نگاه 2

نویسنده

نگاهی به فیلم “جا به جا” ساخته علی توکل نیا

کمدی تکه تکه با بیش از ۳۰ اصلاحیه!!

فیلمنامه: بابک ربیعی، کارگردان: علی توکل نیا، تهیه کننده: حسن توکل نیا، مدیرفیلمبرداری: رضا شیخی، تدوین: رضا مطهری، محمد احسان اجتهادی، صدابردار: آرش برومند، دستیاراول کارگردان: فهیمه کمالی، طراح صحنه ولباس: مجید شهبازی، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، طراح گریم: فریدا صفائیان، منشی صحنه: مارال فتحی، عکاس: سحاب زری باف، آهنگساز: ناصرچشم آذر، محصول: یکتا فیلم

بازیگران: اکبر عبدی، افسانه چهره آزاد، مهران رجبی، جواد عزتی، گیتی قاسمی، حمید لولایی، شیوا خسرو مهر، ‌سمانه پاکدل، المیرا عبدی، پریسا رضایی، دانیال مرادی، حسین خوانساری

خلاصه داستان: نگهبان ساده ای که با خانواده اش دریکی ازمحله های فقرنشین تهران زندگی می کند، با یکی ازفرماندهان سابق جنگ که حالا مقام اجتماعی بالایی دارد اشتباه گرفته می شود. همین امر باعث بروز اتفاقاتی متفاوت و تغییر زندگی دوشخصیت فوق می شود.

عنصرخنده یکی ازویژگی های انسانی ست که امروزه ازدیدگاه روان شناسان وجامعه شناسان بیش ازپیش نیازجوامعی ست که درگیرتغییرات تکنولوژیک هستند. پرداختن به مقوله فوق تسلط ومهارت خاص خود را می طلبد. تأثیرگذاربودن چنین پدیده ای انسانی ست که باعث شکل گیری وبوجود آمدن ژانرکمدی در تاریخ سینما گشته است. هنرمندان بیشماری با انتخاب چنین قالبی به مفاهیم عمیقی پرداخته اند که تصویرگرمعضلات وناهنجاریهای جامعه شان بوده است. سینمای ایران هم طی گذرازاتفاقات اجتماعی – سیاسی گوناگون به فراخورمعضلاتش چنین ژانری را برای ارائه مفاهیم مورد نظرش برگزیده است. “ اجاره نشینها “، ” مهمان مامان “، ” مارمولک “، ” لیلی با من است “، ” مکس “ و… ازمهمترین وشاخص ترین آثارساخته شده درژانرفوق به شمارمی آیند. اما نکته یی که دراین بخش تأمل برانگیزاست ناپایداربودن کیفیت درساخت چنین آثاری ست. ژانرکمدی با رویکرد جنگ طی یک دهه گذشته بیشترمورد توجه برخی ازسینماگران قرارگرفته است واکثرقریب به اتفاق آثارتولیدی دراین حوزه به لحاظ ساختاری فاقد ارزشهای دراماتیک است. توکل نیا که پیش ازاین سابقه چندانی درسینمای ایران نداشته، پس ازساخت یک تله فیلم وفیلم ” نفرین “ که تجربه یی موفقی درگیشه نبود با ساخت ” جا به جا “ به سینما بازگشته است. ” جا به جا “ درحوزه ساختارروایی، داستان متفاوت ونویی را ارائه نمی دهد. نویسنده با بکارگیری عنصرجابجایی که یکی ازتکنیک های ژانرکمدی ست، تلاش کرده تا موقعیتی را خلق کند که درخلال آن به مفاهیم مورد نظرش بپردازد. نگهبان ساده شرکتی به اشتباه با فرمانده سابق جنگ جابجا می شود. طرح چنین ایده یی ازسوی نویسنده درذات خود خلاقانه وپرکشش جلوه می کند اما این پرداخت ایده است که عقیم می ماند. درواقع درحوزه گسترش روایی طرح داستان وشخصیت ها، نویسنده با نادیده گرفتن برخی ازنکات ازکیفیت جهان روایی قصه اش می کاهد. این کاستی زمانی نمود بارزتری پیدا می کند که مخاطب با رویدادها وکاراکترهای اثرهمراه می گردد. با پیشروی داستان، مخاطب بیش ازآنکه با ویژگی های شخصیتی کاراکترها آشنا گردد با خصلت های تک بعدی وفاقد عمق آدم هایی درقصه مواجه می گردد که همگی آنها را به سختی درقالب تیپ می پندارد. درفصول گوناگون اثرهیچگاه مخاطب پی به انگیزه های درونی کاراکترهای اصلی داستان نمی برد. چنین اتفاقی باعث طرح سئوالات بیشماری درذهن مخاطبان می شود. فرمانده سابق جنگ ” مهران رجبی “ سرمایه هنگفت اش را ازچه راهی کسب کرده است؟ ازچه رانت های دولتی استفاده کرده است؟ پس ازآگاهی نگهبان ” اکبرعبدی “ ازجابجایی، انگیزه اصلی اوبرای باقی ماندن درنقش فرمانده چیست؟ به چه علت نگهبان وفرمانده تصمیم می گیرند تا ازبانک سرقت کنند؟ حضوررییس کارخانه ” حمید لولایی “ چه نقشی درپیشبرد رویدادها دارد؟ رخ دادن چنین کاستی هایی درحوزه ساختاری اثراست که باعث می گردد مخاطب درمواجهه با شوخی های فیلم واکنشی ازخود بروزندهد. شوخی هایی که بیش ازآنکه برآمده ازموقعیت های جهان درام باشد، بداهه های بی ارتباط بازیگرانی ست که شوخی های آنها دیگربرای مخاطب امروزی به امری تکراری وملال آور بدل گشته است. درحوزه کارگردانی هم توکل نیا ترفند موفقیت آمیزی را برای مرتفع کردن نقاط ضعف اثرنمی اندیشد. اوهم به نوعی درحوزه ساختاربه ورطه قالب طنزهای تلویزیونی هرشبی کشیده می شود. نتیجه چنین ترکیبی ست که ” جا به جا “ را با وجود داشتن سوژه ای جذاب به اثری سطحی وکم عمق بدل می کند. البته ناگفته نماند با اصلاحیه های بیشماری ” بیش از30 مورد “ که برپیکره فیلم وارد گشته نمی توان تصویردرستی ازساختمان اصلی اثردرذهن تداعی کرد. درواقع مخاطب با فیلمی تکه تکه مواجه است که پس ازگذرازفرآیند ممیزی به چنین وضعی درآمده است.