سید افشین امیرشاهی
گزارش ده جلدی تحقیق و تفحص از وزارت ارشد دولت سابق، تهیه شده توسط یک گروه از جناح راست نشان دهنده کم اطلاعی شگفت انگیز تهیه کنندگان گزارش و نحوه استدلال آنان هنگام سانسور تولیدات فرهنگی در دولت فعلی است. پخش این گزارش به گفته ولی الله شجاع پوریان در محافل فرهنگی و سیاسی واکنش های تعجب و تاسف آوری در پی داشته است.
در آخرین روزهای ریاست جمهوری سید محمد خاتمی یک گروه دوازده نفری به سفارش نهادهای محافظه کار تهیه و انتشار گزارشی را در نقد سیاست های فرهنگی دولت او آغاز کردند که چند سال بعد و در دوره مجلس هفتم دستمایه طرح تحقیق و تفحص مجلس جدید از وزارت ارشاد دولت قدیم شد.
شجاع پوریان درباره ماهیت این گزارش به عنوان ناطق پیش از دستور مجلس و در یک سخنرانی 15 دقیقهای به موضوع بسیار مهمی اشاره میکند. او به گزارشی اشاره میکند که گزارش نهایی مجلس را به بیراهه، کژی و نادرستی سوق داد و میگوید اسناد این گزارش را برای استفاده و نگهداری در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کتابخانه ملی و اتحادیه ناشران و کتابفروشان قرار میدهم. براساس اظهارات شجاع پوریان مهمترین بخشهای ضمیمه گزارش هیات تحقیق و تفحص بر گرفته از گزارشی با عنوان “آسیبشناسی وضعیت نشر ادبیات داستانی در ایران” و “گزارش تفصیلی بررسی 659 کتاب از سال 78 تا تابستان 81” است.
شجاع پوریان میگوید: پیشتر به خاطر حضور در کمیسیون فرهنگی مجلس در دوره ششم با این گزارشها آشنا شدهام و آن را در اختیار دارم. بر مبنای این گزارشها انواع تهمتها به وزارت ارشاد و شخص وزیر وارد شد. ایراداتی که برای رد کتابها در آن گزارش تفصیلی به کار رفته است، عینا در متن گزارش تحقیق و تفحص مجلس نیز آمده است. از جمله اشاعه ابتذال، عادی سازی روابط محرم و نامحرم، عادی ساختن و از میان بردن قبح گناه، ترویج و رفتارهای غیراخلاقی، تشریح صحنههای خلاف اخلاق جنسی، هنجارشکنی دختران جوان، بیتوجهی به احکام شریعت و اشاعه تفکرات سکولاریستی در هر دو گزارش ادعای بررسی 659 عنوان کتاب منتشر شده در مقطع زمانی 1378تا 1381 به کار رفته است و مطالب هر دو گزارش یکی است.
نکته مهمی که “جواد آرینمنش” رئیس هیات تحقیق و تفحص مجلس هفتم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز آن را تصدیق میکند. آرین منش که پیش از این که برای نخستین بار نماینده مجلس شود در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعال بوده و در زمان وزارت سید محمد خاتمی مدیر کل ارشاد خراسان نیز بوده است درباره این که آیا همه تحقیقها از وزارت ارشاد توسط نمایندگان مجلس انجام شده پاسخ منفی داده و ابراز داشته است، گروههایی بودند که پیش از این آثار را بررسی کرده بودند. این گروهها نهادهایی بودند که از سالها قبل دغدغه فرهنگی داشتند و منتقد عملکرد نهادهای فرهنگی دولت گذشته بودهاند، این نهادها، اصولگرایانی بودند که در نهادهای فرهنگی غیردولتی فعالیت میکردند. ما به سراغشان رفتیم. چون در طول سالها از فعالیت این افراد خبر داشتیم.
آرین منش که نام او برای نخستین بار با مازاد سهمیهبندی حج بر سر زبانها افتاد در پاسخ به منتقدان خود که نحوه استفاده او از سهمیه حج در دولت قبلی باعث رای دادن عده زیادی به او در انتخابات مجلس هفتم شده است تنها به یک جمله اکتفا کرده است “نه، چنین اتفاقی نیفتاده است. من از سهمیه مجاز خود استفاده کردهام.” هر چند یک مقام بلندپایه در وزارت ارشاد می گوید که سهمیه حج بیشتر در جایی توزیع شده است که مدیر کل سابق به رای آنجا نیاز داشته است و نه کل استان خراسان. “یک وانت مدرک از تخلفات ارشاد داریم” از جمله های معروف آرین منش است که به گفته یکی از صاحبنظران این مسئله را در ذهن تداعی می کند که واحد فعالیت های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وانت است!
اما نکته دیگر درباره همسانی گزارش مجلس و گزارشهایی است که پیش از آن تهیه شده است و عاملی برای رفتوآمدهای مکرر مجید صیادی مدیرکل اسبق مراکز و روابط فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دادگاه بود. دادگاههایی که سرانجام با تبرئه صیادی به پایان رسید.
خبرنگاری از آرینمنش پرسیده است که بسیاری از مواردی که در گزارش هیات تحقیق و تفحص آمده مربوط به فعالیتهای آقای صیادی است. این مسائل یک بار در دادگاه مطرح شد و او نیز تبرئه شد. پاسخ رئیس هیات تحقیق و تفحص مجلس این بود: خب اگر در دادگاه مطرح شده و صیادی هم تبرئه شده است باز هم تبرئه میشود. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟
اما مجید صیادی درباره گزارش تحقیق و تفحص مجلس و این که آیا این اقدام یک حرکت مستقل است میگوید: “من نمیخواهم بدبین باشم. اما شواهد نشان میدهد که تحقیق و تفحص از وزارت ارشاد یک حرکت مستقل نیست که از ابتدا توسط خود نمایندگان آغاز و به پایان رسیده باشد. یکی از اعضای هیات تحقیق و تفحص هم به این موضوع اشاره کرده که اطلاعات از دیگر سازمانهایی که تحقیق میکردند گرفته شده است. برای مجلس شورای اسلامی خوب نیست که مبنای تحقیق و تفحص را روی کارهایی بگذارد که دیگران قبلا انجام دادهاند. ظاهرا مجلس از گزارشهایی استفاده کرده است که قبلا به انجام رسیده است. سازمان بازرسی کل کشور براساس وظیفهاش در دورههایی، بررسیهایی انجام داده است. در بسیاری از مواقع هم قانع شدهاند و موضوع تمام شده است. در جلسهای که با سازمان بازرسی داشتیم در نهایت به این نتیجه رسیدیم که قانون جامع نیست، به ویژه در بخش کتاب. بنابراین اگر مشکلی هست قانون باید عوض شود.”
گزارشی دور از امانتداری
در سال 1381 مجموعهای 10 جلدی به صورت گزارش منتشر شد. جلد نخست این مجموعه “گزارش مبسوط و کامل آسیبشناسی وضعیت نشر ادبیات داستانی در ایران از تابستان 78 تا تابستان 81” نام داشت و عنوان 9 جلد دیگر “گزارش تفصیلی بررسی 659 عنوان کتاب” بود. در این 10 جلد تعدادی از کتابهای منتشر شده در سال های 78 تا 81 بررسی شد و بر مبنای آن بعضی از ناشران و مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متهم به اشاعه فحشا و منکرات شدند.
بر مبنای همین گزارش یک مقام عالی رتبه اظهاراتی را مبنی بر مروج فساد و فحشا بودن 500 کتاب بیان کرد: “آدم خجالت میکشد برخی از مسائل را از این تریبون بیان کند. 600 جلد کتاب با اجاره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشود که فقط 40 عنوان آن کم و بیش بیاشکال است و بقیه آنها مروج فساد و فحشاء است. برخی از متدینین که این کتابها را مطالعه میکنند تا به مردم بگویند آیا اشکال دارد یا نه میگویند نگران هستیم که این کتابها ما را نیز خراب کند.”
در پی انتشار این گزارش در میان برخی مسئولان، یک نمایشگاه خصوصی هم برگزار شد که در آن یکهزار صفحه از کل رمانهای که در دوره سهساله وزارت احمد مسجدجامعی مجوز انتشار گرفته بود به نمایش گذاشته شد.
البته انتشار بولتن در باره مسایل فرهنگی کشور سال ها است که رواج دارد و ایرادی هم در این باره نمی توان گرفت. اما ایراد آن جا وارد می شود که چنین بولتن هایی برای تهیه گزارش های رسمی و به عنوان یک سند رسمی استفاده می شوند.
نکته مهم دیگر در باره نحوه رای آوردن گزارش تحقیق از مجلس است چرا که گزارش تحقیق و تفحص مجلس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک بار رای نیاورده بود. بر اساس قانون اگر طرحی یک بار رای نیاورد تا شش ماه نمی توان آن را به رای گذاشت، اما در تهایت قانون تغییر کرد و این مسئله به اکثریت مجلس تحمیل شد و در نهایت علی رغم مخالفت بسیاری از نمایندگان، تحقیق از ارشاد پس از یک بار رای نیاوردن، تصویب گردید. البته بولتن های دیگری هم در حوزه های سینما و تئاتر و… منتشر می شده که برای تهیه گزارش های رسمی مورد استفاده قرار نگرفته است.
جلد اول گزارش 10 جلدی نتیجهگیری و گزارش کلی آن چیزی است که در 9 جلد دیگر آمده است. نام نویسنده و نویسندگان نیز در گزارش ذکر شده است.
در مقدمه جلد اول مجریان پژوهش 12 نفر معرفی شدهاند که تحت سرپرستی و نظارت فردی مسلط به ادبیات معاصر و جریانهای ادبی کشور به بررسی کتابها پرداختهاند.
در پایان مقدمه هم نتیجه گیریهای عملی از پژوهش را تحتعنوان راهکارهای اصلاح روند نشر به این نحو ارائه میکند.
الف – برکناری سریع کلیه کسانی که درحالحاضر بخش نظارت بر چاپ کتاب را اداره میکنند.
ب – برکناری فوری و عاجل معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به علت بیتوجهی به ارزشها و اعتقادات دینی
ج – عدم اجازه چاپ بدون بررسی به ناشرانی که پروانه دائم دارند.
د – تمرکز بررسی کتاب در اداره کتاب تهران و پرهیز از پراکندگی در مراکز استانها
هـ - بهکارگیری عواملی که درد دین دارند و در جریانهای ادبی موجود جامعه استحاله نشدهاند.
و – لغو پرانههای نشر و تعطیلی محل کار و جمعآوری تعداد باقیمانده کتابهای منفی ارزیابیشده و امحاء و نابودی فیلم و زینگ این کتابها و ارجاع ناشران به دادگاه صالحه.
تبصره: ناشرانی که تنها یک کتاب یا دو کتاب منفی ارزیابیشده دارند فقط کتابشان جمعآوری و به آنها اخطار شود.
ح – جمعآوری کلیه این کتابها از کتابخانههای عمومی کشور
ط – تاسیس مرکزی تخصصی ویژه ادبیات برای نویسندگان و متخصصان که در آن مرکز کتابهای شاخص ادبیات غرب (محتوایی نه جغرافیایی) ترجمه و در شمارگان محدود 50 نسخه تکثیر و دراختیار قرار گیرد تا از جریان روز ادبیات جهان عقب نمانیم.
بیطرفانه یا جانبدارانه
اما در رابطه با این گزارش و نیز گزارش تحقیق و تفحص مجلس از وزارت ارشاد یک پرسش مهم مطرح است. پرسشی که دکتر رجب زاده در گزارشی 600 صفحه ای ضمن بررسی محتوای گزارش تحقیق و تفحص مجلس در حوزه کتاب، به آن پاسخ گفته است. اینکه آیا این بررسیها بیطرفانه و تخصصی بوده توسط افرادی آشنا به ادبیات و نیز مذهبی بررسی شده است و در آن قصد و نظر خاصی جز کشف حقیقت دنبال نمیشده است؟
براساس شواهد و مدارکی که ارائهشده آیا میتوان از «اشاعه فحشاء و منکرات» و «بیتوجهی به ارزشها و اعتقادات دینی و هنجارهای اخلاقی» سخن گفت یا آنچه ارائه شده ساختن چنین چیزی است. به عبارت دیگر آیا چیزی به عنوان اشاعه فحشاء و منکرات را میتوان اثبات کرد یا آنچه تحت این عنوان ارائه شده، سازههایی است که نویسندگان ساختهاند یا میخواستهاند بسازند؟
آیا چنانکه ادعا شده، این گزارش نتیجه بررسی «دقیق و منطبق بر موازین صحیح و علمی» است که با «بیطرفی کامل» و توسط افرادی «مسلط بر ادبیات معاصر» انجام شده است یا بیشتر تدوینی است که قصدی خاص آن هم قصدی سیاسی را دنبال میکند؟
یکی از ویژگیهایی که در هر کار علمی اهمیت دارد و رعایتنکردن آن کل رفتار محقق را زیرسوال میبرد امانتداری است. چون کسی که در رعایت چنین امر سادهای سهلانگار باشد دیگر نمیتوان به تحقیق و پژوهش وی اعتماد داشت. اگر کسی مطلبی را از منبع یا فردی نقل کند بیآنکه مرجع آن را ذکر کند از این عمل به عنوان «سرقت ادبی» یاد میشود. امری که به نوبه خود پیامدهای حقوقی نیز دربر دارد.
در گزارش مورد بررسی موارد متعددی از نقل مطالب دیده میشود که بررس به عنوان «خلاصه» یا «بررسی تحلیل» ارائه کرده است. به نحوی که خواننده چنین استنباط میکند که این مطلب، گزارش یا تحلیل بررسی یا تحقیق است. اما بررسی و تطبیق آن با کتاب نشان میدهد که عینا یا به صورت خلاصه شده از پیشگفتار یا مقدمه مترجم و….. گرفته شده است. بیآنکه هیچ اشارهای به منبع آن شده باشد. حتی گاه مطالب منقول با مطالب بررسان به نحوی آمیخته شده است که تفکیک آن باید به صورت خط به خط انجام شود.
همچنین مطالب نقلشده در کتابها، سطحی کاملا متفاوت با اظهارنظرهای محققان دارد. به نحوی که بعد از تطبیق چند کتاب میتوان حتی بدون رجوع به منبع اصلی متوجه شد که کدام بخش مطلب از آن محقق و کدام بخش متعلق به دیگران است. درحالی که محقق آن را به نحوی طرح کرده است که گویا تحلیل و نقد خود اوست. بهعنوان نمونه در رمان بیراه 5 صفحه به نقل از مقدمه کتاب که به قلم مترجم است ذیل عنوان بررسی و تحلیل آمده است و در پایان آنچه از خود محقق (بررس) آمده این دو خط است که به لحاظ وزن از زمین تا آسمان با مطالب نقل شده فاصله دارد. “رمان بیراه به دلایل زیر کتابی منحط و غیرقابل انتشاری است الف – ترویج منکرات و کاستن از ارزشهای معنوی ب – ترویج و اشاعه آموزههای غیردینی”.
در این گزارش درمورد حدود 50 کتاب با حجم تقریبی 250 صفحه A4 به همین نحو عمل شده است. این درحالی است که محققان برای دیگران بیش از اندازه به نقل مطالب حساسیت داشتهاند. چنانکه درمورد کتاب «بیست سال با کلیدر» که در آن مقالهای با ذکر منبع از «علی صفایی حائری» نقل شده، بیانی معترضانه دارند: «تاریخ در جغرافیایی کلیدر مرحوم آیتالله حاجشیخ علی صفایی حائری (ره) (گردآورنده بدون کسب اجازه از خاندان آن محروم و به صورتی تحریف شده آن را از کتاب آن مرحوم تحت عنوان ذهنیت و زاویه دید نقل کرده است.» این در حالی است که بررسان خود مطالب را بهصورتی که خواستهاند (یعنی همان چیزی از آن بهعنوان تحریف یاد کردهاند) بدون ارجاع و در شکل و شمایلی که گویا نوشته آنها است ارائه کردهاند.
شاهکارهای عاشقانه!
اما شاهکار بررسان و محققان به بخش عاشقانهها اختصاص دارد. آنجا که در ارزیابی 659 عنوان کتاب در دوره احمد مسجدجامعی آثار شاعران و نویسندگانی چون مهدی سهیلی، نزار قبانی، مفتون امینی، آذر، فریدون مشیری، فرخ تمیمی، سهراب سپهری، نعمت میرزازاده، الفو نسینا ایستورنی، رضا ثابتی، نادر نادرپور، طاهره صفارزاده، علی طلوع، سلمان ساوجی، عماد خراسانی، ویکتور هوگو، احمد شاملو، محمد حسین مدرسی، نیاز کرمانی، شکسپیر، حافظ، نیما یوشیج، حسن هنرمندی، حسامالدین دولتآبادی، رهی معیری، مارسلین دبروالمور، سیمین بهبهانی، ابوالحسن ورزی، خوانا دیبابور، کیومرث منشیزاده، یدالله رویایی، سیاوش کسرانی، فروغ فرخزاد، امیرحسین دهلوی، عراقی همدانی، سعدی، مولانا، عبید زاکانی، مهرداد اوستا، هوشنگ ابتهاج، لویسا وربینا، نزاری قهستانی، منصوره اتابک، علی اشتری، مجدالدین بغدادی، حسین چتر نور، میمنت میرصادقی، ایوانویچ تیوچف، لناو، آلفونسوریس، زرگر اصفهانی، شهریار، امیر همایون اسفراینی، آلفرد و موسه، هوشنگ حیدری، محمد زهری، سپانلو، سیدعلی رضوی قمی و عباس صبوحی را مورد بررسی قرار دادهاند.
نتیجه این که ارزیابان آثار شاعران و نویسندگان نامی و توانایی چون حافظ، سهراب سپهری، نیما یوشیج، فریدون مشیری، احمد شاملو، مهرداد اوستا و… را مصداق ابتذال تشخیص دادهاند و از میان معانی عمیق و گاه عرفانی اشعار این شاعران نامدار مقولاتی چون تشریح صحنههای خلاف اخلاق جنسی را بیرون کشیدهاند.
نکتهای که ولیالله شجاعپوریان نیز در صحن علنی مجلس و در نطق پیش از دستور به آن اشاره میکند و توضیح میدهد. برای این که اعتبار گزارشی که متاسفانه مورد استناد هیات تحقیق و تفحص مجلس قرار گرفته است روشن شود به مواردی محدود از ایرادات و اشکالات که در آن مجموعه مطرح و مصداق هنجارشکنی، بیتوجهی به احکام شریعت، ترویج روابط غیرشرعی و اشاعه رفتارهای غیراخلاقی و غیره داشته است، میپردازم.
سپس شجاعپوریان شعری از سهراب سپهری را میخواند که یکی از مصرعهای آن “و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کند” بوده است و ظاهرا مشکل به کار رفتن کلمه اندام در شعر بوده است.
همچنین چشمچرانی مرحوم فریدون مشیری نیز از چشم تیزبین ارزیاب بیرون نمانده است و شعر معروف او گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟ و آن چنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی؟ مصداق اشاعه آداب و رسوم غیراخلاقی از سوی شاعر تشخیص داده شده است. چرا که ظاهرا یک نفر مات یک نامحرم شده است!
اما اتهام مرحوم مشیری سنگینتر هم میشود. چرا که از نگاه ارزیاب به اشاعه روابط نامشروع زنان شوهردار با غیر همسران شان محکوم شده است. آنجا که گفته است گفتی که چو خورشید، زنم سوی توپر - چون ماه، شبی میکشم از پنجره سر- اندوه که خورشید شدی تنگ غروب- افسوس که مهتاب شدی وقت سحر.
ظاهرا محقق نکته سنج کلمه زنم را در عبارت زنم سوی تو پر به معنای همسرم گرفته است و در نتیجه این کار قطعا خلاف شرع است.
شعر معروف تو را من چشم در راهم، تو را من چشم در راهم شب هنگام، از مرحوم نیما یوشیج هم مصداق عادیسازی روابط محرم و نامحرم شده است. چون شب هنگام انتظار آمدن نامحرم را میکشد.
این شعر که نیازی به معرفی ندارد مصداق اشاعه ابتذال و اخلاق خلاف جنسی معرفی شده است.
آهو ز تو آموخت به هنگام دویدن
رم کردن و برگشتن و واپس نگریدن
پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت
افروختن و سوختن و جامه دریدن
توضیح آن که چرا این شعر مصداق اشاعه ابتذال است، از این قرار می باشد که افروختن کار شمع است و سوختن کار پروانه و جامعه دریدن هم کار گل، چون تدوینکننده نام گلی را نامی برای دختران یافتهاند طبعا جامه دریدن عملی است در جهت ترویج اخلاق خلاف جنسی البته این داوریها دامن بزرگی چون نظامی گنجوی را هم گرفته است و منظومه خسرو و شیرین او مصداقی برای ابتذال و ترویج روابط نامشروع و تشریح صحنههای خلاف اخلاق جنسی ذکر شده است و مورد استشهاد آن بخشی از شعری است که چنین آغاز میشود.
شب افروزی چو مهتاب جوانی
سیهچشمی چو آب زندگانی
دو گیسو چون تحقیق آب داده
دو گیسو چون کمندی تاب داده
شب افروزی چو مهتاب جوانی
سیه چشمی چو آب زندگانی
دو گییسو چون عقیق آب داده
دو گیسو چون کمندی تاب داده
همچنین شعر زیر از هوشنگ ابتهاج مصداق تشریح صحنه های خلاف اخلاق جنسی، عادل سازی روابط محرم و نامحرم، اشاعه آداب و رسوم غیراخلاقی و چالش عشق با آداب و رسوم معرفی شده است.
نشود فاش کسی، آنچه میان من و تست
تا اشارات نظر، نامه رسان من و تست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و تست
گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسد
همه جا زمزمه عشق نهان من و تست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل
هرکجا نامه عشق است، نشان من و تست
«سایه» ز آتشکده ماست فروغ مه و مهر
وه از این آتش روشن که به جان من و تست
در نگاه بررسان این شعر سیاوش کسرایی نیز چون شعر بسیاری از شاعران نام آشنا و مطرح مصداق ترویج منکرات و کاستن از ارزش ها شناخته شده است.
بر دست من بایست/ بر دوش من بمان/ همبسته با شکسته دل پر نیاز شو/ در گردنم بپیچ/ بر پیکرم بتاب/ بالا بگیر و بر شعر و در بام نیمروز/ پرکن به جام سبز من از خون آفتاب/ باشد به روزگاری از عهد ما نه دور/ بینم به سایبان تو خورشید باده را/ بینم به پایکوبی مستانه و سرود/انبوه خستگان غم از دل نهاده را
ظاهرا کلید واژه هایی چون پیچیدن در گردن و تابیدن بر پیکر و پایکوبی مستانه باعث شده است که ارزیابان این شعر را ترویج دهنده منکرات بدانند. یکی دیگر از اشعار بررسی شده در میان کتاب های شعر و ادبیات، قطعه زیبای زیر است؛
صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
وانگه همه بت ها را در پیش تو بگدازم
صد نقش برانگیزم با جانش درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتش اندازم
چطور ممکن است این شعر که مفاهیم بلند عرفانی آن اظهر من الشمس است مصداق ترویج منکرات و کاستن از ارزش های معنوی ارزیابی شود؟
از سوی دیگر، آناکارنینای تولستوی مصداق ترویج منکرات و کاستن از ارزشهای معنوی، عادیسازی روابط محرم و نامحرم، از میان بردن قبح گناه، اشاعه ابتذال، اشاعه آداب و رسوم غیراخلاقی، ارزش تلقی کردن خصلتهای اشرافیگری و… دانسته شده و در قضاوت نهایی انتشار این کتاب منفی اعلام شده است. چند کتاب از هاینریش بل نیز در آتش قضاوتهایی مشابه قرار گرفته است.
مارسل پورست نیز با کتاب 10 جلدی خود با عنوان در جستوجوی زمان از دست رفته به اشاعه ابتذال، ترویج منکرات و کاستن و از میان بردن قبح گناه، تلاش در خدشهدار کردن و ناموفق نشان دادن خواستگاریها و ازدواجهای سنتی، ترویج روابط قبل از ازدواج و… متهم شده است. از این دست مثال در گزارش مورد بررسی و نیز گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس بسیار است.
براساس چنین داوریهایی از میان 300 اثر بررسی شده در این گزارش 237 اثر منفی ارزیابی شده است. همچنین از میان 350 اثر ترجمه شده نیز 268 مورد آن مسئلهدار معرفی شده است. ارزیابان پس از بررسی آثار 450 نویسنده بیش از 350 نفر از آنها را نویسندگانی با آثاری منفی معرفی کردهاند و جملگی آثار منتشر شده توسط180 ناشر نیز منفی گزارش شده است.
مقولات کشدار
اما یک نکته مهم در گزارشهایی که به بررسی کتابهای دوره قبل وزارت ارشاد پرداخته است استفاده مقولاتی است که دارای ابهام مفهومی است و به اصطلاح کشدار هستند. یعنی نمیتوان مصداقهای معینی را ذیل آنها قرار داد. به همین خاطر دست ارزیاب و داور باز گذاشته میشود تا به اقتضای درک و تصور خود و نیز سلیقهای که دارد به داوری بنشیند نه براساس یک معیار عینی.
بنابراین ویژگی کلی یک مقوله صحیح، روشنی و تمایز آن است. چون مقولهبندی معتبر است که برای هر مقوله تعریفی ارائه کند و مرز آن را از سایر مقولات مشخص کند تا داوران بتوانند به راحتی مصداقهای آن را بیابند.
همچنین مقولهبندی درست باید دارای عدم تداخل و تقاطع مفاهیم با یکدیگر باشد. اگر مقولهبندی در سطوح مختلف انجام میشود باید بخشهای فرعی هر مقوله کلی در کنار هم قرار گیرند و تداخل نداشته باشند و اگر گریزی از تداخل نیست مشخص شود که تداخل آنها از چه جهتی است. در این گزارش مقولات ارزیابی به چند بخش تقسیم شدهاند که هر بخش یک عنوان کلی دارد و عناوینی فرعی که بر مبنای آنها یک اثر مثبت یا منفی ارزیابی شده است.
ترویج منکرات و کاستن از ارزشهای معنوی، انتخاب عنوان نامناسب و خلاف ارزشهای اعتقادی اصیل، تنزل سطح ذائقه ادبی جامعه، ترویج و اشاعه آموزههای غیردینی، تعارض با انقلاب و دفاع مقدس از جمله مقولات کلی است.
به عنوان نمونه در مقوله کلی اول که ترویج منکرات و کاستن از ارزشهای معنوی است. در این مقوله دو موضوع متفاوت ذیل یک مقوله آمده است. الف: ترویج منکرات و ب: کاستن از ارزشهای معنوی.
چنان که از اصطلاح فهمیده میشود ترویج منکرات به رواج منکر (عمل) در جامعه اشاره دارد. در حالی که کاستن از ارزشهای معنوی امری است مربوط به اعتقاد و باورها.
با توجه به تفاوت این دو مقوله ارزیابی و اندازهگیری این دو نیز متفاوت خواهد بود. بنابراین اولین ابهام به وجود دو مقوله در یک مقوله برمیگردد که مصداقیابی آن را مشکل میکند. بعد از ارزیابی هم نمیتوان مشخص کرد که متن بررسی شده مصداق کدام یک از این دو بوده است. به ویژه اینکه ارزش دینی، اخلاقی و حقوقی این دو هم یکسان نیست. زیرا اگر کسی ترویج منکر کند حکمی متفاوت دارد با کسی که تلاش میکند از ارزشهای معنوی بکاهد.
نکته دوم به معنای این مقوله برمیگردد. منظور از ارزشهای معنوی، منکر و ترویج منکر چیست؟ در حالی که منکر تعریف مشخصی در دین دارد، معنا و مفهوم ارزشهای معنوی مبهم است. مفهوم ارزش عمدتا در علوم انسانی تعریف و طبقهبندی میشود. اما طراحان کدام معنای ارزش را مدنظر داشتهاند؟ وصف معنوی را در برابر کدام وصف قرار میدهند؟ آیا در برابر مادی قرار میگیرد؟ اگر در برابر مادی تعریف شده باید مشخص شود ارزش مادی و معنوی با چه چیزی از هم متمایز میشوند؟ علاوه بر این اگر چه منکر، تعریف مشخصی در دین دارد اما ترویج منکر موضوع دیگری است که باید مصداقهای آن مشخص شود. چه رفتاری مصداق ترویج منکرات؟
در ذیل این مقوله کلی 18 مقوله دیگر آمده است. از جمله مقوله سایر موارد که ارزیاب باید بر مبنای درکی که از این مقوله دارد مقولات دیگری را مشخص کند.
تشریح صحنههای خلاف اخلاق جنسی، در این مقوله مفهوم «اخلاق جنسی» آمده است که حاکی از این است که بررسیها مجموعهای از معیارهای اخلاقی در روابط جنسی را مبنای ارزیابی قرار دادهاند. اگر داستان صحنههایی را برخلاف این معیارها تشریح کند مروج منکرات و کاهنده از ارزشهای معنوی شناخته میشود.
اما این معیارها کدامند؟ حدود این معیارها کدام است؟ قید «جنسی» در این اصطلاح به چه محدودهای از رفتارهای زن و مرد مربوط میشود؟ آیا معیارهای اخلاق جنسی در جامعه خود ما مبنای ارزیابی است؟ یا اخلاق جنسی در جوامعی که زمان در فضای آن نوشته شده است؟
با فرض این که مبنا را جامعه خودمان قرار دهیم سوال دیگر این است که اخلاق جنسی شامل قواعد فقهی مربوط به رابطه هم میشود یا اینکه عرصه غیر از آن را شامل میشود؟ آیا منظور رعایت موادی است که در بیان دینی از آن به عنوان آداب یاد میشود و در کتب اخلاقی میآید یا آنچه در کتب فقهی آمده است؟
یکی از کارشناسان حوزه نشر می گوید: “ با فرض اینکه معیارها و محدوده اخلاق جنسی هم مشخص باشد باز این سوال مطرح میشود که منظور از تشریح صحنههای خلاف اخلاق جنسی چیست؟ اگر کسی در متن رمان روایت کند که مردی زنی را بوسید آیا این تشریح صحنههای خلاف اخلاق جنسی است؟”
وی می افزاید: “مثال دیگر را میتوان درباره ابتذال مطرح کرد. ابتذال نه مفهومی دینی است و نه اخلاقی، بلکه مفهومی است که بیش از هر چیز به رابطه طبقات و گروهها و فرهنگ نخبگان و عامه و اقشار پایین جامعه مربوط میشود. زمانی که از منظر نخبهگرایان به رفتار مردم عادی نگاه شود شاید رفتارها آنها میتواند مبتذل باشد. زمانی که از منظر ادیبان و اهل ادب و هنر به ترانههای کوچه و بازاری و هنر مردم عادی نگریسته میشود از ترانههای سطحی و مبتذل یاد میشود. چنان که از منظر افراد آداب دان به رفتار و آداب عامه نگاه شود از مفهوم زندگی پست و مبتذل یاد میشود. اکنون این سوال مطرح است که معیارهای کدام قشر و گروه اجتماعی مبنای تشخیص ابتذال قرار میگیرد؟ در مورد زمانهایی که وقایع آن در فضاهای اجتماعی متفاوتی از ایران شکل میگیرد مبنای تشخیص ابتذال است.”
تصویرهایی سیاه و سفید
مجموعه 10 جلدی بررسی کتابهای منتشر شده بین سالهای 78 تا 81 تهیه شد و در گزارش تحقیق و تفحص مجلس هفتم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفت. داوریهایی که در این گزارش آمده است معمولا با کلماتی چون «بیارزش»، «بیمحتوا»، «عدم تناسب»، «عدم انطباق با هنجارها و رفتارهای جامعه»، «مغایرت با فرهنگ جامعه»، «ناهمخوانی با ارزشهای جامعه»، «نامناسب برای قشر جوان» و مانند آن بیان شده است. در مواردی هم که استشهادی ذکر شده است از موارد نقل شده نمیتوان فهمید که چرا کتاب بیارزش تلقی شده یا برچسب دیگری خورده است.
بخشی از ایرادهای محققان درخصوص آثار بررسی شده مطالبی است که به افراد، اجتماعات و گروهها و اقشار مربوط میشود. محققان صفبندی مشخصی را در ذهن داشتهاند و بر مبنای آن افراد، گروهها و اقشار را در دو اردوی متفاوت قرار دادهاند. اردوی افراد و گروههایی که خودی محسوب میشوند و آنهایی که غیر خودی هستند. در مورد خودیها باید از سوی نویسندگان دو قاعده رعایت شود. نخست در مورد آنها نباید مطلبی که به زعم محققان منفی است بیان شود. دوم این که داوری در مورد آنها باید مثبت باشد. به همین جهت اگر مطلبی گفته شود که به زعم آنان، وجه مثبت نداشته باشد اثر به خاطر آن منفی ارزیابی میشود.
در مورد «غیرخودیها» عکس این قاعده باید رعایت شود. درباره آنها نباید مطلب مثبتی اظهار شود. بلکه باید مطالب وجه منفی داشته باشد، آن هم در حدی که رضایت محققان حاصل شود. در واقع محققان خواهان تصویر کاملا سیاه و سفید درباره افراد، گروهها و تیپهای اجتماعی هستند و هرگونه تصویر خاکستری و مطلبی که در آن افراد و تیپها دارای عملکرد مثبت و منفی هستند نامطلوب است.