جشنواره ♦ پرونده بیضایی /2‏

نویسنده
پرستو سپهری

چراغ اول جشنواره فیلم امسال را بهرام بیضایی با فیلم وقتی همه خوابیم روشن کرد. فیلمی که پس از نمایش ‏به یکی از پر بحث ترین فیلم های جشنواره بدل شد. نقش هر ساله مسعودکیمیائی، امسال به بیضایی ‏رسید….منتقدین دو دسته شدند : موافق ومخالف. گزیده این نظرها را بخوانید…‏

beizaeeee1.jpg

نگاه اول : کامبیز رحیمی – نویسنده روز
‎ ‎دشت بی فرهنگی ما….‏‎ ‎

وقتی همه خوابیم

کارگردان، تهیه کننده و نویسنده: بهرام بیضایی- مدیر فیلمبرداری: اصغر رفیعی جم- طراح صحنه: ایرج ‏رامین فر- موسیقی: محمدرضا درویشی- بازیگران: مژده شمسایی، علیرضا جلالی تبار، هدایت هاشمی، ‏حسام نواب صفوی، شقایق فراهانی، حسین محب اهری و مجید مظفری.‏

خلاصه داستان: چکامه، نویسنده ادبی، در خیابان می راند که با جوانی تازه از بند رها شده آشنا می شود. او ‏جوان را استخدام می کند تا داستان زندگی اش را به چکامه بفروشد. جوان ابتدا طفره می رود تا اینکه قبول ‏می کند و در می یابیم که هدف چکامه داستان نیست او در ظاهر خواهری دارد که معتاد است و چکامه از ‏دست او به تنگ آمده و به جوان پول می دهد که او را بکشد. جوان با خواهر چکامه قرار می گذارد که او را ‏از این دسسیه خبر کند. دختر می آید و پسر همه چیز را به او می گوید که ناگهان در می یابیم همه چیز یک ‏فیلم در فیلم بوده و گروهی مشغول ساخت یک فیلم سینمایی بوده اند. از اینجا داستان گروهی اغاز می شود که ‏فیلمساز هستند. تهیه کنندگان اندک اندک به بهانه سرمایه گذاری افراد مختلف از کارگردان می خواهند ‏بازیگران تحصیلکرده خود را کنار گذاشته و از ستارگان سینما استفاده کند. فیلمساز ابتدا نمی پذیرد و بعد ‏مجبور است تن در دهد و فیلم به پشت پرده این مسائل در سینما می پردازد.‏

بهرام بیضایی در زمان تولید این فیلم اجازه نداده بود خبر چندانی درباره چگونگی داستان به بیرون و ‏مطبوعات راه پیدا کند. حتی با توجه به برخی داده های اینگونه استنباط می شد که فیلم درباره تاریخ معاصر ‏است، اما فیلم یکسره با آنچه ابتدا آمده بود تفاوت داشت. وقتی همه خوابیم درباره روابط سرمایه سالاری پشت ‏پرده سینماست. ‏

فیلم با نگاهی تند و انتقاد آمیز تهیه کنندگی خصوصی را به باد نقد و تمسخر گرفته و در این میان حتی به نام ‏هایی مشخص در سینما اشاره می کند.‏

داستان هم از فیلم پیشین بیضایی سرچشمه می گیرد که او قصد داشت لبه پرتگاه را در دفتر حمید اعتباریان ‏بسازد. تهیه کننده از بیضایی خواست تا بازیگران همیشگی خود را که به طور عمده از تئاتر می آیند کنار ‏بگذارد و از ستارگانی مثل محمدرضا گلزار استفاده کند. بیضایی نیزدر مرحله پیش تولید از ساخت فیلم ‏انصراف داد.‏

این ما به ازاهای بیرونی در فیلم منتقدان را به خشم آورده که بیضایی درگیر ساخت فیلمی مبتذل و پیش پا ‏افتاده شده که از روی عصبانیت است و هیچ نکته دیگری با خود به همراه ندارد و این در شان استاد بزرگ ‏تئاتر و سینمای ایران نیست.‏

اما واقعا تمام داستان این است؟ بیضایی اگر می خواست تنها به روایتی ساده دلانه دل خوش کند که با ‏اعتباریان و گلزار می ماند و لبه پرتگاه را می ساخت.‏

ما در فیلم وقتی همه خوابند با دو داستان مجزا رو به روییم. بیضایی با تندی آینه ای را در مقابل روابط زشت ‏پشت صحنه سینمای ایران می گیرد. از سوی دیگر داستانی جنایی را برای مخاطب تعریف می کند که در ‏دقایق آغازین نفس را در سینه حبس می کند. موسیقی و دکوپاژ بیضایی دریک سوم ابتدایی داستان نفس گیر ‏است. محمدرضا درویشی تمام خصلت های خود در موسیقی را کنار گذاشته و آهنگی با خصوصیات کارهای ‏هیچکاک و اهنگسازش برنارد هرمن تصنیف کرده است. ‏

بیضایی نیز در این قسمت ریتمی تند را در ساختار بصری پی می گیرد تا نمایشگر اوضاع نا بسامان ‏قهرمانان خسته داستان نهفته در دل داستان نخستین باشد. دوربین با هر دیالوگ جا عوض می کند. دیالوگ ها ‏هم که طعم مزه آثار دیگر این استاد چیره دست را دارد. شاید کوتاه است و گاهی تصنعی به نظر می آید، اما ‏فاخر و دارای ایجاز کلامی است.‏

بیضایی پس از اینکه داستان اول را رها کرده و به داستان دوم می پردازد نیز برای حفظ یکدستی داستان تنش ‏را به جایی می رساند تا دوربین سرگردان بخش های نخستین آرام ننشیند و کار به همان سیاق ادامه می یابد.‏
بیضایی هماره در فیلم هایش از تنگناهای اجتماعی و سیاسی فرهنگ گله کرده و این بار سرمایه داری را ینز ‏به آن افزوده که پیش از تیغ سانسور دولتی فیلم را مثله می کند. در انتهای فیلم در می یابیم که کارگردان فیلم ‏را کنار گذاشته و جوان نیمه دیوانه ای ا به جای او روی صندلی مدیریت فیلم نشانده اند. ‏

از این منظر دنیای درون فیلم با داستان اصلی همنشینی پیدا می کند. جوان تبرئه شده داستان چکامه همان ‏بازیگر تئاتری است که قربانی اول فیلم است. آنکه با سربلندی فیلم را ترک می کند و به اصلت خود یعنی ‏صحنه نمایش باز می گردد و جای خود را به ستاره ای نو رسیده می دهد.‏

این همخوانی دنیای دو فیلم را نیز به لحاظ تماتیک به هم پیوند می دهد و سبب می شودعلاوه بر حفظ امتداد ‏نگاه بیضایی کار دستخوش دوپارگی نشود.‏

جالب اینجاست که تم همیشگی بیضایی چونان بحران هویت فرهنگی، قربانی شدن هنر زیر پای قدرت و به ‏انزوا رفتن هنرمند در وقتی همه خوابیم نیز تکرار می شود. پس چرا او را محکوم می کنیم که از سینمایش ‏دور شده است.‏