دانشگاه ها را با پادگان اشتباه گرفته اند

نویسنده

peymanpiran.jpg

غزال آزادفر

در روزهای اخیر، فشار بر فعالان دانشجویی در دانشگاه های ایران افزایش یافته است. در همین راستا ‏دانشجویانی نیز که تحت عنوان “زادی خواه و برابری طلب”فعالیت می کنند، به انحاء گوناگون تحت فشار ‏نهادهای امنیتی قرار گرفته اند. پیمان پیران، ‌یکی از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب، در این زمینه با روز ‏گفت و گو کرده است.‏


گفته شده است که سه تن از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در مشهد بازداشت شده اند. ‏بازداشت آنها در چه ارتباطی بوده است؟

به دنبال برگزاری یک تجمع اعتراضی خودجوش در مقابل درب دانشگاه فردوسی مشهد، هفته گذشته این شهر ‏صحنه برخوردها و بازداشتهای وسیع توسط دستگاه های امنیتی ایران بود. در این تظاهرات، که در اعتراض به ‏وضعیت معیشتی مردم و شرایط بد اقتصادی برگزار شد عده ای دستگیر شدند از جمله، سه نفر از‎ ‎دانشجویان ‏دانشگاه فردوسی مشهد به نام های توحید دولت شناس، فرزاد حسن زاده و محمد زراعتی که در واقع توسط ‏ماموران امنیتی از این دانشگاه ربوده شدند.‏


چه خبری از این سه دانشجوی بازداشت شده دارید؟

در حال حاضر، تنها خانواده های این سه دانشجو مستقیما پیگیر وضعیت فرزندان شان هستند اما متاسفانه دادگاه ‏انقلاب و فردی به نام سلطانی که مسئول رسیدگی به این پرونده هاست، از جوابگویی به این خانواده ها سرباز می ‏زنند. لذا ما فقط اطلاع داریم که این سه دانشجو در بازداشتگاه اطلاعات و زندان تربیت شهرمشهد هستند. از ‏طرفی، متاسفانه هنوز وکالت دکتر حاجی مشهدی که قبل از بازداشت این دانشجویان، وکالت آنها را پذیرفته بود، ‏مورد قبول دادگاه انقلاب قرار نگرفته است.‏

در عین حال، به دنبال بازداشت سه تن از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در مشهد و تشکیل کمیته پیگیری ‏بازداشت های خودسرانه در شهر مشهد، تماس های تلفنی تهدید آمیز با برخی دانشجویان تشکیل دهنده این کمیته از ‏جمله خانم الناز کفشکانیان، مهدی قدسی و محمد میزبان گرفته و از آنان خواسته اند در این مورد دخالت نکنند، ‏کمیته را منحل کنند و فعالیتی در ارتباط با آزادی این دانشجویان در دانشگاهها انجام ندهند. در ضمن، به خانواده ‏های این دانشجویان هشدار داده شده است که در صورت ادامه فعالیت فرزندان شان، آنان را بازداشت خواهند کرد. ‏جالب است که بدانید این دسته از دانشجویان تنها کاری که کرده اند، جمع آوری امضا از هم کلاسی ها برای آزادی ‏دوستان شان بوده است. ‏


‎ ‎گویا عابد توانچه، دانشجوی وبلاگ نویس و مدیر مسئول نشریه دانشجویی “عصیان”، نیز زندان ‏محکوم شده است. چه اطلاعی از پرونده او دارید؟‎ ‎

عابد توانچه، از جمله بیش از 20 نفری بود که سال گذشته بازداشت شدند. اخیرا حکم دادگاه تجدید نظر عابد ‏توانچه، از طریق پست به وی ابلاغ شده است. وی در این حکم به هشت ماه حبس تعزیزی محکوم شده است و ‏ظاهرا باید ظرف یک هفته خود را به زندان شهر اراک معرفی کند. این در حالیست که از نظر حقوقی، حکم ‏صادر شده، به دلیل عدم حضور او در دادگاه وجهه قانونی ندارد.مسلما اگر به این برخورد پلیسی با عابد توانچه از ‏جانب فعالان دانشجویی پاسخ داده نشود، به دیگر فعالان دانشجویی و سایر دانشگاه ها تسری خواهد یافت.‏‎ ‎در ‏نتیجه ما از هیچ تلاشی در جهت انجام اعتراضات برحق دانشجویی و آزادی عابد توانچه کوتاهی نخواهیم کرد. ‏متاسفانه آقایان، محیط علمی دانشگاه های کشور را با پادگان اشتباه گرفته اند و در آستانه تعطیلی سالیانه دانشگاه ‏ها اقدام به این تحرکات می کنند؛ اما نمی دانند که نمی توان ندای آزادی خواهانه و عدالت طلبانه دانشجویان را ‏خاموش کرد.‏


پیش از این نیز درخبرها آمده بود که با دانشجویانی که سال گذشته بازداشت شده بودند، ‌تماس هایی ‏گرفته و آنان راتهدید کرده اند. آین تهدید ها از طرف چه کسانی صورت گرفته و چه مضمونی داشته؟

در پی برگزاری مراسم روز دانشجو در سال گذشته، با موضوع مخالفت با جنگ، متاسفانه تعداد زیادی از فعالین ‏دانشجویی مستقل، موسوم به دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های ایران بازداشت شدند و در ‏بازداشتگاه 209 رسما در مورد‎ ‎ارتداد و همچنین صدور حکم اعدام در صورت ادامه فعالیت با آنان صحبت شد. ‏پس از آزادی هم تلفن های تهدید آمیزی از جانب بازجویان وزارت اطلاعات به این دانشجویان شده و گفته اند که ‏آنها باید از ادامه فعالیت خودداری کنند. این بازجویان گفته اند که به راحتی می توانند برای فعالان دانشجویی چپ ‏از روحانیون پر نفوذ، حکم ارتداد آنها را بگیرند و لذا در این ارتباط، اقدام به تهدید دانشجویان کرده اند. البته این ‏بار نخست نیست که چنین اتفاقی می افتد و در مورد دیگر فعالان عرصه اجتماعی، بارها روی داده است. اما در ‏مورد دانشجویان، این تهدیدات به منظور سنگین تر کردن فضای دانشگاه صورت می گیرد. اما همانگونه که گفتم، ‏این تلاش ها همانند دوره های گذشته، راه به جایی نخواهد بود.‏