صلح ۵۰ میلیارد دلاری ایران و آمریکا

نویسنده

» گزارشی از لارپوبلیکا

آلبرتو استابیله

همیشه وقتی تحریم ها وجود دارد، چنین اتفاق می افتد: مردم عادی رنج می کشند و آرزو می کنند که تحریم ها تمام شود، واسطه ها پولدار می شوند و دولت های مقصر و بین تهدید و بازگشایی دیپلماتیک در نوسان هستند. این را در عراق زمان صدام دیدیم و نشاهد آن در مورد اولین خطر جهانی یعنی ایران آیت الله ها هستیم.

کشوری که می توانست روی منابع عظیم گاز طبیعی بعنوان دومین کشور جهان بعد از روسیه و نفت بعنوان چهارمین ذخیر نفتی جهان حساب کند اما اکنون به زانو افتاده و برای بلندپروازی هایش برای دستیابی به انرژی اتمی، از مجامع بین المللی طرد شده است. این توافق بدون تردید تصمیم رئیس جمهور اصلاح طلب ایران، جانشین محمود احمدی نژاد است که دست اوباما را که به طرفش دراز شده است، بفشارد و به میز مذاکره در ژنو بازگردد. از یک سو، رئیس جمهور آمریکا هم دلش می خواهد دور دوم ریاست جمهوری اش را که با وعده های بیشمار آغاز کرده است، طی کند و با این توافق تاریخی قادر خواهد بود یکی از بزرگ ترین خطر های جهان (با وجود اینکه ایران همواره تکرار کرده است که برنامه های اتم اش صلح آمیز است) را تحت کنترل در بیاورد؛ از سوی دیگر رهبر ایران متوجه این نکته شده است که تحریم ها کشورش را به سمت ویرانی می کشانند.

مدت های طولانی بود که پروپاگاندای حکومت ایران موفق شده بود ابعاد رکود اقتصادی و فروپاشی کشور را پنهان کند و آن را بدل به محل مخالف خوانی های ضد آمریکایی و ضد غرب بکند.

در جریان سی و چهارمین سالگرد اشغال سفارت آمریکا در ایران، تلویزیون دولتی تصاویری از صفوف مردمی را نشان داد که با مشت های گره کرده فریاد می زدند “مرگ بر آمریکا” این در حالی بود که وزیر امورخارجه این کشور، محمد جواد ظریف، درتلاش بود تا مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران از سر گرفته شود که این تلاش با اعتراض اسرائیل و فرانسه، ناکام ماند.

به گفته فایننشال تایمز، هفته ها بود که فرستادگان وزیر نفت ایران، مشغول یافتن شرکای خارجی برای بستن قراردادهای نفتی پر امتیاز بودند. تحریم های نفتی، تولید نفت ایران را از دو و نیم میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۱ به ۷۵۰ هزار بشکه در ماه سپتامبر رساند.

آیا باید به توافقنامه ژنو اعتماد کرد؟ کارشناسان می گویند: “با کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز، اقتصاد ایران می میرد.” تحریم نفتی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۶ توسط آمریکا مطرح شد که توسط سازمان ملل مورد حمایت قرار گرفت. درآمد نفتی که ۸۰ درصد درآمد ایران را تشکیل می دهد، ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد منجر به از دست رفتن ۵۰ میلیارد دلار خزانه این کشور شد.

یکی از دلایلی که دولت احمدی نژاد پابرجا ماند، ذخیره ۱۰۰ میلیارد دلاری بود که اقتصاد ایران را نگه داشته بود. حالا این ذخیره به ۸۰ میلیارد دلار رسیده است اما از این پول فقط برای سرمایه گذاری در واردات استفاده می شود و این مسئله فقط به سود چین و هند است. درحال حاضر حتی بانک لویدز اندن هم در این تحریم ها شرکت کرده اند و کشورها برای حمل و نقل نفت، بیمه نامه صادر نمی کنند. از همه بدتر سال ۲۰۱۱ بود که اتحادیه اروپا هم با برای تحریم اقتصادی ایران، با آمریکا متحد شد و یک سری تحریم های نفتی و بانکی را در مورد ایران اعمال کرد. بانک مرکزی ایران تحریم شد و هرنوع معامله با ایران از طریق این بانک متوقف شد.شبکه سوئیفت هم ایران را تحریم کرد و انتقال بین المللی پول از طریق آنلاین نیز متوقف شد. حمایت همه جانیه ازاین تحریم ها باعث شد تا ایران سیاست نفت در برابر کالا را درپیش بگیرد. همه این عوامل دست به دست هم دادند تا تورم به ۲۷ درصد برسد. یکی از شهروندان عصبانی تهران می گوید: “ما گیاهخوار شده ایم” مردم خود را با مردم عراق بعد از ۱۳ سال تحریم مقایسه می کنند، تحریم هایی که افراد ضعیف تر را بیشتر مورد آزاد قرار می دهد: ۸۵ هزار بیمار سرطانی که به داروهای شیمی درمانی نیاز دارند، ۴۵ هزار بیمار هموفیلی، ۲۳ هزار مبتلایان به ایدز که داروهایشان تحریم شده است. افتتاح میدان گازی در چابهار در ۱۱ مارس ۲۰۱۳ در استان بلوچستان، نوید بخش آغاز سال خوبی بود.

 25 نوامبرـ لارپوبلیکا