بی خبری از سلطانی و انتقال خرم به ۳۵۰

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی

بی خبری از وضعیت عبدالفتاح سلطانی و انتقال احمد خرم به بند 350 زندان اوین، همراه با انتقال رامین پرچمی به زندان لاهیجان و تبرئه اکبر امینی از همه اتهامات منتسب به او، از مهم ترین خبرهای زندانیان سیاسی و مطبوعاتی در دو روز گذشته است.

عبدالفتاح سلطانی، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و وکیل بسیاری از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی است که برای مطالعه پرونده یکی از موکلانش به دادگاه انقلاب رفت و خود بازداشت شد.

معصومه دهقان، همسر آقای سلطانی به “روز” می گوید ازمحل نگهداری و علل بازداشت همسرش همچنان بی خبر است.

خانم دهقان روز شنبه هم به “روز” گفته بود که “نه میدانیم برای چی او را بازداشت کرده اند و نه میدانیم کجا برده اند. به دادگاه انقلاب رفته بود برای پی گیری موکلانش و مطالعه پرونده یکی از آن ها. همان جا بازداشت شده است. ساعت یک بعد از ظهر همراه با آقای سلطانی به دفتر کار او مراجعه کرده اند بعد هم به منزل آمدند و سی دی ها، کتاب ها، لپ تاب های بچه ها و هرچه کاغذ و مدرک در خانه بود با خود بردند. هیچ برگه ای هم نشان ندادند که بدانیم از کجا هستند و توضیح هم ندادند که همسرم را کجا می برند”.

همزمان پی گیری های “روز” از انتقال احمد خرم، عضو شورای مرکزی نهضت ازادی ایران به بند 350 زندان اوین حکایت دارد.

روز یکشنبه برخی گزارش ها حاکی از ربوده شدن این فعال سیاسی بود،اما نزدیکان آقای خرم به “روز” می گویند خانواده وی روز گذشته در زندان اوین با او ملاقات کرده اند و این فعال سیاسی در بند 350 زندان اوین به سر می برد.

آنها می افزایند: متاسفانه بعد از مصاحبه همسر اقای خرم با بی بی سی، خانواده او به شدت تحت فشار قرار گرفته اند تا هیچگونه اطلاع رسانی نکنند. آقای خرم در اصل ربوده نشده بلکه برای اجرای حکم ابلاغیه فرستاده بودند، بعد اخطاریه فرستادند و در نهایت او را بازداشت کردند. الان هم در بند 350 اوین در کنار سایر دوستانی است که به اتهامات سیاسی در این بند هستند و روحیه اش هم بسیار عالیست.

امیر خرم از سوی دادگاه انقلاب به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده است.

 

تبرئه و انتقال

در حالیکه چند شب پیاپی خانواده رامین پرچمی در مقابل زندان اوین در انتظار آزادی این هنرمند زندانی بودند،وب سایت کلمه روز گذشته خبر از انتقال او به زندان لاهیجان داد.

رامین پرچمی در جریان تظاهرات مردمی در 25 بهمن بازداشت و به یکسال حبس تعزیری محکوم شده است. او تاکنون در بند 350 زندان اوین بوده و در حالی اکنون برای ادامه محکومیت اش به زندان لاهیجان منتقل شده که وب سایت تابناک خبر از آزادی او داده بود.

لاله پرچمی، خواهر رامین پرچمی پیش از این به “روز” گفته بود که این بازیگر سینما از حقوق بدیهی خود به عنوان یک زندانی، از جمله حق استفاده از مرخصی، محروم است. او تاکید کرده بود این هنرمند به هر دلیلی که زندان باشد و هر اتهامی که داشته باشد حق دارد همچون سایر زندانیان از مرخصی و ملاقات حضوری استفاده کند؛ حقوقی که تاکنون از وی دریغ شده است.

همزمان اکبر امینی، یکی دیگر از بازداشت شدگان 25 بهمن که در این روزنواری سبز به خود بست و بالای جرثقیل رفت، پس از گذراندن 6 ماه بازداشت در بندهای 209 و 350 زندان اوین از اتهامات تبرئه شد.

وب سایت کلمه گزارش داده که یکی از بازجوهای پلیس امنیت تهران بعد از ظهر همان روز (25 بهمن) در حالی که او را زیر مشت و لگد و فحش و دشنام گرفته بود، به او گفت: “ما برای هر کاری آماده بودیم، حتی اگر ۱۰ میلیون نفر هم می‌آمدند توی خیابان سرکوبتان می‌کردیم، اما تو ما را غافلگیر کردی و برنامه هایمان را به هم ریختی”. وی بلافاصله بعد از پایین آمدن از جرثقیل دستگیر و راهی زندان اوین شد. و اکنون بعد از 6 ماه دادگاه او را از اتهاماتش تبرئه کرده است.

 

خواست ز ندانیان رجایی شهر

از سوی دیگر 21 زندانی سیاسی زندان رجایی شهر در نامه ای به رئیس قوه قضائیه خواستاراعزام هیاتی ویژه برای تحقیق و گفتگو با زندانیان جهت کشف حقایق شدند.

آنها نوشته اند: تنها طی شش ماه گذشته ۸ تن از زندانیان سیاسی-امنیتی مستقر در سالن ۱۲ به شیوه های گوناگون با توهین، تنبیه بدنی و هتک حرمت و حیثیت مواجه شده اند که متاسفانه هر گاه احدی از ایشان درصدد تظلم خواهی برآمده است با شیوه های بسیار حرفه ای و فرار به جلو از جمله ایراد تهمت و گزارشهای غیر واقعی و پرونده سازی آنان را مجبور به عقب نشینی کرده و یا از ترس افزوده شدن برقرار محکومیت جدید، آنان را از طرح و پیگیری شکایت بازداشته اند.

عباس اسفندیاری، مصطفی اسکندری، افشین باایمانی، مسعودباستانی، رسول بداقی، رضابوکانی، شهرام پورمنصوری، رضاجوشن، ماشاالله حائری، منصور رادپور، الله وردی روحی، عیسی سحرخیز، داودسلیمانی، جمشید صادق الحسینی، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی،علی عجمی، امیرحسین فدایی، محمودناجی، سعیدماسوری و میثاق یزدان نژاد در این نامه خطاب به آملی لاریجانی نوشته اند: شاهد این مسئله هستیم که استفاده ازمشت و لگد،باتوم چوبی و پلاستیکی توسط برخی مسئولان و ماموران در زندانیان رجایی شهر کاربرد پیدا میکند، بگونه ای که نه تنها برای “تنبیه” و “مجازات” بکار می رود بلکه بعنوان ابزاری جهت “سرکوب” و ایجاد “رعب و وحشت” حتی در میان زندانیان سیاسی-عقیدتی استفاده می گردد.

این زندانیان سیاسی به ضرب و شتم یکی از زندانیان سیاسی در راه بهداری زندان اشاره کرده و نوشته اند: جعفراقدامی که از بیماری شدید و رسیدگی نشده پا و کمر رنج میبرد و به زحمت قادر به حرکت است، در معیت آقای علی عجمی که جهت کمک به وی به بهداری عازم شده بودند فقط به این بهانه که از سرعت لازم در حرکت برخوردار نیستند توسط نگهبان های بندهای سه و چهار زیر مشت و لگد قرار گرفتند و پس از زدن دستبند،یکی از آنان دوباره ضربات باتوم بر سر و صورت و پشت و سینه آنها ادامه پیدا کرد، بطوریکه این ضربات باعث کبودی ناحیه صورت، چشم چپ، کمر و تورم شدید منجر به خونریزی در ناحیه پای یکی از زندانیان گردید.

 

وضعیت نگران کننده عیسی سحرخیز

از زندان رجایی شهر خبرهای نگران کننده ای درباره عیسی سحرخیز، روزنامه نگار زندانی نیز می رسد. براساس گزارش هابه تازگی غده ای در بدن این زندانی سیاسی مشاهده شده که بسیار دردناک است و تاکنون برای نمونه برداری از آن هیچ اقدامی صورت نگرفته است. از آنجا که سحرخیز مبتلا به دیسک کمر بوده و دوعدد از مهره های کمر این روزنامه نگار مشکل جدی دارد، وی نیازمند مراقبتهای ویژه پزشکی، فیزیوتراپی و آب درمانی است که هیچ یک از اینها برای او فراهم نیست.

این گزارش حاکی است که سحرخیز در چند نوبت از سوی بعضی از زندانیان خاص (مجرمان پرخطر) و مسئولان زندان مورد ضرب و شتم و برخورد فیزیکی قرار گرفته است.

مهدی سحرخیز، پسر عیسی سحرخیز در این زمینه به بی بی سی گفته است که با پدرش نه بعنوان یک زندانی سیاسی بلکه زندانی امنیتی برخورد می شود و با وجود مشکل افت ناگهانی فشار خون، دیسک کمر و پیدا شدن غده ای که ممکن است سرطانی باشد، به او اجازه مرخصی داده نمی شود.

او علت فشارها بر پدرش را “کینه توزی شخصی آیت الله خامنه ای و بقیه آقایان” دانسته است.

عیسی سحرخیز از سوی دادگاه انقلاب به سه سال حبس تعزیری، پنج سال ممنوعیت و محرومیت از فعالیت های سیاسی و مطبوعاتی و نیز یک سال ممنوع الخروجی محکوم شده است.