از پی هفت ماه نبرد بی وقفه در خیابان های تهران و دیگرشهرهای بزرگ، در فضای مجازی، در کریدورهای قدرت، در جلوی پرده و در پشت پرده، در مذاکرات با دیکتاتورهای وطنی و سیاستمداران بین المللی، اینک به 22 بهمن نزدیک شده ایم. 22 بهمن اگرچه همه چیزنیست اما لحظه ای سرنوشت ساز در مبارزه پیش روست.22 بهمن همه چیزنیست چرا که تعادل نیروها، شرایط موجود وروند حوادث به گونه ای است که با تقریب خوبی می توان پیش بینی کرد که جنبش سبز دیر یا زود پیروز این نبرد خواهد بود. 22 بهمن از این منظر لحظه سرنوشت است که می تواند نقشی موثر در تسریع پیروزی جنبش سبز داشته باشد.
22 بهمن تنگه احد و نبرد استالینگراد جنبش سبز مردم ایران است. آلمان هیتلری در هر صورت، اگر موفق نمی شد ایالات متحده را به سازش راضی کند، از جنگ جهانی دوم پیروز به در نمی آمد چرا که خواسته هایش و مقدوراتش با امکاناتش و اجبارهای ساختاری عصر خود مطابقت نداشت. جمهوری اسلامی هم اگرنتواند بخشی از جنبش را راضی به سازشی غیراصولی کند از این نبرد پیروز به در نخواهد آمد. مختصات وضع کنونی چیست؟
اول آنکه جمهوری اسلامی هر چهار بحران حکومتهای در معرض فروپاشی را داراست. جمهوری اسلامی اینک دچار بحرانهای کارآمدی، همبستگی نخبگان حاکم، مشروعیت و بحران سلطه است. سه بحران اول به وضوح در ماههای اخیر خود را نشان داده اند و بحران سلطه نیز در روز عاشورا که برای ساعاتی، بخشهای مهمی از شهر به کلی از دست نیروهای نظامی، انتظامی خارج شد و گزارشهای متعددی از تمرد نیروهای سرکوبگر مخابره شد، خود را آشکار کرد.
دوم آنکه در پی وقایعی که در هفته های پس از عاشورا رخ داد نه تنها افق سازش غیراصولی کم رنگ شده است بلکه افق معامله و مذاکره نیز با عملکرد فاقد هرگون منطق مقامرهبری بیش از پیش دور می نمایاند. رهبران جنبش به صراحت و با شجاعت فرصت مذاکره را به حکومت دادند ولی حکومت در پاسخ به پیشنهاد رهبران جنبش با اعدام جوانان و اعلام اینکه اهل باج دادن به هیچ کس نیست فرصت مذاکره را از دست داده است.
سوم آنکه حکومت اینک پس از وقایع روز عاشورا که مردم به دفاع از خویش پرداختند و توان خود را به نیروهای سرکوبگر نشان دادند، به یک نکته پی برده است، آن هم اینکه معترضین از پی هفت ماه مبارزه خیابانی بسان فولاد آبدیده شده اند.
این جمعیت معترض وقتی در کنار بحران سلطه حکومت قرار می گیرد، این واقعیت راپیش روی حکومت می نهد که با ابزارهای عادی مقابله با شورش شهری امکان فرو نشاندن فیزیکی این جنبش را نخواهد داشت و در اولین تظاهرات گسترده، شهر از کنترلش خارج خواهد شد. بنابراین حکومت میان دو انتخاب قرار دارد که هر دو سقوطش را تسریع خواهد کرد. اول آنکه در برابر مردم واکنشی از خود نشان ندهد و اجازه حضور به آنان بدهد و دوم آنکه نیروی نظامی را به خیابانها بیاورد و به روی مردم آتش بگشاید.گزینه اول راه را بر تظاهرات عظیم مردمی می گشاید و گزینه دوم نیز موجب ریزش شدید نیروها در سپاه و به احتمال زیاد پیوستن بخشهای ناراضی حاصل از ریزش، به جنبش مردمی می شود. بهترین فرصت حکومت همچنان مذاکره و دادن امتیازهای محدود برای خرید وقت و سرکوب جنبش در فرصتی دورتر است که آقای خامنه ای به دلیل نخوت فراوانش این فرصتها را از دست می دهد و فرصتهای جدیدی پیش پای جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران می گذارد.
حکومت می کوشد در تظاهرات 22 بهمن آن کاری را بکند که در 9 دی نتوانست انجام دهد.حکومت می کوشد در 22 بهمن با بسیج نفر، به زور پول و ساندیس و… اعتماد به نفس از دست رفته را بازیابد تا بتواند بحران سلطه را رفع کند.حکومت به درستی هدف اصلی خود از 22 بهمن را رفع بحران سلطه نهاده است.تظاهرات 22 بهمن قرار است هم به جهان و هم به نیروهای مردد در درون دستگاه سرکوب نشان دهد که حکومت جمهوری اسلامی بر اوضاع مسلط است؛ حکومتی که ماههاست موفق نشده است حتی یکی از مناسبت های حکومتیش را به درستی برگزار کند و خیل معترضان هر گاه که اراده کرده اند مراسم دولتی را از آن خود کرده اند. حکومت بر آن است تا در صورت موفقیت در این امر، بلافاصله دست به سرکوب بسیار گسترده و اعدام زندانیان معترض بزند و قال قضیه را به خیال خود بکند؛کاری که با مشاهده اولین نشانه های سستی در پی پیشنهاد مذاکره آغاز کرد.ازهمین روست که رهبران جنبش به درستی در سخنان اخیرشان، موسوی در مصاحبه اش و کروبی در بیانیه اش، لحنی تهاجمی اتخاذ کرده و برخلاف دفعات قبل پیشاپیش مردم را به حضور گسترده فراخوانده اند چرا که می دانند درصورت موفقیت حکومت در 22 بهمن، فردای 23 بهمن ایران از خون بی گناهان فراوانی سرخپوش خواهد شد.
اگر هدف حکومت در 22 بهمن این است که اعلام کند همه چیز عادی است تا فردای آن روز غیرعادی ترین عملکردها را داشته باشد، هدف اصلی جنبش در 22 بهمن می بایست یک چیز باشد. مخابره این خبر به جهان و به مرددین دستگاه سرکوب که هیچ چیز عادی نیست. میدان آزادی در 22 بهمن به راستی میدان نبرد برای آزادی است.چشم جهان در 22 بهمن به میدان آزادی خیره شده است.اگر نمی خواهیم که احمدی نژاد دوران چهار ساله اش را به پایان ببرد به هر شکل ممکن نباید اجازه داد که احمدی نژاد سخنرانی 22 بهمنش را در آرامش به پایان ببرد. فتح میدان آزادی در 22 بهمن زمینه ساز فتح کاخ مرمرین استبداد در صبحگاه آخرین چهارشنبه سال خواهد شد.