ساخته اند که ازاین پس استراتژی های جنگی و جاسوسی بیشتر ازطریق فضای سایبری انجام خواهد شد. آخرین رویداد غیرمنتظره: به گفته شرکت نرم افزاری سیمانتک، به نظر می رسد که ویروس فلیم دارای گزینه خودنابودی است که به طور خودکار توسط ویروس فعال می شود، زیرا طراحان آن مایل نیستند عملکرد و ساختار آن مورد تجزیه و تحلیل های بیشتر قرار گیرد.
باید یادآوری کنیم این عملیات دارای امکانات متعددی است که نظر مسؤولان نظامی بسیاری را جلب کرده؛ آنها معتقدند این گونه عملیات در مقایسه با عملیات نظامی متعارف بسیار پرفایده تر است، چرا که بدین ترتیب جان افراد به خطر نمی افتد و فاصله فیزیکی دشمن نیز مانعی برای انجام عملیات نیست.
به دنبال این رویدادها، ابعاد استراتژیکی فضای سایبری مورد تأیید قرار گرفته و ممکن است در آینده شاهد تکثیر اینگونه عملیات باشیم. جالب است بدانیم چه نوع سیاستی [تهاجمی یا تدافعی] ازسوی کشورهایی مانند چین، روسیه، فرانسه در فضای سایبری اتخاذ خواهد شد. درحال حاضر در مراحل ابتدایی رویکردی قرار داریم که در آینده ای نزدیک می تواند به یکی از حوزه های اصلی استراتژی دولت ها تبدیل شود.
حال یک سؤال باقی می ماند: پیامدهای آن برای کاربران اینترنتی و شهروندانی که بی شک قربانی جنگ های سایبری می شوند [ازدست دادن یا دزدیده شدن داده ها، عدم دسترسی به ایمیل، …] چه خواهد بود؟
منبع: نوول ابزرواتور، ۱۰ ژوئن