جان ادواردز: باید با ایران مذاکره کرد

نویسنده

johnedwardsb.jpg

جان ادواردز، سناتور سابق کارولینای شمالی و کاندیدای معاونت ریاست جمهوری سال 2994 و کاندیدای ریاست جمهوری سال 2008 است. او در مصاحبه با ازرا کلاین نقطه نظراتش را درباره ایران، عراق و اسرائیل بیان کرده است.

جان ادواردز: آیا یک دقیقه به من اجازه می دهید تا نظراتم را در مورد ایران مشخص کنم و بعد هر سوالی که خواستید بپرسید؟ نقطه نظرات من در مورد ایران این است.

شما یک رئیس جمهور تندرو به نام محمود احمدی نژاد دارید که در کشور خودش ثبات سیاسی ندارد. نخبگان سیاسی و رهبران مذهبی در حال ترک کردن او هستند، مردم هم دستک م به دو دلیل از او ناراضی هستند: اول، از لحن پرخاشگرانه اش خوششان نمی آید و دوم، او به دلیل وعده اصلاحات اقتصادی و کمک به فقرا و قشر متوسط انتخاب شد و هیچ کاری انجام نداد. بعلاوه، وقتی او در سفر بود، نمایندگان مجلس به او نامه ای به این مضمون نوشتند:« چه زمانی به مشکلات اقتصادی کشور توجه خواهید کرد؟» پس من معتقدم که ما یک موقعیت خوب داریم و باید از آن استفاده بکنیم.

اولا، آمریکا باید با ایران وارد مذاکره مستقیم بشود که بوش این کار را نخواهد کرد. دوما، ما باید دوستان اروپایی مان را- نه فقط سیستم های بانکی بلکه دولت ها- را وادار کنیم که در دو مورد به ما کمک کنند و یک سیستم هویج و چماق را در پیش بگیرند. هویج این است که ما سوخت اتمی را در اختیار شما می گذاریم، چرخه تولید آن را کنترل می کنیم و شما فقط باید در جهت اهداف صلح آمیز از آن استفاده کنید. دوم، یک مشوق اقتصادی است که من فکر نمی کنم تا امروز به آن توجهی شده باشد. چون وضعیت اقتصادی آنها در حال حاضر با مشکل مواجه است، این مشوق ها می تواند بسیار جذاب باشد. و چماق ها هم می تواند این باشد که بگوییم اگر به این مشوق ها توجه نکنید، با تحریم های اقتصادی جدی تری مواجه می شوید. در اینجاست که ما به اروپا احتیاج داریم ، زیرا آنها با ایران رابطه تجاری دارند؛ اما هدف از همه این بحث ها برای رسیدن به هدف اولیه، توافق، است. راه دوم، منزوی کردن رئیس جمهور تندرو است که میانه رو ها و کسانی که در داخل کشور به فکر پیشرفت اقتصادی ایران هستند، باید از آن استفاده کنند. و حالا می رسیم به این فرض که اگر آمریکا حمله کند. با این کار رئیس جمهور بی ثبات و تندرو به یک قهرمان تبدیل می شود، این اولین اتفاقی است که می افتد. مردم ایران از او پشتیبانی خواهند کرد. اتفاق بعدی این است که آنها تلافی خواهند کرد. و مسلما آنها از طریق سازمان های تروریستی که به آنها نزدیک هستند، توانایی تلافی کردن در داخل آمریکا را دارند، اما صد ها هزار نفر از ما، در همسایگی شان هستند. عده زیادی بر این باورند که آنها سازمان هایی برای تلافی جویی در داخل عراق دارند. پس این دومین اتفاقی است که خواهد افتاد. و سومین نکته این است که عده زیادی از تحلیلگران معتقدند که حمله هوایی و موشکی برای موفقیت، کافی نیست. برای موفق شدن باید نیروی زمینی هم بکار گرفت و سووال این است که ما این نیرو را از کجا بیاوریم؟

ازرا کلاین: پس شما معتقدید که حمله به ایران کار درستی نیست؟

ادواردز: من فکر می کنم که عواقب خیلی بدی داشته باشد.

کلاین: پس شمامی گویید که همه راه حل ها روی میز مذاکره است.

ادواردز: هر رئیس جمهور آمریکا اگر این راه حل ها را از میز مذاکره خارج کند، حماقت کرده است.

کلاین: آیا ما می توانیم در کنار ایران اتمی زندگی کنیم؟

ادواردز: من هنوز آمادگی رد شدن از این پل را ندارم. من معتقدم که ما موقعیت های بسیاری داشتیم و با آنها مذاکره مستقیم نکردیم، آنچه من پیشنهاد کردم هنوز انجام نشده است. ما در نحوه برخورد با آنها، هوشمندانه عمل نکردیم. اما باز هم نمی توانم از این پل عبور کنم. و من فکر می کنم این دلیل واکنش مردم است و من آن را درک می کنم، چون وقتی جورج بوش از این لحن استفاده می کند، معنای آن برای مردم بسیار متفاوت است. منظور من این است که وقتی جورج بوش می گویدکه” گزینه ها روی میز مذاکره است”، آن را با لحن تهدید آمیز و خطاب به کشوری می گوید که هنوز با آن وارد مذاکره نشده و هیچ پیشنهاد دیپلماتیکی به آن نداده است. من معتقدم که او در این مورد کاملا اشتباه می کند.

کلاین: پس ما در قدم اول باید با ایران حرف بزنیم و باب مذاکره را باز کنیم؟

ادواردز: صحیح است.

کلاین: این کار را در صورت لزوم دوجانبه انجام بدهیم؟

ادواردز: دقیقا همینطور است.

منبع: میدل ایست آنلاین، 3 فوریه 2007