اعدام زیر 18 ساله ها رویه است، نه قانون

نویسنده

asiehamini.jpg

آسیه امینی

بهنود شجاعی امروز به قرنطینه می رود تا افرادی که برای جلوگیری از اعدام او، در پی رضایت گرفتن از خانواده ‏صاحب خون هستند، آخرین تلاشهایشان را در این باره انجام دهند. ‏

behnoudshojaee.jpg

روزهای اخیر بسیاری از روزنامه ها از بهنود شجاعی، جوان 20 ساله ای که در آستانه اعدام قرار دارد، نوشتند. بهنود در ‏نزاعی خیابانی، ناخواسته باعث مرگ نوجوانی دیگر شد. ‏

او که در کودکی مادرش را از دست داده است، دو روز پیش در روزنامه اعتماد، خطاب به مادر احسان (امید) نامه ای ‏نوشت و از او طلب بخشش کرد. در بخشی از این نامه آمده است : ‏

‏”شب های زیادی را در زندان گذراندم و همین که چشمانم بسته شد، مادرم را در خواب دیدم که کنار امید ایستاده و گریه می ‏کند. می دانم که شما در غم از دست دادن فرزندتان بسیار گریسته اید و گذر زمان هم نمی تواند زخمی را که متاسفانه من ‏عامل به وجود آمدنش بودم در روح شما بهبود دهد، اما از شما خواهش می کنم از قصاص من گذشت کنید. این خواسته را ‏نه به عنوان کسی که عامل مرگ فرزندتان بوده است بلکه به عنوان پسری که هم سن امید، فرزند از دست رفته تان است از ‏شما می خواهم. اجازه بده من شما را مادر خطاب کنم. بگذار بعد از این سال ها باز کلمه مادر بر زبانم جاری شود و بگذار ‏بر دستان سرد و غم زده ات که اشک های فراق فرزند را پاک کرده بوسه بزنم و ملتمسانه از تو بخواهم یک بار دیگر مهر ‏مادری را بر وجودم بنشانی…“‏


اما تا تا این لحظه که این سطرها نوشته می شود، همه تلاشها برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول (احسان نصرالهی) بی ‏نتیجه بوده است. ‏

شب گذشته که برای سومین بار در طول روز با وکیل بهنود تماس گرفتم، صدایش برخلاف ده روز پیش خالی از امید ‏بود.دستور اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی در حالی صورت می گیرد که عدم صدور حکم اعدام افراد زیر 18 سال، جزء ‏تعهدات بین المللی کشور ایران و جزءی از قانون کشور است.‏

‎ ‎آقای مصطفایی از بهنود خبر تازه ای نرسیده؟‎ ‎

نه، آخرین خبر همین است که وقتی که برای اجرای حکم صادرشده، یعنی ساعت 5 صبح روز هجدهم اردیبهشت 87، ‏همچنان به قوت خود باقی است و قرار است که این مراسم در زندان اوین اجرا شود. مگر این که اولیاء دم حاضر به گذشت ‏شوند. وگرنه هر راهی برای اجرا نشدن این حکم یا حتا تعویق آن طی شده و متاسفانه نتیجه نداده است.‏

‎ ‎شما زمانی وکالت بهنود را به عهده گرفتید که تقریبا همه راه های حقوقی و قضایی طی شده بود. برای رضایت ‏از اولیای دم چه اقداماتی صورت گرفته؟‎ ‎

پرونده های زیر 18 سال محکوم به اعدامی که من وکالت آنها را به عهده دارم، موضوعشان نسبت به پرونده های معمولی ‏افراد، کاملا استثنایی است. زیرا از نظر من به کل صدور حکم اعدام برای این افراد، خلاف قانون است. بنابراین با وجود ‏این که می دانم قضات، به تعهدات بین المللی ترتیب اثر نمی دهند، ولی همه تلاشها و همه راه ها را امتحان می کنم؛ از ‏جمله رضایت گرفتن. ‏

در مورد بهنود، از کمک های یونیسف در ایران (که نهاد بین المللی متولی حمایت از حقوق کودکان است)، از دو سه نفر ‏از هنرمندان بنام و از خیلی از افرادی که در پرونده های قبلی از حمایتشان استفاده کرده بودیم، کمک خواستیم. اما متاسفانه ‏تا حالا جواب مثبتی برای دادن رضایت نشنیده ایم.‏

‎ ‎شما گفتید که اعدام افرادی که جرمشان در زیر 18 سالگی رخ داده، خلاف قانون است. با این وجود می بینیم که ‏این اتفاق می افتد. شما به عنوان وکیل عده ای از این افراد، در قبال این تخلف حقوقی چه می کنید و چه می توانید بکنید؟‎ ‎‎ ‎

ما وظیفه داریم که قبل از هر چیز، موارد خلاف قانون را اعلام کنیم. اما مساله اینجاست که مسوولان می دانند که این کار ‏خلاف قانون است! برای این که بارها اعلام کرده اند که ما افراد زیر 18 سالی که مرتکب جرم شده اند را اعدام نمی کنیم. ‏در حالی که بارها شاهد آن بوده ایم که حکم این اطفال بعد از 18 سالگی به اجرا درآمده. بنابراین این که اعدام انها تخلف ‏است را همه می دانند ولی متاسفانه این تخلف تبدیل به یک رویه در سیستم قضایی ما شده است. ما قانون داریم و قانون ‏بالاتر از رویه قضایی است. از سال 1372 قانون حمایت از حقق کودک در مجلس به تصویب رسید و شورای نگهبان هم ‏به ماده 37 آن ایرادی نگرفت. پس این تعهد بین المللی حکم قانون دارد و لازم الاجراست. ولی در واقعیت می بینیم که رویه ‏قضایی به طور غیر قانونی در این مورد، بالاتر از قانون ایستاده و متاسفانه حتا در مرحله تجدید نظر هم تاثیرات خودش را ‏می گذارد.‏

‎ ‎به نظر شما مساله مشترک این بچه ها چیست ؟‎ ‎

اگر مسوولان، این نوجوانانی که مرتکب‏‎ ‎جرم شده اند را مورد بررسی قرار دهند، با آنها مصاحبه و صحبت کنند و انگیزه ‏آنها را در قتل، جویا شوند و بعد تصمیم بگیرند که آیا اعدام آنها درست است یا خیر، خیلی از مسائل ما در این مورد حل می ‏شود. همه این افراد، بدون قصد قبلی مرتکب جرم{قتل} شده اند و قصد سوء نیت نداشته اند. همه آنها از نظر فکری دارای ‏اختلالاتی هستند زیرا به شعور یک فرد بزرگشال نرسیده اند. کاری که آنها انجام می دهند؟ یک فرد بالغ از نظر فکری ‏انجام نمی دهد. بنابراین ما باید آنها را از افراد عادی جدا کنیم. دنیا سن 18 سالگی را مرز کودکی و بلوغ عقلی قرار داده و ‏آن را پذیرفته. و پشت این سن دانش و تحقیق خوابیده است. ما نمی توانیم و نباید کسی را که دارای شعور کامل یک انسان ‏بزرگشال نیست با دیگران در یک کفه قرار دهیم. ‏