خانواداه عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان سرشناس می گویند که او همچنان به دلیل خصومت های شخصی در زندان به سر می برد و پرونده مختومه شده ای که منع پی گرد خورده بود حکم ۱۳ سال زندان گرفته است.
معصومه دهقان، همسر آقای سلطانی در مصاحبه با روز می گوید که روز یکشنبه ۱۶ فروردین ماه بار دیگر بند ۳۵۰ زندان اوین از سوی ماموران زندان مورد حمله قرار گرفته و وسایل زندانیان سیاسی با خشونت هرچه تمام تر به هم ریخته است. او این برخوردها را عامل استرس و فشار روانی بر زندانیان می خواند واشاره می کند که پزشک همسرش او را از هرگونه استرس و فشار عصبی منع کرده است.
عبدالفتاح سلطانی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام “تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، تحصیل مال حرام و اجتماع و تبانی علیه نظام” به ۱۳ سال حبس تعزیری، تبعید به برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است. او که از شهریور ۹۰ در زندان به سر میبرد پیش ازاین به روز گفته بود: بعد از انتخابات مرا بازداشت و بعد از ۷۲ روز انفرادی آزاد کردند؛ گفتند جرمات تشکیک در انتخابات است در حالیکه بر اساس فقه حتی کسی در خدا هم شک کند جرم نیست اما به من گفتند اتهامت تشکیک در انتخابات است. بعد از آزادی هم بازپرس دید اتهام واهی است منع پیگرد صادر کرد. یک پرونده دیگر هم داشتم که منع پیگرد خورد اما الان ۶ سال است که ممنوع الخروجم و میگویند به نفع کشور نیست شما خارج سفر کنی! این پرونده ممنوع الخروجیام همچنان باز است و من هنوز نمیدانم اتهامم چیست. یک پرونده دیگر هم دارم که باز نمیدانم اتهام من چیست. اما ظاهرا باز دوباره شروع به پرونده سازی کردهاند.
این وکیل سرشناس که وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی، مطبوعاتی، مدنی و فعالین حقوق بشر را برعهده داشته مدت ها از حق درمان هم در زندان محروم بود، همسرش می گوید: بالاخره آقای سلطانی قبل از عید آمد بیمارستان. اسکن و تست ورزش انجام داد و بعد از عید هم آوردند اکو انجام داد. گفتند که قلب ایشان گرفتگی ندارد ولی فشار خون شان مشکل دارد. دکتر گفت فشار خون اش اصلا ثابت نیست یک بار بالاست و یک بار پایینه و این نوسان خطرناک است. نباید در محیط استرس زا باشد نباید به ایشان فشار عصبی وارد شود چون خطرناک است چون یکباره فشار می رود بالا و منجر به مسائل دیگری می شود. پزشک همین را نامه کرد و فرستاد برای بهداری اوین.
او می افزاید: بعد از آن هم ملاقات های کابینی را داریم و یکبار بعد از عید ملاقات حضوری داشتیم. ظاهرا بد نیست ولی ما همچنان نگران فشار خون او هستیم مخصوصا که یکشنبه حمله کردند زندان و وسایل شان را با خشونت خیلی زیاد به هم ریخته بودند. البته ان روز آقای سلطانی را برده بودند بیمارستان و وقتی برگشته بود دیده بود همه چیز به هم ریخته است. خود همین ها موجب ایجاد استرس و فشارهای عصبی در زندان می شود که برای ایشان سم است. الان هم نگران وضعیت سلامت ایشان هستیم مخصوصا که یکسری از همبندیهایش را به بندهای دیگر منتقل کرده اند در حالیکه طبق قانون نمی توانند زندانیان سیاسی را در بندهای عادی با جرایم عمومی یکجا نگهدارند.
در بند ۳۵۰ حدود ۲۰۰ نفر ظرفیت است و برده اند همه را و ۳۶- ۳۵ نفر انجا هستند، چطور می شود این همه جا دارد و همه را دارند به بندهای دیگر منتقل می کنند مخصوصا بندهای ۷ و ۸ که عادی ها هستند و وضعیت شان خیلی نابسمامان است جا تنگ است کف خواب هستند جا ندارند. ضمن اینکه جرایم عادی آنجا هستند. کسانی که قانون می دانند می دانند تفکیک جرایم جزو قانون است و باید انجام شود. این وضعیت همه را نگران می کند و خانواده ها خواسته هایی دارند که امیدوارم گوش شنوایی باشد. به همین قانون عمل بکنند وضعیت بهتر خواهد شد به ویژه که ماده ۱۳۴ بیش از یکسال است هم وکلا هم خانواده ها و هم زندانیان خواستار اجرای ماده ۱۳۴ شده اند، اما اجرا نشده. اگر این ماده اجرا شود بسیاری از زندانیان سیاسی اصلا اضافه هم زندان مانده اند. ماده ۱۳۴ معروف به تجمیع است یعنی کسانی که چند حکم دارند حکم بیشتر اعمال می شود و درباره اقای سلطانی اگر اعمال شود ایشان ۱۳ سال حکم دارند و بیشترین حکم ۱۰ سال است و اگر به قانون عمل کنند فقط ۱۰ سال اعمال می شود. اگر به قانون عمل کنند الان خیلی از زندانیان مشمول ازادی مشروط هستند و باید ازاد شوند اما متاسفانه نمی کنند.
عبدالفتاح سلطانی از مرخصی هم محروم است. خانم دهقان درباره آخرین پی گیری هایش برای مرخصی همسرش می گوید: من هفته پیش باز رفتم درخواست مرخصی دادم و گفتم مریض است باید بیاید بیرون درمان شود و مادرش هم خیلی کهنسال است ۹۰ سال دارد و نمی تواند برود زندان ملاقات، مرخصی بدهید بیاید هم مادرش را ببیند هم درمان کند. نامه دادم به قاضی ناظر زندان و این چندمین بار است البته درخواست می دهم. گفت دست من نیست، دست دادستان است. گفتم برای دیدن ایشان چه باید بکنیم؟ گفت خود من هم مدتهاست او را ندیده ام. الان حدود دو سال است که هیچ کسی نمی تواند دادستان را ملاقات کند سال ۸۸ و ۸۹ مدتی ملاقات مردمی داشت اما مدتهاست نمی توانیم او را ملاقات کنیم که خواسته های مان را بگوییم، نامه که میدهیم شماره نمی زنند پاراف نمی کنند و نمی دانیم اصلا که دست دادستان می رسد یا نمی رسد.
از همسر عبدالفتاخ سلطانی درباره حمله ۱۶ فروردین به بند ۳۵۰ سوال می کنم و توضیح می دهد: یکشنبه ۱۶ فروردین باز حمله کرده بودند به بند ۳۵۰ و ما هیچ اطلاعی نداشتیم. دوشنبه که رفتیم ملاقات کابینی گفتند که جمله کرده اند و البته با خود زندانیان کاری نداشتند ولی وسایل شان را خیلی بی رحمانه به هم ریخته بودند. خانواده های خیلی نگران هستند چون هر لحظه هرکاری که دلشان می خواهد انجام می دهند. خیلی عجیب است انگار که یکسری گروگان آنجا نگهداشته اند و از هر جا و هر کسی ناراحت می شوند سر آنها تلافی می کنند.
او با اشاره به محرومیت زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ از تلفن می گوید: تلفن هزینه ای ندارد و همه بندها تلفن دارند و زندانیان عادی می توانند با خانواده های شان تماس بگیرند اما زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ محروم هستند و این خیلی برای زندانیان و برای ما خانواده ها سخت است، ارتباط شان را به کلی با خانواده ها قطع کرده اند. از هر هفته ملاقات که برمیگردیم دیگر هیچ خبری نداریم تا هفته بعد. حقوق قانونی زندانیان است درمان، تلفن، ملاقات حضوری، مرخصی و حرمت شان. اگر عاقلانه رفتار کنند به قانون عمل می کنند.
آسوال می کنم که دلیل این رفتارها با اقای سلطانی چی است و خود او چه فکری می کند؟ همسرش می گوید: آقای سلطانی هم معتقد است که بیشتر خصومت های شخصی ایشان را گرفتار کرده، چون می دانید که پرونده ایشان مختومه بوده یعنی منع پی گرد قانونی خورده بوده و مختومه شده بود پرونده مختومه را باز می کنند دوباره حکم می دهند آن هم حکم به این سنگینی، خب دلیل این چی می تواند باشد جز اعمال نفوذ و خصومت و…
او می افزاید: چون در استانه روز پدر هستیم همه منتظر هستند به احترام حضرت علی هم که شده و برای بزرگداشت این روز، خانواده ها و بچه ها را خوشحال کنند حتی اگر شده باشد ۳ روز مرخصی بدهند. خود همین موجب امیدواری خانواده ها می شود.