حرف راست کروبی

نویسنده

سخنان اخیر مهدی کروبی، دبیرکل اعتماد ملی را می‌توان یکی از معدود سخنان صحیح او طی چند سال ‏گذشته دانست. کروبی چند روز پیش در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفته بود که اجماع اصلاح‌طلبان در ‏انتخابات آینده ریاست جمهوری بعید است.‏

همه می‌دانند که اگر اتفاق غیرمترقبه‌ای رخ ندهد، حضور کروبی در انتخابات دهم ریاست جمهوری قطعی ‏است. وی پیش از این گفته بود که یک تیر در ترکشش باقی مانده و آن را هم برای این انتخابات کنار گذاشته. ‏ضمن اینکه دبیرکل ستاد انتخاباتی (نه حزب) اعتمادملی در محافل خصوصی اعلام کرده که حتی در صورت ‏کاندیداتوری محمد خاتمی، بازهم او خود را نامزد انتخابات خواهد کرد. امری که رخداد آن اگرچه از سوی ‏کروبی بعید نیست اما بی‌شک باعث می‌شود تا او آخرین پل‌های پشت سرش برای بازگشت به اصلاح‌طلبان را ‏از بین ببرد.‏

اما چرا می‌توان با قاطعیت گفت که اظهارات اخیر کروبی درباره به اجماع نرسیدن اصلاح‌طلبان در انتخابات ‏دور دهم ریاست جمهوری، صحیح است؟ برای پاسخ به این پرسش و اگر فرض قطعی را بر این قرار دهیم ‏که کروبی نامزد این انتخابات می‌شود، ابتدا باید چند فرضیه درباره نحوه شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات ‏آینده مطرح کرد تا از پی آنها بتوان پاسخ این پرسش را یافت.‏

‏1 ) این روزها نام‌های زیادی به عنوان کاندیدای مورد اجماع تمام یا بخشی از اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده ‏ریاست جمهوری مطرح است. در میان این اسامی، محمد خاتمی شخصی است که اگر حضورش در انتخابات ‏قطعی شود، اکثریت قریب به اتفاق اصلاح‌طلبان و حتی آن دسته از اشخاص و گروه‌هایی که کروبی بر روی ‏حمایت آنها حساب افتتاح کرده هم پشت او متحد می‌شوند.‏

در این صورت تمام چهره‌هایی که در عرف با عنوان اصلاح‌طلب شناخته می‌شوند (فارغ از اینکه این عنوان ‏بر آنها اطلاق داشته باشد یا نه) به نفع او از انتخابات کنار می‌کشند و تنها کروبی می‌ماند که به علت ‏خصوصیات شخصیش به احتمال زیاد حاضر به رقابت با خاتمی می‌شود. اما کروبی باید بداند که چنین ‏مسئله‌ای به معنای پایان کار اعتمادملی است زیرا به طور قطع بسیاری از اعضا و مسئولان این ستاد ‏انتخاباتی نیز در دوراهی انتخاب میان کروبی و خاتمی به سوی خاتمی متمایل می‌شوند. ولی به هر حال ‏اجماع میان اصلاح‌طلبان حاصل نخواهد شد.‏

‏2 ) اما اگر خاتمی نامزد انتخابات نشود چه؟ آنگاه است که اصلاح‌طلبان به سراغ نقشه ‏B‏ می‌روند. این نقشه ‏حتی ممکن است کنار کشیدن از انتخابات باشد اما با توجه به مورد تفاهم نبودن این گزینه در میان این جریان ‏امکان اپیدمی شدن آن وجود ندارد. از این رو به احتمال زیاد اصلاح‌طلبان به سراغ گزینه‌های دیگری می‌روند ‏که پس از خاتمی امکان شکل‌گیری بیشترین تفاهم درونی بر سر آنها وجود داشته باشد.‏

محمدعلی نجفی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و شورای شهر تهران، محتمل‌ترین گزینه ‏در این خصوص است. عبدالله نوری، غلامحسین کرباسچی و محمدرضا خاتمی در رده‌های بعدی این جدول ‏قرار دارند. حضور هرکدام از این افراد در انتخابات و تایید صلاحیت احتمالی آنها باعث می‌شود تا اجماعی ‏حداکثری میان اصلاح‌طلبان بر سر حمایت از آنها شکل بگیرد. این اجماع طیفی از نیروهای سیاسی از ‏نهضت آزادی و ملی مذهبی‌ها تا حامیان دکتر معین و هاشمی رفسنجانی در انتخابات نهم ریاست جمهوری را ‏شامل می‌شود.‏

با این حال چنین اجماعی بدون شک با مخالفت اعتمادملی و شخص کروبی مواجه می‌شود. نباید فراموش کرد ‏که کروبی هرچقدر با شخص خاتمی مشکل دارد، بسیار بیش از آن با گروه‌ها و شخصیت‌های حامی او مشکل ‏دارد. در صورت نامزدی هریک از افراد فوق‌الذکر و تایید صلاحیت احتمالی او، کروبی در عزمش برای ‏حضور در انتخابات مصمم‌تر می‌شود و حرف او درباره به اجماع نرسیدن اصلاح‌طلبان به واقعیت می‌پیوندد.‏

‏3) آخرین فرضیه درباره نحوه حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات این است که خاتمی راضی به شرکت در ‏انتخابات نشود و کاندیدای بعدی مورد تفاهم این جریان نیز به واسطه ردصلاحیت، امکان حضور در آن را ‏نداشته باشد. در این صورت احزاب و جریان‌هایی مانند جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، ‏نهضت آزادی، ملی مذهبی‌ها و در یک کلام جریانی که مدتی با نام اصلاح‌طلبان پیشرو شناخته می‌شد، چاره‌ای ‏به جز کنار کشیدن از عرصه انتخابات و یا حتی تحریم آن را ندارند. کارگزاران سازندگی احتمالا با یک نامزد ‏اصولگرای معقول‌تر و معتدل‌تر (به عنوان مثال قالیباف) به توافق می‌رسد و اعتمادملی هم که ذوق‌زده از ‏شرایط موجود کروبی را یگانه کاندیدای خود در انتخابات می‌کند. اما بازهم اجماع اصلاح‌طلبان حاصل ‏نخواهد شد.‏

نتیجه: این درست که کروبی تاکنون به انحای مختلف آمادگی خود را برای رقابت با خاتمی در انتخابات آینده ‏ریاست جمهوری اعلام کرده اما احتمالا خود او هم به خوبی می‌داند که در صورت دست زدن به چنین کاری ‏او رسما تبدیل به شخصی می‌شود که با ایستادگی در برابر نماد جنبش اصلاح‌طلبی ایران (درست یا غلط) ‏یعنی محمد خاتمی، خود را از دایره این جریان خارج کرده است. ضمن آنکه در این صورت، باید منتظر ‏ریزش آرای خود نسبت به انتخابات گذشته ریاست جمهوری هم باشد. زیرا کروبی نه خاتمی است که امکان و ‏توان جمع‌آوری رای از اقشار نخبه و مرجع اجتماعی را داشته باشد و نه تیغ پوپولیسم اش به برندگی تیغ ‏پوپولیسم احمدی‌نژاد و دولت نهم است.‏

بنابراین به نظر می‌آید فرضیه مدنظر کروبی یکی از فرضیه‌های 2 یا سه باشد. اما هرچه باشد، این مسئله ‏باعث اجماع اصلاح‌طلبان نمی‌شود.‏

‏ روزنامه نگار و عضو گروه سیاسی روزنامه کارگزاران‏