راهپیمای روز 25 بهمن بنا بر گزارشات و فیلم هایی که علیرغم قطع اینترنت از سوی رژیم، بازهم در فضای مجازی و رسانه های خارجی منتشر شد، به لحاظ گستردگی حضور مردم کم نظیر بود تا بدانجا که برخی آن را نقطه عطفی در مبارزات اخیر ملت بر علیه نظام کنونی دانستند؛ چرا که این بار بر خلاف چند فراخوان قبلی، تعداد بیشتری از مردم دراین راهپیمایی شرکت کرده و حتی بنا بربرخی ازنقل قول ها، بسیاری برای اولین بار در چنین راهپیمایی اعتراضی بر علیه نظام حضور یافتند که تا پیش از این به رغم همه مخالفت هایی که با حکومت داشتند حاضر به قبول چنین ریسکی نبودند و این خود پرسشی را در ذهن متبادر می سازد که براستی این بار، چه عاملی در لبیک گفتن تعداد بیشتری از مردم، به فراخوان راهپیمایی اخیر نقش داشته است؟
به باور این قلم یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش مهم، آن هم دراین برهه ازتاریخ مبارزات ضد استبدادی مردم این آ ب و خاک، که همواره درهر دوره از تاریخ این کهنه دیار وجود داشته است،به مراتب بااهمیت تراز وقوع هرواقعه ای است که تا کنون حول محور این جنبش اتفاق افتاده. بعبارت بهتر پیش از آنکه از چنین تحولی به وجد آئیم و یا گروه و دسته ای این موفقیت را بنام خود مصادره نمایند، باید در پی چرایی حضوراین تازه واردان به جنبش بود که پیش از این از پی ایجادرعب و وحشت حکومت با به بند کشیدن معترضین،به وحشت افتاده وبه رغم مخالفت با نظام، کمتر حاضر به پذیرش ریسک آمدن به خیابان ها بوده اند.
فرزانه ای می گفت در سا لهای اول انقلاب که هنوز گرم انقلاب بودیم و جهانیان هم در ناباوری از سقوط نظام به ظاهرپر دوام پهلوی بسر می بردند و کتابهای زیادی در این باره به زبان های مختلف منتشر میکردند، روزی به یک کتابفروشی مقابل دانشگاه تهران رفته بودم که زنی وارد کتابفروشی شد و به لهجه شیرین شیرازی گفت: “آغوی کتابفروش یه کتاب بده بخونوم تا بدونوم چطو شد که ایطو شد؟”
این واقعیت با همه طنز تلخی که در آن نهفته است بی شک دیگر درتاریخ این آب و خاک تکرار نخواهد شد که اگر انقلاب 57 از سر نا آگاهی و حتی به باور برخی از سرشکم سیری ملت اتفاق افتاد و خیلی ها از چگونگی وچرایی آن بی اطلاع بودند، امروز از شدت ظلم و ایضا فقرومضیقه های تامین معاش زندگی روزمره و ایضا بیم ازبراه افتادن جنگی ناخواسته دیگر است که بر خیل گرویدگان به جنبش افزوده می شود، و نه از باور وعده و وعید های سیاست بازان که در سی و چند سال عمر این نظام، همه در محک آزمون، قرار گرفته اند؛ و در این آزمون، از روحانی اصلاح طلب با 20 میلیون حمایت مردمی تا مکلای روشنفکرفرنگ رفته مرود شدند ودرست به همین دلیل بود که با شروع مخالفت جدی با نظام حاکم، همه یک صدا نبوده و برخی با تردید از پیوستن به جریان های مخالف نظام تنها نظاره گربودند از این رو،گاه با شتاب برای در آغوش گرفتن آزادی گام بر داشتند و گاه درچنبره سکوت پنهان بودند. اما امروز چون آفتابگردان که روی به نور دارد نه به ظلمت،طیف وسعی ازمردم جان به لب رسیده رفته رفته باقطع امید از همه، و بسته بودن راه اصلاح نظام، خود سکان جنبش رهایی را بی راهبرو بی قهرمان، در دست گرفته اند. به باور این قلم در راهپیمایی اخیر هم با دو نشانه عینی، ضمن هشدار به نظام فاسد، حاوی پیامی نیزبرای همه گروه ها و دستجات مدعی خواهان آزادی، چه آنهائیکه خود را متولی این جنبش ملی می دانند و چه آنهائیکه با نادیده گرفتن هوشیاری نسل آگاه امروز، سعی بیهوده درآلترناتیوساختن برای به بیراه کشاندن این جنبش ملی دارند، که چیزی جز قبول این واقعیت نیست که این جنبش،جنبشی ملی است و دربرگیرنده ی همه اقشار جامعه ای است که باوجودهمه اختلاف نظر ها در انتخاب حکومت آینده، زیر یک بیرق (جنبش ملی) به خیابان ها می آیند،و هر گونه توقع و انتظار از این جنبش باید منطبق بر خواست وهدف واقعی مردم باشد.
تا نگوئید به کدام نشانه ها این پیام شنیده شد، به تفکیک می گویم :
نشانه اول
بنا بر شهادت همه فیلم های منتشر شده در فضای مجازی وایضا در رسانه های خارجی، شعار های تند و مستقیم، خاصه بر علیه رهبری نظام، نه تنها معنا و مفهومی جز بی باور بودن به اصلاح نظام نیست بلکه غایت هدف جنبش را می رساند که برچیدن بساط حکومت نالایقان تسلط یافته براین آب و خاک است که طی سی و سه سال حکومت جابرانه این دژخیمان، جز چپاول و تحمیل انزوای بین المللی، همتی از این دین فروشان ندیده، ارمغانی برای ایرانیان نداشته است.
نشانه دوم
و باز بنا بر شهادت همه آن فیلم ها که با وجود بستن خطوط ارتباطی اینترنت، بسیاری از آنها در فضای مجازی منتشر گردید و ایضا به شهادت همه شاهدانی عینی که خود در راهپیمایی اخیر جنبش حضورداشتند،راهپیمایان علاوه بر آزادی سه تن ازحصرشدگان این جنبش ملی، خواهان آزادی همه دربند شدگان راه آزادی بودند تا خط بطلانی بر القا باور وجود زندانی ویژه در جنبش کشیده باشند خاصه آنهائی که علیرغم اعلام نظر شفاف دو چهره شاخص حصر شده این جنبش ملی، اصرار برپوشیدن قبای تصمیم گیری در حکومت آینده بر تن این دو چهره قابل احترام جنبش را دارند، در یابند القا وجود زندانی ویژه در جنبش ملی اولین گام در کشاندن خیزش ملی به بیراه است،آنچنانکه قبل از برگذاری انتخابات آزاد تعیین نوع حکومت و تصمیم سازان آینده، برخلاف میثاق نا نوشته این جنبش ملی است.
و بازتا نگوئید به کدام نشانه این افترا نگاه کنید، به موضعگیری هاو اظهارات برخی ازحامیان این طیف از جنبش که قائل به جدایی مخالفان نظام ازاین خیزش ملی بوده حال آنکه پیکره هر جنبش مردمی از برآیند همه کوشندگان رهایی از استبداد شکل می گیرد.
اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم / که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است.