♦♦♦ بهاران خجسته باد
♦♦ ویژه نوروز ۱۳۸۸
زمستان – براستی زمستان است. قیمت نفت سقوط می کند. بحران جهانی به ایران می رسد وپایه های اتقصاد را می لرزاند. طالبان شیعی دانشجویان را سرکوبی خونین می کنند. در خونین کردن عزه شریکند. همه از شوک ۸۸ می گویند. سوریه بسوی اعراب می رود. اعراب ایران را تهدید می کنند. بازار انتخابات داغ می شود…
سالی که رفت از نگاه مهرداد شیبانی
زمستانی که ایران را لرزاند
دی
وضعیت قرمز
هفته باسیاهترین یلدای تاریخ ایران آغاز می شود. زمستان است. شاعر بزرگ کجاست که این زمستان دیگر میهن را د رجامه تیترها و خلاصه اخبار ببیند.
- وضعیت قرمز، تیتر اول روزنامه اعتماد ملی است. البته از هوای تهران می گوید، اما همه هفته آغازین زمستان 1387 را در بر می گیرد. چند تیتر از میان انبوه عنواین وضعیت قرمز در اقتصاد را نشان می دهد
- قیمت مسکن در سه سال اخیر از رشد فزاینده یی برخوردار بوده و بنا بر آمارهای بانک مرکزی شاخص قیمت مسکن در این مدت سه برابر شده است. قیمت مسکن که در اوایل دهه 1380 حدود 9 برابر درآمد سالانه یک خانوار بود اکنون به 12 برابر رسیده است و در این مدت طبقه متوسط از خرید خانه حذف شد.
- سندیکای صاحبان داروهای صنایع انسانی نامهای به معاون رئیسجمهور فرستاد و در آن نسبت به نابودی کامل صنعت داروسازی کشور هشدار داد.
- قدرت خرید ایرانیان، در 33 سال گذشته ثابت مانده است.
- یکی از معاونان وزیر اقتصاد: در اقتصاد، جمعیت کشور را به ۱۰ قسمت تقسیم میکنند که دهک اول پایینترین و دهک دهم بالاترین درآمد را دارد. از کل سهم هزینهای کشور سهم دهک اول تنها دو درصد و سهم دهک دهم ۳۰ درصد است. همچنین سه دهک بالای جامعه ۵۸ درصد از درآمد کشور را به خود اختصاص داده است.
- بسته به اینکه از چه روشی برای تخمین فقر مطلق استفاده کنیم، ۲۹ تا ۳۲ درصد از جمعیت کشور در زیر خط فقر مطلق قرار دارند که این درصد بیش از ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را شامل میشود.
- انتقاد شدید لاریجانی به مسوولان دولت: تورم 25 درصدی نتیجه مدیریت شماست.
- ماموریت رحیم مشائی شکست خورد و بنیاد علوی مصادره شد. دعوای 10 میلیارد دلاری در کابینه احمدی نژاد.
- فشار آمریکا بر شرکت های« پوششی» بانک ملی ایران.
- رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک: کم کم داریم بی پول می شو یم.
- دولت سال گذشته 23 میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برداشت کرد. این پول کجاست؟
- بدهی میلیاردی نزدیکان احمدی نژا دبه بانک ها اعلام شد.
- بانک ملی دوبی از طریق مشارکت در پروژه ای در “جبل علی” برای ساخت بزرگترین کارخانه بازیافت سرب در خاورمیانه، بیش از 80 میلیون یورو به گروهی از پاسدارها اختصاص داد تا کارخانه باطری سازی نیرو در ایران را به ورشکستگی بکشانند. بانک صادرات ایران از طریق شرکت سرمایه گذاری مسکن خود چندین پروژه بزرگ در منطقه “جداف” دوبی را تحت اختیار دارد و ایادی شناخته شده دولت با پرپایی انواع شرکت های دلالی مسکن توانسته اند رقم معاملات مسکن در دوبی را به رقمی بیش از این نوع معاملات در تهران برسانند.
- فروش سامانه موشک دفاع ضد هوائی روسیه به ایران. رقم این معامله کلان اعلام نشده است.
-آمریکا تجهیزات ضد موشک به امارات میفروشد.به گزارش یک روزنامه چاپ ابوظبی، امارات متحده عربی در قالب قرارداد نظامی جدیدی به ارزش ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار، سیستمهای مدرن موشکی از آمریکا دریافت میکند.
- نیروی دریایی ایران خود را برای جنگ چریکی آماده میکند.
در زمینه حقوق بشر که سا لهای دراز است وضعیت قرمز شده. چند تیتر این هفته مشتی نمونه خروار است.
- ایران از نظر اجرای حکم اعدام پس از چین در مقام دوم قرار دارد.
- اتحادیه اروپا نقض حقوق بشر را در ایران محکوم کرد.
- ایران از نظر اجرای حکم اعدام پس از چین در مقام دوم قرار دارد.
- یک مدعی امامت در شهر قم اعدام شد.
- دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در ایران پلمپ شد.
کیهان: باید زودتر با این “گروهک” برخورد می شد.
سخنگوی دولت: حقوق بشر پروانه کار نداشت.
مرضیه مرتاضی لنگرودی: دفاع از حقوق بشر با پلمب تعطیل نمی شود.
چراغ انتخابات ریاست جمهوری هم این هفته قرمز تر و قرمزتر می شود. بر اساس فرمان رهبر بر سر همه راهها چراغ قرمز تندی می گذارند تافقط مسیر در پیشکار دست بوس چراغ سبز روشن باشد.
- در شرایطی که در تکمیل سخنان رهبر جمهوری اسلامی، نماینده وی در سپاه هم بر لزوم حفظ ریاستجمهوری در دست اصولگرایان و جلوگیری از انتخاب یک “رئیسجمهور لیبرال و سکولار دارای روحیه شاه سلطان حسینی” تاکید کرد، مواضع جدید محمدجواد لاریجانی و خبرهایی که از دیدار عسگراولادی با احمدینژاد منتشر شده است، نشان میدهد که یک چرخش بزرگ به سمت جناح دولتی در بخش های مهمی از محافظهکاران روی داده است.
همزمان احمدینژاد هم قرار است آخر این هفته راهی قم شود تا در شرایط جدید به تلاش برای کسب حمایت علمای حوزه بپردازد. بنا به گزارش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، احمدینژاد روز پنجشنبه این هفته سفری به قم خواهد داشت تا در آن علاوه بر سخنرانی در جمع طلابی که قرار است در ماههای محرم و صفر برای تبلیغ به سراسر کشور اعزام شوند، با علما و مراجع نیز دیدار کند
- امام جمعه شیراز: دلیل دفاع از احمدی نژاد موضوع گیری های تند و فلفلی وی است.
در سیاست خارجی هم وضعیت از همیشه قرمزتر می شود.
- گروه تحقیق پارلمان فرانسه: ایران به زودی بمب اتمی میسازد.یک گروه تحقیق پارلمان فرانسه اخیرا در گزارشی که درباره برنامه اتمی ایران تهیه کرده است، برآورد میکند که ایران طی دو تا سه سال آینده نخستین بمب هستهای خود را درست خواهد کرد
- وزیر امور خارجه آمریکا می گوید که پنج کشور عضو دائم شورای امنیت همراه با آلمان در نشست مشترک با دیپلمات های عربی بر سر انجام مشورت های منظم در باره برنامه هسته ایران توافق کردند.
- از خلیج فارس تا ساحل نیل اعراب علیه ایران سنگر گرفته اند.
- رفسنجانی: وارد کردن اعراب به پرونده هسته ای توطئه است.
و در این میان، دولت دارد تند تند چراغ های قرمز رافوت و مسائل را یکی یکی حل می کند.
- بزودی « آییننامه ارشادی نوع، شیوه و نحوه پوشش دانشجویان» به دانشگاهها ابلاغ میشود.
- در حالی که فقط کمتر از ۲۰ روز از ماجرای قطع درختان کهنسال چند صدساله در استانهای قم و گیلان به دستور اداره اوقاف و امور خیریه میگذرد، این بار قطع بیش از ۳۰۰ نخل تنومند در یکی از قدیمیترین نخلستانهای کشور در دل کویر مرکزی ایران به پرسروصداترین خبر زیست محیطی هفته گذشته تبدیل می شود.
می ماند یک وضعیت فوق العاده قرمز که سی سال است بهترین ها ایران رامی برد، یعنی فرار مغزها. آنهم معلوم می شود بدستور پرزید نت احمدی نژا د انجام شده: به ایرانیان گفته ام د رخدمت بشر باشند.
یکی دو چراغ کمسو هم سبز می شوند.
محمدخاتمی است که می گوید: اسلامی که مردم راقبول ندارد و برای انها حق قائل نیست، اسلام نیست.
معلوم نیست او نامه محمد علی رامین راخوانده است یانه. او باهمان انشا ی بچگانه ای که برای سران دنیا نامه نوشته بود، با خاتمی هم حرف می زند. دستکم نمی دهد نامه اش رابرادر حسین ادیت کند. آینده ثابت می کند این نامه د رآمدن خاتمی تاثیر دارد یا نه، اما می شود درمدارس تدریسش کرد تادید زبان سعدی و فردوسی هم در وضعیت قرمز است وکار سرزمینی که هزاران سال پیش محمد بیهقی ها نویسندگانش دیوانی اش بودند به کجاکشیده است.
قاعدتا د راین وضعیت قرمز که ایران از درون و بیرون د رمعرض آتش است، کسی این سخن هاشمی رفسنجانی را نمی شنود:
- نمی توان جتمعه را باروایات هزار سال پیش اداره کرد.
زمستان آغاز شده است. وضعیت قرمز است. انگار مهدی اخوان ثالث است می گوید:
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
شعار بامن، جنگ با تو
هفته سوم د یماه 1387، اخبارجهان همچنان تحت الشعاع “ جنگ غزه” بود. اول هفته اسرائیل برای تهدید خالد مشعل تره هم خرد نکرد و نیروی زمینی اش راروانه غزه ساخت.
خالد مشعل از مقر خود در دمشق به اسرائیل هشدار داد ه بو د: “ اسرائیل در صورت انجام حمله زمینی به غزه با ”عقوبتی سیاه” مواجه خواهد شد.“
در تهران هم درحالیکه غزه د ر آتش می سوخت، توفان بزرگی در فنجان چای بر انگیخته شد. اسرائیلیان از “ رهبرجهان اسلام ” حکم “کافر حربی” گرفتند و کشته شدگان در نبرد با ان صاحب کلید طائی بهشت شدند، تا یکسره از نوار غزه به دامان پریان بهشتی بال بکشند. حزب پادگانی به حرکت افتاد. باز همبطور خودجوش کفن پوشان پیدایشان شدن که د رخیابان ها رژه رفتند و روانه فرودگاه شدند تا به جبهه نیرد با اسرائیل بروند. عده ای از انها هم که از این ماموریت نکراری خسته شده بودند، ترجیح دهند تابه سفری واقعی بروند و راه چندسفارتخانه را در پیش گرفتند. آخر فرمانده سپاه پاسداران هفته گذشته تصریح کرد ه بود: «میخواهیم زمینهای ایجاد کنیم که اگر نیاز شد، بسیج دانشجویی به اقداماتی مشابه 13 آبان دست بزند.»
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان ایران، روز جمعه خواستار حمایت سیاسی، مالی و تسلیحاتی کشورهای اسلامی از مردم فلسطین و غزه شد.
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران هم به دمشق رفت و با خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس در دیدار کرد. آنها «بازگشایی گذرگاهها و رفع محاصره غزه» را پیششرط هر طرحی برای توقف بحران غزه اعلام کردند.
جلیلی دبیرشورای امنیت ملی از دمشق وارد لبنان شد تا با رهبران حزبالله این کشور و مقامات دولتی و حکومتی لبنان گفتگو کند. محور گفتگوها حمله اسرائیل به غزه بود، اما دیگر از آن تشویق و تهدیدها برای باز شدن جبهه دیگری علیه اسرائیل از مرزهای لبنان خبری نبود. وزیر دفاع اسرائیل اعلام کرد که ارتش اسرائیل در مرزهای لبنان به حال آماده باش جنگی در آمده تا در صورت لزوم جبهه لبنان نیز گشوده شود.
حزب الله لبنان هم از چارچوب سخنان حماسی و دلسوزانه سیدحسن نصرالله در دفاع از حماس فراتر نرفت.
خبرگزاری فرانس پرس در همین زمینه گزارش داد: “حزب الله لبنان از حد حمایت معنوی از حماس فراتر نرفته و ظاهرا مصلحت خود را در گشایش جبهه از جنوب لبنان به سوی اسرائیل نمیبیند.” پل سالم” از پژوهشگران مرکز ”کارنگی” ویژه مطالعات خاور میانه می گوید: “ اکنون حزب الله در موقعیتی نیست که بتواند پس از دو جنگ گذشته، دوباره با اسرائیل وارد جنگ شود.“ سید حسن نصر الله نیز در سخنرانی خود بمناسبت حمله اسرائیل به غزه از این جمله فراتر نرفت که “در صورت هر گونه تجاوز اسرائیل به لبنان، حزب الله آماده ی رویارویی است”. جمله ای که
معنای آن خودداری حزب الله لبنان از درگیر شدن با وقایع جاری غزه است.
پنج اتحادیه دانشجویی اصولگرا روز سهشنبه در دو نامه بیسابقه به سفیر اردن در ایران و همچنین رئیس دفتر حفاظت از منافع مصر در تهران ۴۸ساعت اولتیماتوم دادند تا از میان «محکومیت صریح حمله اسرائیل به غزه» یا «خروج از خاک ایران»؛ یکی را انتخاب کنند.
عملیات براندازی اسرائیل و کمک به مردم غزه وقتی جد یتر شد که هیئت نظارت برمطبوعا ت روزنامه کارگزاران را بعلت توهین به حماس توقیف کرد.
روز بعد هم شماری از دانشجویان بسیجی تجمع اعتراضآمیزی در مقابل دفتر شیرین عبادی برنده ا جایزه صلح نوبل برگزار کردندو پای سازمان ملل متحد را در اعتراض به رفتاری که با خانم عبادی در تهران می شود، به داخل کشور کشاند ند.
نوری المالکی، نخست وزیر عراق، در راس یک هیئت بلندپایه اقتصادی به ایران سفر کرد.
خبرگزاریهای بینالمللی، هدف از سفر آقای مالکی به تهران را مذاکره در باره پیمان امنیتی بین بغداد و واشنگتن اعلام کردند. پیمان امنیتی بین عراق و آمریکا در واقع «عملی انجام شده» تلقی میشود چرا که این پیمان به تصویب نهادهای قانونی حاکم بر عراق رسیده و اجرای آن از اول سال جاری میلادی با واگذاری تامین امنیت منطقه سبز بغداد به نیروهای عراقی آغاز شده است و بنابراین نظر مثبت یا منفی ایران در باره اصل پیمان دیگر اثری ندارد.
رهبران سوریه همچنان به و سخنان دو پهلو ادامه دادند و میان مواضع تهران و قاهره مانورکردند.
در منطقه از به قدرت بازگشتن طالبان سخن گفته می شود. مذاکرات امریکائی ها با رهبران طالبان به نتیجه قطعی نزدیک شده است. مطابق این نتیجه “ملاعمر” از رهبری طالبان برکنار می شود و در منطقه ای دور از مرزهای افغانستان و پاکستان مستقر خواهد شد و یا به عربستان نقل مکان خواهد کرد. طالبان تابع شرایط سیاسی منطقه دولت جدید افغانستان را تشکیل خواهد داد. دولتی که در آن از اعضای دولت کنونی نیز حضور خواهند داشت. این هنوز مقدمه ایست برای حوادث بزرگتر.
بی دلیل نیست که بیا نیه جبهه مشارکت اسلامی می نویسد: “ مباحثی جدی تر از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی برای مردم وجود دارد. مانند زیر پا گذاردن حقوق بشردرایران، که عریان و گسترده شده است. اعضا گروه های مخالف، گروه های کارگری و معلمان، سازمان های دانشجویی، گروه های حقوق زنان و حتی روحانیون شیعه که با دکترین رسمی ولایت فقیه مخالف هستند بطور سیستماتیک سرکوب و بطور خود سرانه دستگیر و بازداشت میشوند. حتی اصول مصرح در فصل سوم قانون اساسی، در رابطه با حقوق و آزادی های اساسی مردم را حکومت رعایت نمی کند. به همین دلیل برای اکثر ایرانیان، زیر پا گذاردن آشکارحقوق بشر در ایران تهدید بزرگتری برای منافع ملی و امنیت ایران و صلح در منطقه نسبت به برنامه اتمی است. “
و مصطفی تاج زاده آرایش قوای سیاسی رادر لحظه کنونی چنین تصویر می کند:
”به نظر من امروز دو دیدگاه در برابر هم صف کشیدهاند. طبق دیدگاه اول وضعیت کشور در حال حاضر از هر نظر عالی است و در تاریخ ایران چنین وضعیتی بیسابقه است. به همین دلیل، طرفدارن این نگرش معتقدند هرگونه تغییر در این وضعیت میتواند به فاجعه و از بین رفتن دستاوردها منجر شود. البته بسیاری از اصولگرایان چنین اعتقادی ندارند اما چون دستور تشکیلاتی صادر شده است، بعضاً خود را مجبور میبینند که از این دیدگاه دفاع کنند. ولی بسیاری سکوت کردهاند.
طبق نگرش دوم که ما طرفدار آن هستیم ایران از جهات مختلف وضعیت نابسامانی دارد و اگر این وضعیت تغییر نکند، به احتمال زیاد فاجعه رخ خواهد داد. به همین دلیل گفتهام انتخاب مجدد آقای احمدی نژاد ایران را عبرت منطقه می کند. حال آنکه پیروزی چهره ای مانند آقای خاتمی می تواند امنیت و پیشرفت میهن را تأمین و ایران را الگوی منطقه کند. این دو دیدگاه در برابر هم آرایش گرفتهاند. وجه مشترکشان این است که به رغم ادعای آن دسته از اصولگرایان که شرایط را عالی میخوانند و ادعا میکنند و هیچ خطری جامعه ما را تهدید نمی کند، خط تبلیغاتی جدید آنان ناخودآگاه شرایط کشور را به شدت آسیب پذیر و ضعیف ترسیم میکند، به گونهای که با کمترین تغییر فاجعه رخ خواهد داد. “
و محمد علی مهتدی کارشناس امور خاورمیانه وزارت خارجه جمهوری اسلامی در همایش«تجاوز به غزه» که در محل دفتر مطالعات وزارت خارجه برگزار شد، می گوید: “ در حال حاضر تنها ایران و سوریه هستند که از مقاومت حمایت میکنند و اگر ائتلاف آمریکا، رژیم صهیونیستی و چند رژیم عربی موفق شود غزه و مقاومت در آن را سرکوب کند، ارتباط زنجیره مقاومت در منطقه با آرمان فلسطین کاملاً قطع میشود.
آنچه در نوار غزه میگذرد برای ایران، سوریه و امنیت منطقه دارای اهمیت است و ما در این روزها و ساعتها زمان سرنوشتسازی را میگذرانیم و منطقه در انتظار تغییرات سرنوشت سازی است.“
این تغییرات سرنوشت سازچه خواهد بود؟ طالبا ن شیعی ما را به راه افغاستان می برند؟ملا عمر یک چشمی با شمشیر شریعت برتخت خواهدنشست؟ تلویزیون ها بر دار و زنها سنگسار خواهند شد؟
این “فروغ” است که پرسش خود را در برابرمان می گذارد:
مردم محله کشتارگاه
که خاک باغچه شان هم خونیست
و آب حوض هاشان هم خونیست
و تخت کفش هاشان هم خونیست
چرا کاری نمی کنند
چرا کاری نمی کنند
و “ بامداد” که به آوای بلند می پرسد:
بر زمینه ی سربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یال بلند اسبش در باد
پریشان میشود.
خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می شود.
کنار پرچین سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامن نازکش در باد
تکان میخورد.
خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر میشوند.
غزه بجای ماکارونی
هفته سوم دی ماه 1387 هم تحت الشعاع جنگ غزه بود تا ماه اول فصل سرما هم تمام شود. ماهی که خیلی مهم بود. به گفته یوشکا فیشر جنگ دوم ایران- اسرائیل در گرفت. جرج دبلیو بوش که بساطش را جمع می کرد تا برود، حسابی سفارش جمهوری اسلامی را به همتایش کرد. اولین پرونده هائی که خانم رایس تحویل جانشینش داد مربوط یه ایران بود. خانم کلینتون برای اینکه کسی اشتباه نکند، گفت: “ شامل همه گزینه هاست…” پرونده هائی که همه بر اساس اخبار موجود منتظرند روی میز دنیس راس مامور ویزه ایران قرار بگیرد.
جرج بوش در آخرین کنفرانس خبری خود بار دیگر ایران و کره شمالی را «خطرناک» خواند ولی بزرگترین تهدید پیش روی باراک اوباما را حمله تروریستی دیگری به آمریکا دانست.
وی در سال ۲۰۰۲ از این دو کشور و عراق تحت حاکمیت صدام حسین به عنوان کشورهای عضو «محور شرارت» نام برد.
بوش در پاسخ به این پرسش که تهدیدهای پیش روی دولت اوباما چیست، گفت: کره شمالی و ایران همچنان یک تهدید به شمار می روند
باراک اوباما اعلام کرد که در برابر ایران رویکرد تازهای در پیش خواهد گرفت. او ضمن اشاره به ایران به عنوان «یکی از بزرگترین چالشهای پیش رو» گفت در رویکرد تازه دولت او تاکید هم بر احترام به مردم ایران است و هم روشن ساختن «انتظارات از رهبران ایران».
اخبار پیایی هم حاکی از این بود که “دنیس راس” توسط اوباما بعنوان مامور ویژه ایران برگزیده شده و معرفی خوا هد شد. او با جورج بوش پدر و دیک چینی، معاون کنونی رییس جمهور آمریکا، نیز در کنار چهرههایی مانند زلمای خلیلزاد، سفیر افغانتبار آمریکا در سازمان ملل و همچنین فرانسیس فوکویاما، نظریه پرداز ژاپنی تبار آمریکا و نویسنده کتاب «پایان تاریخ»، همکاری داشته است.
همکاری دنیس راس با محققین دست راستی «موسسه (ایده) آمریکایی» در تهیه گزارشهایی با هدف اتخاذ روشهای سختگیرانه در قبال ایران، نشان میدهد که سفیر آزاد اوباما در امور ایران در عین عملگرایی، طرفدار نرمش و کوتاه آمدن در قبال ایران نیست.
دنیس راس معتقد به افزایش عمق همکاری آمریکا و اسراییل در مقابله با بر نامه اتمی ایران است و در این زمینه گزارش مفصلی نیز منتشر کرده است. در گزارش یاد شده، که درتقابل آشکار با گزارش اطلاعاتی ماه نوامبر سال ۲۰۰۷ «سیا» است که ایران هدفهای نظامی برنامه اتمی خود را کنار گذاشته است، صریحا نوشته شده که ایران در پی ساختن بمب اتمی است.
دنیس راس معتقد است که به علت رنگ عقیدتی قوی در رفتارهای خارجی ایران، غنی سازی اورانیوم در آن کشور حتی بدون پیگیری هدفهای نظامی نیز برای صلح منطقه عاملی خطرناک و در نتیجه غیر قابل پذیرش است.
دنیس راس ماهها قبل از آنکه گزارشها حاکی از احتمال انتخاب او از سوی اوباما برای اداره امور مربوط به ایران باشد، علاقهمندی خود را به گرفتن منصب کنونی اعلام کرده بود. به این جهت حضور او در پستی که احتمال دارد اختیار کند، تنها یک حضور بدون هدف و تشریفاتی نخواهد بود.
در آخرین روزها ی ریاست جمهوری بوش هم روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: “ جرج بوش، رییسجمهوری آمریکا، سال گذشته میلادی با درخواست اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای ایران مخالفت کرده است و در مقابل به سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده اجازه داد تا عملیات مخفیانه تازهای برای خرابکاری در برنامه هستهای انجام دهند.“
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران یک روز پس از اظهارات باراک اوباما در باره رویکرد تازه وی در قبال تهران گفت: “ ایران منتظر مشاهده تغییرات در دولت جدید آمریکا است. “
و مقامات امنیتی بلافاصله دست در صندوق جادو فرو برده و یک نقشه مخوف بر اندازی بر نرم را بر ملا ساختند. اول از همه حجت الاسلام علی شیرازی مسوول دفتر نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه به میدان آمد: “ «تهاجم در عرصه فکر، باور، اندیشه و ذهنیت که از آن به جنگ نرم یا انقلاب رنگی و مخملی نیز یاد می شود، همچنان به عنوان یک راهبرد در دستور کار دشمن قرار دارد.امروز چند سال است که آرایش جنگی دشمن تغییر کرده و رسانه ها به خط مقدم آمده و توپخانه ها نقش پشتیبان رسانه ها را برعهده دارند. در حال حاضر این رسانه ها هستند که نبرد را با توهم پراکنی آغاز می کنند و با شلیک دروغ و شایعه ادامه می دهند و تغییر باورها را پی می گیرند و این تهاجم از نوع فرهنگی است. دشمن این ماموریت را به رسانه ها و مهره های خود در قالب روشنفکران نسل جدید واگذار کرد تا به مجموعه کوشش ها، تئوری ها و جنگ نرم و در قالب های آرام و بی صدا و پرزرق و برق ضمن نفوذ به ساختار فرهنگی و سیاسی کشور و بهره گیری از منابع و نهادهای وابسته به دولت پروژه فروپاشی از درون را در ایران تحقق بخشد. “
و یکی از این پروژه ها ظاهرا بیماری ایدز است که در دایره ای به شعاع شهر قم- دارای بیشترین بیماران – د رحال گسترش سریع است و در “ مهد اخلاق جهانی” خبر ساز شده است. به همین خاطر هم دو برادر که پزشکان عالیقدری د رمبارزه با این بیماری هستند، با بودجه “ وزارت خارجه آمریکا” روانه ایران و البته دستگیر شد ند. با وجوداینکه یک سال است” نقشه دشمن “لو رفته و شعار”ایدزی های ایران متحدشوید “ بی اثر گردیده خطر براندازی نرم توسط این دو نفر زندانی و دو نفر دیگر هنوز وجود دارد.
شاید هم یکی دیگر از آنها هم عشاء مومنی، دانشجوی ایرانی – آمریکایی باشد که متهم به اقدام علیه امنیت ملی است و در ست همین روزها ممنوعیت خروجش تمدید شده است.
عشاء مومنی که شهروند آمریکا است روز ۲۴ مهرماه گذشته در یکی از بزرگراه های تهران دستگیر و راهی بند ۲۰۹ زندان اوین شد. او برای دیدار با خانواده خود و انجام تحقیقات درباره جنبش زنان به ایران سفر کرده بود.
نگارنده گمان دارد که اگر نفر چهارم این پرونده همین حسین درخشان خودمان باشد که باندازه یک قهوه د رخدمتش بوده ایم، واقعا این این طرح براندازی خطر ناک است. غیر ا زاین می شود یکی از این هزاران نقشه بر اندازی رنگی ونیمه رنگی و نرم و تقریبا سفت و غیره…
جمهوری اسلامی هم کار خودش را کرد و به مهر ورزی بازمین و زمان ادامه داد. دو مرد در مشهد سنگسار شدند. در تهران پزشکان را هم برای انتخابات نظام پزشکی گزینش کردند.
د راین هفته اعلام شد: ایران در بین ۱۴۸ کشور از نظر پایداری محیط زیست در بین ۱۶ کشور انتهای جدول قرار دارد. همین امر به تنهایی گویای حقیقت تلخ مرگ طبیعت ایران است. مرگی که در آن سازمانهای متولی نقش پررنگی دارند.
وقتی هم مجمع نمایندگان استان کرمانشاه در بیانیه ای اعلام کرد ند که به دلیل عملی نشدن مصوبات سفر قبلی احمدی نژاد به این استان، هیچ یک از نمایندگان حاضر به همراهی با او و دولتش در سفر به کرمانشاه نیستند، ؛ ناگهان به دلیل سرمای شدید مسافرت رئیس جمهور لغو شد.
هفته آخر دی ماه به پایان رسید. ومعلوم شد فقط دونفر هستند که “حکم رهبر جهان اسلام” را برای مبارزه با” کفارحربی” اجرا نکرده و از میلیونها نفری که از سراسر جهان روانه نبرد درغزه هستند، عقب مانده اند.
یکیشان ریزعلی خواجوی یا همان دهقان فداکار کتاب فارسی سوم دبستان است که آمادگی خود را برای کمک به مردم بیدفاع غزه اعلام کرد. او که حالا از خدا دو سال کوچکتر است به خبرنگار اجتماعی فارس گفت: اگر صلاح باشد و رهبر عظیم الشأن دستور دهند بنده دیگر به روستایمان نمیروم و از همین جا به غزه اعزام میشوم و با دشمنان اسلام مبارزه میکنم.
بعدی هم محمد حسن انصاری فرد، مدیر عامل باشگاه ورزشی راه آهن بود که نشان داد سیستم تملق راه تا کجاها می برد. او در جمع مدیران لیگ برتر گفت: “بحث بعدی من راجع به مردم غزه است کانوته لباسش را بالا می زند و کلمه فلسطین را به همه دنیا نشان میدهد؛ اما ما در فوتبالمان چه کار کردیم تا در بعد رسانهای در جهان این کار نشان داده شود.
میتوانستیم به جای زر ماکارون در بازی مقابل چین جملهای در حمایت از غزه را روی پیراهنها کار کنیم. “
کاتونه یک فوتبالیست معمولی ایتالیائی است ومنظور مربی ورزش ایرانی- جایگاه پوریای ولی و تختی و دهداری- دنباله روی از اوست.
خانمها، آقایان ! وضع از اینها خیلی بدتر است. خیلی بدتر. و فقط یک خبر بسیار مهم هفته از قلم افتاد:
- محمد خاتمی گفت: یا من می آیم و یامهندس موسوی…
بهمن
دوباره می سازمت وطن
چه هفته ای بود که با آن دی ماه تمام و بهمن آغاز شد. بعد از سی سال جمهوری اسلامی رسید به جائی ایران بود. ”سلمان رشدی ملحد” انگار نه انگار که “ اسرائیل” را از پای در آورده ایم قاه قاه به ریشمان خند ید. اولین سیاهپوست که بر منبرمشهد گفته بودند” شیطان سیاه” است، در جشنی جهانی به کاخ سفید رفت. اصلا هم خجالت نکشید و در برابر میلیونها نفر با همسرش رقصید. بانوی اول ایران بر صندلی سیمون دبوارنشست و می سازمت وطن سرود آسمان پاریس شد…
واقعا هفته ای بود. د رهمان حال که پلیس داشت بساط شیطان پرستان را جمع می کرد، آیت الله منتظری؛ خدا پرست راستینی که هنوز در زندان خانگی است، گفت: “ اگر قرار بود نفت بفروشیم وحکومت کنیم که شاه هم همین کار را می کرد. نزدیک سی سال از انقلاب میگذرد، شما پاسخ این مردم را چه میگویید؟ آیا آزادی که شعار مردم بود همین است که سه چهار نفر بنشینند تصمیم بگیرند و بقیه ساکت باشند؟! مردم وظیفه دارند، در هر شرایطی اعتراض خودشان را اعلام کنند وگرنه اصلا بی خود انقلاب کردند. “
این از آزادی. ماند سفره مردم که طالبان شیعی آمده بودند تا پول نفت را بر سر آن ببرند. آش انقدر شور شد که صدای خود “ آقایان” هم در آمد.
سید شمس الدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: “ کرد: موج دوم بحران جهانی به ایران سرایت و بازار سرمایه کشورمان را دچار استهلاک کرد. بحران جهانی اقتصاد ایران را لرزاند.”
یحیی آل اسحاق – از سران جناح راست اقتصاد و رئیس اتاق بازرگانی- گفت: “به رغم هزینه کردن بیش از 20 هزار میلیارد تومان از منابع بانکها برای تولید انفجاری اشتغال (طی سه سال گذشته) امروز در جایی ایستاده ایم که همچنان از بحران بیکاری رنج میبریم آنقدر که رئیس اتاق بازرگانی تهران میگوید: تنها در سه ماه گذشته 195 هزار نفر به بیکاران کشور اضافه شده است. ایران با بحران عظیمی مواجه شده است. “
به نوشته” روز” خودمان: “گزارش های دیوان محاسبات از “عملکرد مالی شرکت نفت ایران”، “اعتبارات تبصره 13 قانون بودجه” و “هزینه غیر قانونی بخشی از در آمد گمرک”، از تخلفات گسترده مالی دولت احمدی نژاد حکایت دارند.
این گزارش ها در شرایطی با مهر “محرمانه” از سوی دیوان محاسبات به مجلس ارسال شده اند که به گفته رحمانی فضلی رییس این دیوان، تعداد پرونده های تخلف مالی مقامات دولتی از 4500 مورد نیز گذشته است. وی کمتر از یک ماه پیش در همایش مدیران استانی دیوان محاسبات اعلام کرده بود که این دیوان “هم اکنون با 4500 پرونده و 13500 مدیر متخلف درگیر است.” وی همچنین گفته بود: “تشکیل این میزان پرونده در یک نظام اسلامی و از یک مجموع اداری و مدیریتی اسلامی جای تامل دارد و تاسف برانگیز است.“
باین ترتیب معلوم شد رئیس جمهور مقدس که در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 84 همه رقیبان خود را به فساد مالی متهم می کرد، خود و مدیرانش دراین سه سال و اندی خرده اند و برده اند.
روزنامه اعتماد نوشت: “ایران خودرو در حالی بیستمین سال همکاری با شرکت پژو را جشن گرفت که وزیر صنایع و معادن دولت نهم از اخراج این شرکت فرانسوی سخن می گوید؛ شرکتی که تکنولوژی ساخت کلاس های متعددی از خودروی سواری را به ایران انتقال داد، تا امروز خودروی «آردی» و «روآ» با کپی از پژو فرانسه به تولیدات خودروسازان ایران اضافه شود. “
محمد خاتمی که هنوز هم به تانگوی دو نفره با مهندس موسوی خاتمه نداده، گفت: “ تداوم این وضع الی الابد مملکت را ویران می کند. “
او تازه از دیدار با “ رهبر” آمده بود. لب از هم در باره این ملاقات” خوب” باز نکرد. مردم هم که در حرف “میزان” اند و د رعمل وزنه برای معامله، خیلی هم تشکر کردند که کسی که می خواهد بیاید و” تغییر” ایجا د کند، از همین حالا از هیچ چیز با خبرشان نمی کند. برای او مانند دوره گذشته مهم مصالح “ نظام” است، نه منافع مردم.
سرداران دولتی هم که با” چراغ خاموش” دارند برنامه ادامه ریاست جمهوری احمدی نژاد را می کشند، هم برای اقتصاد کشور راه حل پیدا کردند و هم برای دانشگاه و هم برای براندازی نرم.
سردار صادق محصولی وزیر کشور در دیدار با فعالان بخش خصوصی گفت: “ثروت من حتی اگر 160 میلیارد دلار هم باشد، باز هم از طریق فعالیت در امور ساخت و ساز به دست آمده است. در هیچ جا ردپایی از رشوه یا معامله با دولت مشاهده نمی شود. زمانی بسیجی کسی بود که برای دفاع از کشور به جبهه می رفت ولی امروز بسیجی کسی است که بتواند تولید ثروت کند. یعنی با سرمایه گذاری خصوصاً در کارهای مولد اقدام کند. “
و آشکارشد بسیجی کسی نیست که کفن می پوشد و زنجیری می کشد، بسیجی کسی است که دستکم 160 میلیارد دلار ناقابل داشته باشد. راهش هم این است که اول برود دا نشگاه.
روزنامه اعتماد گزارش داد: “اگر چه با سپری شدن بیست سال از پایان جنگ، دیگر سهمیه رزمندگان جنگ هشت ساله برای ورود به دانشگاه ها به حداقل رسیده، اما اختلاف میان رییس سازمان سنجش و رئیس کمیسیون آموزش مجلس فاش ساخته که “سازمان بازرسی و قوه قضائیه” تلاش دارند سهمیه چهل درصدی ورود به دانشگاه ها را که پیش از این در اختیار رزمندگان بوده به “بسیجیان فعال” واگذار کنند تا آنها بتوانند راحت تر وارد دانشگاه و مراکز آموزش عالی شوند.“
خبرنامه امیرکبیرهم نوشت: “رئیس سازمان سنجش خبرنگاران را فرا خواند تا از برخی فشارها به سازمان سنجش برای واگذاری ۴۰ درصد ظرفیت ها به بسیجیان فعال» خبر دهد. وی در مصاحبه خود گفت: “برای واگذاری باقیمانده ۴۰ درصد سهمیه ایثارگران به بسیجیان فعال، فشار زیادی از ناحیه سازمان بازرسی و قوه قضائیه روی سازمان سنجش وارد می شود، تا جایی که حتی به تهدید انفصال از خدمت مسوول سازمان سنجش نیز منجر شده است.“
در همین حال، همکاران بسیج هم سخت مشغول فعالیت بودند. آنها قسمتی از گورستان خاوران شامل گورهای قربانیان اعدامهای سال ۶۰ تا تابستان ۶۷ گورهای انفرادی و کشتار دسته جمعی تابستان ۶۷ (گورهای جمعی) را با بولدوزر زیر و رو کرده و با ریختن خاک تازه و کاشتن درخت بر گور قربانیان، آثار یکی از هولناکترین جنایتهای تاریخ معاصر ایران را در زیر انبوه درختان بی گناه پنهان ساختند.
اینان کسانی بودند که در تابستان 1367 به اتهام بر اندازی سخت، گروه گروه به پای چوبه ها ی برده اعدام رفتند. در این هفته، دو تن از براندازان “نرم” هم به3 و شش سال زندان محکوم شدند.
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات “براندازی نرم” را تعریف کرد: “ فعالیت مدنی و بدون خشونت.” دادگاه انقلاب تهران هم پس از انتشار چند ادعای پرطمطراق از جانب فرمانده کل سپاه، دادستان تهران “قاضی مرتضوی” و سخنگوی قوه قضائیه و محسنی اژه ای وزیر اطلاعات مبنی بر کشف یک شبکه کودتائی، احکام خود را برای متهمین صادر کرد که معلوم شد دو برادر پزشک هستند و می خواسته اند از طریق بیماری ایدز حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون سازند.
فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ هم اعلام داشت که برای مقابله با “ براندازان نرم” از بسیج استفاده خواهند شد: “انتظاری که امروز از مجموعه بسیج وجود دارد، کار کردن در جبهه نرم است. بعضا برخی برادران برداشتهایی دارند؛ مثلا میگویند چرا از ما کار نظامی نمیخواهند. امروزه 70 درصد رویکرد بسیج در جبهه نرم است و تنها 30 درصد کار نظامی از ما میخواهند که آن هم عمدتا از مجموعه گردانهای عاشورا و الزهراست.
امروز دولت، دولت کریمه است و مجموع وزراء از رزمندگان اسلام هستند. ولی در دوره دوم خرداد هر روز یکی از اینها میخواستند یکی از این وزارتخانهها را تعطیل کنند و استعفای دسته جمعی بدهند. بنابراین بسیج باید این توانمندی را در خود ایجاد کند که اگر یک روزی چنین چیزی بوجود آمد، وارد صحنه شود و در برابر اتفاقاتی مثل اعتصاب رانندگان اتوبوسها، آمادگی لازم را داشته باشد. ”
هنوز معلوم نیست، حل “ مشکل” روزنامه نگاران کرد هم با بسیح خواهد بود یانه. روزنامه نگارانی که بعد از تشدید فشارها بر مطبوعات کردی، خود را “ سرباز دمکراسی” نامیده اند: “ روزنامه نگاران کرد که در ” مبارزه برای مردم سالاری “، به عنوان سربازان دمکراسی در عرصه ی قلم، همواره نشان داده اند که با درک بهتر از آینده، اجازه نخواهند داد ساختارهای قدرت، اینگونه “فراقانون نگر” و “لجام گسیخته از قانون”، به کار خود ادامه دهند. “
اینها مسائلی روزمره و عادی بود که در پرتو پیروزی درخشان بر اسرائیل، به چشم نیامد. این هفته در حالیکه حتی صدای شعارهای تهران هم خاموش شده بود، و رهبر جمهوری اسلامی می گفت” دستمان در غزه بسته است.” ناگهان در غزه پیروز شدیم.” پوزه اسرائیل به خاک مالیده شد. پیروزی ما الهی بود. “ و” در پی شکست خفت بار رژیم صهیونیستی بعد از 22 روز حمله وحشیانه به غزه، ارتش این رژیم از روز گذشته عقب نشینی خود را از این منطقه آغاز کرد.” و فرمان برای به ذلت کشاندن اسرائیل صادر گردید: “
” ارتشی که قدرت فداکای و شهادت طلبی شما آن را بیست روز است پای در گل در پشت دروازه های غزه به خفت افکنده همان است که ظرف شش روز بخشهای عظیمی از سه کشور عربی را زیر سیطره خود درآورد. به ایمان و توکل خود، به حسن ظن خود به وعده الهی، به صبر و شجاعت و فداکاری خود ببالید که امروز همه مسلمانان به آن می بالند. جهاد شما تا امروز آمریکا و رژیم صهیونیست و حامیان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامی را رسوا کرده است.
امروز نه فقط ملتهای مسلمان، که بسیاری از ملت های اروپا و آمریکا حقانیت شما را از بن دندان پذیرفته اند. شما همین امروز هم پیروزید و با ادامه این ایستادگی شرافتمندانه دشمن زبون و ضد بشر را باز هم بیشتر به ذلت و شکست خواهید کشاند.“
شاید هم براثر این پیروزی بود که سعد، پسر اسامه بن لادن که در رابطه مبهم ایران با گروه تروریستی القاعده نقشی محوری دارد، ایران را ترک کرد.
اما نامه فرست لیدی ایران به بانوی اول مصر حتما تحت تاثیر پیروزی بزرگی بود که جمهوری اسلامی کمترین تاثیری در آن نداشت. مصر و عربستان که حتی در مجالس تصمیم گیری از ایران دعوت هم نکردند، به یاری ترکیه و کشورهای بزرگ جهان “آتش بس” را به امضای اسرائیل و حماس رساندند.
اما “ اعظم السادات فراحی” که حتما خبر پیروزی حماسی بر اسرائیل را از همسرش دکتر محمود احمدی نژاد شنیده بود، قلم ا زنیام بر کشید ونامه ای به بانوی اول مصر نوشت. او با محور قرار دادن حوادث غزه با لحنی ناصحانه از «سوزان مبارک» خواست همسرش را «راهنمایی» کند و از وی بخواهد راه ارسال کمک به مردم غزه از طریق مصر را بگشاید تا نامش در زمره «زنان شایسته و صالح» قرار گیرد. وی با لحنی هشدارگونه به همسر رئیس جمهور مصر توصیه کرد برای در امان ماندن از «غضب الهی» از این فرصت استفاده کند.
هنوز معلوم نیست نامه به فارسی نوشته شده یا عر بی، اما سلمان رشدی که رمانش بزبان انگلیسی بعد از مطالعه دقیق توسط آیت اله خمینی، تکفیر شد، د راین هفته خیلی پر خبر پیدایش شد و از بیستمین سال این ماجرا خبر داد. او که با صدای بلند می خندید گفت که بر اثراین حکم از یک نویسنده عادی به نویسنده ای جهانی و ثروتمند تبدیل شده است، هرچند مدتی را با ترس زندگی کرده است.
ا شاید باراک اوباما مصاحبه او را شنیده بود که در جشن ملی تحلیف خود، گفت: “ امید را به جای ترس برگزیدیم.” وقتی او سخن می گفت مردمان از غنی و فقیر می رقصیدند. آنها فریاد مارتین لوترکینگ را که چهل پیش در خون نشست به یاد می اوردند: “ ” آرزوئی دارم. روز خواهد امد که فرزندان ما با هر رنگ پوست، با هر مذهب و هر عقیده دست در دست فردای سرزمینم را خواهند ساخت.”
اکنون این رویا در سر زمین “ شیطان بزرگ” واقعیت شده بود. دخترکان برهنه پای سیاه می رقصیدند. بادبان های امید شراع برکشیده در تام تام سیاهان به سوی آینده می رفتند. نویسنده این سطور خطوط پایانی نوشته همکارش را می خواند و می گریست: “ رویائی دارم من که هرشب با بادهای شمال می آید و د رآب های جنوب غرق می شود: روزی خواهد آمد که فرزندان میهنم د رمیهن غریبه نخواهند بود. آنان مثل آن روزها که مدرسه می رفتیم و با یقه های سفیدسرود ای ایران، ای مرز پر گهر می خواندیم، دست در دست هم ایران را خواهند ساخت. آنان با هررنگ پوست، با هر مذهب و عقیده…“
روز آخر هفته، پاریس چراغان است. نگاه کنید بانوی اول ایران اینجاست. و ایران اینجاست. روی همان صندلی که سیمون دوبوار می نشست د رکافه ای کوچک و سرود آزادی برای جهان می خواند. در چشم اند ازش یکی از بزرگترین کلیساها بودو در پیاده روی آفتابی، شراب آزادی د رگیلاس ها برق می زد. این سنگ فرش های قدیمی را روزگاری خون سنگر نشینان کمون شسته بودو روزی دختران و پسران دانشجو برآن رژه آزادی رفته بودند. حالا صدای سیمین ما، سیمین دبوار وطن ما می آمد و به کوچه ریخت. گنجشگ ها، دانه های سرود را بر می چیدند و به چهار سوی جهان می رفتند:
- دوباره می سازمت وطن اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم اگر چه با استخوان خویش
از انقلاب چه ماند؟
هفته دوم بهمن تمام می شود.داریم به روزهای انقلاب می رسیم. آیت اله منتظری می گوید که شاه دستکم به مرده ها کا رنداشت. دومین مقام” انقلاب اسلامی” که هنوز درحبس خانگی است، به جلوگیری از مراسم سالروز مهنس بازرگان اعتراض دارد. گرفتن مراسم برای او ممنوع و بلندگو دست” سردار سرلشگر بسیجی جناب آقای دکتردامپزشک سید حسن فیروز آبادی” است.
که رک و روشن دارد از حالا رئیس جمهور تعیین می کند. بیخود نیست که داغ دل علیرضا علوی تبارهم تازه می شود: ” از انقلاب چه باقی گذاشتند که نسل انقلاب به آن افتخار کند؟”
ماهی که درآن “ انقلاب اسلامی” سی ساله می شود، شبانه می ریزند و خاوران را مسطح می کنند و درخت می کارند. می خواهند نشانه های هولوکاست جمهوری اسلامی و یکی از بزرگترین جنایات تاریخ را پاک کنند. درخت ها باید از جهان پنهان کنند که در سال 1367 بهترین فرزندان ایران بیرحمانه و بطور دسته جمعی اعدام و د رخاوران به گورهای جمعی ریخته شدند.
آیت اله منتظری که “ آبروی انقلاب” لقب داشت، در زمان این کشتار قائم مقام رهبری بود و از جمله در اعتراض به آن مغضوب شد، می گوید و می پرسد: “ کار به ویران کردن قبرستان ها رسیده و می خواهند قبر کسانی را ویران کنند که به یکسال حبس محکوم شده بودند اما - در آن قتل عام سال 67- اعدامشان کردند. حتی در مورد کفار هم اهانت بر میت جایز نیست. اینها چه کسانی هستند که اینگونه عمل می کنند؟”
”اینها” کسانی هستند که پا بر جنازه ها ی خونین گذاشتند و د ر “ نظام مقدس” صاحب ثروت و قدرت شدند. یکیشان حجتالاسلاموالمسلمین سیداحمد علمالهدی، امام جمعه مشهد و فرمایش تازه اش: “ اوباما با ایران بسازد وگرنه بدبخت می شود.” ایشان همان کسی است که به اوباما لقب “ شیطان سیاه ” داده بود. دومی سردار حجازی و ادعایش در جمع مردم آمل: “هیچ قدرتی جرأت نگاه چپ به ملتایران ایران را ندارد.“
بعدی داداش رئیس جمهوربا این درفشانی: “ ما باید تلاش کنیم اوباما نیز تبدیل به گورباچف دیگری شده و امپریالیسم هم به موزه تاریخ برود.“
وسرانجام سردار دامپزشک فیروز آبادی: “ گروههایی از سیاستمداران فکر کردند فاصله ای بین دولت و مردم انداختند و توانسته اند نظر مردم را جلب کنند، بنابراین در انتخابات ریاست جمهوری می توانند یک کاندیدای ریاست جمهوری جدید معرفی کنند و مسئله احمدی نژاد را تمام کنند ولی این اتفاق نمی افتد.“
مهدی خزعلی- پسرآیت اله خزعلی- هم تصویر تازه ای از” اینها” می دهد. به نوشته “ روز” خودمان: “مهدی خزعلی در مطلبی که با عنوان “قوم یهود در ایران” در سایت شخصیاش منتشر شده است، با اشاره به تبار یهودی عسگراولادی، رهبر حزب موتلفه، و دفاع سرسختانه او از اقتصاد اسلامی، همچنین اشاره به تبار یهودی مصباح یزدی
- با اشاره به افکار او و بدون ذکر نامش - و نیز سابقه خانوادگی محمدعلی رامین، طراح مساله هولوکاست، تصریح کرده است: “اخیرا شنیدم احمدی نژاد هم که دست کمی در تظاهرات افراطی دینی از آنان ندارد، از خانواده ای یهودی تبار بوده است.“
او با اشاره به “صفحه توضیحات شناسنامه” احمدینژاد که در آن به “تغییر فامیلی از ”سبورجیان” به احمدی نژاد” اشاره شده، خواسته است “ریشه خانواده سبورجیان در آرادان” بررسی شود که: ”اگر حقیقت داشته باشد، حلقه قدرت، ثروت و روحانیت کامل است” و “این بار زر و زور و تزویر در نسل قوم یهود در ایران تحکیم شده است!“
” اینها” که باند های” زر و زور و تزویر” را در” ایران تحکیم “کرده اند - چه ” یهودی” باشند یا نه- در این سی سال بلائی بر سر ایران آورده اند که هر چه رو می شود، تمامی ندارد. دو هفته مانده به سی سالگی انقلاب، مهندس میر حسین موسوی که به تدریج حضور جدیتری در صحنه سیاست پیدا می کند، می گوید: “ در این مدت تقریبا تمام کلید واژه های مرتبط با عدالت از ادبیات سیاسی و اقتصادی ما حذف شده است. بدتر آنکه ما منابع کمیاب کشور را در خدمت اغراض سیاسی و اهداف کوتاه مدت بکار گرفته ایم و باین ترتیب غول فساد را در کشور بیدار کرده ایم. “
سعید مدنی، از پژوهشگران اجتماعی پس از استناد به تحقیق سال 1348 خانم فرمانفرمائیان می نویسد: “مطابق آن تحقیق، بیش از نود در صد زنان تن فروش بیسواد و کم سواد بوده اند، درحالیکه امروز کمتر از 5 در صد آنها بیسواد یا کم سواد هستند.“
لیباف، شهردار تهران می پرسد: “ چه مدیریتی است که وضعیت با نفت ۱۴۰ دلار بدتر شده؟” و توضیح می دهد: ”متاسفانه امروز بسیاری از افراد منافع جامعه را فدای منافع گروهی و باندی خود کردهاند ولی آنان باید بدانند مدیر و حاکم عاقل کسی است که انتقاد سازنده رقیب را بشنود و به آن عمل کند نه این که همیشه دنبال از صحنه خارج کردن رقیب باشد. “
فاش می شود که: “ دولت نهم صدها هزار بشکه نفت را هم بدون مصوبه قانونی و خارج از چارچوب بودجه سالانه از چاهها استخراج کرده و در ازای فروش آن به طرفهای خارجی، به طور غیرقانونی به واردات بنزین وگازوئیل پرداخته است.
بر اساس آخرین گزارشها، دولت احمدینژاد از آغاز سال 1387 تاکنون صدها هزار بشکه نفت به ارزش بیش از 6 میلیارد دلار (معادل 60 هزار میلیارد ریال) را به کشورهای دیگر صادر و در ازای آن به واردات فرآوردههای نفتی همچون بنزین و گازوئیل از این کشورها پرداخته، بدون اینکه حتی یک ریال از این درآمدها را به خزانه واریز کرده باشد.“
” اینها” که “ زر و زور و تزویر” را در” ایران تحکیم “کرده اند و”منافع جامعه را فدای منافع گروهی و باندی خود کردهاند “، هنوز در پی برانداز می گردند. بعد از کشف دو پزشک متخصص ایدز که قصدبراندازی” نرم” داشته اند و د رزندان بسر می برند؛ این هفته نوبت به خانمی می رسد.
که در باره “ روش های زایمان در ایران” فعالیت می کرده است: “ طبق اطلاعات کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، سیلویا هارتونیان؛ یک زن ۳۳ ساله ایرانی - ارمنی نیز از متهمین این پرونده است. خانم سیلویا برای سازمان بینالمللی آریکس در حوزه روشهای زایمان در ایران کار میکرده است. ماموران به او فشار آوردند که اقرار کند که این پروژه یک پوشش برای فعالیتهای سیاسی از طرف دولت امریکا بوده است. “
رئیس محترم قوه قضائیه هم که از اهالی عراقند و دو دوره بر مسند قوه قضائیه ایران تکیه زده اند، در روزهای آخر ریاست به نوبه خود یک نوع” براندازی نرم” جدید کشف می کنند.
آیت الله شاهرودی در پیام خود به این همایش دست اندرکاران مبارزه بامواد مخدر شرق کشور می فرمایند: “ “مواد مخدر یکی از اهرمهای ناتوی فرهنگی و براندازی نرم است.“
حتما برای داشتن تخصص در کشف واختراع انواع واقسام “ براندازی است” که سعیدجلیلی د ردیدار با همتای عراقی خود “ تجربه امنیتی خود رابه دولت عراق پیشنهاد ” می کند. یک سایت فارسی زیان هم این تجربیات را بر می شمارد: ” زندان های جدید ساختن، سرکوب همه احزاب و سازمان ها و انجمن ها، کشف بی وقفه براندازی نرم و سفت و رنگی و مخملی، شکنجه و تیرباران، اعتراف گیری و نمایش های تلویزیونی، بستن و توقیف روزنامه ها، ترورهای سیاسی، قتل عام زندانیان، تخریب گورستان بهائیان، تخریب خانقاه دراویش، کشف براندازی درویشی، اعدام با جرثقیل در معابر، تشکیل حزب نیمه مسلح و حرفه ای – پادگانی- برای تظاهرات حرفه ای و ترور و یورش به مردم، زنان و دختران را در خیابانها به جرم بد لباسی گرفتن، کنترل تلفن های همراه، فیلترینگ اینترنت و کند کردن سرعت آن، پارازیت روی تلویزیون ها، تبعید زندانیان سیاسی از این زندان به آن زندان، جلوگیری از مجالس یادبود، حمله به سنگ قبر هنرمندان، تخریب مساجد اهل سنت، حبس خانگی مراجع مذهبی، به زندان انداختن مقلدان مراجع مذهبی غیر همسو با حکومت… “
انقلاب اسلامی با این دست آوردها به سی امین سال خود می رسد و جهان وارد” عصر اوباما” می شود.
اسرائیل در آستانه این “ عصر” یکجانبه آتش بس می دهد واز غزه خارج می شود. جهان می کوشد آتش بس پایداری را در غزه مستقر کند. حتی سوریه هم در این مسیر است. تنها جمهوری اسلامی است که یک سره بر طبل جنگ می کوید. تمام هفته کیهان تهران – سخنگوی اتاق فکر طالبان شیعی- تیتر اولش را به تبلیغ پیروزی حماس، شکست اسرائیل، نیاز به انقلاب و ادامه جنگ اختصاص می دهد.
و درست در این فضا اعلام می شود: “نخستین جلسه ستاد بازسازی غزه به منظور کمک به مردم مظلوم و مقاوم فلسطین با حضور معاون رئیس جمهور در امور اجرایی برگزار شد.
علی سعیدلو در این نشست با اشاره به محورهای پیام مقام معظم رهبری درباره غزه و درخواست های مکرر مردم مومن ایران اسلامی برای کمک به مردم مظلوم غزه گفت: مقاومت و بیداری امت های اسلامی بار دیگر با الهام از آئین ظلم ستیز اسلام، پیروزی خون بر شمشیر را این بار در کربلای غزه بشارت داد. معاون اجرایی رئیس اعلام کرد: ایران در نخستین فرصت، بازسازی غزه را آغاز می کند. “
خبرگزاری رویتر می نویسد: “ایران نسبتا می تواند از نتیجۀ حملۀ ویرانگر اسرائیل به نوار غزه راضی باشد. متحد ایران، حماس، به خون نشست، اما تسلیم نشد. البته تهران، که پس از جنگ اسرائیل با حزب الله لبنان در سال 2006 چریک های شیعۀ حزب الله را مجددا مسلح کرد و صدها میلیون دلار به منظور بازسازی برای آنها فرستاد، مشکل تر خواهد توانست زرادخانۀ حماس را دوباره پر کند یا هزینۀ بازسازی نوار غزه را فراهم نماید.“
صحبت از هرینه “ صد ها میلیون دلار ” دیگر است. باید فضا را داغ نگه داشت و آنقدر گردو خاک کرد که رد” دلارهای خونین” دیده نشود.
تمام هفته مصر و بویژه عربستان سعودی زیر رگبار دشنام کیهان قرار دارند. مشت ها – بقول اوباما- همچنان گره کرده است.
از کاخ سفید صدای دیگری بگوش می رسد. مقامات آمریکائی سر یع، صریح و روشن حرف می زنند. روزنامه اعتماد ملی که با تیتر اول: “ آمادگی اوباما برای مذاکره با ایران ” به استقبال آغوش گشاده اوباما می رود، می نویسد: “کاخ سفید در اولین بیانیه خود درباره ایران پس از روی کار آمدن باراک اوباما اعلام کرد: “رئیسجمهور جدید آمریکا بدون هرگونه پیششرطی به دیپلماسی و مذاکرات سخت و مستقیم با ایران خواهد پرداخت.” در این بیانیه که روز چهارشنبه در وبسایت کاخ سفید منتشر شد، آمده است: <اوباما و بایدن (معاون اوباما) گزینهای در اختیار ایران میگذارند. اگر ایران برنامه اتمیاش و حمایت از تروریسم را رها کند، ما مشوقهایی مانند عضویت در سازمان تجارت جهانی، سرمایهگذاری اقتصادی و حرکت در جهت عادیسازی روابط دیپلماتیک ارائه میکنیم.
اگر ایران به رفتار دردسرآفرین خود ادامه دهد، ما فشار اقتصادی و انزوای سیاسی را تشدید خواهیم کرد. در این بیانیه آمده است: در اجرای “دیپلماسی مذاکره” ما همکاری نزدیکی با متحدان خود خواهیم داشت. پیگیری مذاکره برای دستیابی به یک راهحل جامع در مورد ایران بهترین راه پیشرفت محسوب میشود. هیلاری کلینتون نیز در مراسم سوگند خود به عنوان وزیر خارجه جدید ایالات متحده قول داد که در امر تغییرات آب و هوایی مشارکت فعال داشته و همچنین در روند صلح اعراب و اسرائیل به طور جدی وارد عمل شود و رویکردی تازه با دشمنان آمریکا <نظیر ایران> داشته باشد. “
اروپا هم مجاهدین را از فهرست تروریسم د رمی آورد که چماق را نشان دهد و هم از طریق اتحادیه اروپا و هم از زبان روسای کشورهای مهم اروپائی، همراهی خود را با شیرینی آمریکا اعلام می کند. دولت «آنگلا مرکل»، صدر اعظم آلمان، «گرهارد شرودر»، را مامور ویزه مذاکره با ایران می کند.
برژینسکی مشاور ستاد تبلیغاتی اوباما از احتمال اعزام فرستاده ویژه اوباما به ایران خبر می دهد.
سفیر روسیه در انگلیس است که خبر می دهد: “ نشست بعدی گروه 1 + 5 درباره برنامههستهای ایران در ماه فوریه (اواخر بهمن) در آلمان برگزار خواهد شد.” یوری فدوتف، در یک کنفرانس خبری در لندن می گوید: “ اولین دور گفتوگوها درباره برنامه هستهای ایران در سال میلادی جدید با حضور کشورهای روسیه، آمریکا، چین، آلمان، انگلیس و فرانسه برای آغاز ماه فوریه در برلین برنامهریزی شده است. “
اولین پاسخ طالبان شیعی به “ فضای صلح و مذاکره” چیزی جز جنگ نیست. روزنامه ضد ایرانی کیهان تهران با این تیتر منتشر می شود: “ تکرار اتهامات نخ نما علیه ایران -اوباما پا جای پای بوش گذاشت.” و به سبک خود خبر را می نویسد: “ رئیس جمهور جدید آمریکا در نخستین گفت وگوی خود با رسانه ها پس از استقرار در کاخ سفید، اظهارات همتای پیشین خود جرج بوش را درباره ایران عیناً تکرار کرد.
باراک اوباما در این گفت وگوی تلویزیونی درباره رویکرد دولت خود در قبال ایران و طرح مباحثی همچون برنامه هسته ای کشورمان گفت: «همانطور که در طول مبارزات انتخاباتی خود گفتم برای ما بسیار مهم است که از همه ابزارهای قدرت آمریکا از جمله دیپلماسی در روابط خود با ایران بهره ببریم.»
وی با بیان این ادعا که عقیده دارد «مردم ایران بسیار والا هستند و تمدن ایرانی تمدن بسیار عظیم است» به واگویه ادعاهای بوش علیه ایران پرداخت: «ایران به شکلی عمل کرده است که به سود صلح و آبادی منطقه نیست. «تهدید ایران بر ضد اسرائیل» و «تلاش برای بدست آوردن سلاح اتمی» و «حمایت از گروه های تروریستی» مواردی است که ایران باید به آنها پایان دهد». “
همین پاسخ با ادبیات نرمتری به اولین پاسخ رسمی جمهوری اسلامی از زبان محموداحمدی نژاد تبدیل می شود: “ اگر شعار تغییر سیاستهای دولت جدید آمریکا، بنیادین، اساسی و اثرگذار باشد ملت ایران از آن استقبال میکند. کسانی که میخواهند در آمریکا تغییر ایجاد کنند، باید از ملت ایران عذرخواهی کنند و جنایت علیه ملت ایران را جبران کنند.“
سی سال می گذرد که مردم ایران خواستند با” انقلاب” از استبداد بگذرند. قرار بود استقلال و آزادی در ظرف جمهوری اسلامی، سرزمین کهنسال ما را با جهان نو پیوند بزند. قرار بود بجای گورستان ها، شهرها آباد شوند….قرار بود…. قرار بود….
و حالا، تصویر یک هفته از سی سال در پیش چشمان ماست. فرزندان ایران را می کشند و فراری می دهند یا د ردام فحشاء و اعتیاد اسیر می سازند….
در سی سالگی انقلاب اسلامی از جهان صدای دیگری شنیده می شود. گاردین – روزنامه معتبر انگلیسی- می نویسد: “ باراک اوباما حامی دیپلماسی مستقیم و سختگیرانه و بدون پیششرط با ایران است.هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا معتقداست: فرصت روشنی برای ایران وجود دارد تا نشان دهد که آماده «تعامل معنی دار» است. “
جهان یکسره با این عصر همراه است. سوریه، حماس، حزب اله و چندکشور فقیر آمریکای لاتین که از دلارهای ایران بهره کلان می برند، سرانجام راهی رابر خواهند گزید که تامین کننده منافعشان باشد.
چه کسی فکر منافع ملی ایران است؟ مهندس سحابی می گوید: “به خاتمی گفتم به فکر حفظ ایران باشد.” خاتمی هنوز تردید دارد. هیچکس نمی داند در مرکز قدرت به او چه اشاره ای شده است.” شایعه” که هنوز بزرگترین رسانه ایران است، می گوید به او گفته شده: “ به صلاح شما نیست بیائید…“
صلاح خاتمی، صلاح ایران است؟ سی سال پیش که خاتمی هنوز طلبه ای بود، امارات متحده بیابانی بزرگ بود که مردمانش رفاه و ثروت و تمدن را در ایران می جستند. امروز که محمد خاتمی دارد، استخاره می کند تا د ردهه فجر بگوید می آید یانه، ایرانیان را هنگام ورود به امارات تفتیش بدنی می کنند و انگشت نگاری….
این دره بزرگ را چه کسی پر خواهد کرد؟ منافع ملی ایران را چه کسانی پاس خواهند داشت؟
روایت سحابی از دیدارش با خاتمی؛ به خاتمی گفتم به فکر حفظ ایران باشد .
هندوانه سر بسته، زیر عبای خاتمی
در روزهای پیروزی” انقلاب شکوهمند اسلامی هستیم. روزهای صف های میلیونی. شعار “ استقلال، آزادی”. آزادی زندانیان سیاسی. پیروزی گل بر گلوله. روزهای خون بر شمشیر پیروز است. غروب استبداد. طلوع آزادی.
در هفته سوم بهمن ماه 1387 هستیم و به قول بیژن صف سری “ با یاد سال توپ و تفنگ وگل”. بر لوله تفنگ ها گل میخک رویاندیم. دیکتاتور رفت. آزادی بخش ایران و بلکه جهان آمد.
سی سال گذشته است. ماهواره امید هم به هوامی رود. رئیس جمهور که از شادی روی پا بند نیست، می گوید: “ از بالا که نگاه کنی همه چیز فرق می کند” عجبا، شگفتا از این کشف و شهود. اما اگر از پائین، از سفره مردم، از منافع ملی و شعار” استقلال، آزادی” نگاه کنی چه؟
روزنامه کیهان – از بلندگوهای اصلی رهبری ایران- می نویسد: “ دانشجویان از علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به عنوان “دیکتاتور” نام می برند.” مهدی کلهر- مشاور رئیس جمهور می گوید: “ سی سال است دیکتاتوری مانع هنر شده ” است.
عبدالواحد موسوی لاری- از روحانیون نزدیک بهذآیت اله خمینی- و وزیر کشور خاتمی حرفش این است: “ امروز کسانی بعد از رحلت امام(ره) طرفدار ایشان شدهاند که در زمان حیات امام(ره) نامههایی به ایشان مینوشتند که سراسر اهانت بود و به گفته حضرت امام(ره) اگر اهانتها و فحاشیها حذف میشد، تازه شکل نامه نهضت آزادی را به خود میگرفت. همان افرادیکه بیشترین اهانتها را به امام میکردند امروز داعیهدار خط امام شدهاند و پیروان راستین بنیانگذار جمهوری اسلامی را با برخوردهای حذفی از صحنه کنار میگذارند.“
رئیس جامعه جنگلبانی در اعتراض به طرح واگذاری اراضی ملی و جنگلها اعلام می کند: “ چوب حراج به جنگلهای ایران زده اند ” و خبر هفته پیش مبنی برحراج گاز و نفت را کامل می کند. نفتی که به نوشته روزنامه سرمایه تولید آن کاهش یافته و به میزان چهل سال پیش رسیده است: روز دو نیم میلیون بشکه.
سایت فردا – نزدیک به جناح راست – خبر می دهد: “ دولت بر خلاف نظر کارشناسان و اتحادیه های تولیدکننده و باغداران، اقدام بر حذف تعرفه میوه کرده و راه ورود میوه های خارجی به کشور را بازکرده تا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری میوه در بازارهای کشور به وفور موجود باشد، ” و می پرسد: “ ولی میوه فراوان در بازار به چه قیمتی؟ ” جوابش را هم خودش می دهد: “ به قیمت نابودی تولیدات داخلی.“
باین ترتیب میوه هم دچار سرنوشت شکر، چای، گندم می شود. باند های قدرت و ثروت پول نفت را می گیرند، به جیب چین وماچین می ریزند و سودش را می برند. به این می گویند “ استقلال” و آزادی اما: فقط در همین هفته “123 نفر از موکلان شیرین عبادی و دیگر وکلای کانون مدافعان حقوق بشر نسبت به اعمال محدودیت در کار وکلا” اعتراض می کنند.
شمار اعدامها به ۴۸ نفرمی رسد.
سه عضو کمپین یک میلیون امضا بازداشت می شوند.عالیه اقدام دوست، فعال جنبش زنان برای گذراندن سه سال حبس قطعی به زندان اوین منتقل می شود.
چهار سال پس از بازداشت و آزادی چهار روزنامه نگار وبلاگ نویس در پرونده موسوم به «وبلاگ نویسان»، احکام سنگینی برای این افراد صادر می شود. روزبه میرابراهیمی، امید معماریان، شهرام رفیع زاده و جواد غلام تمیمی – سه تای اول در ایران نیستند- در مجموع به هشت و نیم سال حبس و ۱۲۴ ضربه شلاق محکوم می شوند.
همه این افراد یک اتهام کلی دارند “ براندازی نرم یا مخملین”. خطری که جمهوری اسلامی سی سال بعد از استقرار از آن هراسان است و بسیج را برای مقابله با آن آموزش داده و مسلح کرده است.
در همین روزهای” پیروزی” فرمانده کل سپاه از” بسیجیان “ می خواهد” خود را برای مقابله با تهدیدات نرم دشمن مهیا کنند.” و حداد عادل فرمایش می فرماید: “شیوههای برخورد غرب با برخی کشورها در قالب انقلابهای مخملی در کشوری که بسیج، بزرگترین سازمان مردم نهاد آن است خیالپردازی است.“
بله. خانم ها، آقایان چنین است تصویر کشور ما از پائین و فقطی در یک هفته. بیخود نیست رییس جمهور سابق و احتمالا آینده که محمد خاتمی باشد، می گوید: « دلمان برای کشور می سوزد. »
بحث اصلی اما، هنوز آمریکاست. با راک اوباما، دستش را روز روشن در مقابل چشمان جهانیان بطرف جمهوری اسلامی دراز کرده است. نخستین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا رک و پوست کنده گفته است برای مذاکره شفاف آمادگی دارد.
خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا هم “ همه گزینه ها” رااز روی میز رئیس بر نداشته، اما باهمان صراحت و شفافیت خواهان مذاکره است. “ اگر و امایش” را هم می گوید: “ اگر ایران به قطعنامه های سازمان ملل برای تعلیق غنی سازی عمل نکند پیامدهایی در انتظارش خواهد بود.“
حتی جان بولتون تندرو هم اعلام می کند: “ من به اوباما توصیه کرده ام سه ماه را با ایران مذاکره کند.”
فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان که برای مذاکره با همتای آمریکائی خود رفته است از رهبران ایران می خواهد تا به خاطر مردم کشور خود، به پیشنهاد دولت جدید آمریکا برای مذاکره مستقیم پاسخ مثبت بدهند.
او در جمع قانونگذاران کشورش گفته است: «معتقدم که اکنون نوبت ما است تا از ایران بخواهیم که دست دراز شده آمریکا را رد نکند.»
خانم کلینتون در مراسم استقبا ل از اشتاین مایر می گوید: “ رییس جمهور اوباما از خواست خود برای دیپلماسی قوی و مستقیم در قبال ایران سخن گفته است اما اگر ایران با درخواست های شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی همراهی نکند با پیامدهایی روبه رو خواهد شد.“
وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با دیوید میلیبند، همتای بریتانیایی خود، از ایران می خواهد تا «عضو سازنده» جامعه جهانی باشد.
در پایان هفته هم “نمایندگان شش قدرت جهانی در نشست ویسبادن آلمان از پیشنهاد باراک اوباما برای گفت و گوی مستقیم با ایران در باره برنامه هسته ای این کشور حمایت ” می کنند.
دست جهان اکنون و به تبع آمریکا برای مذاکره با جمهوری اسلامی دراز است. مسائل موردبحث هم روشنند:
- صلح خاورمیانه، مبارزه باتروریسم، مساله هسته ای و حقوق بشر.
-
آمریکا، زمینه های جهانی را هم برای “ صلح یا جنگ” آماده می کند. به گفته رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا: “ زمان آن است که واشینگتن و مسکو برای مقابله با ایران «ساخت سامانه مشترک دفاع موشکی» را آغاز کنند. “
توپ در زمین جمهوری اسلامی است که فعلا مربی اش سکوت کرده و بازیکنانش برای “ وقت کشی” حرف های مختلف می زنند.
منوچهر متکی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی که می گوید “ ایران سیاست های آمریکا را رصد می کند.” واکنش ایران به تغییر سیاست آمریکا را “مثبت” ارزیابی می کند. آیت اله کهنسال احمد جنتی که روی نوک پاهایش می ایستد تا دسته گل به گردن خالد مشعل بیاندازد و بعد حتی قادر نیست روی پا بایستد، از حر ف متکی به خشم می آید.
تفسیر روزنامه گاردین این است: «خشم آیت الله جنتی نشانگر آن است که برخورد مسالمتجویانه آمریکا، میتواند در سیستم حاکم بر ایران اختلافات جدی ایجاد کند. در عین حال یاد آور هشدار برخی از تحلیلگران است، که معتقدند تغییر منش آمریکا در قبال ایران بعید است که مناسبات دو کشور را به سرعت متحول کند.»
وزیر خارجه حرفش را پس می گیرد و مذاکره درمونیخ را هم رد می کند: “ هیئت ایرانی متشکل از رییس مجلس، وزیر امور خارجه و تعداد دیگری از مسئولین در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت خواهد کرد ولی در این کنفرانس موضوع گفت و گو میان طرف ایرانی و طرف آمریکایی مطرح نیست.موضوع مناسبات با آمریکا در شرایط جدید امر مهمی است که ما با رصد کردن سیاست های اعلامی و اعمالی آمریکا سرگرم بررسی آن هستیم و بر اساس نتیجه بررسی ها اعلام موضع خواهیم کرد.“
روزنامه کیهان تهران می نویسد: “ مذاکره بخشی از یک توطئه است.“
یکی از پرونده های مورد علاقه ماموران امنیتی ایران علیه آمریکا ردیف می شود. سایت فارس خبر می دهد: “ شنیده شده دبیر اول حافظ منافع امریکا به جرم «ارتباط جنسی در اتومبیل با یک زن ایرانی» دستگیر شده است. یک منبع مطلع گفت: “ ظاهرا فرد مذکور به همراه یک زن ایرانی در وضعیت زننده ای بازداشت شده اند.“
د رهمین موقع روزنامه واشنگتن تایمز فاش می کند: “ در سال گذشته میلادی ملاقاتهایی به صورت سری میان “ویلیام پری”- وزیر دفاع اسبق آمریکا - با “مجتبی ثمره هاشمی” مشاور ارشد رئیس جمهوری ایران درباره برنامه هسته ای این کشور برگزار شده است.
خبرهای بعدی حاکی از چهار دور مذاکره محرمانه میان مقامات دولت نهم از جمله مجتبی ثمره هاشمی مشاور ارشد محمود احمدی نژاد با مقامات امریکایی، “ است. لحن علی لاریجانی هم که دارد به کنفرانس امنیتی مونیخ می رود ”مثبت” است.
ماشاء الله شمس الواعظین، این نظر را دارد: “ صرف نظر از لحن تند تهران، هم اکنون دیپلمات های برجسته سابق به کار دعوت شده اند که نشان می دهد که مقامات ایرانی خود را برای مذاکره با آمریکا آماده می کنند.“
در این میان خالد مشعل – رئیس دفتر سیاسی و درواقع رهبر حماس بابوق و کرنا به تهران می آید و «گزارش کاملی از تحولات نظامی و سیاسی مربوط به جنگ غزه و بعد از پایان جنگ» را به رهبرجمهوری اسلامی بدهد.ا و می گوید: «جمهوری اسلامی ایران بیشترین حمایت ها را از مردم غزه داشته است.» و از” حمایت رسمی و مردمی “ جمهوری اسلامی تشکر می کند.
هیچکس هم نمی پرسد چرا رهبر یک گروه فلسطینی گزارش جنگ را به رهبری کشور دیگری می دهد. اما چرایش در سخنان خالد مشعل از همیشه آشکارتر می شود: “ در دیدار با رهبرمعظم انقلاب اسلامی، در مورد این که ایران به چه شکلی در بازسازی غزه وارد شود، تفاهم کردیم. “
البته کسی نخواهد دانست مقدار این” تفاهم” چقد راست و چند میلیارد دلار دیگر از جیب مردم ایران خرج حماس می شود.
و درست در همین روزها، ترکیه- تنها کشورمسلمانی است که با اسرائیل پیمان امنیتی دارد- با مهارت تمام و بدون خرج یک دلار در کنفرانس داووس با مانور زیرکانه رجب اردغان جمهوری اسلامی را جا می گذارد. حالا تود ه های مسلمان بعد از کفش پران عراقی، قهرمان دیگری دارند.
پرتاب کفش وسخنان تند هزینه ای ندارند. بکار جنجالی می آیند که چه بسا برای پوشاندن اتفاقات مهمی و عملی در صحنه سیاست باشند.
خالد مشعل باجیب پر می رود. اما هنوز- تاغروب چهارشنبه- معلوم نیست که خاتمی می آید یا نه و نقش مهندس میر حسین موسوی در این میان چیست. روزنامه کیهان که از همه اتفاقات مخفی وامنیتی جهان بلافاصله با خبر می شود، کانال را عوض می کند و از برنامه آمدن موسوی، می رود روی ضد تبلیغ برای آمدن خا تمی.
محمد خاتمی که با زهم بر “ وفاداری به نظام، قانون اساسی و رهبری” تاکید می کند، مورد” هجمه” شدید جناح راست قرار می گیرد. روز خودمان که از “ عشق خاتمی” کم نمی آورد، می نویسد: “افراد و رسانه های حامیان دولت احمدی نژاد در اقدامی هماهنگ حمله و توهین به جمهور دوران اصلاحات را آغاز کردند. در آخرین اقدامات از این نوع، دیروز حمید رسایی از وابستگان به دولت نهم، در هنگامی که ریاست مجلس با محمدرضا باهنر متحد احمدی نژاد در مجلس بود، در نطقی شدیدالحن خاتمی را مورد حمله قرار داد، و همزمان روزنامه های کیهان و رسالت، ایران، و خبرگزاری فارس با انتشار مطالبی مشابه بر شدت حملات خود به خاتمی افزودند.“
شیخ عباس شجونی، عضو مشترک شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه که در سا لهای آغا زانقلاب بعد از رو شدن اقدامات “ سکسی – عبادی ” اش به پشت پرده رفته بود، در صحنه جاضر می شود و حر ف های تازه ای می زند: “اصلاحطلبان زیر عبای خاتمی پنهان شدهاند. دیگر کاندیداها هندوانه سر بسته هستند.“
حامیان احمدی نژاد در مجلس هم تحت رهبری روح اله حسینیان - یا ر غار سعیدامامی- اعلام استقلال می کنند.در میان این” 40 نفر” که در روزهای آینده نمایندگان دیگری را نیز جذب خواهند کرد، اسامی زارعی، آلیا، رسایی، نوروزی، صفایی و کوثری، آشتیانی و نکونام دیده می شوند.
شاید تا این سطور منتشر شود، خاتمی یا موسوی یک نفر بیا یند و مثلثی را تکمیل کنند که در دو ضلع دیگر آن احمدی نژاد و شیخ کروبی دیده می شوند. “ شایعه پرس” می گوید رحیم صفوی هم با چراغ خاموش دارد آماده دقیقه نود می شود تا مثلث رابه مربع تبدیل کند. سایت نوپایش نشان می دهد که دکترا هم گرفته است. عکس بالای سایت او را خندان در پیراهن سفید شخصی نشان می دهد و زیرش هم عنوان او با خط خوش نوشته شده است: “ دکتر سید یحیی رحیم صفوی”.
کدام یکی از” دکترها” خواهد آمد و با قرعه فال به نام شیخ مهدی کروبی خواهد خورد؟ و یا دست شعبده نام دیگری را به رای مردم مبدل خواهد کرد.و هرکه بیاید با استراتژی جمهوری اسلامی چه خواهد کرد؟
والتر اشتاین می گوید: “ ایران از هم اکنون مانع تراشی در برابر مذاکره مستقیم آمریکا را آغاز کرده است.
کیهان انگار که دلا یل این مانع تراشی را توضیح می دهد، می نویسد: “اگر مذاکره بخشی از یک توطئه است، قاعدتا امریکایی ها نباید انتظار داشته باشند ایران در یک توطئه علیه خود مشارکت کند. پیشنهاد مذاکره از جانب امریکا حتی آن وقت که کاملا با حسن نیت همراه باشد هم در ایران جایی بهتر از بایگانی - سطل زباله اداره جاتی ها- نخواهد داشت چه رسد به حالا که لایه های پنهان توطئه ای که این پیشنهاد بخشی از آن است هم آشکار شده است. به قول قدیمی ها باید گفت: »بروید خداوند روزی تان را جای دیگری حواله کند»!
برادر معروف حسین شریعتمداری زمینه نظری مخالفت مذاکره باآمریکا را توضیح می دهد: “ همه شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارند که دنیا آبستن حادثه عظیمی است و خبری در راه است که بر صدر اخبار خواهد نشست. استقبال پرشور و گسترده مردم ترکیه و سایر ملت های مسلمان و غیرمسلمان از اقدام شجاعانه اردوغان، خروش یکپارچه جهانیان در تحسین و حمایت از «منتظر الزیدی»، خبرنگار عراقی که لنگه کفش به سوی جرج بوش پرتاب کرده بود. برانگیختگی بی سابقه- و نه کم سابقه- ملت ها در سراسر دنیا در اعلام انزجار از جنایات وحشیانه اسرائیل در غزه، موج پردامنه و فراگیر جهانی در تحسین حزب الله بعد از پیروزی در جنگ 33 روزه و تحقیر توأم با ابراز نفرت از رژیم صهیونیستی و… تردیدی باقی نمی گذارد که انزجار عمومی مردم دنیا از آمریکا و متحدانش به اوج خود رسیده است و اکنون وقت آن است که «تابو»ی ارسال اسلحه و مهمات مدرن و تکنولوژیک برای مردم فلسطین و سایر نهضت های مقاومت در برابر قدرت های استکباری شکسته شود. به یقین همه کسانی که اندک بهره ای از انسانیت برده باشند، نابودی رژیم صهیونیستی را خدمت بزرگی به بشریت می دانند و پاکسازی دنیای انسان ها از این جرثومه های فساد و تباهی را که قتل کمترین مجازات آنهاست، نه فقط ضروری، بلکه آرزویی مقدس تلقی می کنند، و آن روز، به یقین دور نیست. “
خالد مشعل که با” برادر حسین” ریشه مشترک “ اخوان المسلمینی” دارند، همین حر فها را در سخنرانی خودتکرار می کند: “ اسرائیلی ها در طول 60-50 سال گذشته با هر تهاجم خود بخشی از زمین های فلسطین را تسخیر می کردند؛ ولی به برکت بیداری اسلامی امروز روند معکوسی را دیدند و امروز شاهدیم که در جریان جنگ علیه لبنان و حزب الله قهرمان، اسرائیلی ها برای اولین بار فهمیدند که اراده جدیدی در دنیا شکل گرفته است که الهام گرفته از انقلاب اسلامی است. “
و جمع بند این حرف ها که همان استراتزی جمهوری اسلامی- باشد، در این تیتر اول کیهان سه شنبه خلاصه می شود: “ دست در دست مردم ایران قدس را آزاد می کنیم.“
بی دلیل نیست که آیت اله خامنه ای از خالد مشعل می خواهد تاحماس خود را برای جنگ دیگری آماده کند. از سوی دیگر هم جان بولتون می گوید: “ من به اوباما توصیه کرده ام سه ماه را با ایران مذاکره کند و اگر به نتیجه نرسید به سراغ تغییر رژیم برود.“
و یک مفسر نظامی روس دقیقا توضیح می دهد که آمریکا در “ جنگ بی تماس” که نیازی به توافق بین واشنگتن با ترکیه، آذربایجان، کشورهای عضو شورای همکاری های دول عربی حاشیه خلیج فارس برای در اختیار گذاشتن حریم هوایی خود به نیروهای آمریکائی ندارد، چگونه عمل خواهد کرد.
مفسر مربوطه تاکید می کند: “دقیقاً یک چنین استراتژی از سوی ناتو در حین عملیات موفق در یوگسلاوی در بهار سال 1999 استفاده شده بود. “
نه و نیم شب تهران است. خاتمی تقریبا آمدنش را اعلام می کند وتکلیف همه را در باره راه و روشش روشن: “ما میخواهیم در چارچوب همین قانون اساسی با ظرفیتهایی که دارد حرکت کنیم.
: هر کسی که روی کار میآید، باید بداند در جمهوری اسلامی روی کار میآید، با پذیرش نظامی که وجود دارد و آن را قبول دارد روی کار میآید، با پذیرش اینکه در این نظام رهبری جایگاه خاص و ویژه خود را دارد و با پذیرش اینکه چارچوب، سیاستهای کلی است و جهت حرکت کشور مشخص است و حتی علاوه بر پاسداشت موفقیت و جایگاه رهبری حتما باید به دغدغههای ایشان نیز توجه داشته باشد.
البته آن شخص اگر خودش دیدگاهها و تحلیلهایی هم دارد، در حد توان و با تدبیر و تشخیص اولویتها و در چاچوب نظام باید انجام وظیفه کند و مهمترین کار این است که زمینهای فراهم کند که جامعه از درون رشد کند.
مردم انتظاراتی از ما دارند و با توجه به انتظار جامعه و احترامی که برای مردم قائل هستیم طبیعی است من باید به قولی که به مردم دادهام عمل کنم و آمادگی خود را برای حضور (علیرغم میل شخصی) اعلام دارم. ”
سحرگاه 17 بهمن است که این سطور را می خوانید. سی سال پیش هنوز چند روز تا پیروزی انقلاب فاصله بود. همه انتظار طلوع را می کشیدند. بهار در زمستان داشت طلوع می کرد. ایران آزاد و مدرن می شد. عوام می گفتند: “ پول نفت را در خانه ها می دهند. نان و مسکن رایگان می شود.” درس خوانده ها توی روزنامه سخنان آیت اله خمینی را می خواندند: “ مارکسیست ها هم در اظهار نظر آزادند.“
و حالا…. شرح مختصر استقلال و آزادی که آمد. راه و روش بهترین نامزد ریاست جمهوری هم که معلوم است. دیگر حرفی برای ماندن می ماند؟
سمبه پر زور است برادرها
انقلاب اسلامی سی ساله شد. کیهان یکشنبه نوشت همه بیایند. دو شنبه همه آمدند. به اندازه تیراژ
کیهان: 35 میلیون نفر. جمعیت شعار مرگ بر آمریکا ی “ وزیرشعار” را تکرار می کردند. آخر برادر حسین نوشته بود: مذاکره هرگز. رئیس جمهور آن بالا، پشت تریبون از اعلام آمادگی برای مذاکره با آمریکا می گفت. پائین، داخل جمعیت به محمدخاتمی حمله کرده بودند که این هفته معلوم شد می آید.
سردار میلیاردی صادق محصولی، بعد از سی سال عیا رجمهوری اسلامی را روشن کردو البته به نقل از” مقام معظم رهبری که همواره در گفته هایشان دقت لازم را دارند”: “ در تعبیری جنس دولت نهم را از طلا بیان فرمودند، آن هم طلایی با عیار 20 و البته نه 24 و این در شرایطی است که عیار طلای بازار 18 است.”
مقام معظم رهبری که صدالبته فرمانده کل قوا هم هستند، دو روز قبل در دیدار فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی، گفته بودند: “: انقلاب اسلامی جغرافیای قدرت را تغییر داده است.” و حالا دور قاب چین ها داشتند آب و روغن فرمایش ”آقا” را زیاد می کردند.
رئیس جمهور- دکتر احمدی نژاد- که ظاهرا یادش رفته است تاکنون چند بار جمهوری اسلامی را “ابر قدرت” اعلام کرده است، روز این واقعه راهم تعیین کرد: «من رسما اعلام میکنم که ایران امروز ابرقدرتی راستین است.»
علی مطهری به ایلنا گفت؛ «باید به فکر اتحاد جماهیر اسلامی، ایجاد ارتش مشترک اسلامی و به عبارتی ناتوی اسلامی باشیم.“
بعد نوبت نظامیان رسید، وقتی یک سایت فارسی زبان “ اعلام نامزدی خاتمی” راجدال بزرگ “میان سرداران و روحانیت ” ارزیابی کرده بود.
عزیز جعفری فرمانده کل سپاه، ضمن تجلیل از مقامات دولت فعلی، گفت: “امروز جمهوری اسلامی ایران در جهان به قدری توسعه یافته که حتی بسیاری از دولتمردان جهان به دنبال تبعیت و تکرار رفتارهای مسئولین جمهوری اسلامی هستند.میزان دستیابی کشور به زیرساخت های اقتصادی و ابعاد امنیتی و دفاعی با هیچ کشوری در منطقه و حتی دنیا قابل مقایسه نیست.“
سرلشکررحیم صفوی که معلوم شد” دستیار فرمانده معظم کل قوا” هم هست، حتی تکلیف دنیا را در نیم قرن آینده تعیین کرد: “در پنجاه سال آینده شاهد تغییر و تحولاتی سیاسی در رژیم های استبدادی و پادشاهی به نفع ملت های اسلامی و به سوی تشکیل نظام های جمهوری و یا جمهوری اسلامی خواهیم بود. “
حتما رهبر این جهان هم “ ابرقدرت راستین” جمهوری اسلامی است و به گفته یک “کارشناس تازه کشف شده خاورمیانه به نام صادق الحسینی : “بحث مدیریت جهان که از سوی احمدی نژاد مطرح میشود خیلی جدی است.“
پایتخت این تمدن بزرگ هم طبق توضیحات قالیباف شهردار تهران هم چنین است: “ما، بین دو مدینه (شهر) قرار داریم؛ مدینة النبی و مدینة النجد که مدینة المهدی (عج) است. این دو مدینه یکی هستند؛ فقط یکی مثل عکس ۴x۳و دیگری در اندازه مثلاً ۴۰۰۰x۳۰۰۰ است. مدل¬سازی شهر اسلامی مدینه¬ای بین این دو شهر است که اقتباس از شهرهای نبوی و مهدوی است. از خصوصیات این شهر جزوه مسجد محوری است. و اصول مدیریت بر اساس آن پژوهش عبارت است از مرکزیت مسجد برای حکومت، اتحاد، امارت و امامت، تقسیمات کشوری بر اساس ولایات حدوداً خودمختار، سلسله مراتب ولایی، وحدت دین و سیاست. “
این “ ابرقدرت راستین” روحانی کهنسالی را که قائم مقام رهبر قبلی او بوده سالهاست د رخانه زندانی کرده است. او که آیت اله منتظری باشد، اوضاع را چنین توصیف می کند: “ آزادی معنایش این نیست که فقط چهار نفر مسئولین هرکاری میخواهند آزاد هستند انجام دهند، بلکه این مردم هستند که باید آزاد باشند، عقایدشان را اظهار کنند و بتوانند تجمع داشته باشند. مردم ما بعد از گذشت سی سال از انقلاب هنوز برای معیشت خود مواجه با سختی های زیادی هستند؛ و جز یک اقلیت با نفوذ در مراکز قدرت و اقتصاد، اکثریت مردم از گرانی و تورم بدون مهار رنج میبرند.
امیدوارم هرچه زودتر مسئولین کشور متوجه عواقب این گونه برخوردها و این وضعیت بشوند و فاصله مردم و حاکمیت را بیشتر نکنند و برای اقشار ضعیف و محروم که با تورم و گرانی دست و پنجه نرم میکنند یک فکر اساسی بکنند و کشور را از ورطه سقوط نجات دهند.“
”ابرقدرت راستین” در زمان رهبری سابق همه جریانات و نیروهای سیاسی کشور را سرکوب کرد و تا “قتل عام ” زند انیان سیاسی پیشرفت. باقی ماند” دو بال نظام” که قرار بود باآنها پرواز کند. رهبری کنونی یک بال را کند و همه امکانات زندگی سیاسی راازآنها گرفت و فقط اجازه داد “ نفس” بکشند.
سازمان مجاهدین انقلاب ا سلامی بال باقیمانده ای راکه که “ابرقدرت” را دراختیار گرفته چنین تعریف می کند: “ جریانی که دموکراسی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را دستاورد جاهلیت مدرن و عین شرک به خدا می داند، جمهوریت نظام را ترفندی از سوی امام به منظور کاهش حساسیت منفی جهانیان نسبت به انقلاب در روزهای قبل از پیروزی تحلیل می کند و سودای بازتولید سلطنت در قالب حکومت در سر دارد. اصل تفکیک قوا را مغایر با اسلام و قوای سه گانه را ابزاری در دست حاکم اسلامی برای اداره جامعه گسترده امروزی می داند. معتقد است هدف شاه را باید از روش او تفکیک کرد زیرا هدف شاه ضد اسلامی و ناپسند بود اما روش او درست بود. براین باور است که روحانیون و روشنفکران و سیاسیون برای اداره جامعه مناسب نیستند و بدون اتکا به مردم و بدون نیاز به نهادهای مدنی و احزاب و تنها با تکیه بر اقلیتی متشکل و سازمانیافته و مسلح می توان کشور را اداره کرد. “
آیت اله منتظری هم بخشی دیگر از عملکردشان را شرح می دهد: “ علی رغم شعارهای فعلی مسئولان که به عنوان نمونه در آمریکا گفته اند ایران آزادترین کشور دنیاست، چنین مطلبی صحت ندارد و آزادی های مشروع و مصرح در قانون اساسی به راحتی با مصونیتی که آقایان در برابر قانون و شرع برای خود میپندارند پایمال میشود.. مسئولین ما در سخنرانی ها از وجود ظلم و بی عدالتی در جهان سخن میگویند. آیا در ایران ما ظلم و بی عدالتی و تجاوز به حقوق دیگران وجود ندارد؟ “
اخبار این هفته هم – مانند هفته های گذشته- از وضعی مردمی خبر می دهند که ساکن محدوده جغرافیائی “ ابر قدرت راستین” هستند.
مدیرکل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات استانداری کرمانشاه می گوید: “ در جریان دور دوم سفر رییس جمهور و هیات دولت به استان کرمانشاه حدود 2000 کیلوگرم نامه از سوی مردم استان تحویل مراکز جمع آوری نامههای ریاست جمهوری شد. “
و یک سایت فارسی زبان می نویسد: “ تا سال 1385 جمعیت استان کرمانشاه مطابق آمار رسمی کشور 1902760 نفر بوده است. بموجب این آمار، حتی اگر جمعیت هر خانوار را زن و شوهر و دو فرزند تصور کنیم، با توجه به شمار نامه های دریافتی دور دوم سفر رئیس جمهور که بیشتر از دور اول شده، هر خانواده یک نامه – که در حقیقت شکایت است و درخواست نه نامه فدایت شوم- نوشته اند. “
این سایت نتیجه گرفت: “ یک ملت از حکومت ایران ناراضی است و شکایت دارد.“
حکومتی که بودجه سال آینده اش بیش از 44 هزار میلیارد تومان کسری دارد و طبق گزارش تفریغ بودجه سال 1385 ؛ فقط یک میلیار دلار مازاد درآمد نفتی این سال به خزانه نرفته است.
”ابر قدرت راستین” ی که به نوشته روزنامه اعتماد: “ایران از روسیه موشک های ضدهوایی «بوک» خریداری کرده است. ” و به گفته مدیرعامل شرکت ملی نفتکش ایران: “ در پنج ماه گذشته تاکنون حدود 50 تا 150 میلیون دلار برای آزاد کردن کشتیهای ایرانی به دزدان دریایی پرداخت ” کرده است.
فرهنگیانش اعلام کرده اند از سوم اسفند اعتصاب میکنند، امیدرضا میرصیافی، نویسنده وبلاگ روزنگار، را به اتهام «توهین به مسئولان و همچنین تبلیغ علیه نظام»، به دو سال و نیم زندان محکوم کرده است. وحتی مانع برگزاری مراسم بزرگداشت مهندس مهدی بازرگان اولین نخست وزیرش می شود.
این از وضعیت داخلی “ ابر قدرت راستین”. می ماند وضعیت جهانی. آیت اله منتظری می گوید: “ «در بعد خارجی به شکلی عمل شده است که تمام کشورها را نسبت به کشورمان حساس و بدبین کرده ایم و همگی ما را به چشم دشمن خطرناک خود میبینند و از تعامل اقتصادی مفید با کشورمان پرهیز میکنند.“
نظرسنجی سالانه رادیو بیبیسی هم نشان می دهد: “ایران از نظر اثر منفی بر جهان مقام اول را داراست. بنابر نظرسنجی سالانه رادیو بیبیسی از شهروندان ۲۱ کشور جهان که نتایج آن روز جمعه منتشر شد، ۵۵ درصد شرکتکنندگان معتقدند که ایران اثر و نفوذی منفی در جهان دارد. “
ودراین جهان که قرار است که تحت مدیریت طالبان شیعه حاکم بر ایران قرار گیرند، مسلمان هایش”حرامزاده “ چه رسد به بقیه. نگارنده از عموم خوانندگان و بویژه مسلمین پوزش می خواهد که چنین سخنان پلشتی را به نقل ا زنامه شکوه آمیز دکتر عبدالستار دوشکی نقل می کند: “ اخیرا حجت السلام شیخ مهدی دانشمند از بیت رهبری و نظریه پرداز موعظه خوان جمهوری اسلامی که شبکه ماهواره ای تلویزیون سلام سخنرانی های او را پخش می کند، در یکی از خطبه های خود، از بالای منبر “اسلام ناب محمدی” نه تنها عمر خلیفه دوم مسلمانان جهان را به باد بدترین و زشت ترین ناسزاها قرار می دهد بلکه با سند فقهی و حدیث پیامبر و علی مدعی می شود که که از نظر “شرع” همه مسلمانان سنی مذهب حرامزاده هستند، و بر طبق فقه اسلام و فقه نبوی زنان سنی ها بر آنان حرام است. توهین شیخ به. انگیزه من از نوشتن و بر ملاء کردن این شیخ عزیز و دردانه بیت رهبری، در آستانه سی امین سالگرد بقدرت رسیدن آخوندها، جلب توجه هموطنان به حقایق بسیار تلخ و ناگواری است که در ایران به زور سر نیزه می گزرد. بیان این حقایق، به قول شاملو، زبان انسان را می سوزاند و نگفتن آن مغز استخوان را.“
و حالا “ انقلاب راستین” در آستانه چهل سالگی با یک “ ابرقدرت پوشالی” به نام ایالات متحده آمریکا شاخ به شاخ است. و همه رئیس روسا خیز برداشته اند که افتخار مذاکره باآمریکا را به نام خود به برسانند د بعد هم بروال معمول اعلام کنند که استکبار جهانی شکست خورده است.
روز شنبه بقول دویچه وله” کنفرانس امنیتی مونیخ با موضوع ایران” گشایش می باید و به تعبیر روزنامه اعتمادملی د رتیتر اول همان روزش” مناظره غیرمستقیم ایران وآمریکا د رمونیخ” آغاز می شود.
. این کنفرانس با سخنرانی وزیر امورخارجه و معاون صدراعظم آلمان، فرانکوالتر اشتاینمایر گشایش مییابد. رسانه های صوتی و تصویری آلمان گزارشمی دهند که لاریجانی در اعتراض به موقعیتی که برای جمهوری اسلامی در کنفرانس مونیخ پیش آمده گفته است: “تمام نور افکن ها را به روی ما روشن کرده اند و ما را مقابل همه قرار داده اند!“
راست می گوید کاشف تئوری” شکلات”. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، در این کنفرانس امنیتی اعلام می کند که اگر پیشرفتی در مذاکرات با ایران در مورد برنامه هسته ای این کشور حاصل نشود، آلمان آماده به اجرا گذاشتن تحریم های شدیدتر علیه تهران است.
فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر امور خارجه آلمان، با اشاره به خواست دولت جدید آمریکا برای مذاکره با تهران، خطاب به رهبران ایران می گوید: «از همه کسانی که در تهران مسئول هستند، می خواهم: از این فرصت استفاده کنند.»
دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا، در حاشیه کنفرانس امنیتی همان حرف را می زند: “ درصورتی ایران به سرپیچی از خواست جامعه بین المللی ادامه دهد اعمال تحریم های شدید تر اجنتاب ناپذیر خواهد بود.تعهد دولت جدید آمریکا برای مذاکره با ایران اقدامی درست و مهم است، اما اگر ایران در برابر(خواست) جامعه بین المللی سرپیچی کند به طور اجتناب ناپذیری باید تحریم های سخت تری را اعمال کرد.»
جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا، حرفش این است: “واشینگتن مایل به گفت وگو با تهران است تا به ایران پیشنهاد کند که می بایست یکی از گزینه های «فشار و انزوا»، یا «مشوق های» قابل توجه را انتخاب کند.
ما مایلیم با ایران گفت وگو کنیم تا پیشنهاد مشخص خود را به این کشور ارائه کنیم: «اگر به روند (سیاست های) جاری ادامه دهید فشار و انزوا را در پی خواهد داشت، فعالیت های غیرقانونی هسته ای و حمایت از تروریسم را متوقف کنید، مشوق های قابل توجه را دریافت می کند.“
حتی روسیه عزیز که با زهم برای شانزده ماه تحویل نیروگاه بوشهر را به تاخیر انداخته است و برادر محمودرضا سجادی سفیر ایران در فدراسیون روسیه تاکید دارد: “ روسیه اولویت همکاری های دفاعی ایران است. دشمنان دو کشور با همکاری های ایران و روسیه مخالفند.” بله حتی روسیه هم با بقیه جهان هم رای است.
سرگی ایوانف، معاون نخست وزیر روسیه در مونیخ آلمان از پیشنهاد باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، برای گفتوگوی مستقیم با ایران بر سر برنامه هستهای تهران استقبال می کند.
برادر حسین شریعتمداری در کیهان تهران شمشیر چوبین از نیام می کشد: “ آقای اوباما، سعی دارد این «نیاز» آمریکا را با عنوان «امتیاز» به ایران بفروشد و از مذاکره با جمهوری اسلامی سخن می گوید. مذاکره ای که ایران اسلامی دون شأن خود می داند و هرگز به آن تن نخواهد داد. چه کسی است که نداند، این پیشنهاد «تعامل» بعد از شکست سخت آمریکا مطرح می شود و کدام عقل سلیم حاضر است با پذیرش مذاکره، شکست مفتضحانه آمریکا را به تأخیر اندازد؟! “
اما سمبه سخت پر زور است. دکتر علی اکبر ولایتی که وزیر خارجه دولت اصلی ایران- بیت رهبری – باشد، ناگهان به دیدار جلال طالبانی می رودکه روانه واشنگتن است.
انتخاب” کریستوفر هیل” دیپلمات سرشناس آمریکایی به عنوان سفیر جدید واشنگتن در بغداد پیام معناداری را به مقام های ایرانی ارسال کرده است. هیل نشانه تمایل آشکار واشنگتن به برقراری پل ارتباطی مستقیم با تهران است.براساس برخی گزارشها پیش از این قرار بود ژنرال زینی به عنوان سفیر آمریکا در عراق معرفی شود اما با دستور شخصی باراک اوباما، آقای هیل جانشین وی شده است.
هیل پیش از انتصاب به عنوان سفیرجدید آمریکا در عراق، مسوول مذاکرات هسته ای با کره شمالی بود.فعالیت های مستمر وی، منجر به تصمیم پیونگ یانگ برای کنارگذاشتن برنامه هسته ای نظامی اش شد.
به نظر می رسد اوباما قصد دارد با استفاده از توان دیپلماتیک هیل، مذاکرات تهران- واشنگتن در بغداد را احیا کند.
” شایعه پرس” می گوید: ولایتی حامل پیام رهبر جمهوری اسلامی برای آمریکاست.
پرزیدنت اوباما در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود می گوید: “ آمریکا در جستجوی فرصت هائی برای ورود به گفت و گو با ایران است و اضافه کرد که امیدوار است در ماه های آینده شرایطی فراهم شود تا که مذاکرات رو در رو با ایران، آغاز گردد. اوباما همچنین تصریح کرد آمریکا با حمایت ایران از گروه های تروریستی و همچنین اتمی شدن ایران به دلیل حرکت خاورمیانه به سوی یک مسابقه تسلیحاتی مخالف است.
اگر تسلیحات اتمی در منطقه ای به حساسی خاورمیانه وجود داشته باشند، «همه» در خطر قرار خواهند گرفت.
برنامه اتمی ایران خطر راه افتادن مسابقه تسلیحاتی تازه ای را در منطقه، به همراه دارد. آقای اوباما اذعان نمود که چیره گشتن بر سالها بی اعتمادی بین ایران و آمریکا، ساده نخواهد بود.“
زنگهای جهانی دوباره بصدا در می اید حرف اروپاست از زبان سولانا: “ ایران درباره پیشنهاد اوباما دقیق فکر کند.“
وزیر خارجه انگلیس با بیان اینکه شرایط بهتری در انتظار ایران نیست، از این ایران می خواهد از فرصت به دست آمده برای بهبود روابط با غرب استفاده کند.: ؛ «شرایط بهتر از این نمی شود. موقعیت بهتری از اینکه دولت امریکا برای عادی سازی روابط با ایران ابراز تمایل کرده است به وجود نمی آید.»
وزیر خارجه انگلستان از هم پیمانان اروپایی خود می خواهد از دولت «باراک اوباما» رئیس جمهوری امریکا به وسیله تهدید ایران به اعمال تحریم های بیشتر در صورت عدم استفاده از این فرصت، حمایت کنند.
بله سمبه پر زور است. چند ساعت بعد در میدان آزادی جشن دولتی پیروزی انقلاب برپاست. به خاتمی حمله می کنند که اجازه نیافت بارئیس جمهور آمریکا عکس بگیرد. وزیر شعار که انگار”توجیه” نیست، جمعیت را باشعار “ مرگ برآمریکا” رهبری می کند. واحمدی نژاد پشت تریبون می گوید: “ایران آماده مذاکره با آمریکا است.“
بهمن ماه هنوز تمام نیست. غارت سرزمین ما هنوز به پایان نیامده است. محمدخاتمی آمده است. خبرها می گوید میرحسین موسوی هم خواهد آمد. کروبی هم که قصد ائتلاف ندارد. اگر بیاید، مهاجرانی و بهنودو سروش را بر خواهد گرداند. مبارک است. ایران را که بر خواهد گرداند؟
اسفند
ترس و خرس
بهمن تمام می شود. از امروز وارد زمستان می شویم.هفته ایست که کارگردان ایرانی در برلین خرس را شکار می کند و در تهران نام سال در راه را” سال ترس” می گذارند. سالی که برادر حسین خبر می دهد د ر آن محمدخاتمی توسط آمریکا ترور خواهد شد.
سال رو به پایان است. دهه چهارم “ انقلاب اسلامی” آغاز شده است. حالا بقول دکتر ابراهیم یزدی در مصاحبه باشرق الاوسط از شعار “همه با هم”رسیدهایم به “همه با من”!
ادامه حکومت طالبان شیعه در ایران که اکنون در دولت نظامی احمدی نژاد تبلور یافته با چالش بزرگی روبروست. حبیب اله عسگر اولادی مسلمان که حزب سراسری بنیاد گرایش به اخوان المسلمین گرایش دارد، بعد از دیدار با رهبر جمهوری خبری می دهد که بیشتر از همه روزنامه اعتماد ملی از آن استقبال می کند: “ دولت دهم باید مقتدرتر از دولت نهم باشد.” در سخنان” مرد محوری جریان اصولگرایان سنتی” دلیل حمایت ویژه رهبری از دولت نهم هم معلوم می شود: “ آقای احمدینژاد از مطرح کردن شعارهای امام و انقلاب خجالت نمیکشد در حالی که دولتهای قبلی از بیان شعارهای امام و انقلاب خجالت میکشیدند.“
حتی “ برادر حسین” به رئیس جمهور “ گیر” می دهد: “ اما با عرض پوزش باید گفت اظهارات رئیس جمهور کشورمان برخلاف انگیزه انقلابی ایشان و انتظاری که داشته اند «بازی در میدان دشمن» بوده است و لازم است به گونه ای هوشمندانه و بی درنگ جبران شود.“
گویا ستاره بخت احمدی نژاد به سو سو افتاد ه باشد و دوباره نوبت به کسانی برسد که “خجا لت” می کشند.
حالا روسای دو تا از “ دولت های قبلی” نامزد انتخابت هستند. میر حسین موسوی که معلوم می شود
می آید وهمان اول کار می گوید: “ عدهای تمام ملت را در خود خلاصه میکنند.“
و محمدخاتمی که سخت مورد حمله اقتدار گرایان است. حسین شریعتمداری سرنوشت بی نظیر بوتو را برایش پیش بینی کرده و بعد از اینکه سخت موردحمله جناح مقابل قرار می گیرد ؛ طلبکار هم می شود. او اد عا می کند نقشه احتمالی آمریکا رارو کرده است. برویش هم نمی آورد که ترور بی نظیر بوتو کارهمفکرانش در پاکستان بود.
یک سایت فارسی زبان که متوجه موضوع است، “ تیم ترور کیهان” رامعرفی می کند: “ امثال سعید عسگر، مرتضی مجیدی، محمدعلی مقدمی، علی پورچالویی، مهدی روغنی، موسی جان نثاری، سعید گگونانی، مصطفی کاظمی، مهرداد عالیخانی، علی روشنی، محمود جعفرزاده، علی محسنی، حمید رسولی، مجید عزیزی، مرتضی فلاح، ابوالفضل مسلمی، محمد ابوالفضل مسلمی، محمد اثنیعشر، علی صفاییپور، مصطفیهاشمی، علی ناظری، اصغر سیاح و خسرو براتی و صفر مقصودی…“
نام همه این افراد در پروند ه ترورهای قبلی مطرح شده و همگی دارند آزادنه می گردند تا ببینید “فتوا” ی قتل چه کسی صادر می شود.
اینجاست که همکار کیهانی به کمک می آید. براد رسردارسعد اله زارعی ، مشاغل مهمی هم دارد: “همزمان با عضویت در دفتر سیاسی سپاه پاسداران و عضویت در هفته نامه صبح صادق ارگان این دفتر، عضو شورای سیاستگذاری روزنامه کیهان نیز هست. او از سوی خبرگزاری فارس به عنوان “کارشناس مسایل خاورمیانه” معرفی می شود. وی همچنین معاون گروهی با عنوان “هیات رزمندگان اسلام” از گروه های حامی احمدی نژاد است و همزمان مدیرین نشریات و سایت های اینترنتی این”هیات” را نیز بر عهده دارد.“
و هم ایشان در صبح صادق می نویسد که محمد خاتمی از نظر رهبر” منحرف” است. و هفته نامه 16 صفحه ای ارگان دفتر سیاسی سپاه را با انتشار 16 خبر و تحلیل علیه خاتمی اختصا ص می دهد.
سرلشگر رحیم صفوی هم با ارگان سپاه “سپاه نیوز” مصاحبه ای کند که می شود در این سطور خلاصه اش کرد: ”سپاه مقابل اصلاحات ایستاد، مجری طرح های میلیاردی شد.“
البته واضح و مسلم است که جوش وخروش طالبان شیعه برای حفظ این طرح های میلیاردی نیست. آنها نگران وضع کشور ومردم هستند. از قضا مثل هرهفته رسانه ها پر است از نتایج نگرانی آنها.
بیانیه عفو بین الملل به مناسبت سی امین سال انقلاب ایران با این عنوان منتشر می شود: “ مشخصه ۳۰ سال گذشته نقض پیوسته حقوق بشر بوده است.“
قربانعلی دری نجف آبادی، دادستان کل کشور در نامه ای به وزیر اطلاعات ایران با اعلام ممنوعیت رسمی فعالیت بهائیان خواستار برخورد با تشکیلات آنها می شود.
در نامه دری نجف آبادی، آیین بهائیت یک «فرقه ضاله» توصیف شده و آمده است: «تشکیلات فرقه ضاله بهائیت در تمامی رده ها غیر قانونی و غیر رسمی بوده و وابستگی آنها به اسرائیل و ضدیت آنها با اسلام و نظام اسلامی محرز و خطر آنها برای امنیت ملی مدل و مستند است.»
خبرنامه امیرکبیرمی نویسد: “ پس از گذشت بیش از ۱۲ روز از بازداشت دانشجویان پلی تکنیک به همراه ۳ تن دیگر، روز گذشته خبری مبنی بر اعتصاب غذای این دانشجویان بدست آمد که نگرانی ها را در خصوص سلامتی این دانشجویان به شدت افزایش داده است.“
میعادگاه دروایش اصفهان توسط نیروهای امنیتی شبانه با خاک یکسان می شود.نیروهای امنیتی در اصفهان سحرگاه روز چهارشنبه – دیروز- ساعاتی پس از نیمه شب به سالن اجتماعات دراویش نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی حمله می کنند و پس از بازداشت سرایدار و تنی چند از دراویش گنابادی حاضر در آن جا به وسیله چند دستگاه بولدوزر به محل وارد و سالن اجتماعات دراویش را در وسعتی حدود ۲۰۰۰ متر مربع ویران می نمانید. نیروهای دولتی مهاجم حدود ۱۸۰ تن از نیروهای امنیتی، یگان ویژه، اماکن و شهرداری گزارش شده اند.
پنج دیگر در ایران اعدام می شوند.در پی انتقال ۷ زندانی از زندان دستگرد اصفهان به سلول های انفرادی ۵ نفر آن ها اعدام می شوند. ۲ نفر از آن ها را تا پای جوبه دار می برند و حتی طناب دار بر گردنشان می اندازند ولی در آخرین لحظات حکم اعدام آن ها به تعویق می افتد. افراد اعدام شده ۲۵ تا ۳۵ ساله بوده اند. یعنی همگی د ر فرهنگ جمهوری اسلامی پرورش یافته اند.
یک جانباز جنگی که سردارانش لقب میلیاردر گرفته اند، خود را در مقابل مجلس آتش می زند. او رفته است تا نماینده شهر خود راببینید و به “ مشکلات زندگی، فقر و بی اعتنائی دولت به امور جانبازان ” اعتراض کند.برای جانباز دیدار وکیل ممکن نیست و او خود را به آتش می کشد.
در همین روزهای سی سالگی انقلاب: “بیش از ۲ هزار و ۴۵۰ کودک در پایانههای شهر تهران شناسایی و به سازمان بهزیستی معرفی ” می شوند.
کانون مدافعان حقوق بشر با ابراز نگرانی از رنج و مرارت مردم، در بیانیه اش می نویسد: “ سیاستهای نامناسب اجتماعی و اقتصادی و عدم برنامه ریزی برای توسعه انسانی هر روز فقر و فلاکت مردم را بیشتر کرده است و علی رغم آمار های متناقض مسؤلان دولتی، کارشناسان ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر از مردم را زیر خط فقر شدید و مطلق می دانند. فقر شدید و پیامدهای اجتماعی آن، اینک بحران نگران کننده جامعه ایرانی است که نقض فاحش حقوق بشر است.“
خبر می رسد که صنعت نساجی هم در آستانه ورشکستگی است. روزنامه اعتماد: می نویسد: “ امتناع دولت از پرداخت طلب ۱۲ساله خود به صادرکنندگان نساجی و پوشاک صنعت نساجی کشور را در آستانه ورشکستگی قرار داده است .“
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران حاکی است: “ دوشنبه پنجم اسفندماه به عنوان روز اعتصاب عمومی اعلام و فرهنگیان در این روز از حضور در مدرسه خودداری خواهند کرد.“
سال دارد تمام می شود وسی سال “مرگ بر آمریکا” به جائی نرسیده است. دست آمریکا برای مذاکره باز است و جهانیان شاهدند. طالبان شیعه که تلاش کرده اند درخلوت مذاکره با آمریکا را به انجام برسانند، مجبورند مسابقه برای وصل رابطه را رفته رفته آشکار سازند.
رئیس جمهور احمدی نژاد از همه بیشتر عجله دارد. فشردن دست او باما می توان برگ برنده اش برای ماند ن باشد. کیهان یادش می آورد که مهمترین خصیصه اش “ اطاعت” از رهبری است و از شرکت در “بازی دشمن” بر حذرش می دارد. اما علی لاریجانی هم باسیاست بیشتر همین راه را می رود. رئیس مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با چند رسانه یونانی می گوید: “ موضوع هولوکاست به ما مربوط نیست و نسبت به این مساله حساسیتی وجود ندارد. هولوکاست از دستور کار دیپلماسی تهران خارج می شود. “
وکیهان یاداین دو نفر وهمه می آورد: “ تصمیم درباره مذاکره با آمریکا برعهده رهبرمعظم انقلاب است، ” و سخنان آبت اله خامنه ای را یادآور می شود: “ مذاکره مشکلی را حل نمی کند. دولت آمریکا صریحاً با نظام اسلامی، هویت اسلامی و ایمان اسلامی مردم ما اعلام مخالفت کرده است.. نخیر، مذاکره هیچ مشکلی را حل نمی کند.
مذاکره با آمریکا، البته برای دولت آمریکا مفید است. با مذاکره، او جای پایی پیدا می کند تا بتواند خواسته های خود را بیشتر تحمیل کند و توقعات خود را انبوه تر بر سر این ملت و دولت بریزد. مذاکره موجب می شود که دولت آمریکا بتواند همین تهدیدهایی را که الان از دور می کند، همین توقعات بیجا و قلدرانه ای را که در مصاحبه ها و سخنرانیها می گوید، پشت میز مذاکره، با حجم بیشتر و با قدرت چانه زنی بیشتر، بر سر مسئولان کشور ما بریزد. معنای مذاکره این نیست که آمریکا حاضر باشد هویت این ملت را، نظام جمهوری اسلامی را، ایمان این مردم و مواضع آنها را به رسمیت بشناسد. آنها با این اساس مخالفند، آنها با حضور این مردم مومن مخالفند، آنها دنبال این هستند که همان روشهایی را که در دوران حکومت پهلوی اعمال می شد- همان فساد، همان تسلط و همان قاهریت- دوباره در این مملکت ایجاد کنند، این که با مذاکره حل نمی شود.»
و جهان بر مذاکره باآمریکا پا می فشارد. ادامه حکومت طا لبان شیعه: “ آن سناریوئی شتاب خواهد بخشید که سایه روشن های آن نمایان است. یعنی دو حکومت القاعده و طالبان در پاکستان و افغانستان و حمایت مالی گسترده عربستان سعودی از آن ها. “
4 حلقه بنیاد گرائی: القاعده د رپاکستان- طالبان سنی در افغانستان- طالبان شیعه در ایران- اخوان المسلین (حماس) جهان را بسوی جنگ صلیبی مخوف تازه ای می برند. جنگ سومی که آغاز شده است.
دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا، گوید: “ لندن رابطه خود با ایران را تنها در صورتی بهبود خواهد داد که این کشور نشان دهد که نگرانی های جامعه جهانی درباره برنامه هسته ای خود را بر طرف کرده است.“
ویلیام برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، روز پنجشنبه مذاکرات خود را در مسکو با دستگاه دیپلماسی روسیه آغاز میکند تا دو کشور ضمن کنار گذاردن اختلاف نظرهای موجود، زمینههای همکاری خود در سطح بینالمللی را افزایش دهند. اولویت نخست در مذاکرات دو طرف کاهش تولید و محدود ساختن تسلیحات هستهای و راههای همکاری برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان اعلام شده است.
ژنرال پترائوس، فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکز، اعلام می کند: “ ایران باید حمایت از گروه های افراطی که به خشونت در عراق دامن می زنند، را متوقف کند و آمریکا در این زمینه از نزدیک اقدامات تهران را زیر نظر دارد.: پس از پیشنهاد باراک اوباما، آمریکا در انتظار نشانه هایی است که حاکی از تمایل ایران را برای همکاری باشد.“
گرهارد شرودر” صدراعظم پیشین آلمان قرار است هفته آینده وارد تهران شود. یک منبع مطلع به نشریه خراسان وابسته به تولیت خراسان می گوید: “شرودر حامل پیام بسیار مهمی برای مقامات بلند پایه ایرانی است. “
نیکلا سارکوزی که بطور ناگهانی از کویت و عراق سر درآورده از باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، می خواهد در صورت گفت و گوی مستقیم با ایران در باره برنامه اتمی این کشور قاطع باشد.
او تاکید می کند که: “انتظار ندارد هر گونه مذاکره ای میان این دو کشور تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در برگزار شود.“
خبرگزاری فرانسه می نویسد: “کشورهای غربی امیدوارند که در این انتخابات، رییس جمهوری میانه روتری جانشین محمود احمدی نژاد شود.“
روزنامه سرمایه گزارش می دهد: “ پس از آنکه منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران در اندک زمانی بعد از سفر رئیس جمهوری فرانسه به بغداد سفر کرد منابع عراقی اعلام کردند که نیکلا سارکوزی مامور پیگیری گفت وگوی تهران - واشنگتن از طرف اروپا شده است. روزنامه الحیات به نقل از منابع نزدیک به دولت «نوری المالکی» نخست وزیر عراق اعلام کرد که نیکلا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه در سفرش به عراق با مسوولان این کشور درباره مذاکرات تهران و واشنگتن گفت وگوهایی انجام داده است. سفر رئیس جمهوری فرانسه به عراق و گفت وگوی وی با مقامات این کشور درباره مذاکرات تهران و واشنگتن در حالی صورت گرفت که علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل، پیش و در حین این سفر در عراق به سر می برد.“
طبق سنت ایرانی در سیاست، شایعات هفته قبل به واقعیت تبدیل می شود: “در شرایطی که دولت اوباما یک گروه کارشناسی را برای سازمان دهی رابطه ی جدید تهران- واشنگتن به کار گمارده است، در محافل سیاسی ایران نیز شنیده می شود که آیت الله خامنه ای یک کار گروه ویژه را که در آن وزرای خارجه ی گذشته نقش محوری دارند، برای بررسی و تعیین خط مشی سیاسی جدید تعیین کرده است.
نکته ی درخور تعمق در این بررسی های کارشناسی ایفای نقش مشاوران سیاسی، دستیاران امنیت ملی و معاونان وزرای دولت های پیشین ایران و آمریکا و کمرنگی حضور نزدیکان جورج بوش و محمود احمدی نژاد است.”
در پایان هفته بودجه سال آینده با نفت 37 دلار بسته می شود. و بازهم ارقام نجومی را صرف مسائل نظامی می کنند.
سرتیپ احمد میقانی در یک کنفرانس خبری اعلام می کند که به دستور آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و فرمانده کل نیروهای مسلح ایران، بخش پدافندی از نیروی هوایی ارتش جدا شده و به نیروی مستقلی تبدیل شده است.
ارتش ایران تا پیش از این شامل نیروی زمینی، دریایی و هوایی بود. سه نیرو می شود چهار نیرو. باضافه سپاه و بسیج.
یک قلم برای تسلیح این نیروها هفتصد میلیون دلار است که چهار سال پیش به کشور دوست وهم پیمان” روسیه” تقدیم شده و حالا خبرش منتشر می شود: “ در چهارچوب یک قرارداد هفتصد میلیون دلاری که در سال ۲۰۰۵ میان روسیه و ایران امضا شده بود، مسکو ۲۹ سیستم دفاع ضدموشکی Tor-M۱ به تهران تحویل داد. به گزارش برخی منابع روسی -از جمله ریا نوستی- قرارداد فروش سامانه ضد موشکی S-۳۰۰ به ایران در همان سال منعقد شد.
ماه دسامبر سال گذشته مصطفی محمد نجار از آمادگی مسکو برای تحویل سامانه دفاع ضدموشکی S-۳۰۰ به تهران خبر داد، اما مقامهای روسیه این موضوع را به طور رسمی تأیید نکردند.“
و حالا مصطفی محمد نجار، وزیر دفاع ایران، د رمسکو است که کار تحویل سامانه جدید را تمام کند. شاید سالها بعد معلوم شود کدام ارقام نجومی از این بابت به روسیه پرداخت شده است.
جهان به راه تازه ای می رود. حتی پادشاه عربستان دست به یک سلسله تغییرات در حکومت این کشور زده است که آن را اقدامی اصلاحی ارزیابی کرده اند. رئیس جمعیت حقوق بشر هم تغیر کرد ه ا ست.
و ایران ما , هنوز راهی برای دمیدن روح بهار در یخبندان استبداد می جوید.
بدترین کابوس
خانم هیلاری کلینتون د رحالیکه دارد قهو ه اش را در فنجان خوش نقشی می نوشد، به همتای اماراتی خود می گوید: “ ایران بدترین کابوس” است. محمدالبرداعی همکاری با ایران رادر”بن بست “ می بیند. جلال طالبانی لبخد بر لب و عصا زنان تهران را به سمت واشنگتن ترک می کند. شورای همکاری خلیج فارس در متن دشمنی” اعراب علیه” ایران روی سه جزیره دست می گذارد.
بااین گفت وگوی جالب د رکنفرانس شرم الشیخ که بدون” ابر قدرت جمهوری اسلامی” بر گزار شد، “ نگاه ” می کنیم به هفته دوم اسفندماه 1387:
-هیلاری کلینتون به وزیر امور خارجه امارات: ایران «بدترین کابوس» به شمار می رود که جامعه جهانی در برابر بلند پروازی های آن متحد است. آمریکا در باره پاسخ ایران به ابتکارهای آینده آمریکا در زمینه تعامل با تهران «تردید» دارد.
- عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه امارات: «این نگرانی در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود دارد که اوباما ممکن است بدون مشورت با متحدان آمریکا به توافق با ایران دست یابد.»
-وزیر امور خارجه آمریکا: «دولت اوباما به دقت حرکات خود را انجام می دهد و با متحدانش در خلیج فارس مشورت خواهد کرد.آمریکا در باره ایران «دچار توهم» نیست و «با چشمان باز به ایران می نگرد.»
محمد البرادعی د راین اجلاس نیست، اما همزمان به” شورای حکام سازمان انرژِی اتمی می گوید: “ وضعیت موجود در روند همکاری آژانس با ایران را «بن بست» است. تهران از همکاری با بازرسان آژانس طفره می رود. “
او از ایران می خواهد تا هر چه سریع تر با اجرای مقررات آژانس، جامعه بین المللی را متقاعد کند که ماهیت برنامه هسته ایش مسالمت آمیز است.
هنوز اول هفته است و “ سرکوب خونین دولت مهر ورزی” که “۱۸ تیر دیگری در دانشگاه امیر کبیر ” رارقم زده است، داغ داغ است که دو خبر منتشر می شود:
اول -شبکه تلویزیونی سی. ان. ان به نقل از خبرنگار خود در وزارت دفاع امریکا خبر می دهد که این وزارتخانه آمادگی خود را برای ایجاد کار در نیروهای نظامی امریکا برای جوانان بیکار پیش بینی کرده است. خبرنگار وزارت دفاع به این شبکه تلویزیونی می گوید که این طرح با استقبال جوانان جویای کار روبرو شده است، زیرا آنها می دانند از نظر دریافت حقوق و مزایا در ارتش امریکا تامین خواهند شد.
این خبر همزمان است با گزارش نشریه “ضد جنگ” : “ امریکا به فیلتری برای تبدیل بیکاران جوان امریکائی به نیروی نظامی تبدیل شده است. برای عبور از این فیلتر کسانی که زبان های عربی و فارسی را می دانند در برتری استخدامی قرار می گیرند.“
دوم- روزنامه “نیویورکتایمز” به نقل از مقامات آمریکایی فاش می کند اوباما ماه گذشته نامه محرمانه ای برای ”دیمیری میدویدیف” رئیس جمهور روسیه ارسال کرده و در آن پیشنهاد نوعی معامله سیاسی- نظامی را با این کشور مطرح کرده است. بموجب این پیشنهاد، امریکا تلویحا مسئله عدم استقرار سیستم سپر موشکی در اروپای شرقی علیه روسیه را با قطع مناسبات تسلیحاتی- اتمی روسیه و جمهوری اسلامی پیوند زده است.
نامه رئیسجمهوری آمریکا سه هفته پیش به وسیله ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه آن کشور، تحویل دیمیتری مدویدیف، رئیسجمهوری روسیه شده است. در این نامه تصریح شده که اگر ایران از تلاشهای خود برای ساخت کلاهکهای هستهای و موشکهای بالستیک دست بردارد، دیگر برای ایالات متحده ضرورتی وجود نخواهد داشت تا پیگیر سیستم رهگیری موشکی باشد که روسیه مخالف آن است.
مقام آمریکایی که محتوای نامه را برای روزنامه نیویورک تایمزافشاء کرده، میگوید که هدف از این نامه ایجاد انگیزه در روسیه برای پیوستن به ایالات متحده در جبههای واحد علیه ایران است.
روسیه که تازه در “نمایش ” مراسم “پیش گشایش” نیروگاه بوشهر شرکت کرده است، نامه را به سبک “رولت روسی” تائیدمی کند. دیمیتری مدودف، رییس جمهوری روسیه، می گوید که علائم ارسالی از سوی آمریکا مثبت است ولی موضوعات سپر دفاع موشکی و برنامه اتمی ایران از هم جدا هستند.
دست آمریکا برای مذاکره هنوز دراز است. باراک اوباما سیاست آمریکا در خاورمیانه را با زهم تکرار می کند: “ آمریکا به دنبال تعامل اصولی و مستمر با همه ملت ها در خاورمیانه، از جمله ایران و سوریه است.“
دنیس راس، دیپلمات با تجربه آمریکایی، سر انجام پس از چند هفته تأخیر رسما به عنوان مشاور وزیر خارجه آمریکا در امور خلیج فارس معرفی می شود.پیش از این گفته میشد که دنیس راس به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران معرفی خواهد شد. با این حال، با وجود تغییر در عنوان رسمی آقای راس، همچنان انتظار میرود که هدایت سیاست خارجی آمریکا در امور ایران توسط او صورت گیرد.
روزنامه «واشنگتن پست» در مقاله ای “ ماموریت صبورانه” رایس را” قابل مقایسه با دیپلماسی آمریکا با شوروی سابق “ ارزیابی می کند.
تعیین این دیپلمات کهنه کار به سمت مشاور ویژه هیلاری کلینتون از سوی پاره ای از رسانه ها و مقام های نزدیک به محافظه کاران حکومت تهران به عنوان نشانه ای از تغییر نیافتن موضع آمریکا در قبال تهران تلقی می شود.
روزنامه ضد ملی کیهان، چاپ تهران هم که مخالف عادی شدن روابط تهران – واشنگتن است، طبق معمول سنواتی دنیس راس را نماینده لابی اسرائیل در دولت اوباما معرفی می کند.
کاظم جلالی، مخبر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی می گوید: «انتصاب راس نشان می دهد که اساسا آنچه آقای اوباما به عنوان تحول مطرح می کرد، قرار نیست ایجاد شود. این انتصاب جای ذره ای خوش بینی نمی گذارد.اگر به جای دنیس راس، رییس جمهور رژیم صهیونیستی را به عنوان مشاور وزیر امور خارجه آمریکا در امور خلیج فارس منصوب می کردند، بهتر بود.
اروپا هم در کنار آمریکا برای مذاکره پافشاری می کند. گروه 1+5 در بیانیهای در پایان نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در شهر “وین ” پایتخت اتریش می گوید: “ما همچنان به طور کامل به ایجاد راه حل دیپلماتیک فراگیر و بویژه از طریق گفتگوی مستقیم” متعهد “یم “.
روزنامه فایننشال تایمز به سندی محرمانه دست می یابد که بر اساس آن سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان خواستار تشدید تحریمهای پیشین علیه ایران شدهاند.
سیاستی که با تاکتیک شیرینی و چماق آمریکا همخوانی دارد.
امتداد این سیاست جهانی به اعراب می رسد.” دشمنی همه اعراب ” باید هم تیتراول یک ازروزهای هفته “روز ” باشد ؛ وقتی اعراب د رهفته دوکنفرانس در منطقه برگزار می کنند. اولی در شرم الشیخ بدون ایران ودومی در ریاض علیه ایران.
تشکیل موفقیت آمیز اجلاس شرم الشیخ که علاوه بر رهبران عرب، روسای دولت های اروپائی و هیلاری کلینتون نیز در آن حضور دارند، و اجلاس فلسطین و غزه در تهران، با همان میهمانان کم شمار همیشگی شکست سیاست های سه سال گذشته دولت احمدی نژاد را در ارتباط با کشورهای عربی و همسایگان را بیشتر آشکار می کند.
همزمان با گشایش اجلاس شرم الشیخ و: “ برای سرعت بخشیدن به تصمیم گیری علیه ایران، وزرای امورخارجه شورای همکاری خلیج فارس در پایتخت عربستان سعودی تشکیل جلسه می دهند و بار دیگر با صدور اعلامیه ای مدعی مالکیت سه جزیزه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی ” می شوند.
سیاست جمهوری اسلامی در برابر این “ سیاست جهانی واحد” شعارهای عوامفریبانه است. حمید رضا ترقی که مانند بقیه” اساتید” حزب موتلفه اسلامی تمام قد به دفاع از احمدی نژاد آمده است او را “ شبیه پیامبر” می خواند. پیامبری که لابد معجزه اش سرازیرکردن درآمد افسانه ا ی نفت به سفره” تجار” است.
حجتالاسلام سقای بیریا که مشاور امور روحانیت احمدینژاد با شد، اول می فرماید: “ آقای اردوغان ارادت خاصی به امام حسین دارد و در مراسم عاشورا چند سال است پیام میدهد و میگوید امام حسین باید الگوی ما باشد..” و بعد اضافه می کند: “” خدا روزهای بسیار پرشکوهی را به ما توفیق داده است.شما پایتان را از ایران بیرون بگذارید، کسانی که از ایران بیرون رفتند میگویند، خارج از مرزها مردم دیگر نزدیک است ایشان را [احمدینژاد] را بپرستند. ایشان از داخل بیشتر مشهورند».
البته معلوم نیست منظور از”خارج از مرزها” کجاست، اما در این هفته وزارت امو رخارجه یک از این کشورهای خارج از مرز که آمریکا باشد در گزارش سالانه حقوق بشر درباره سال ۲۰۰۸ “وضعیت آزادی های مدنی و حقوق بشر در ایران را بدتر از گذشته” می خواند.
و حالا د ر هفته اول ماه سوم سال ۲۰۰۹ هستیم که با “سرکوب خونین دولت مهروزری” شروع شده و “ ۱۸ تیر” دیگری را د ردانشگاه امیر کبیر به ثبت تاریخ داده است.
هفت عضو تشکیلات جامعه بهائی ایران که در اردیبهشت ماه امسال دستگیر شده اند، هنوز در زندان به سر می برند.
قربانعلی دری نجف آبادی، دادستان کل کشور، انتقادات اتحادیه اروپا و آمریکا را تاکتیک «کهنه» غرب می خواند و می گوید: « غرب از جمله آمریکا با وجودی که این افراد، اتهامات خود را پذیرفته اند، ادعا می کنند ایران با نقض قوانین حقوق بشری به سرکوب آنها پرداخته است.»
دو عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران هفت تپه هم باز داشت می شوند. بازداشت علی نجاتی، رییس هیئت مدیره، و رضا رخشان، مسئول روابط عمومی در شرایطی انجام گرفته است که آخرین جلسه دادگاه این دو و سه تن دیگر از اعضای هیئت مدیره این تشکل مستقل کارگری برگزار شده و تاکنون حکم آنان صادر نشده است.
والبته همه اینها طبق موازین حقوق بشر بشر است.حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضائیه و یکی از “قضات” قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ می گوید: “ جمهوری اسلامی ایران در نگاه ملتها مهمترین حامی بشر است.“
بعد از حقوق بشر نوبت به”نان” می رسد. تنها 24 ساعت پس از نمایش آماده افتتاح بودن نیروگاه اتمی بوشهر، بازنشستگان با پرچم ما نان می خواهیم خود را به مقابل مجلس می رسانند. انها ظاهرا فرمایشات تحقیر آمیز “ استاد اعظم اسداله بادامچیان” از سران موتلفه نخوانده اند، وگرنه می رفتند و در خانه مرغ نگاه می داشتند و ریحان می کاشتند تا با پنیر بخورند.
پاسخ به اعتراض ها مثل همیشه امنیتی است.در یک همآهنگی امنیتی عملا تجمع درمقابل مجلس ممنوع می شود و محلی با فاصله نسبتا زیاد نسبت به در ورودی مجلس را برای مراجعه و تجمع مردم معترض و حتی افراد خواهان دیدار با نمایندگان مجلس در نظر می گیرند.
روزنامه”جمهوریت” می نویسد که خط فقر به ۸۰۰ هزا رتومان می رسد. بانک مرکزی اعتراف می کند که موجودی حساب ذخیره ارزی به زیر صفر رسیده است.
سخنان علیرضا علیاحمدی وزیر آموزش پروروش نشان می دهد بزرگترین وزارتخانه کشور بودجه ندارد. اوضاع بحدی خراب است که وزیر مربوطه می گوید: “من جرأت نمیکنم، ارقام مربوط به کسریها را بگویم.“
و درست د راین شرایط سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، طبق معمول حرف هائی می زند که می شود در این تیتر خلاصه اش کرد: “ برای ظهور امام زمان ماهواره امید را به فضا فرستادیم.“
مقامات “سپاه” هم که از ترس “ براندازی نرم” انگار خوابشان نمی برد. این هفته هم دو مقام ارشد سپاه پاسداران همزمان با ابراز نگرانی از آنچه” انقلاب نرم علیه جمهوری اسلامی” می نامند اعلام می کنند که سپاه در حال تدارک مقابله با تهدید نرم است.
محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه در همایش فرماندهان بسیج با تاکید بر اینکه”جنگ امروز، جنگ فرهنگی است” می گوید: “مهمترین و اصلیترین ماموریت امروز بسیج مقابله با تهدیدات نرم و تهاجم فرهنگی دشمنان است که به صورت خاموش و پنهان جوانان را مورد هجوم قرار دادهاند.”و از اجرای طرحی به نام” طرح صالحین بسیج” خبر می دهد که” در راستای مقابله با همین تهدید نرم است.”
علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه هم می گوید: “دشمن در کنار تجهیزات سخت، از تجهیزات دیگری مثل انقلاب مخملی و جنگ روانی برای استحاله انقلاب استفاده میکند.ما هم ضمن آمادهسازی خود برای دستیابی به آخرین تکنیک و تاکتیک نظامی باید به این باور برسیم که امکانات سختافزاری حرف آخر را نمیزند.”
حرف روز، د راین آشفته بازار دو سکه نسیه رابطه با آمریکا و انتخابات است که اگر نقدشود، چه شود.
محسن رضایی که به نظر می رسد خیلی عجله دارد کا ررا تمام کند، رک و راست می گوید: “ ؛دشمنی ما با آمریکا پایان ناپذیر نیست.“
الهه کولائی وقت مذاکره را بعد از انتخابات می داند. اوضاع واحوال هم نشدن می دهد که برنده انتخابات باید مدال ”گرگ” آیت اله خمینی را ا زگردن”شیطان بزرگ” باز و آویز “ دوست ” را تقدیم کند.
غلامحسین کرباسچی که افتخار می کند کفش کروبی را واکس بزند، مشاور و رئیس ستاد و همه کار” شیخ اصلاحات” می شود.
میرحسین موسوی سرانجام باپوستر و روزنامه می آید. هیئت نظارت برمطبوعات که تقاضای امتیاز روزنامه اصلاح طلبان ریز و درشت را سالهاست بایگانی کرده است ؛ به سرعت برق امتیاز “ کلمه سبز” را تقدیم اولبن سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی می کند که در بدو ورود می گوید: “ مقام معظم رهبری محور وحدت ملت و پاسدار ارزشهای اصیل انقلاب ماست.“
محمود احمدی نژاد هم که با تمام نیرو در کار است، بودجه کارزار انتخاباتی اش را از گلوی مجلس بیرون می کشد. روزنامه اعتماد می نویسد: “نامه تهدیدآمیز محمود احمدی نژاد به آدرس پستی بهارستان بسیار سریع پاسخ داد و مجلسی ها پذیرفتند مطابق میل دولت در زمینه هدفمند کردن یارانه ها عقب نشینی کنند تا مبادا دولت تهدیدش را عملی کرده و با قهر هدفمند کردن یارانه ها از لایحه بودجه را پس بگیرد. با این تصمیم مجلسی ها، مصوبه مجلس به نحوی تغییر یافت تا دولت بتواند بهای فیش های آب، برق، گاز، بنزین و گازوئیل را به نحوی افزایش دهد که برای دولت 20 هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشد. به جبران این ماجرا دولت بخشی از این درآمد را که حدود 11 هزار و 500 میلیارد تومان است با تشخیص خود بین قشرهایی از جامعه و برخی از واحدهای تولیدی توزیع کند. “
رئیس جمهور مقدس چه غم دارد که شهردار تهران در عالم رقابت تابلوهای تبیلغاتی اش را ا زخیابانها جمع می کند.
پرونده اتهامات خاتمی با زهم سنگینتر می شود. این بار شاکی و قاضی همان” سقا” باشی است: “ یادمان میرود که از افتخارات خاتمی دینستیز آن است که با داشتن لباس دین، هم در داخل کشور در ارکستر سمفونیک شرکت میکرد – در عهد ریاستجمهوری – و هم با پرداختن صدها میلیون تومان از بیتالمال، صندلیهای سالن «اپرا باله» شهر «دوشنبه تاجیکستان» را تعمیر! مرحبا به این حاکم نظام اسلامی در لباس روحانیت و بدا به حال شاه قاجار!! یک نکته مهم در سفر عراق، مشاهده «توسعه و اصلاحات» در این کشور بود! اشباع بازارها از اجناس چینی و تغییر فاحش رفتار و اخلاق مردم و فروشندگان، نماد کامل توسعهیافتگی عراق و مردم آن است.از سوی دیگر تبلیغات انتخابات با تصاویر زنانی با حجابی از نوع فائزه هاشمی، و یا کاملا بدون حجاب، تصویر عبدالعزیز حکیم با ژستی تقلیدی از هاشمی و خاتمی در پوسترهایی بدون هر شعار اسلامی یا انقلابی، و امضای پوسترهایی با عنوان «اصلاح الوطن» یا «اصلاحیدن».کاملا روشن است که دموکراسی امریکاییها در اشغالگری عراق ثمر داده است.به همین جهت محمد خاتمی در سفر به واشنگتن خواهان استمرار حضور امریکا در عراق شد. “
هفته ای دیگر تمام می شود. اسفند به نیمه می رسد. بقول سیاوش کسرائی:
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باتز می کنی
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب می شود
دهان دره ها پراز سرود چشمه سارمی شود.“
عزت اله سحابی می گوید: “ایران در حکم یک ظرف است که محتوای آن میتواند مذهب باشد، مارکسیسم باشد، لیبرالیسم باشد و یا هر چیز دیگری. این ظرف اگر نباشد و یا سست باشد هر محتوایی داشته باشد پخش هواست. لذا من با آنکه هیچ وقت ناسیونالیست نبودهام اما ایران را یک ظرف میدانم که اگر نباشد و یا ضعیف باشد همه بر آن مسلط میشوند؛ ایران را به مذهب اولویت میدهم. مذهبم را هم تا به حالا حفظ کردهام. “
ظرف ایران، این جان باستانی، سال هاست گرفتار “۳ بیماری مزمن استبداد، استعمار و عقب ماندگی” است. حرفی از محمد خاتمی که دکتر جلال جلالی زاده نقل می کند و می افزاید: “ در سایه تنگ نظری ها و قوانین نانوشته، امروزه شاهد محرومیت بخش چشم گیری از شهروندان ایران در بهره مندی از فرصت های برابر برای برخورداری از منزلت اجتماعی، ثروت مشروع و حضور در ساختار قدرت هستیم. “
تنگ نظرانی که بهترین فرزندان ایران را به بهانه های گوناگون از خدمت به کشور خود محروم کردند. داس حذف برید و درید و کشت تا امسال به حذف نام و تصویر آیت اله منتظری از تاریخ انقلاب رسید تا عبداله نوری به طعنه بپرسد:
- آیا میتوان گفت که در ایرانِ قرن ۱۴ هجری شمسی، محمد رضا شاه بوده، امام خمینی بوده، مهندس بازرگان بوده، اما آیتالله منتظری نبوده است؟
و نتیجه بگیرد:
- رفتار حکومت به گونه ای است که همه حساب کار خودشان را بکنند و بدانند وقتی برای شخصیتی مثل آیت الله منتظری هیچ حریمی وجود ندارد دیگران که عددی نیستند.
و درست د رمقدم بهار دستگاه نیرومند شایعه به دهانها می اندازد که حسینعلی منتظری مرده و خسرو گلسرخی زنده است. دو مرد بادو دیدگاه بار دیگر بهم می رسند. آیت اله منتظری د رزندان و بیرون هرگز اندیشه های دیگر ان را ملاک حق و باطل قرار نداد. خسرو گلسرخی هم در دادگاه تاریخی اش بعنوان یک مارکسیست از مولا علی نام بردو ستایشش کرد.
خسروهمیشه زنده است. و ایت اله منتظری نخواهد مرد. هر دو به قدرت زمانه “نه” گفتند. ظرف ایران، را چنین جان هائی شایسته و بایسته است. کسانی که ایران را اولویت بخشند با هر اندیشه و مذهب که دارند و دست در دست برای ریشه کن سه بیماری مزمن بکوشند.
بها رکه می آید و از سنگ، گل می رویاند، به هزار زبان می گوید:
زمانه زیر و رو
زمینه شکاف می خورد
به دشت سبزه می زند
هر آن چه مانده بود زیر خاک
هر آنچه خفته بود زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار می شود
بادمجان بم، شوک ۸۸
سال دیگر تمام است. در آستانه بهار، بوی نفت چنان سراسر ایران را پر می کند که طنز نویسی از مردم می خواهد که بجای هفت سین، سفره نفت چین پهن کنند. آخر در چهار سال دولت احمدی نژاد نفت چنان بر سفره هاجاری شد وملت را غرق در نازو نعمت کرد که مهدی کروبی هم تصمیم گرفت همه ایرانیان را سهامدار نفت کند. ظاهرا کسی هم نبود که به دکتر و شیخ بگوید که نفت، میراث پدری کسی نیست، سرمایه همه ایرانیان است.
ثروتی که باید با دیدگاه ملی و بکار گیری خرد جمعی به گونه ای خرج شود تا دختران جوان ایرانی را به پاکستان قاچاق نکنند.
دولت مهرورزی، درآستانه نوروز عیدی پرو پیمانی را هم برای ملت ایران تدارک دیده و مجلس راهم تهدید کرده بود تا آن را تصویب کند. درپی اعتراضات قبلی، ۱۳ اقتصاد دان نامه سرگشاده ای به مجلس می نویسند که تیتر اول روزنامه اعتماد ملی می شود. اقتصاددانان خواستار عدم تصویب افزایش یکباره قیمت حاملهای انرژی وآب، برق و گاز می شوند ودر نامه خود به صراحت اعلام می کنند که افزایش یکباره و بیمحابای این اقلام و اجرای سیاست شوک درمانی در چنین شرایطی، موجب تشدید بیثباتی اقتصادی و افزایش ناامنی در بازار سرمایه و افزایش تمایل به خروج داراییهای منقول از کشور خواهد شد که سرانجامی جز تضعیف ارزش پول ملی و خیزش انتظارات تورمی نخواهد داشت.
علیرضا محجوب، نماینده مجلس هم یکی از عوارض “شوک ۸۸” راچنین پیش بینی می کند: “بودجه ۸۸ یک میلیون شغل را از بین خواهد برد.رأی به بودجه ۸۸ تعیینکننده است و نشان میدهد که شما میخواهید از جیب خودتان خرج کنید یا از جیب فقرا.“
در شرایطی که اعلام می شود “بخشی از هزینه حزب پادگانی ـ یعنی بسیج ـ امسال ۱۵۰ میلیارد تومان، سال آینده ۲۵۰ میلیارد تومان” است، نماینده مجلس صحبت از فقرائی می کند که زیر خط فقر ۸۵۰ هزار تومانی زندگی می کنند، تعدادشان دستکم ۱۴میلیون نفر است و برای تامین هزینه دختران نوجوان ایران زمین راهم می فروشند.
شهلا معظمی استاد دانشگاه تهران در سی و سومین نشست علمی قاچاق زنان و کودکان در آسیای مرکزی، می گوید: ”دختران ایرانی پس از قاچاق در پاکستان به فروش می رسند.این دختران اغلب با ازدواج های قلابی به این کشور منتقل و در شهرهای مختلف آن به فروش می رسند.ایران مقصد قاچاق انسان محسوب نمی شود و معمولا دختران ایرانی هستند که به کشورهای دیگر منتقل می شوند. این پدیده در مناطق حاشیه ای؛ روستائی و فقیر نشین…بیشتر زنان را تهدید می کند ”
اعتراضات و شاید هم دست غیبی سبب می شود مجلس ناگهان به عیدی دولت مهروزری رای منفی بدهد. دولت قهر و شرکت درجلسات مجلس را تحریم می کند.
علی لاریجانی شال وکلاه می کند که به خارطوم برود. هفته ایست که مراکش روابط خود را باجمهوری اسلامی قطع کرده است. یادبود دکتر محمد مصدق در احمدآباد با اما و اگر امنیتی مجوز داده اند: “شرط کردند کسی درباره مسائل روز صحبت نکند.“
هاشمی رفسنجانی که لقب “ضد نظام” هم می گیرد، موفق می شود بار دیگر همراهی اکثر روحانیون عضو مجلس خبرگان را به دست آورد و همچنان رئیس مجلس خبرگان باقی می ماند. محمد یزدی که این بار نامزد جناح تندرو و رقیب هاشمی است، از رقیب سال قبل هاشمی یعنی احمد جنتی هم کمتر رای می آورد.
امیرحسین حشمت ساران، زندانی سیاسی که از چهار سال پیش در زندان رجاییشهر کرج محبوس بود، در اثر بیماری قلبی در می گذرد.
استاد اسداله بادامچیان می فرمایند: “حزب مؤتلفه اسلامی نه محافظهکار، نه سنتی و نه راست است.” و آیتالله جوادیآملی می گوید: “ساکت کردن مردم هنر نیست.“
در این فضا علی لاریجانی بعنوان نماینده تنها دولتی که ازعامل یکی از فجیع ترین نسل کشی های تاریخ حمایت کرده به سودان می رود. روزنامه اعتمادملی هم تیتر اول و عکس پنج ستونی را به این ملاقات عمر البشیر- لاریجانی می دهد. مسلمان عزیز است حتی اگر قاتل هزاران نفر باشد و دادگاه بین المللی او را جنایتکار شناخته باشد. اینجا که می رسد کیهان و اعتماد ملی هم ندارد.
بیهوده نیست که عباس عبدی می نویسد: “قتل سیاهان در سودان مجاز، کشتار مردم در غزه ممنوع!“
نبرد بر سر رهبری جهان اسلام است که حالا ترکیه هم دارد در کنار عربستان سعودی و جمهوری اسلامی برایش خیز بر می دارد. ترکیه با درایت، باسیاست پخته ای که کمترین هزینه ای برای ملت ترکیه ندارد، خودش را به سرعت برق به سه تیم اول مدعی رهبری جهان اسلام رسانده است.
عبداله گل، رئیس جمهور ترکیه باکراوات برگردن و تر وتمیز بعنوان نماینده گرایشی از اسلام در تهران است و با رهبر جمهوری اسلامی دیدار می کند. آیت اله خامنه ای می گوید: “دشمنان اسلام میخواهند پرچم اسلام را از دست کشورهای اسلامی و جمهوری اسلامی ایران خارج کنند اما به این هدف نخواهند رسید، مساله فلسطین را اولویت اول دنیای اسلام است.”
رییسجمهور ترکیه هم “مسئله فلسطین را مسئله مهم جهان و دنیای اسلام” می داند. معلوم است که اولویت از نگاه عبداله گل منافع ملی کشورش است.
تحرک دیپلماتیک دولت ترکیه در منطقه، با برخورد لفظی نخست وزیر این کشور، اردوغان، در اجلاس داووس با شیمون پرز رئیس جمهوری اسرائیل وارد مرحله ای نوین شد. گشایش دفتر همایش اسلامی در بغداد در این هفته گوشه ای از همین تحرک جدید است.
سفر وزیر خارجه امریکا، هیلاری کلینتون، به ترکیه پس از اجلاس شرم الشیخ، نشان دهنده نقش جدید ترکیه است. دولتی که عضو ناتوو تنهاکشور اسلامی است که بااسرائیل روابط نزدیک دیپلماتیک و قرار داد امنیتی دارد.
هیلاری کلینتون که برای دیدار با مقام های ترکیه به این کشور سفر کرده است، می گوید: “آمریکا از ترکیه خواهد خواست تا در زمینه پیشبرد برنامه باراک اوباما برای تعامل با ایران همکاری کند.“
وزیر امور خارجه ترکیه یک روز پس از دیدار با همتای آمریکایی خود اعلام می کند که کشورش میانجیگیری بین تهران و واشینگتن را مورد بررسی قرار می دهد.
رئیس جمهور ترکیه به ایران می آید. خبرگزاری فارس گزارش می دهد: “یک روزنامه ترکیه مدعی شد رئیس جمهور ترکیه قرار است نقش میانجی را میان ایران و آمریکا ایفا کند و در سفر خود به تهران حامل پیام واشنگتن برای جمهوری اسلامی ایران است.ترکیه به عنوان تنها کشور مسلمان عضو ناتو گفته است که می تواند به حل تنش بر سر برنامه اتمی ایران بین آمریکا، متحدانش و ایران کند.“
روزنامه ای که معلوم نیست خبرگزاری جناح راستی فارس چرا اسمش را نمی برد، حریت روزنامه معروف ترکیه است که در شماره روز دوشنبه خود می نویسد: “عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه همراه با پیام های کاخ سفید وارد ایران می شود. این پیام ها را هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار روز شنبه گذشته خود با عبدالله گل دراختیار وی قرار داده تا به اطلاع رهبر جمهوری اسلامی برساند. عبدالله گل در نشست سران اکو در تهران با احمدی نژاد گفتگو کرده است. او در این دیدار پیام هائی از جانب امریکا به احمدی نژاد داده و با دریافت پاسخ های به ترکیه بازگشته و پس از رایزنی با اوباما، حالا با پیام های تازه به ایران می آید.“
دیدار انجام می شود. طبق معمول مردم ایران از روزنامه نویسان ترکیه هم نامحرمتر هستند. تنها این خبررسمی انتشار می یابد: “حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند که دولت آمریکا در حال ادامه همان مسیر قبلی است و هیچ نشانهای از تلاش برای جبران خطاها دیده نمیشود”.
آیا این پاسخی علنی به پیام مخفی آمریکاست ؟ پیام چیست؟ به سودمنافع ملی ایران است یا نه؟
و درست در همین موقع که نگاه جهان به تهران خیره است، هیلاری کلینتون اعلام می کند: “باراک اوباما به زودی از ترکیه دیدار می کند.“
پاسخی است به تحرک سیاسی ترکیه. برخی صاحب نظران معتقدند: “این تحرک بار دیگر پرچم اسلام را که بصورت سنتی در اختیار دولت های عثمانی بود، بدست جانشین آن دولت ها، یعنی دولت ترکیه می دهد.“
معلوم نیست فرمانده کل سپاه اطلاعت خود را از کجا می گیرد که حرفی چنین صد درصدی می زند: “جهانیشدن انقلاب اسلامی آغاز شده است، تهدید علیه جمهوری اسلامی رفع شده است.“
آخرین خبرهای هفته می گوید “ایران، محور نخستین ملاقات وزیران خارجه روسیه و آمریکا” است و: “دولت اوباما برای جامه عمل پوشاندن به تعهد رئیس جهمور برای گفت و گو با مخالفان این کشور، اولین قدم را برای بحث و گفتگو با سوریه در آخر هفتۀ جاری بر می دارد. این گفتگوها که وزیر خارجه آمریکا در سفر خاورمیانه ای خود از آن خبر داده، بر روی روابط با سوریه متمرکز می شود، هرچند هدف بزرگتر آن دور شدن دمشق از ایران است.“
و در تهران خبر تازه اعلام رسمی نامزدی میر حسین موسوی است که تیتراول روزنامه اعتمادملی می شود.
اولین بیانیه آخرین نخست وزیر ایران که خود را “اصلاح طلب اصولگرا” می خواند، همان حرفهای کلی است. و احمد زید آبادی- اولین کسی که آمدن او راتحلیل می کند- می نویسد: “من گمان میکنم که آقای موسوی ممکن است به صورت کاندیدای نظام در آید.” او حرف صاحبنظرانی را تکرار می کند که موسوی را بهترین کاندیدای نظام می دانند و معتقدند او در ز مینه آزادی حداقل خواست های خاتمی و در سیاست خارجی واقتصاد حداکثر برنامه های احمدی نژاد را دنبال خواهد کرد.
توپخانه کیهان اما به روی خاتمی گشوده است. خاتمی هنوز جواب تهدید به ترور ارگان مرکزی طالبان شیعی را نداده: ”به نظر من خیلی نباید به این بحث ها پاسخ داد و البته معتقدم بادمجان بم آفت ندارد.” که برادر حسین به زبان مالوف امنیتی ها فحش بارانش می کند: “ «شاه سلطان حسین»! «مرد شنا در استخر»! «تدارکاتچی»! «فاقد انسجام فکری» و…“
“آیتالله دستغیب خطاب به خاتمی می گوید: “ شیوه شما شیوه پیامبر است.“
و محمدخاتمی بدون نام بردن از کسی جواب همه را می دهد: “شأن ملت ایران بالاتر از آن است که صدقه گیر باشند. ماجامعهای آزاد میخواهیم و آزادی برای ما خیلی مهم است. رقیب فکر نکند که طرفداران آزادی به دنبال ولنگاری هستند. طرفداران آزادی ضد فاشیسم هستند. مخالفان آزادی پایگاه فکریشان از فاشیسم آغاز میشود و در این بین استبداد تحقق پیدا میکند. اگر بنا شود بین فاشیسم و لیبرالیسم یکی انتخاب شود - که نباید این انتخاب صورت گیرد- لیبرالیسم باید انتخاب شود. یکی از افتخارات قانون اساسی ما این است که در اصل 56 انسان حاکم بر سرنوشت خود دانسته شده است و به این معناست که حاکمیت برآمده از رای مردم است و هیچ قدرتی نمیتواند بدون رای مردم سر کار بیاید. بایداز شعار زدگی پرهیز کرد و در جهت رفع تبعیض و بهبود زندگی مردم حرکت کرد.اگر مدیریت امروز کشور در جهت آرمان های انقلاب است، انقلاب قصد آزادی، پیشرفت، توسعه عدالت، استقلال، کاهش فقر توام با پیشرفت اقتصادی دارد تا درآمدهای سرشار کشور در جهت رفع نابرابری ها و پیشرفت هزینه شود.“
و “رقیب” هم که همه مسائل ایران را حل کرده، به فکر ساختن جهان است. احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و برگزار کننده انتخاباتی که احمدی نژاد را به ریاست جمهوری رساند، درکنگره سرداران طرفدار احمدی نژاد از قبیل سرلشگر فیروزآبادی، سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه، سردار صفار هرندی وزیر ارشاد اسلامی، طائب فرمانده بسیج و… می گوید: “ما می توانیم آینده جهان را بسازیم.جمهوری اسلامی از غزه، لبنان، بوسنی و فلسطین حمایت میکند و این یعنی که ما بدون سروصدا خودمان را به دنیا معرفی میکنیم.“
او که چشم بر تمام بی عدالتی و ظلم حاکم درایران بسته و نسبت به فقر و فساد و فحشاء و اعتیاد و گرانی و نارضائی ملی ـ از کارگر تا دانشجو و از زن تا مرد ـ حاکم بر کشور که خود وی نقش مهمی در به وجود آمدن آن داشته سکوت می کند، و برای بشر و جهان شعار می دهد: “ما طرفدار عدالت و مظلوم و دشمن ظالم هستیم و بشر چنین چیزی را میخواهد.“
سخن از ایران نیست. از بهار ایران نیست. از برف آبهای الوند و گل های سرخ شیراز نیست.
اما بهار ایران می آید… پنجره را باز کنید…