یک فاصله چند ساعته؛ از قفس آهنی تا چوبه اعدام

نویسنده

خواهر جمشید و جهانگیر دهقانی که برای ۱۰ دقیقه با برادرانش در زندان رجایی شهر ملاقات کرده در مصاحبه با» روز «می‌گوید: امروز صبح به ما زنگ زدند. خیلی هم غیرمنتظره بود، نه بچه‌ها می‌دانستند نه خود ما، گفتند بیایید برای آخرین بار ملاقات کنید. حالا علاوه بر ما خانواده‌های حامد احمدی و کمال ملایی هم هستند و ۲ نفر دیگر که صدیق محمدی و هادی حسینی هستند. ساعت ۱۰ زنگ زدند که ساعت ۲ – ۳ بیایید برای آخرین ملاقات، ۴ صبح قرار است حکم اجرا شود. ما هم آمدیم ملاقات کردیم. دست و پایشان را بسته بودند، در یک قفسی بودند و ۱۰از دور دقیقه به ما ملاقات دادند. الان هم جلوی زندان نشسته‌ایم. همه ما جلوی زندان هستیم.

از او سوال می‌کنم یعنی چطور در قفسی آهنی؟ می‌گوید: پا‌هایشان را زنجیر زده بودند و دستشان دستبند بود. توی یک قفس آهنی بودند. یک قفسی بود می‌له می‌له. خانواده‌های دیگر هم که رفتند ملاقات و آمدند بیرون گفتند که آن‌ها هم در چنین وضعیتی بودند. شیشه نبود که ملاقات کابینی باشد، حضوری هم نبود. یک قفسی بود که آن‌ها داخل آن بودند، ما هم از بیرون از دور نگاه‌شان کردیم. اصلا نتوانستیم حتی دستی به آن‌ها بزنیم. از دور بود. ملاقاتمان اینطوری بود.

منبع: روز آنلاین