دانا شهسواری
“آنچه تحت عنوان فتح از نیل تا فرات در داخل مطرح می شود دیگر طرفداری در داخل اسرائیل ندارد. اکنون کسی دیگر از این مساله حرفی نمی زند”.
این بخشی از پاسخ احمد زید آبادی، کارشناس مسایل سیاسی و روزنامه نگار به سوال یکی از دانشجویان دانشگاه تهران بود.
احمد زیدآبادی که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در دفتر این انجمن حضور یافته بود در موضوع “لبنان به کدام سو خواهد رفت” به سخنرانی پرداخت.
وی ابتدا ضمن ارائه تحلیلی کوتاه در ارتباط با وضعیت لبنان و همسایگانش گفت: “اسرائیلی ها همواره دو سیاست مهم را در مورد لبنان و منطقه دنبال کرده اند: یکی اینکه همیشه خواسته اند بیشترین بهره را از منابع آب لبنان ببرند و دیگر اینکه خاک لبنان محلی برای تشکیل پایگاه ضداسرائیلی نباشد”.
وی در ادامه افزود: “باید توجه داشت که جغرافیای لبنان به گونه ای است که بعضی از کشورها خواستار تسلط بر آن هستند. به همین دلیل لبنان همیشه محل نزاع سیاسی بوده و به عنوان اهرمی در حل و فصل مشکلات دیگر کشورها به کار گرفته شده است”.
زید آبادی در این ارتباط ادامه داد: “به عنوان مثال با وجودی که سوریه به نسبت لبنان از وضعیت مطلوب تری برخوردار است، اما هیچگاه بطور جدی از این کشور دفاع نکرده است”.
زید آبادی آنگاه ضمن اشاره به مرز مشترک سوریه و لبنان با اسرائیل اظهار داشت: “ به نظر می رسد مرز سوریه با اسرائیل از آرامترین مرزها در میان کشورهای عربی با اسرائیل باشد، چرا که سوریه تاکنون از طریق لبنان به اسرائیل فشار آورده است”.
این کارشناس مسایل اعراب و اسرائیل در ادامه با اشاره به موقعیت حزب الله لبنان گفت: “زمانی که اسرائیلیها ازجنوب لبنان خارج شدند حزبالله لبنان توانست برای خود نظم خاصی درمنطقه برقرارسازد و عملا درجنوب لبنان حاکمیت خاصی برپا کرد.”
وی در ادامه با اشاره به تحولات داخلی لبنان، آنها را ناشی از دخالت خارجی دانست و گفت: “پس از مرگ حافظ اسد غربی ها تصور می کردند می توانند با بشاراسد کنار بیایند. در واقع بشار اسد هم با اقدامات خود موجب چنین برداشتی شده بود. اما پس از مدتی چرخش کاملی در برنامه های بشار اسد مشاهده شد. یعنی اوسیاست های تندروانه ای در پیش گرفت که غربی ها و بخصوص فرانسه را بسیار عصبانی کرد. ترور رفیق حریری هم در همین راستا قابل ارزیابی است چرا که او برخلاف حاکمان سوریه که بر لبنان مسلط بودند به غربی ها و بخصوص فرانسه نزدیک بود. این قتل موجی را دربین نیروهای ضد سوری پدید آورد که به خروج نیروهای سوریه از لبنان منجر شد”.
وی در ادامه با اشاره به جنگ 35 روزه اسرائیل و حزب الله لبنان گفت: “به نظر می رسد اسرائیلیها در آن زمان آمادگی جنگ را نداشتند. حزبالله نیز اصلا تصور چنین جنگی را نمیکرد، اما اسرائیلیها دنبال خلع سلاح حزب الله به هر قیمتی بودند. وقتی جنگ به درازا کشید اسرائیلیها به این مسئله پی بردند که حزبالله نیروهای پیچیدهتر و مجهزتری در اختیار دارد. از این رو جنگ را بی فایده دیدند و دیپلماسی را به کار گرفتند. در این دیپلماسی تصمیم گرفته شد جنگ به گونه ای پایان یابد که موقعیت دولت سینیوره در لبنان تقویت شود”.
زید آبادی اضافه کرد: “اما این جنگ در دیگر سو، موقعیت حزب الله را تضعیف کرد و حزب الله برتری نظامیش را در جنوب لبنان از دست داد، تا جایی که ارتش لبنان و نیروهای چند ملیتی در لبنان ومناطق تحت نفوذ حزب الله مستقر شدند”.
احمد زید آبادی در ادامه دلایل آغاز جنگ 35 روزه را چنین برشمرد: “دلیلش گروگان گیری سرباز اسراییلی از جانب حزب الله بود اما درباره علت این گروگانگیری در محافل سه فرضیه مطرح است. اول باز کردن یک جبهه جدید برای خارج کردن غزه از زیر فشار. دوم اخلال در توافقی که گفته می شد اسراییل و حماس به آن نزدیک می شدند؛ و سوم آزاد کردن احمد سادات و کسب وجهه بالاتری در لبنان و جهان عرب”.
این روزنامه نگار در ادامه گفت: “در خصوص اسرائیلی ها باید گفت هر چند آنها تلفات چندانی ندادند اما افکار عمومی اسرائیل احساس خطر کردند و به نوعی خود را شکستخورده دیدند. شاید هم دولت آنها به واقع جایگاه قبلی خود را از دست داده، اما در هر حال سعی میکند وضعیت خود را معتدل نگه دارد”.
نویسنده کتاب دین و دولت در اسرائیل سپس گفت: “حزبالله درحال حاضر درگیر مسائل داخلی است و در آنجا موارد مختلفی در ارتباط با آنها به یکدیگر گره خورده است. در حال حاضر نیز مسائل لبنان ناشی از خواست طرفداران دولت برای تشکیل دادگاهی بین المللی برای رسیدگی به قتل حریری و مخالفت طرفداران سوریه با تشکیل چنین دادگاهی است؛ چون تشکیل این دادگاه منجر به افشاگری های زیادی خواهد شد…البته در این راستا نقش افرادی همچون میشل عون ـ که سابقا از نیروهای ضد سوری بود ـ در حمایت از سوریه بسیار راز آلود است”.