زن ایرانی برهنه در سال ۲۰۲۵

مهرانگیز کار
مهرانگیز کار

این خبر را وارش نیوز به نقل از یک مقام بلند پایه پلیس که چندین القاب دیگر هم دارد، انتشار داده است.

مرتضی طلائی فرمانده اسبق نیروی انتظامی پایتخت ونایب رئیس فعلی شورای شهر تهران اخیرا گفته است: “ 10 در صد مردان ایرانی از ارتباط نامشروع زنان شان خبر دارند.” وی که ریاست اتحادیه مراکز قرآنی را نیز به عهده دارد در دومین همایش تکریم از چهره های قرآنی در قائم شهر، هشدار داده است که نظام خانواده در کشور در حال فروپاشی است و تاکید کرده “رشد طلاق 40 در صد به علاوه طلاق های عاطفی، روانی، آمیزشی، توافقی، گرفتن جشن طلاق، رواج ازدواج های سفید بدون رعایت مسائل شرعی و خانه های مجردی” از جمله آسیب های اجتماعی است که نظام خانواده را در ایران تهدید می کند.

وارش نیوز نگرانی های ریاست اتحادیه مراکز قرآنی را که در سالهای گذشته پلیس بلند مرتبه ای بود، بازتاب داده و به نقل از وی افزوده است برنامه ریزی دشمنان این است که “ورود برهنه زن ایرانی به جامعه تا سال 2025 ” تحقق یابد.

مرتضی طلائی یک علت فروپاشی نظام خانواده را ضعیف شدن کارکرد گروههای مرجع در جامعه اعلام کرده و گفته است: “ گروههای مرجع مثل هنرمندان، ورزشکاران و سیاستگذاران کارکرد خود را در جامعه از دست داده اند و امروز گروه مرجع در جامعه نداریم.

وی از آن بیش توجه داده “ به جائی رسیده ایم که آمار طلاق در بین مسئولان هم کمتر از سایر اقشار نیست….باید الگوهای قرآنی را با زبانی ساده با استفاده از اساتید و مربیان قرآن با محوریت مساجد آموزش دهیم و در هر خانه یک کانون قرآن شکل گیرد.”

خب…، به این ترتیب وضع از آن چه ماها در تبعیدگاه، جسته گریخته از زبان مسافرانی که از ایران می آیند می شنویم خیلی خراب تر است. تازه حالا می فهمیم که چرا چماق “ضرورت دخالت مشاوران خانواده منصوب قوه قضائیه” را بالای سر “طلاق های توافقی” گذاشته اند؟

این که در هر خانه یک کانون قرآن شکل بگیرد، گفتن اش آسان است. چرا سردار اسبق و ریاست اتحادیه مراکز قرآنی، کار را ساده گرفته و در پاره دیگری از هشدار هایش، بر ضرورت نهاد و سازمان جدید با بودجه کلان تاکید کرده. آیا در صدد است نهاد موازی در کنار ستاد آمران به معروف و ناهیان از منکر درست کند؟ آیا می خواهد گشت سیار قرآن راه بیندازد و سرزده ماموران وارد خانه ها بشوند و از اعضای خانواده بخواهند تا شب ها کانون قرآن تشکیل بدهند. حتما در صورت استنکاف از این تعالیم، مجازاتی هم برای خانواده ها در نظر می گیرند. کار اخلاق گرائی جمهوری اسلامی ایران سالهاست به شلاق و حبس و خفت و خواری شهروندان، گره خورده است. اما گوئی پلیس اسبق از بسیاری برنامه های عریض و طویل حکومت و بودجه های هنگفت که به شیوه های مرسوم با هدف اخلاق گرائی زورکی، اختصاص یافته ناراضی است و دوست دارد سازمان دیگری با بودجه کلان به ریاست شخص خودش ایجاد کند.

 راستی که لغو تحریم ها حتی روی کاغذ، قند توی دل خیلی ها آب کرده. کسانی که اندوه فروپاشی خانواده را در دل دارند و بودجه لازم برای مقاومت در برابر آن هنوز تامین نشده بد جوری چشم به راه واریز پول به حساب های حکومتی هستند. با اجرائی شدن توافق هسته ای، سازمان مورد نظر سردار طلائی با بودجه هنگفت و با هدف ترویج “کانون های قرآنی در خانه ها” تاسیس خواهد شد. در این صورت اعضای خانواده ها دیگر آرام و قرار شبانه هم ندارند و همه  اش باید از لای پنجره ها سرک بکشند. مبادا بابت شکل نگرفتن کانون قرآن در خانواده، مفتشی به گوش ایستاده باشد و زاغ سیاه آنها را چوب بزند.

سخنان سردار اسبق و قرآن شناس کنونی، پیرامون نشانه های فروپاشی خانواده در ایران، ممکن است بر پایه آمارهائی که وی در جای محرم اسرار نظام اسلامی، به آنها دسترسی دارد، درست باشد. ممکن است حتی بیش از 10 درصد از مردان ایران از روابط خارج از رابطه زناشوئی همسرشان مطلع باشند. اما حتما سردار قرآن شناس می دانند بیش از 90 درصد زنان ایرانی از رابطه خارج از زناشوئی شوهرشان با خبرند و به زندگی زناشوئی ادامه می دهند. همچنین سردار قرآن شناس می دانند که برای هوسرانی مردان و سرکوب زنان، باب صیغه (عقد موقت) و باب چند همسری ( تا چهار زن در نکاح دائم) همواره باز است و هرگاه صدای اعتراض زنی  بلند بشود، شوهر یک صیغه نامه دائم یا موقت ارائه می دهد و رفتارناپسندش، پسندیده و مقبول داوری می شود. در نهایت زن معترض ممکن است طلاق بگیرد. البته این طلاق ها را سردار قرآن شناس به حساب فروپاشی خانواده به علت هوسرانی مردانه نمی گذارد و بابت آن هم نگران نیست. حال آن که اگر فروپاشی خانواده بد است و بدفرجام برای جامعه، همه جورش بد است، نه فقط آن یک جور که ایشان را درگیر کرده و مرتبط است با بی اخلاقی زنان در زندگی زناشوئی.

تردید نیست که آقای طلائی از قوانین کشور اطلاع دارد. می داند قانون مجازات اسلامی تا چه اندازه نسبت به رابطه خارج از ازدواج زنان حساس است. می داند از انقلاب اسلامی تا کنون چندین سنگسار زن و دو سه تائی سنگسار مرد داشته ایم. می داند دست مردان برای خشونت خانگی تا چه اندازه از نظر قانونی باز است. و خیلی چیزهای دیگر را می داند. در دوران فرماندهی ایشان بر نیروی انتظامی پایتخت بود که “اداره اماکن” و اطلاعات نیروی انتظامی به هوای اخلاق گرائی بی مثال، برای فعالان مدنی پرونده سازی های اخلاقی کرد و بعد آنها را زیر شکنجه به اقاریر اجباری و سیاسی پای نلویزیون نشاند و خیلی کارهای دیگر که در این یادداشت نمی گنجد.

عجالتا فقط به این یک فقره از نگرانی سردار قرآن شناس می پردازیم و بقیه را به تاریخ شکنجه در جمهوری اسلامی ایران می سپاریم. در این فقره به نظر می رسد، انگیزه ای  بیش از یک نگرانی، زیرساخت بیانات ایشان است. نامبرده گویا سازمان و بودجه هنگفتی را مطالبه می کند. فراموش کرده که سازمان تبلیغات اسلامی چه اندازه بودجه و نهاد و دنگ و فنگ و انتشارات دارد. چه قدر روضه خوان به سراسر کشور می فرستد از برای اولا تحکیم نظام و ثانیا سرکوب زنان با کلام دینی. بنابراین اگر این سازمان ها و بودجه های بربادرفته سودی داشتند، پس از 37 سال وضع این گونه نبود که حالا هست. اگر به حقوق بنیادی انسان ها و اسناد بین المللی حقوق بشر که دولت ایران آنها را امضا کرده، بی اعتنائی نشده بود وضع این گونه نبود که حالا هست. مگر زمان شاه مجازات سنگسار در قوانین کشور بود که زنان با حجاب و بی حجاب، درجات بالائی از اخلاق گرائی جنسی را در زندگی زناشوئی مراعات می کردند؟ مگر حجاب اجباری بود؟

 در حکومتی که 37 ساله شده، هر مقام سخنگو پیرامون اخلاق گرائی، ابتدا بودجه و سازمان مطالبه می کند و وقتی جمعی دورش را می گیرند، خواسته هایش به صورت “طرح” از درون مجلس شورای اسلامی سر در می آورد و در نهایت تصویب هم می شود. بار مالی آن را از پیش تامین کرده اند و شورای نگهبان مصوبه را تایید می کند.

انگیزه برای تبدیل شدن نگرانی های سردار طلائی نیرومند است. وی اخبار محرمانه ای دریافت کرده که مدعی است، دشمنان آنها را برنامه ریزی کرده اند. وی مطلع شده بر پایه برنامه های زمان بندی شده دشمنان، زنان ایرانی در سال 2025 برهنه می زنند به خیابان. گویا سردار طلائی به قول فرنگی ها “ پروپزال” چرب و دلپذیری تهیه کرده و حتما می تواند “فاند” کلانی دریافت کند تا نقشه دشمنان را خنثی کند و زنان ایرانی در سال 2025 میلادی هم مثل زنانی که در جشن هسته ای شرکت کردند، حجاب شان ، حجاب برتر باشد!

خیلی زود صحنه نمایش دکور عوض می کند. به چشم بر هم زدنی، پروپزال نویس های حکومتی دست به کار شده اند تا از توافق هسته ای کام خود را شیرین کنند. البته این بار هم مدیون زنان بدحجاب و مطلقه هستند و همچنین مدیون مردانی که می دانند همسرشان با مرد دیگری رابطه نامشروع دارد و جار و جنجال به پا نمی کنند و دست به خون زن و آن مرد نمی زنند.

گویا دشمنان ایران از یک سو طلسم تحریم را شکستنه اند و از سوئی همچنان از بس بیکار مانده اند، نشسته اند در اتاق های فکر و برای برهنگی زنان ایرانی در سال 2025 برنامه ریزی می کنند.

به نظرم سردار قرآن شناس در نظرسنجی های محرمانه و خودمانی که همواره با هدف تمشیت امور سرکوب انجام می شود، بو برده که به علت سیاست های حکومتی خشونت بار و ضد زن ، حتما نه تنها حجاب اجباری زنان، به خواست خودشان، ، دریده می شود، بلکه فمینیسم انفجاری از درون پر درد آن جامعه بیرون می زند.