1386 یا 1984؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg


‏آموزش مونتاژ به آماتورها: فیلم های سینمایی حلقه های بزرگی هستند مثلا به طول صد متر و ‏عرض 35 میلیمتر که وقتی دور یک حلقه پیچیده شده اند، تشکیل یک استوانه را می دهند، به ‏ارتفاع 35 میلیمتر و قطر 30 سانتی متر. برای مونتاژ یا بازبینی فیلم آن را روی میزی به نام ‏موویلا می گذارند، سر حلقه فیلم را از جلوی نوری که آن را در پرده کوچکی منعکس می کنند، ‏می گذرانند و پس از آن حلقه فیلم را دور یک استوانه کوچکی که در طرف دیگر میز است، می ‏پیچند، بعد شاسی را فشار می دهند و فیلم از جلوی نور می گذرد و تصاویر دیده می شود. اما این ‏در حالتی است که شما حلقه را درست گذاشته باشید، فرض کنیم شما یک موجود آماتور هستید، ‏در این حالت شما می خواهید با دور تند فیلم را نگاه کنید، برای همین شاسی دور تند را می زنید، ‏در همین حال، فیلم چون یکباره سرعت می گیرد پاره می شود، شما هم تجربه ندارید و دستپاچه ‏می شوید، در عرض دو دقیقه اتاق مونتاژ سه متر در چهار متر به ارتفاع سه متر پر می شود از ‏حلقه فیلمی که دور هم پیچیده است. برای اینکه این فیلم را به وضع اول دربیاورید، احتیاج به ‏زمانی در حدود چهار ساعت وقت دارید، فیلم نباید پاره شود، گره بخورد، و شما باید کاملا به ‏اعصاب تان مسلط باشید، اما مشکل این است که شما وقت هم ندارید، ضمنا بدون اجازه هم وارد ‏اتاق شده اید….. این وضع فعلی جهان است. آقای احمدی نژاد بدون اینکه بداند چه می کند، شاسی ‏دور تند را زده است و حلقه فیلم از جا در رفته است. از کسی کاری ساخته نیست.‏

خر تو خر غریبی است، نازنین! ‏

عجب گرفتاری وحشتناکی است! از یک طرف آمریکا نمی داند باید در عراق بماند، یا بیرون ‏برود، اگر بماند، در داخل آمریکا مشکل پیدا می کند و اگر برود خاورمیانه در عرض شش ساعت ‏منفجر می شود. در کردستان عراق، پ ک ک هم با آمریکا مشکل دارد، هم با ترکیه، هم با ایران، ‏هم با دولت عراق، اگر سرکوبش کنند، بحران در شمال عراق ایجاد می شود، اگر ولش کنند ‏بحران در عراق و ترکیه و سوریه و ایران درست می شود. در آمریکا دولت بوش نمی داند باید ‏به ایران حمله کند یا با ایران مذاکره کند، اگر حمله کند، خاورمیانه و اروپا می رود هوا، اگر ‏مذاکره کند، معلوم نیست باید با چه کسی مذاکره کند؟ در ایران، رئیس جمهور و حامیانش بقول ‏داریوش سجادی که یک مقاله خوب نوشت با یک تیتر نامربوط، قالیباف را فرستادند مشغول نمد ‏مالی شده، علی لاریجانی از گود پرت شده بیرون، هاشمی در تیر رس دوستان قرار گرفته است. ‏هیچ کس نمی داند با احمدی نژاد چه کند، مخالفانش با هم دعوا دارند و هوادارانش می دانند که ‏ماندنی نیستند، اما اگر بروند، تا بیست سال دیگر دور و بر خیابان پاستور نباید دیده شوند. آقای ‏خامنه ای می تواند در عرض شش ساعت احمدی نژاد را قانونا حذف کند و ایران را ببرد به ‏وضع سه سال قبل، تازه اگر این کار را بکند، کلی هم طرفدار پیدا می کند، ولی ایشان در این سه ‏سال هاشمی و خاتمی و کروبی و همه و همه را فروخته است به همین نیم وجبی که مثل میخ فرو ‏رفته به مافوق و ماتحت نظام و با هیچ چکشی در نمی آید، با این اوضاع اگر او را برکنار هم کند، ‏به چه کسی اعتماد کند؟ به هاشمی که در این یک سال هر روز یکی اعضای خانواده اش را ‏فرستادند عروسی؟ یا خاتمی که یک دفتر ندارد که توی آن با رفقایش چایی بخورند، یا حسن ‏روحانی که عزیزترین دیپلماتش را فرستادند انفرادی یا کروبی که شمشیر را از روی برای همه ‏بسته است؟ در اروپا هم بلبشویی است که این سرش ناپیدا، سوئیس که محل درگیری با گاز اشک ‏آور بشود، خودتان پیدا کنید که تکان بخوری لندن و پاریس تبدیل به بشکه باروت می شوند، در ‏بروکسل شوخی شوخی یک کشور ده میلیونی دارد تبدیل به دو یا سه کشور می شود. دنیا شده مثل ‏بزن بزن آخر شب کافه های فیلمفارسی، هر کسی دستش می آید با هر چیزی به هر جای هرکسی ‏که جلویش بیاید می زند. وسط این دعواها، بامزه اند اصلاح طلبان خودمان که اولا نمی دانند که ‏باید به فکر جنگی که احتمالا یک ماه دیگر شروع می شود باشند، یا انتخاباتی که معلوم نیست در ‏کدام حکومت می خواهد برگزار شود، شرکت کنند. تازه این وسط گیس و گیس کشی الیگودرزی ‏ها و رفسنجانی ها هم یک طرف دعواست، من می ترسم عرب ها و ترک ها و بلوچ ها مشکل ‏شان حل بشود، اما آخرش الیگودرز اعلام خودمختاری کند. به قول مرحوم شاعر، خر تو خر ‏غریبی است، نازنین!‏

وضعیت پاکستان فوق العاده نیست

ژنرال مشرف هنوز سه چهار ماه از پیشنهاد بی شرمانه بی نظیر بوتو مبنی بر درآوردن لباس اش ‏نمی گذرد، که دیروز اعلام حکومت نظامی کرد و قانون اساسی را به حالت تعلیق درآورد. ‏درست در همین اوضاع بی نظیر بوتو هم که گفته می شد به انگلیس یا دبی رفته است، برگشت به ‏کراچی و معلوم نیست دستگیر شده، الآن سرشام با بن لادن نشسته، در نیروی انتظامی همدان ‏کراچی در حال کشتن او هستند، هیچ خبری فعلا از این موجود بی نظیر یا کم نظیر نیست، البته ‏پاکستان است دیگر، فقط من نمی فهمم چرا اسمش را می گذارند « وضعیت فوق العاده» اعلام ‏حکومت نظامی در پاکستان که از زمان تشکیل این کشور بطور عادی همیشه وجود داشته است، ‏کجای آن فوق العاده است؟ خیلی هم عادی است.‏

طرح عربستان و سایر اعراب

نفهمیدیم این طرح عربستان از کجای دشداشه ملک عبدالله درآمد؟ ظاهرا کشورهای عضو شورای ‏همکاری خلیج فارس طرحی داده اند که بر اساس آن تعهد می کنند که در آینده که ایران ‏نیروگاههای اتمی درست کرد، یعنی بعد از انتخابات و جنگ و چیزهای دیگر، به میزان مورد ‏نیاز به ایران سوخت اتمی بفروشند. معلوم نیست این طرح پیشنهاد چه کسی است؟ اگر ایران این ‏طرح را بپذیرد، باید از همه حرف های قبلی اش در داخل ایران مبنی بر اینکه اگر ما در داخل ‏ایران غنی سازی نکنیم، ناموس ملت بر باد می رود دست بردارد، اگر هم طرح را نپذیرد، هم رو ‏در روی دنیای عرب قرار می گیرد، هم تلویحا می پذیرد که گیر سه پیچ داده که حتما در ایران ‏غنی سازی باید صورت بگیرد. وعیدی گفت: « کنسرسیوم، با شرط توقف غنی سازی در ایران ‏قابل پذیرش نیست.» طلایی نیک هم اضافه کرد: « طرح عربستان تیر خلاص محترمانه به چرخه ‏تولید سوخت ایران است.» اما از همه جالب تر موضع روسیه بود که ضمن مخالفت با این طرح ‏اعلام کرد که « هیچ کدام از کشورهای عربی چنین فن آوری ندارند که بتوانند به ایران سوخت ‏اتمی بدهند.» به نظر می رسد که دارند یکی یکی درها را می بندند، این آقای عربستان هم احتمالا ‏برای عمل زیبایی بینی نرفته لندن، فکر کنم مشکلات دارد. البته ولیعهد بحرین هم این وسط ها ‏یک اظهار نظری کرد که : « ایران در حال دستیابی به بمب اتم است.» من نمی فهمم واقعا راه ‏انداختن یک جمعیت انسانی برای جلوگیری از غنی سازی در داخل کشور غیر ممکن است؟ و ‏اگر چنین دعوتی از سوی یک جبهه صلح بشود، ملت نمی آیند؟ شاید هم مشکل است، شاید هم ‏نیایند. البته بطور طبیعی یک ایرانی ترجیح می دهد کشور از بین برود تا اینکه بگوید که کوتاه ‏آمده است، حتی اگر هیچ کاری برای غنی سازی انجام نشده باشد. دقت کردید ما حاضریم بمیریم ‏ولی روی دیگران را هم کم کنیم؟ ‏

چین و روسیه، دوست یا دشمن؟

اصولا به نظر شما چگونه ممکن است روسیه و چین دوست ما باشند؟ اصلا چرا باید دوست ما ‏باشند؟ سابقه دوستی قدیمی داریم؟ همدین هستیم؟ قومیت واحد داریم؟ همسایه ایم؟ دخترشان ‏عروس ماست؟ شریک تجاری ما هستند؟ اصلا چه ربطی به هم داریم؟ به نظر می رسد این وسط ‏چینی ها و روس ها یک شاخ پیدا کرده اند به اسم « احمدی نژاد» که آن را می کنند توی چشم ‏آمریکا، یک پستان هم پیدا کرده اند که علی الدوام از آن نفت 90 دلاری می دوشند، فکر کنید، ‏خطرناک ترین حکومت های جهان، نزدیک ترین دوستان ایرانند. البته چین اعلام کرد: « ایران ‏انعطاف بیشتری از خود نشان دهد.» نیکلاس برنز هم گفت: « در انتظار تلاش شفاف تر روسیه و ‏چین هستیم.» دولت آمریکا هم خاطر نشان کرد که « روسیه و چین ماههاست مانع از اعمال ‏تحریم های شدید علیه ایران هستند.» ‏

‏ 1386 یا 1984؟

همیشه یک وزارت حقیقت در ایران وجود دارد. من وقتی پنج ساله بودم، ماجرای 15 خرداد اتفاق ‏افتاد، وقتی 19 ساله بودم در سال 1356 فهمیدم که این ماجرا اتفاق افتاده است. حتما می خواهید ‏بگوئید من آدم ناآگاهی بودم، ولی بخدا قسم می خورم که من از همه دور و بری های خودم در آن ‏زمان بیشتر در جریان مسائل سیاسی بودم. وزارت حقیقت بکلی تمام این خبرها را از حافظه ملت ‏پاک کرده بود. در مراسم تشییع جنازه مرحوم بازرگان، به گوش خودم شنیدم که یک جوان بیست ‏ساله از دیگری می پرسید: بازرگان دیگه کیه؟ وزارت حقیقت بکلی مرحوم بازرگان را از صدا و ‏سیما و روزنامه ها حذف کرده بود. بی بی سی اعلام کرد که نشست 5+1 برگزار شد و در پایان ‏تصمیم گرفته شد که تا 19 نوامبر، یعنی 15 روز بعد منتظر بمانند و وقتی نظر البرادعی و ‏سولانا اعلام شد قطعنامه سوم را که در حال تنظیم آن هستند، آماده کنند. وزارت حقیقت و صدا و ‏سیما اعلام کردند که نشست 5+1 بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت، به ادامه بی خبری توجه ‏فرمائید. همین دو روز قبل اوباما، نامزد دموکرات ریاست جمهوری آینده آمریکا سخنرانی کرد و ‏گفت: من اگر انتخاب شدم، با ایرانی ها می جنگم، چون تا وقتی ایران این وضعیت را دارد، ‏عراق آرام نمی شود. وزارت حقیقت هم اعلام کرد: اوباما اعلام کرد « اگر پیروز بشوم شخصا با ‏ایران مذاکره می کنم.» هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه همین دو روز قبل جلوی دهها ‏هزار نفر آدم اعلام کرد که وضع خطرناک است، ولی می شود جلوی آن را گرفت، بشرط اینکه ‏از اظهار نظرهای نسنجیده خودداری شود. وزارت حقیقت رسما این جمله های هاشمی را حذف ‏کرده و یک سخنرانی ناب ضد امپریالیستی از وی صادر کرده که انگار دستور آتش را برای ‏جنگ دارد می دهد. پوتین رسما با آیت الله خامنه ای ملاقات کرد، لاریجانی اعلام کرد ایشان یک ‏پیام در مورد مسائل هسته ای داشت، احمدی نژاد رسما اعلام کرد ایشان هیچ پیامی نداشت. ‏وزارت حقیقت رسما تکذیب کرد. لاریجانی هم اعلام کرد من هیچ اختلافی با رئیس جمهور ندارم. ‏یک مصاحبه از سوی هفته نامه کویتی « المشاهد السیاسی» با علی لاریجانی منتشر شد. این ‏مصاحبه در همه جا منعکس شد، چند ساعت بعد لاریجانی رسما اعلام کرد که کل مصاحبه داستان ‏سرایی است. آقای منتظری اعلام کرد: « فکر نکنید اگر جنگ دربگیرد آب از آب تکان نمی ‏خورد، این مردم آن مردم گذشته نیستند که داوطلبانه روی مین می رفتند.» از نظر وزارت حقیقت ‏موجودی به نام حسینعلی منتظری که زمانی شخص دوم این کشور بود، وجود ندارد. آقای احمدی ‏نژاد از سوی وزارت حقیقت اعلام کرد که هیچ احتمالی برای جنگ وجود ندارد. اما وزیر دفاع ‏اعلام کرد که « منافع متجاوز را با سهمگین ترین پاسخ درهم می کوبیم.» معلوم نیست، وقتی ‏جنگی قرار نیست اتفاق بیفتد، چرا اینقدر با این شدت و اینقدر سهمگین دشمنان را در هم می ‏کوبیم. وزارت حقیقت همچنان مشغول ارسال آخرین اخبار است.‏


انتخابات بدون رسانه، بدون لیست و بدون چیزهای دیگر‏

فعلا کروبی و اعتماد ملی بکلی اصلاح طلبان را کنار گذاشتند. محمد هاشمی هم از سوی ‏کارگزاران اعلام کرد که سرلیست کارگزاران کروبی نخواهد بود، بلکه محمد هاشمی خواهد بود. ‏علی شکوری راد هم از سوی اصلاح طلبان اعلام کرد: « اصلاح طلبان، اصول گراترند، اصلاح ‏طلبان واقعیت های توزیع قدرت را بیشتر شناخته اند.» البته وقتی می گویند لابد هستند. واقعا ما ‏را ببینید که به طناب چه کسانی آویزان شدیم. فعلا همه دارند از خاتمی دعوت می کنند که بیاید، ‏ولی طرف می داند که با این جماعت و با این برخوردها فردا معلوم نیست، یک دفعه دیدی خود ‏اصلاح طلبان هم خاتمی را جزو لیست شان نگذاشتند. اصلا به نظر نمی رسد که هیچ چیزی را ‏جدی گرفته باشند. ابطحی محض رضای خدا یک چیزی گفت که « آقای خاتمی! لطفا کاندیدا ‏شوید.» از طرفی یک کمیته دفاع از انتخابات « آزاد، سالم و عادلانه» با شرکت عبادی، ‏امیرانتظام، انصاری و کدیور و … تشکیل شده است که فکر نمی کنم از این جماعت چیزی جز ‏تحریم انتخابات دربیاید، خدا بخیر بگذراند. ولی باز هم اصلاح طلبان خوبی شان این است که فقط ‏یک مشکل دارند و آن این است که به قول صفدر حسینی: « رسانه ملی مهم ترین رقیب ماست.» ‏منظور ایشان از رسانه ملی همان رادیو و تلویزیون رسمی کشور است که مهم ترین رسانه کشور ‏است، البته طبیعی است که اصلاح طلبان می توانند از رسانه هایی مثل بی بی سی استفاده کنند، ‏ولی چون دوست ندارند که به جای استفاده از رسانه ملی از رسانه عوامل دشمن استفاده کنند، این ‏کار را نمی کنند. این طرف داستان را شنیدید، آن طرف داستان را هم بشنوید. باهنر گفت: « ‏اصلاح طلبان دغدغه مردم نداشتند.» او تاکید کرد: « تورم و گرانی پاشنه آشیل اصولگرایان ‏است.» واقعا به نظرم درست فکر کرده است. اگر اصولگرایان با مشکلات اقتصادی به عنوان ‏نتیجه حکومت سه ساله شان مواجه نبودند، چه مشکل دیگری داشتند، از نظر فرهنگی که مردم ‏کلی پیشرفت کردند و وزارت ارشاد این همه مجوز کتاب و نشریات داده است، از نظر سیاسی هم ‏چه در سطح جهان و چه در داخل کشور همه چیز رو به راه است، آزادی های اجتماعی هم از سر ‏وروی جوانان و زنان می ریزد، امنیت هم داریم، یک مشکل سوخت است که آن هم بزودی حل ‏نمی شود، فکر می کنید باهنر بدون دلیل می گوید که « احمدی نژاد رئیس جمهور هشت ساله ‏است»؟

دولت در حال شکوفه زدن

دولت احمدی نژاد در حال شکوفایی سال سوم خودش است. قرار است سفرهای استانی از ‏خراسان جنوبی آغاز شود، البته اول معاونین وزرا برای پاسخگویی به مردمی که کلی منتظر ‏دولت هستند، می روند، اگر سالم ماندند رئیس جمهور برای گفتن « کی خسته است… دشمن!» به ‏خراسان جنوبی خواهد رفت. احتمالا احمدی نژاد در این دور سفرهای استانی علاوه بر پوشیدن ‏لباس های محلی ترانه های محلی را هم خواهد خواند، آگاهان پیش بینی می کنند که در سفر ‏خراسان جنوبی ترانه « به دونه انار دو دونه انار…» توسط رئیس جمهور اجرا شود. البته این ‏دولت هم شبیه ماشین هایی که دزدگیرشان حساسیت بالا دارند شده است، دست به هر جای آن می ‏زنی یک زنگ خطری، هشداری، آژیری به گوش می رسد. رئیس اسبق سازمان مدیریت و ‏برنامه ریزی گفت: « انحلال سازمان مدیریت زنگ خطری برای کشور است.» رئیس کل بانک ‏مرکزی هم اعلام کرد: « رشد نقدینگی به مرز هشدار رسیده است.» باز جای شکرش باقی است ‏که مشکلات کشور در دراز مدت حل خواهد شد. وزیر بازرگانی اعلام کرد: « می توانیم در ‏درازمدت صادر کننده سیمان شویم.» از طرف دیگر باغ کتاب( جان مادرتان شما بگوئید باغ چه ‏ربطی به کتاب دارد؟) شهرداری نیز با حضور حداد عادل افتتاح شد. شهردار گفت که این باغ ‏کتاب دقیقا 530 روز دیگر افتتاح می شود. ولی مهم ترین موضوع این که درست است دولت ‏قرار است همه مشکلات را در پنج شش سال آینده حل کند، اما یک مشکل بزودی حل می شود، ‏رئیس جمهور گفت: « به زودی همه خاتمه یافتن موضوع هسته ای ایران را متوجه می شوند.»


انشتین قرقیز بود! ‏

افق های پیشرفت علمی شدیدا در حال گشایش است. شما در مورد دانشگاههای قرقیزستان چیزی ‏می دانید؟ می دانید انشتین و نیوتن و رازی و بیل گیتس و امید کردستانی اصلا اهل قرقیزستان ‏بودند، ولی تا همین دیروز عصر ساعت سه و ده دقیقه بعد از ظهر کسی خبر نداشت؟ واقعا ملت ‏بی فکری هستیم ما، آب در قرقیزستان بود و ما رفته بودیم هاروارد و کمبریج و آکسفورد. رئیس ‏جمهور در دیار با نخبگان قرقیزستان گفت: « توسعه مناسبات علمی پایه های روابط میان ملت ها ‏را فراهم می کند.» وی کشف کرد: « ایران و قرقیزستان همواره مرکز تولید و انتشار علوم ‏مختلف بوده اند.» وی در حال سخنرانی این جمله را اختراع کرد که « ویژگی های مشترک دو ‏ملت ایران و قرقیزستان چنین است؛ خداپرستی، صداقت، تلاش برای همزیستی مسالمت آمیز، ‏مشارکت در شادی ها و غم های یکدیگر و انسان دوستی.» به نظر شما این چیزها چطور به ذهن ‏احمدی نژاد رسیده است؟