گپ ♦ 4 گفت وگو در تهران

نویسنده

‏مهدی شکیبائی: در تهران پا ی حرف های 4 چهره هنری نشسته ایم: ‏محمد رضا خاکی و حمیدپور آذری کارگردان تئاتر، سیروس ‏گرجستانی بازیگر و شوکت حجت گوینده فیلم.‏

حرفهای محمد رضا خاکی:‏

‎ ‎دنبال بازیگر مشهور نبودم‎ ‎

mrkhaki.jpg

نمایش “مرغ دریایی” این روزها توسط دکتر محمدرضا خاکی ‏ودرتالار مولوی به اجرادرآمده است.کارگردان این نمایش درگفتگوبا ‏هنرروز از وضعیت اقتصادی تئاتر وعدم امکانات لباس ودکور گلایه ‏هایی را داشته که می خوانید.‏

آقای خاکی به نظر می آید علاقه ویژه ای به آثار چخوف ‏دارید.

بله.سال هاست که با آثار چخوف آشنایی دارم وبه خوبی آثار این ‏نویسنده را می شناسم و دردانشکده های تئاتری آن را تدریس می کنم.به ‏نظرم چخوف نویسنده ای بین المللی است وآغازگر تئاتر مدرن در قرن ‏بیستم است.گذشته ازاین به اعتقاد من تا زندگی هست آثار چخوف هم ‏قابل اجراست.‏

به نظرتان چه چیزی باعث می شود تا آثار چخوف پس از ‏سال ها هنوز ماندگار و قابل اجرا باشد؟

به نظر من تو بنیانگذار بودن او درنمایشنامه نویسی رئالیسم موجب این ‏امر شده است.دقت کنیم که چخوف یکی از بی بدلیل ترین نویسندگان ‏ادبیات نمایشی است و آثار او با آثار شکسپیر و ایبسن مقایسه می شود.‏

مهم ترین ویژگی های آثار چخوف و شکسپیر را در چه می ‏دانید؟

درآثار شکسپیر ما با قهرمان کلاسیک روبرو هستیم، امکا در آثار ‏جخوف و ایبسن ما با شخصیت هایی مانند خودمان برخورد ‏داریم.شخصیت هایی که گاهی می خندند، گاهی گریه می کنند و دغدغه ‏هایی انسانی دارند.‏

با وجود اجراهای متعدد در ایران از نمایشنامه “مرغ ‏دریایی”چه چیزی باعث اجرای مجدد این نمایش از طرف شما ‏شد؟

این اثر فقط دوبار در تئاتر ایران به صحنه رفته است.یک بار قبل از ‏انقلاب و توسط حمید مندریان و دیگر بار بعد از انقلاب و توسط یک ‏گروه دیگر.باقی اجراها توسط گروه های دانشجویی بو/ده است.این اثر ‏معمولا جزء برنامه های رپرتواری تئاترهای دنیا است.حداقل در ‏هردوسال یک بار اجرا می شود.من هم این نمایش را با تصورات خود ‏به صحنه برده ام اما درچهارچوب متن چخوف، آثار چخوف اواخر ‏قرن 19 میلادی برای اجرا درصحنه های ایتالیایی یعنی صحنه های ‏یک سویه، نوشته شده است.اما من سعی کردم در طراحی حرکات و ‏میزانسن ها تغییراتی را بدهم و تلاش کرده ام آن را با قواعد تئاتر ‏مدرن وخارج از قاب صحنه اجرا کنم.‏

آیا نوع ساختمان تالار مولوی باعث طراحی شما در اجرا ‏شده است؟

بله.من از همان ابتدا این تالار را برای اجرای نمایش خودم در نظر ‏گرفته بودم.مولوی یکی از بهترین تالار های اجرایی در تئاتر ایران ‏است که محجور مانده است.‏

با توجه به نوع و گونه های متفاوت تئاترها و مخاطبین ‏هریک از این تئاتر ها شما چه تلاشی برای اقبال عمومی نمایش خود ‏داشته اید؟

درتمام دنیا همه اقشار مخاطبین کارهای چخوف نیستند و هرقشر ‏مخاطب نوع خاصی از تئاتر است.اما من و گروهم تمام تلاش خود را ‏کرده ایم که تا این نمایش مورد توجه عموم هم قرار بگیرد.‏

پروسه تمرینات شما چه مقداری طول کشید؟آیا دراین ‏تمرینات تغییراتی را هم در انتخاب بازیگران داشتید؟

تمرین مرغ دریایی ماه ها طول کشید.در این مدت من به بازیگران ‏زیادی برای نقش ها ی متفاوت مراچعه کردم.ابتدا قرار بود تا گوهر ‏خیراندیش و مهرانه مهین ترابی حضور داشته باشند ولی واقعا در ‏ایران نگهداری بازیگران حرفه ای درتئاتر بسیار سخت شده است.کافی ‏است تا یک پیشنهاد تلویزیونی با دستمزد متوسط به آنها بشود.البته من ‏از ابتدا هم دنبال بازیگران مشهور برای اجرا نبودم وگرنه اصلا این ‏نمایش اجرا نمی شد.‏

این تغییرات چه تاثیراتی را درروندتمرینات و اجراهای شما ‏داشت؟

اگرچه از نظر فنی مشکلی نداشتیم اما گروه را به شدت خسته ‏کرد.زمان اجرای نمایش هم در روزهای پرترافیک تالار مولوی ‏بود.دراین روزها که علاوه برتئاتر برنامه های دیگری اجرا می شود ‏گروه صحنه هرهفتته مجبورند تا به دلایلی صحنه را جمع و دوباره پهن ‏کنند.‏

لباس های نمایش چندان با فضای آثارچخوف هماهنگی ‏ندارد.‏‎ ‎علت چیست؟

نبود کارگاه لباس و دکور.وقتی نیروهای متخصص و کارگاه های ‏متفاوت وجود ندارد تو م

جبور می شوی سفارشات را به بیرون و بازاری ها انتقال دهی.خوب ‏آنها هم متخصص این کار نیستند و لباس ها را به همان شکلی که ‏مدنظر گروه و کارگردان است تولید نمی کنند.‏

فکر می کنم بخش عمده ای از این مشکلات همان طور که ‏خودتان گفتید بحث اقتصادی است.آیا با حل این مشکل کیفیت نمایش ها ‏هم روند رو به رشدی به خود می گیرد؟

تئاترکارکردن با شرایط سخت نیازمند دقت و وزمان فراوانی است.یک ‏گروه اجرایی باید وقت و توان زیادی برای اجرای یک نمایش صرف و ‏باروح و عشق خود کار کند بنابراین نیازمند گرفتن دستمزد قابل قبولی ‏است.این کار باعث می شود تا قسمت عمده ای از مشکلات حل شود.‏


‏ گفت وگو با حمید پور آذری

اجازه اجرا نمی دادند

hamidporazari.jpg

حمید پورآذری کارگردان جوانی است که امسال برای دومین بار ‏نمایشی را برای اجرای عمومی آماده و درتالار مولوی میزبان ‏علاقمندان به تئاتر است.‏‎ ‎‏”حسینقلی مردی که لب نداشت”‏‎ ‎عنوان نمایش ‏جدید اوست که با بازیگران افغانی به صحنه رفته است.‏

آقای پورآذری پس ازاجرای موفق نمایش “غولتشن ها”‏‎ ‎در ‏تئاتر شهر، درمورد فکراولیه ای که باعث شد نمایشی را با نوجوانان ‏افغانی تولید کنید بگویید.

‏ من قبل ازاجرای این نمایش هم تجربه کار بابازیگران کودک دیگر را ‏هم داشته ام و دراجرای این نمایش هم از تجارب قبلی خود بهره برده ‏ام.پیشنهاد اجرای این نمایش با یک تلفن از طریق یکی از دوستانم شد و ‏با پی گیری هایی که انجام دادم قرار بر این شد تا در مدت تعطیلات ‏تابستانی کلاس های آموزشی را با این گروه ترتیب دادم.به این صورت ‏آشنایی من با این بچه ها و اشتیاق آنها برای اجرا باعث تداوم تمرینات ‏شد. ‏

آیا علاقه شما هم به قومیت های افغانی هم در این تصمیم ‏گیری موثر بود و یا اینکه کاربه این شکل را دوست دارید؟

دو عنصر عمده باعث کار با این بچه ها شد.یکی علاقه من به شخصیت ‏حامد کرزای و دیگری علاقه به فرهنگ و ملیت افغانی ها.‏


آیا از ابتدا قصد شما درکار بابازیگران افغانی اجرای ‏عمومی این نمایش بود یا اینکه خود به خود این اتفاق افتاد؟

اول از همه قرار بر گذشتن این کلاس ها شد.وقتی علاقه بچه ها را دیدم ‏تلاش کردم تمرینات را استمرار دهم وبیشتر کار کنم.فکر کردم نتیجه ‏خوبی در تجربه جدید به دست می آورم و اتفاقا این طور شد.برای ‏اجرای عمومی می خواستم تا نتیجه کار را به تئاتر شهر ارائه دهم ولی ‏به تازگی یک نمایش دیگر را درآنجا اجرا کرده بودم قرار شد تا در ‏تالار مولوی به صحنه برود. ‏


کار بابازیگران آماتوروحرفه ای چه تفاوت هایی با یکدیگر ‏دارند؟

‏ چیزی که من به آن اعتقاد دارم نوع نگاهی است که بازیگران آماتور ‏نسبت به نقش ها دارند.مساله ای که بسیار صادقانه دربرخورد هریک ‏از بازیگران اتفاق می افتد.ولی در بازی بازیگران حرفه ای شکل ‏هنرپیشگی مهم است و زاویه برخورد آنها با آماتورها متفاوت است.‏‎ ‎بنابراین نتیچه کار تفاوت می کند. ‏


تولید این اثر چه مدتی طول کشید؟

‏ حدود یک سال کار کردیم.اگر اشتباه نکنم خردادماه سال قبل این ‏رویداد شکل گرفت.ولی در این مدت اتفاقات زیادی افتاد تاازتعداد ‏بازیگران نمایش کاسته شود. ‏

دراجرای این نمایش به دلیل کار بابازیگران خارجی مشکلی ‏در اجرا نداشتید؟

ابتدا نزد رئیس خانه هنرمندان رفتیم که اجازه اجرا به ما نداد. بعد با ‏فرهنگسرای نیاوران رایزنی کردیم که ابتدا با نگاهی صدقه‌ای به ما ‏جواب مثبت دادند، ولی بعد از بازبینی کار مجدانه تصمیم به همکاری با ‏ما گرفتند. متأسفانه به دلیل تغییر مدیریت فرهنگسرا و به دلیل مهاجر ‏بودن بچه‌ها اجرا لغو شد.


همه بازیگران نمایش از تمرینات تا اجراها با شما همراه ‏بودند یا تغییرات هم داشتید؟

‏ با تمام جواب‌های منفی سراغ رحمت امینی رفتم که با دیدن فیلم نمایش ‏با اجرای آن در مولوی موافقت کرد. اما به دلیل تراکم کاری تالار و ‏گفتگو با مهدی مکاری مدیر مولوی اجرا با کمی تأخیر شروع شد که ‏این خود باعث بازگشت یکی دیگر از بازیگران نمایش به کشورش بود. ‏


خیلی خوشحالم این کار اجرا شد و دستاوردهای آن به من و بچه‌های ‏گروه در زندگی بسیار کمک کرد. بچه‌ها نیز یاد گرفتند در صحنه جدی ‏تئاتر فرصت اشتباه فاحش ندارند، ولی می‌توانند اشتباه کوچک را به ‏کمک هم برطرف کنند. اعتماد به نفسی که در اجرا و تجربه‌هایی که در ‏دو سال تمرین به دست آوردند باعث شد جهشی چشمگیر در کار خود ‏داشته باشند. ‏


فکر می کنید دراین اجرا تاثیرات خود دربازیگران خارجی ‏راداشته است؟

‏ تفاوت شخصیتی و رفتاری بچه‌ها در این دو سال در مقایسه با ‏همنسلان مشهود است. البته بچه‌ها زمینه این تغییر و تحول را داشتند ‏زیرا به صورت آزاد به مطالعات مختلف در زمینه‌های مردم‌شناسی و ‏جامعه‌شناسی را انجام می‌دهند. همچنین در زمینه ساخت فیلم کوتاه، ‏عکاسی و داستان‌نویسی نیز فعالیت‌های بسیار ارزشمندی انجام داده‌اند. ‏


درمورد انتخاب شعرهای نمایش بگویید.

‏ این شعر فضایی خوب برای تصویرسازی و اجرایی شدن داشت. شعر ‏و قصه ساده است و در عین حال مفاهیم عمیق دارد. در عین حال به ‏حال و هوای بچه‌ها نیز می‌خورد. حسینقلی می‌تواند همه مهاجران و ‏پناهندگانی باشد که وضعیت مشخص ندارند. ‏


به نظر می آید صحنه و لباس این کار شما به شدت تحت ‏تاثیر کارهای قبلی شما است.

این کار نیز در راستای کارهای دیگر من است. صحنه مانند نمایش ‏‏”آندرانیک” و “غلتشن‌ها” سفید است زیرا من این فضا را دوست دارم. ‏همچنین کار بازی را نیز سخت‌تر می‌کند، زیرا کوچکترین حرکت ‏بازی روی صحنه دیده می‌شود.‏

سیروس گرجستانی و‏‎ ‎حرف هایش:‏

به این مرزبندی ها معتقد نیستم !!

سیروس گرجستانی ازآن دسته بازیگرانی است که کارخود را ازعرصه ‏تئاترآغازکرد. او‎ ‎در‎ ‎تئاتر تجربیات گرانبهایی را پشت سرگذارد که ‏بازی درنمایش “معرکه درمعرکه” به کارگردانی داوود میرباقری اوج ‏فعالیت او درعرصه تئاتراست. گرجستانی چند سالی است که ‏بیشترتمرکزخود را برروی بازی درمجموعه های تلویزیونی معطوف ‏کرده است واکثرکارهایی که دراین سال ها بازی کرده است، مجموعه ‏های طنزمناسبتی بوده است. گرجستانی امسال هم با مجموعه “مامور ‏بدرقه” ساخته سعید سلطانی که درحال حاضرازشبکه تهران درحال ‏پخش است به تلویزیون بازگشته است. به همین بهانه گفت وگویی با او ‏انجام داده ایم که به شرح ذیل است. ‏

شما دربرهه ای حضورمستمری درعرصه سینما داشتید ‏وکمتردرتلویزیون حاضرمی شدید، اما درچند سال گذشته بیشترفعالیت ‏خود رادرتلویزیون انجام می دهید. آیا علت خاصی دارد ویا شرایط ‏باعث چنین شیوه کاری ازشما شده است ؟

بخشی ازاین امربه شرایط سینما بازمی گردد. زمانی که قواعد موجود ‏درسینما درهرسال که می گذرد درحال تغییریافتن است، شما نمی توانید ‏امنیت کافی ومطمئنی برای جایگاه خود درچنین سینمایی قائل باشید. ‏متاسفانه درچند سال گذشته بیشترچهره زیبا است که پیش برنده این ‏سینماست ووقتی معیارسینما این چنین باشد دیگربنده وامثال من تن به ‏هرکاری نمی دهند وترجیح می دهند که کناربکشند وکارنکنند ویا کم ‏کارکنند. تلویزیون هم که گفتید به دلیل تامین مخارج زندگی است ‏متاسفانه کیفیت آثارتولید شده تلویزیونی هم چندان مناسب نیست وآثاری ‏که دارای کیفیت لازم باشند، زیاد نیست. ‏

پس حضورشما درتلویزیون تنها به دلیل تامین معاش ‏است؟!

نمی گویم تنها معاش، منظورم این بود که یکی ازهدف ها تامین معاش ‏است. البته ناگفته نماند کارهایی هم درتلویزیون تولید می شود که دارای ‏کیفیت مطلوب ومناسبی است. مثلا: همین مجموعه “ مثل هیچکس “. ‏من ازحضورم دراین مجموعه بسیارراضی ام. ما گروهی هماهنگ ‏وحرفه ای درکناریکدیگرهستیم که ازحضوردرکنارهم بودن لذت می ‏بریم. ‏

برسیم به “مثل هیچکس”. به نظرمی رسد دراین مجموعه ‏با تجربه یی متفاوت ازسیروس گرجستانی مواجه هستیم. چه شد که به ‏این مجموعه پیوستید؟

زمانی که آقای سلطانی داستان را برای من تعریف کردند، طرح کلی ‏قصه را پسندیدم. علاوه بر این عامل خود آقای سلطانی و گروهی که ‏کنارهم جمع شدند، ازدلایلی بود که همکاری دراین پروژه را بپذیرم. ‏اما علت اصلی برای خود من، جای کاری بود که درنقش ناصرداشتم. ‏اصولا من ازکمدی شخصیت وموقعیت خوشم می آید وبا آن ارتباط ‏برقرارمی کنم. این مجموعه هم همزمان واجد چنین ویژگی یی بود. ‏دوست داشتم یک باردیگردراین ژانردست به تجربه یی متفاوت بزنم .‏

ایرادی که اصولا ازشما می گیرند این است که دراکثرمواقع ‏درمجموعه های طنزحضورپیدا می کنید و کمتردرآثارجدی بازی می ‏کنید. آیا این نقد را می پذیرید ویا دلیل خاصی دارد؟

شخصا به این مرزبندی ها معتقد نیستم. هنرمند با روح وجسمش به نقش ‏جان می دهد. با مروری اجمالی درکارنامه ام متوجه می شوید که من ‏هم کارجدی درکارنامه ام دارم وهم کارطنز. اما می پذیرم که ‏آثارطنزدرکارنامه کاریم بیشتراست ودلیل آن هم علاقه ی شخصی ‏خودم است که به این ژانردارم. به نظرمن کارکردن دراین ژانربه ‏مراتب سخت ترازژانرجدی است. ‏

یکی ازویژگی بارزدربازی شما، استفاده ای است که ‏ازمیمیک وفیزیک تان می کنید. آیا درتمام نقش آفرینی هایتان ازاین ‏شیوه استفاده می کنید؟

ببینید. این ویژگی یی که به آن اشاره می کنید امرغیرعادی ‏وغیرمعمولی نیست. بازیگری که درتئاتررشد می کند به خوبی می ‏تواند ازفیزیک ومیمیکش استفاده می کند. خوشبختانه من این سعادت را ‏داشتم که درتئاترتجربیات فراوانی را کسب کنم. بنابراین دراکثرکارهایم ‏ازاین شیوه استفاده می کنم. خصوصا هنگامی که با یک کارطنزیا ‏کمدی مواجه هستم. ‏

چند سالی است که دیگردرعرصه تئاترحضورندارید. آیا این ‏دوری به شرایط امروزتئاتر بازمی گردد ویا پیشنهاد مناسبی به شما ‏نشده است ؟

بخشی ازدوری به شرایط بازمی گردد که به آن اشاره کردید. بازیگری ‏درسن وسال من دیگر نباید یک سال منتظردستمزدش باشد که متاسفانه ‏این امرهمچنان درتئاترمعمول است. نکته دوم، این است که پیشنهاد ‏مناسبی هم برای حضوردراین عرصه به بنده نشده است. مطمئنا ‏اگرپیشنهاد مناسب باشد، بازی می کنم. تئاترخانه اول وآخرمن است.‏

گپی با شوکت حجت:‏

ضعف اقتصادی، ضعف دوبله

shokat.jpg

شوکت حجت، گوینده “ایشی زاکی” در فوتبالیست‌ها، پنی در “کارآگاه ‏گجت” و “سگارو” و هرمیو در “هری پاتر”، مدیر دوبلاژ مجموعه ‏‏”شرلی هلمز” و گوینده فیلیکس در “قصه‌های جزیره” درباره تفاوت ‏گویندگی کارهای کودک و بزرگسال با هنرروز به گفت و گو نشسته ‏است .‏

درمورد دوبله کارتون و تفاوتهای آن با دیگر گونه های ‏دوبله بگویید.

مسلماً هر چه به دنیای کودکان نزدیکتر باشید، راحت‌تر می‌توانید با ‏شخصیت کارتونی ارتباط برقرار کنید. وقتی ما جای شخصیت کارتونی ‏صحبت می کنیم باید مثل کودک فکر کنیم، بخندیم، حرف بزنیم و گریه ‏کنیم و صرفاً نباید صدای بچه دربیاوریم، بلکه مثل بچه ها باید از ته دل ‏بخندیم. بنابراین اگر شما به روانشناسی کودک احاطه داشته باشید، ‏خیلی در کار موثر است.


چرا برخی مواقع صدای گویندگان با شخصیت‌های کارتونی ‏همخوانی ندارد؟

مقصر اصلی مدیر دوبلاژ است، چرا که ابزار اصلی دست اوست و ‏باید خودش مهره ها را درست انتخاب کند. در برخی مواقع گوینده سر ‏کار دیگری است و مدیر دوبلاژ به اجبار باید از گوینده دیگری استفاده ‏کند. در فیلم‌ها معمولاً دوبلور با صدای خودش صحبت می کند و لازم ‏نیست تیپ سازی کند، ولی در کارتون این طور نیست و باید تیپ ‏سازی کند. برخی مواقع شخصیت های انیمیشن خیلی عجیب و غریب ‏هستند و دهان های بزرگی دارند که شما به عنوان یک گوینده باید دهان ‏این شخصیت را پر کنید. بنابراین باید از گوینده تیپ گو استفاده کرد و ‏هر دوبلوری این توان را ندارد.

مهم ترین مسائلی که باید دردوبله کارتون رعایت شود ‏چیست؟

دوبله یک هنر است و دوبله کارتون خیلی مشکل است، شما باید به ‏کودکان نزدیک باشید و انگیزه لازم هم داشته باشید تا بتوانید با انرژی ‏کار را انجام دهید. علاوه بر آن در دوبله کارتون‌ نباید لهجه‌ها را ‏مسخره کرد و زدن حرف‌های زشت درست نیست، چرا که کودکان از ‏دیدن برنامه‌ها آموزش می‌گیرند.‏

cartoon.jpg

گویندگی کدام یکی از کارتون‌ها برایتان جذابیت داشته ‏است؟

وقتی سی دی “روح مهربان” به بازار آمد، خیلی دوست داشتم گویندگی ‏کاسپر را من انجام دهم، چرا که شخصیت شیرین کاسپر را دوست ‏داشتم. تا اینکه پیشنهاد گویندگی این نقش هم به من داده شد.‏

‎ به نظرتان مهم ترین فاکتورهایی که یک شخص برای دوبله ‏کارتونی باید داشته باشد چیست؟

‏ کمتر کسی می‌تواند گوینده کارتون‌گو باشد، چرا که کار سختی است و ‏باید بچه‌ها را خیلی دوست داشت تا این کار را انجام داد.درمجموع ‏دوبله کارتون مشکل است، چرا که دوبلور باید به نقاشی جان بدهد. ‏علاوه بر آن چون واکنش‌ها در کارتون خیلی سریع است باید گوینده ‏حرفه‌ای باشد. همچنین بداهه هم مهم است، چرا که شخصیت‌ها بامزه‌تر ‏می‌شوند. البته دیالوگ‌هایی که در کارتون رد و بدل می‌شود باید ‏بدآموزی برای کودکان نداشته باشد.


امروزه دوبله کارتون هایی که از تلویزیون پخش می شود ‏جذابیت های سال های قبل را ندارد.دلیل آن را چه می ‏دانید؟

در حال حاضر کارتون‌هایی که خریداری می‌شوند چندان دلنشین نیستند ‏و اکثراً شلوغ هستند، حتی بار عاطفی کارتون‌ها نسبت به گذشته کم شده ‏است. قبلاً کارتون‌های والت دیسنی خریداری می‌شد. البته دلیل این ‏مسئله را نمی‌دانم، چرا که عده‌ای مسئول خرید کارتون هستند و بر ‏اساس فاکتورهایی که دارند، کارتون‌ها را می‌خرند. ‏