معاون وزیر نفت به صراحت از خروج 12هزار نیروی متخصص نفتی سخن میگوید. بهانه وی البته شبیه همان بهانه وزیر علوم برای بازنشسته کردن اساتید دانشگاهها است. این در حالی است که اخبار از درون وزارت نفت حکایت از جایگزینی نیروهای سپاهی وبسیجی به جای نیروهای متخصص دارد. این تحولات کمتر دیده وگزارش میشود ولی خروج متخصصین نفتی از کشور واقعیتی است که دیگر پوشاندنی نیست.
مرد کلیدی انتصابها، یک بازرگان
شخص کلیدی این روزهای وزارت نفت به غیر از میرکاظمی، شخصی است به نام “سیدعلیرضا میر محمد صادقی” که معاون منابع انسانی وزارت نفت است؛این مدیر در حالیکه هیچ شناختی از بدنه نفت ندارد، مهمترین مسوولیت اش شناخت نیروهای فعال و متخصص و اداره امور منابع انسانی است. آن هم در حالیکه از یک سو افزایش میانگین سنی افراد متخصص این وزارتخانه به بالای 52 و رسیدن موعد بازنشستگی آنها و از سوی دیگر گرایش نیروهای متخصص وجوان این وزارتخانه به سمت شرکت های خارجی، به یکی از بحران ها و دل نگرانی های اصلی مدیران نفتی و کارشناسان تبدیل شده و ضروری است هر چه زودتر از ایجاد یک بحران جدی در صنعت نفت ایران جلوگیری کرد.
خبر آن لاین در تحلیلی از حضور میر محمد صادقی در وزارت نفت نوشت: “به نظر می رسد استفاده از یک مدیر بازرگانی در نفت، آنهم در یک مدیریت چنین کلیدی بر این بحران دامن بیشتری خواهد زد چرا که پیش از اینها نیز ثابت شده که نفت یک بدنه کاملا تخصصی است که برای شناخت آن، در بهترین حالت یکسال زمان نیاز است. بنابراین حضور یک مدیر بازرگانی آنهم با نگاه تجاری در یکی از کلیدی ترین بخش های این وزارتخانه که نیاز به نگاه کاملا تخصصی دارد می تواند بر بحران های موجود دامن بزند. این مدیر بازرگانی در حال حاضر مشاور وزیر در امور سازماندهی و معاون وزیر در امور منابع انسانی است که بر اساس تشریح وظایف وی در احکام جداگانه شناسایی جوانان و نخبگان مومن و با نشاط صنعت نفت مورد تاکید قرار گرفته است که البته وزیر نفت نیز در این حکم ها بر استفاده از نیروی های معرفی شونده از سوی این معاونت در بخش های مختلف نفت تاکید کرده است.”
حالا “آنطور که از درون وزارت نفت گزارش شده است این روزها نگرانی از انتخاب نیروهای فعال و متخصص توسط یک غیر نفتی به صورت یکی از بحران های اصلی مدیران و متخصصین نفتی درآمده است. برخی از مدیران نفتی در گفت گو با خبرآنلاین تاکید دارند در شرایطی که یک مشاور از نفت هیچ گونه شناختی ندارد و نمی تواند فرد متخصص و غیر متخصص در این حوزه را از هم تشخیص بدهد چرا باید انتخاب نیروهای مستعد در این وزارتخانه و زیر مجموعه هایش به او سپرده شود؟”
میر محمد صادقی، خود در گفت گو با خبر آن لاین نسبت به انتقادهای نفتی ها از انتصاب وی میگوید: “به هر حال وزیر اینگونه تشخیص داده و ما هم سعی داریم در جهت سازماندهی هر چه بیشتر منابع انسانی در نفت قدم برداریم.”
وی در عین حال از واقعیت های امروز نفت در ایران اینگونه پرده بر میدارد: “دستمزد کارکنان دیگر کشورها در سکوهای نفتی و دکل های حفاری بین 7 تا 10 برابر حقوقی است که ما به کارشناسان فعال بر سکوهای خود می دهیم.”
حقایقی که معاون قبلی گفت وبرکنار شد
این در حالی است که سیف الله جشن ساز، معاون برکنار شده میرکاظمی چند روز قبل از برکناری اش در اردیبهشت ماه گفته بود: “کارکنان صنعت نفت در سال های پس از انقلاب با پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای بسیار، از قطع یک لحظه ای صادرات نفت ایران جلوگیری کرده اند ودر حال حاضر صنعت نفت در دنیا یک بازار رقابتی بوده که باید با بازارهای مختلف دنیا رقابت کند و نرخ نیروی کار در این صنعت در تمامی بازارهای دنیا مشخص شده است… هم اکنون ما در سطح صنعت نفت مدیریت و بهره برداری 20 حلقه چاه را به یک مهندس متخصص واگذار می کنیم که متوسط ارزش مادی این چاه ها حدود 200 میلیون دلار است… اما حقوقی که ماهانه به این مهندس تعلق می گیرد، صدها برابر کمتر از ارزش کاری است که انجام می دهد…. اگر وضعیت نظام حقوقی و دریافت کارکنان صنعت نفت به همین روال موجود ادامه یابد، احتمال خروج برخی از این کارکنان به خارج از کشور وجود دارد.”
اما دغدغه میر محمد صادقی با جشن ساز کمی متفاوت است وی به خبران لاین میگوید: “میانگین سنی مدیران و کارکنان نفتی در حال حاضر بین 55 تا 59 سال است در حالیکه افراد در 60 سالگی بازنشسته می شوند. در حال حاضر 788 نفر در نفت کار می کنند که سنی بالای 60 سال دارند و حدود 11 هزار و 500 نفر هم بین 55 تا 60 سال هستند. بنابراین طی 5 سال آینده باید منتظر خروج بیش از 12 هزار نفر از کارکنان صنعت نفت باشیم که تعدادی از این افراد قطعا از پست های مدیریتی بازنشسته می شوند. براین اساس باید افرادی در صنعت نفت باشند که بتوانند جایگزین این افراد بشوند.”
مدیرانی که خس وخاشاک بودند
احمدی نژاد روز 24 خرداد 88 در حالی که نتایج نهایی انتخابات نیز اعلام نشده بود در جریان “جشن پیروزی” که وی و دوستانش در میدان ولی عصر تهران برگزار کردند، علاوه بر آنکه در اهانتی آشکار، مردم و رقبای انتخاباتی خود را “خس و خاشاک” نامید، وعده انتقام از مدیران نا همسو با خود را هم داد و گفت: “یکی از بزرگ ترین اشتباهات دولت نهم این بود که برخی از دوستان شما را در دولت نگه داشت و آنها به ما ضربه زده اند، اما مطمئن باشد که در دولت بعدی دیگر از این اشتباهات تکرار نمی شود و دیگر دوستان شما جایی در این دولت نخواهند داشت.”
کمتر از یک هفته بعد دور جدید برکناری ها در وزات نفت آغاز شد؛ اکبر ترکان اولین کسی بود که از معاونت وزارت نفت برکنار شد، و پس از وی اصغر رفیعی (مدیرعامل شرکت حفاری شمال) سیدجلیل رضوی(مدیر منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس) برکنار شدند. اندکی بعد مهدی کرباسیان رئیس هیات صندوق بازنشستگی صنعت نفت نیز برکنار شدند تا سیف الله جشن ساز از مدیران همسو و نزدیک به احمدی نژاد جایگزین او شود و پس از آن علیرضا علی احمدی از دوستان احمدی نژاد به مدیرعاملی این صندوق رسید؛ اما او هم بعد از مدتی برکنار شد. پس از آن هم مسعود سلطانپور در اسفند 88 عضو شورای مرکزی انصار حزب الله وجمیعت ایثارگران نیز از شرکت تاسیسات دریایی کنار گذاشته شد. در محافل غیر رسمی شنیده شد که علت این کار نزدیکی سلطانپور به مهدی هاشمی ودیدار آنها در دبی بوده است.
در ابتدای شروع به کار دولت دهم، نمایندگان میگفتند فهرستی از 150 تن از مدیران وزارت نفت از سوی میرکاظمی و همکارانش آماده شده که در دو موج برکناری یکی تا اسفند 88 و دیگری تا اواخر اردیبهشت 89 از مدیریت این وزارتخانه برکنار خواهند شد، که شدند. نمونه کنار گذاشتن سلطانپور در اسفند ماه وجشن ساز در اردیبشهت، ولی اکنون آقای صادقی با صراحت تمام از جابه جایی دوازده هزار نفر نیرو و مدیر نفتی سخن میگوید.
البته مسعود میرکاظمی در مقام پاسخگویی به اعتراض نمایندگان مجلس، همان زمان این برکناری های گسترده را تکذیب کرد و خبر داد که به نمایندگان گفته: “همان طور که کمترین تغییرات مدیریتی را در وزارت بازرگانی داشتم، کمترین تغییرات مدیریتی را در وزارت نفت نیز خواهم داشت.”
مبارزه با مافیا یا کنار گذاشتن منتقدین
در دوره هر یک از وزرای نفتی احمدی نژاد، بسیاری از مدیران نفتی برای تحقق شعارهای سیاسی وی علیه مافیای نفتی از سمت های خود برکنار شدند اما احمدی نژاد، برخلاف وعده اش مبنی بر معرفی و مجازات مافیای نفت، عمل نکرد. محمدرضا نعمت زاده، قدیمی ترین وزیر جمهوری اسلامی که از کابینه رجائی سمت های وزارت کار و اقتصاد را به عهده داشت و از وی به عنوان یکی از احیا کنندگان صنعت پتروشیمی در ایران نامبرده می شود، در اردیبهشت سال 88 به دنبال انجام مصاحبه ای با روزنامه اعتماد از سمت خود برکنار شد. وی در آن مصاحبه با تاکید براینکه احمدی نژاد و دولتش 180 درجه با محمدعلی رجایی تفاوت دارند گفته بود: “من معتقدم اگر همه مردم از آقای میرحسین موسوی حمایت کنند آن تغییراتی را که مدنظر همه جوانها و افراد باتجربه است ایشان میتوانند به وجود بیاورند. آقای میرحسین موسوی متدین و متواضع است و اعتقاد به مشورت و نظرخواهی که در حال حاضر کم است، دارند. متاسفانه در حال حاضر شورای منتخب آقای رئیس جمهور تصمیمی میگیرد؛ حال به هر دلیلی آقای احمدی نژاد یک دستور دیگر میدهد و همه چیز عوض میشود. این گونه رفتار تاکنون در هیچ دولتی نبوده است.”
در آخرین روز بهار سال 88 و در جریان اعتراضات گسترده به تقلب انتخاباتی جناح حاکم هم، وزیر نفت با انتصاب مدیری جدید، اکبر ترکان معاون برنامه ریزی و نظارت هیدروکربوری وزارت نفت را از سمتش برکنار کرد. اکبر ترکان در جریان انتخابات، آمارهای ارائه شده از سوی محمود احمدی نژاد را تکذیب کرده و گفته بود: “من به عنوان معاون برنامه ریزی وزارت نفت اعلام می کنم که آنچه درباره آمارهای نفت عنوان شده است، دقیق نبوده و غیرواقعی است.”
وی همچنین به آمارهای مورد ادعای احمدی نژاد واکنش نشان داد و آمار های واقعی مربوط به آنچه در پارس جنوبی، پالایشگاه گاز پارسیان و همچنین مجتمع های پتروشیمی در جریان بود را در اختیار رسانه ها قرار داد و گفت: “نباید با تغییر و جابه جایی مدیران از حقایق کم کرد.”
در عوض کاظم وزیری هامانه در مهرماه سال 88 نزدیک به دو سال بعد از برکناریش از وزارت نفت فاش کرد که از سوی احمدی نژاد برای برکناری تعداد بیشتری از مدیران وزارت نفت تحت فشار بوده و درنهایت به همین خاطر از وزارت نفت برکنار شده است. به گزارش همشهری در شهریور 86وزیری هامانه گفت: “مشکل احمدی نژاد با نحوه مدیریتم بود، چرا که معتقد بود تغییرات مدیریتی باید هر چه زودتر انجام شود. در حالی که من 30 سال در نفت بودم و این مسئله را درک کرده بودم که تغییر شتاب زده مدیریتی در نفت تنها منافع کشور را دچار مشکل میکند. باید تأکید کنم من با تغییر مدیریتی در نفت مخالف نبودم اما با تغییر شتاب زده هنوزم مخالفم. اما متأسفانه ایشان برای تغییر مدیریت در نفت به شدت فشار میآوردند در حالی که من این امر را به صلاح کشور در آن شرایط نمیدانستم.”
وی همچنین فاش کرد که از سوی احمدی نژاد تحت فشار بود تا پس از برکناری مدیران با تجربه وزارت نفت، چهره های سیاسی یا افراد مورد نظر او را به عنوان مدیران وزارت نفت منصوب کند. وزیری هامانه به صراحت گفت به دلیل مخالفت با این اقدامات و از جمله انتصاب علی کردان به عنوان قائم مقام وزارت نفت از سمتش برکنار شده درحالی که: “با تحقیقاتی که در مورد این شخص انجام داده بودم این مسئله را به صلاح منافع کشور نمیدانستم.”