سخن گفتن از ماندلا

نسرین ستوده
نسرین ستوده

سخن گفتن از ماندلا سخت است، نه فقط به دلیل رنج زیادی که طی ۲۷ سال زندان تحمل کرد، بلکه سخن گفتن از ماندلا از آن رو نیز دشوار است که رویاهای بزرگی را بر بسیط زمین محقق کرد ؛آرمانی که قدم به قدم در عرصه ی عمل و اندیشه به آزمون گذاشته شده و با افت وخیزها و تحولاتی همراه بوده است.

ماندلا این شجاعت را داشت که در عین ایستادگی در مقابل روش های تحقیر آمیز و غیر قانونی زندانبانانش، در طی سالیان طولانی تحمل حبس، روش خود را از مشی مسلحانه در دهه ی ۶۰ میلادی به روش مسالمت آمیز در دهه ی ۹۰ تغییر دهد. او با گذشت سالیان عمر، شجاعت تغییر پا به پای ضرورت های زمانه را داشت.

او در مشی مسلحانه اش هم به تمامی اقدام می کرد و از آموزش های وسیع نظامی در دیگر کشور های آ فریقایی چشم پوشی نمی کرد و در روش مسالمت آمیزش نیز با صبر و مدارا ی فراوان به مذاکره با دولت وقت می پرداخت و اقدامات تحریک آمیز تندروها در ترور سیاهپوستان او را وادار به قطع مذاکره نمی نمود.

شاید به دلیل همین تغییر روش ماندلا بوده است که کمیسیون حقیقت و آشتی در آفریقای جنوبی به یکی از موفق ترین تجربیات کشف حقایق جنایات رسمی در کشور های دنیا تبدیل شد. فرهنگ بخشایشی که بر این کمیسیون ها حاکم بود, این کمیسیون ها را بیش از آنکه به محلی برای انتقام جویی تبدیل کند، به محل کاوش در گذشته ی ملتی تبدیل کرد که بار دیگر در سئوالی جمعی و ملی از خود بپرسند چگونه چنین جنایاتی رقم زده شد؟

هرچند یک ملت می تواند به این سئوال با کیفر دادن نیز پاسخ دهد اما ماندلا و همکارانش در کمیسیون های حقیقت وآشتی، این روش را انتخاب کردند. معهذا آنها هرگز مانع کیفر دادن کسانی نشدند که خانواده ی قربانیان، خواستار مجازات آنها شده بودند. به تعبیری دیگر ماندلا در اشاعه ی فرهنگی که به آن اعتقاد داشت، استبداد به خرج نداد و از اعمال حقوق فردی اشخاص جلوگیری نکرد. نمونه ی بارز آن کیفر دادن به عاملان قتل استیو بیکو، قهرمان ۳۷ ساله ی آفریقای جنوبی بود که چند ماهی پس از دستگیری در ۱۹۷۴، در اثر شکنجه جان خود را از دست داد ه بود.

هرچند ماندلا به چشم دیگران اسطوره ای پایان ناپذیر است اما او خود در کتاب خاطراتش مثل هر انسانی با احساسات بشری اش، از بزرگترین افسوس دوران زندانش یاد می کند که همان دوری و محرومیت از خانواده وبچه ها است که طی سالیان طولانی زندان تحمل کرده است.

فرشته ی نرم خوی عدالت که از جوانی تا سالخوردگی ماندلا را همراهی کرده بود، همچنان با چشمانی بسته کتاب زندگی کسی را به تاریخچه ی پر فراز ونشیب عدالت خواهی می سپارد که هنوز مشتاقان زیادی او را همراهی می کنند.

بر ماندلا در طول سالیان زندان همان گذشت که بر دیگر زندانیان سیاسی میگذرد. شرایط سخت زندان توام با تلاش برای تحقیر زندانی، تعقیب اعضا خانواده، مشکلات اقتصادی وحتی لغو پروانه ی وکالت او. اما او همچنان با سماجت بر تحقق رویاهایش پای فشرد. رویاهایی که در زمان خود بیشتر به افسانه می ماندند. اگر ماندلا در تحقق این رویاها موفق بوده است، چرا ما نباشیم؟