سید امیر موسوی
با دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب از 18 تیر گفته ایم. دکتر ملکی معتقد است محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت با وجودی که با شعارها و وعده هایش مطالبات دانشجویان را افزایش داده بود، در این ماجرا خود را به حاشیه امن کشاند.
ریشه های برخورد 18 تیر را در چه چیزهای می دانید؟
دانشگاه همواره روح پرسشگری و نقادی داشته و از اولین سالهای تأسیس اولین دانشگاه در ایران هم اعتصاباتی در آن دیده شده است. گروه مرسوم به 53 نفر هم که دستگیر شدند اکثریت شان دانشجو یا استاد بودند. بعد از کودتای 28 مرداد هم تعداد زیادی از فعالان سیاسی دانشگاه در زندان فلک الافلاک زندانی شدند و 100 روز پس از کودتا، واقعه 16 آذر اتفاق افتاد که سه تن از دانشجویان دانشکده فنی در آن شهید شدند . کمی این سوتر و بهنگام انجام انقلاب سفید بر سر در دانشگاه تهران پرده نوشته هایی نصب شده بود که اصلاحات را بدون دیکتاتوری می خواستند . در روند شکل گیری و پیروزی انقلاب نیز دانشگاهیان نقش حیاتی و مهمی داشتند و اینطور نیست که همه چیز را بنام روحانیت مصادره کرده اند . بعد از انقلاب که روحانیون زمام امور را قبضه کردند، با توجه به سوابق موجود و برخورد با مدارس مدرن ـ که به تاسیس اولین مدرسه توسط آقای رشدیه و مخالف روحانیت می توان اشاره کرد ـ ابتدا به سراغ دانشگاه رفتند تا آن را تحت سلطه قراردهند. بعد از بستن دانشگاهها هم حدود 12- 10 سال امکان سلطه تا حدودی فراهم شد اما از سالهای 71-70 و با جایگزین شدن دانشجویان جدید با مطالبات نو، صدای اعتراض از گوشه و کنار شنیده شد و در سال 76 حکومت را مجبور به دگردیسی کرد. یعنی در پیروزی آقای خاتمی این فعالیت ها بخوبی نمایان و محرز بود؛ اما آقای خاتمی با وجود شعارها و وعده هایش که مطالبات دانشجویان را افزایش داده بود، خود را به حاشیه امن کشاند و پشت دانشجویان را خالی کرد. بنابراین 18 تیر روند تکاملی مبارزات آزادیخوانه دانشجویان بود که با سرکوب حاکمیت روبرو شد.
بنظر شما برخورد با دانشجویان خواست تمام حاکمیت بود؟
دقیقاً اینطور است. آقای خاتمی برای استحکام هر چه بیشتر نظام در راه رسیدن به اهدافش آمده بود؛ این امر بعدها و بارها اثبات شد. او برای اجرای بعضی اصلاحات جزئی پا پیش گذاشته بود. طبیعی بود که یک روحانی که سابقه مدیریتی و اجرایی زیادی در حاکمیت داشته، نخواهد و نتواند به مطالبات دانشجویان جواب مثبت دهد. اختلافات درست زمانی شروع شد که دانشجویان او را از جنس خود دانستند و دراولین حضورش در جمعش سوت و دست زدند؛ اما او معتقد بود باید برای شادی کردن صلوات فرستاد . بعد کدورت ها بالا گرفت و اعتراضات زیاد شد بطوریکه او شش سال بعد دوباره به دانشگاه رفت. در سال آخر زمامداریش هم وقتی در دانشگاه با اعتراض دانشجویان مواجه شد روی همه حرفها و شعارهایش پا گذاشت و در پاسخ شعارهای اعتراض آمیز دانشگاه گفت : اگرآزادی این است پس مرگ بر آزادی . کسی که گفته بود زنده باد مخالف من و از مرگ حرف نزنید بلکه زندگی شایسته ستایش است. در 18 تیر هم دیدیم که او نه تنها خود و اکنش قابل قبولی نداشت بلکه وزیر مستعفی اش را هم به برگشتن به کابینه مجبور کرد . درباره محاکمه عاملان این قضایا هم دیدید که او هیچ کاری نکرد. بنابراین کل نظام از دانشگاه رنج می بردو باید برخوردی صورت می گرفت .
اما آقای خاتمی مثلاً وقتی در بحث بر گرداندن نخبگان، تحصیل کردگان و سرمایه داران ایرانی مقیم خارج به کشور نتوانست نظر نظام را جلب کند، روشن کرد که وقتی یک حریم دانشجویان در داخل کشور امن نیست، پس به سراغ این موضوع رفتن کاری خطایی است. هر چند مثل تمامی مسایل دیگر نگفت که ریشه نا امنی در کجاست…
البته شعار ایران برای همه ایرانیان هم مثل قصه های دیگری است که از سوی آقای خاتمی و همراهانش گفته شد. از این قصه ها زیاد شنیده ایم. اما منظور این بود که برخورد با دانشجویان باید تا جایی پیش برود که ما می خواهیم .
در قضیه 18 تیر دیدیم که مردم هم به کمک دانشجویان آمدند و روند تحقق مطالبات به خیابانها کشیده شد. فکر می کنید اگر این اتفاق می توانست چه نتایجی در بر داشته باشد؟
من نمی دانم چه اتفاقی ممکن بود به وقوع بپیوندد، اما فراموش نکنید که دانشجویان مطالبات معقولی داشتند و هدفشان اغتشاش نبود . بلکه عده زیادی را در قالب دانشجو به این جمع افزوده بودند که اغتشاش کنند تا بهانه برای سرکوب دانشجویان فراهم باشد .
به نظر می رسد دانشگاهیان 18 تیر را فراموش کرده اند.به نظر شما آنها تمایلی به پرداختن به فاجعه 18 تیر ندارند یا حاکمیت در این قضیه نقش ایفا کرده است ؟
نمی توان گفت دانشجویان نقش مبارزاتی شان را فراموش کرده اند چون همین الان دانشجویان زندانی، منع تحصیل و ستاره دار زیادی هستند که تنها به خاطر تلاشهای آزادی خواهانه شان مجازات می شوند . اما حاکمیت از راههای گوناگون سعی در به حاشیه کشاندن قضیه 18 تیر دارد. مثلاً نتیجه دادگاه ختم به دزیده شدن یک ریش تراش و زندانی شدن دانشجویان و وکلای مدافع شان و کشته شدن یک دانشجو در زندان و آزادی عاملان و سرکوبگران شد. از طرف دیگر امتحانات را طوری برگزار می کنند که قبل از 18 تیر دانشجویی در دانشگاه یا کوی ها نماند که تجدید خاطره ای شود . از 78 به این سو هر ساله قبل از 18 تیر به بهانه های گوناگون کوی ها را تعطیل می کنند و از خرداد ماه فشار بر دانشجویان را افزایش می دهند. نمونه این فشارها کاملاً روشن است و هر روزه گزارشی در رسانه ها دیده می شود . توجه داشته باشید که اتاق انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکینک را کاملاً خراب کرده اند. بنابراین دانشجویان هیچ کوتاهی نکرده اند بلکه فشارها و مشکلات بسیار زیاد است.