استانهای گیلان و مازندران سالهاست از مهمترین مقاصد گردشگری ایرانیان به شمار می روند. مسافران از راههای دور و نزدیک به “شمال” میآیند تا خستگی ماه و سال را در کنار “خزر” به در کنند؛ دریایی که خیلیها دیگر مثل گذشته رغبت نمیکنند در آن تنی به آب بزنند. از زبالههای رها شده در دریا و سرازیر شدن فاضلابهای واحدهای صنعتی و مسکونی گرفته تا انواع آلایندههای نفتی که از کشورهای مختلف میآیند، باعث شده تا دریای کاسپین(خزر) در شرایطی بحران قرار بگیرد. مسئولان و کارشناسان بسیاری تا کنون نسبت به شرایط این دریا اظهار نگرانی کردهاند اما ۱۲ اوت (۲۲مرداد) و روز جهانی دریای خزر فرصتی شد تا بیشتر از این دغدغهها بگویند و هشدارهایشان را مجددا طرح کنند.
حمیدرضا میرزاده، روزنامهنگار حوزه محیط زیست و سردبیر وبسایت تخصصی سبزپرس در گفتوگو با روز میگوید که هر پنج کشور حاشیه این دریای غنی از انرژی درایجاد وضعیت بحرانی خزر نقش داشتهاند: “علاوه بر آلودگی نفتی، آلودگیهای شهری و صنعتی هم دیگر مشکلات خزر هستند که از سوی هر پنج کشور روانه این دریاچه میشود. هیچ یک از شهرهای شمالی ایران به سیستم جمعآوری فاضلاب شهری مجهز نیستند و فاضلاب یا مستقیما وارد دریا می شود و یا پس از جذب در چاهها، به دریا نفوذ میکند.”
منابع مختلف تایید میکنند که سالانه بیش از پنج میلیون تن آلاینده به دریای خزر میریزد تا آلودگی بزرگترین دریاچه جهان روز به روز گستردهتر شود. اکوسیستم دریای خزر که کاسپین و مازندران هم نامیده میشود در حالی در معرض خطر نابودی قرار دارد که هیچ ساز و کار و برنامهای برای مهار و کنترل آلودگی آن وجود ندارد. آبزیان این دریاچه که ماهی خاویار معروفترینشان است به گواه کارشناسان محیط زیست و شاهدان محلی هر روز بیمارتر و کمتر میشوند و گاهی زباله، تنها صید صیادان در دریاست.
اکوسیستم دریای خزر در معرض نابودی
“همسایگان شمالی، خصوصا ترکمنستان، در خزر فعالیتهای نفتی دارند که باعث بروز آلودگیهای فراوانی میشود. نمونهاش گلولههای نفتی که هر چند وقت یک بار به سواحل ایران میرسند. این گلولهها در واقع باقیمانده نفتی هستند که به دریا نشت کرده است.” این را حمیدرضا میرزاده، فعال محیط زیست میگوید و ادامه میدهد: “آخرین مشاهده گسترده این توپهای نفتی یا «تاربال»ها در سال ۹۱ در سواحل استان گیلان بوده است.”
او با اشاره به شهرها و روستاهای ساحلی ایران که عمدتا زمینهای کشاورزی زیر کشت برنج است، توضیح میدهد: “کشت دوم در پاییز انجام می شود و کشاورزان برای مبارزه با آفاتی که روال طبیعی آنهازندگی در پاییزست،حجم بسیار بالایی سم و کود شیمیایی استفاده می کنند. این حجم گاه تا شش برابر حجمی که در فصل کشت اول زمین مورد استفاده قرار میگیرد، به زمینهای کشاورزی وارد میشود و بخش زیادی از آن نیز از طریق نهرها و رودخانهها به دریای خزر میریزد.”
این کارشناس محیط زیست معتقد است که حجم بالای سم و کود شیمیایی اولا حیات آبزیان و پرندگان را به خطر میاندازد و ثانیا به سرعت وارد چرخه غذایی شده و به انسانها آسیب وارد میکند.
پروین فرشچی، معاون سازمان محیطزیست هم چندی پیش با بیان اینکه ۱۰۰درصد فاضلاب خانههای ساحلی بدون تصفیه وارد دریای خزر میشود به خبرگزاری فارس گفته بود: “این امر موجب آلودگی میکروبی آبزیان شده و در زنجیره غذایی تأثیر گذاشته است.”
به گفته فرشچی “سال گذشته هیأت وزیران وزارت نیرو را موظف به ایجاد تصفیهخانه در مناطق ساحلی کرد اما متاسفانه دراینباره هیچ اقدام عملی را از سوی این وزارتخانه شاهد نبودیم.”
از طرفی زبالههای جامدی که در سراسر ساحل و حتی کیلومترها دورتر از ساحل در فضای باز رها شدهاند نیز با جریان آب رودخانه ها وارد این دریاچه میشوند.
حمیدرضا میرزاده، فعال محیط زیست به مشکل مهم دیگری که خزر با آن روبرو است اشاره میکند: “متاسفانه خطرات گستردهای برای تنوع زیستی خزر وجود دارد. صید بیش از اندازه ماهیان خاویاری نسل این ماهیان را با خطر جدی روبرو کرده است. از طرف دیگر ورود گونه مهاجم «شانه دار» حیات را برسایر آبزیان تنگ کرده. حتی نسل تنها پستاندار دریای خزر «فک خزری» نیز امروزه با خطر مواجه شده و این گونه در سال ۲۰۰۸ به عنوان گونه در معرض خطر معرفی شد. تنها در همین سال مرگ بیش از سه هزار فک در شواحل شمالی خزر بر اثر آلودگی نفتی گزارش شد.”
وبسایت خبری فرارو هم چندی پیش به نقل از صیادان مازندرانی نوشته بود: “ماهیهای کفال که یکی از منابع اصلی صید در فصل پاییز است و بیش از ۹۰درصد صید را در این فصل تشکیل میدهد مریض میشوند و صیادان در سالهای گذشته شاهد مرگ دستهجمعی تعداد زیادی از این نوع ماهیهای استخوانی در دریا بودهاند.”
مدیرکل دامپزشکی استان مازندران سال گذشته از مردم خواست به طور جدی از مصرف ماهی کفال به دلیل آلودگی آن خودداری کنند. همچنین آب دریای خزر دیگر برای شنا مناسب نیست، چنانچه تا کنون موارد زیادی از ناراحتیهای پوستی و عفونتهای چشمی در اثر شنا در این آبها گزارش شده است.
سردبیر وبسایت محیطزیستی سبزپرس مشکل امروز خزر را نگاه پنج کشور حاشیه آن میداند: “هیچ یک از پنج کشور وضعیت محیط زیست مناسبی ندارند و این نشان از بی توجهی تصمیمگیران آن به مسایل محیط زیستی است. روسیه تا سال ۲۰۰۹ یکی از انکار کنندگان اصلی گرم شدن زمین بر اثر فعالیتهای انسانی بود. هر پنج کشور به خزر به عنوان یک منبع درآمد نگاه میکنند و برخورد آنها با این منبع مهم، برداشت صرف است.”
به عقیده این فعال محیط زیست، هیچ یک از کشورهای حاشیه کاسپین توجه واقعی به نگهداری و مراقبت از این منبع مهم نشان نمی دهند: “البته ایران نسبت به چهار کشور دیگر فعالیت های بیشتری برای حفاظت انجام می دهد اما کشورهای دیگر علیرغم اینکه «کنوانسیون تهران» را برای حفاظت از خزر امضا کردهاند، اما فعالیتهایشان عموما چیزی فراتر از شعار نمیرود.”
عکس از حمیدرضا دستجردی - خبرگزاری ایسنا