نهضت آزادی و قطعنامه ۵۹۸

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

دست کشیدن هسته سخت قدرت در ایران از ماجراجویی‌ها و بلندپروازی‌های اتمی، و امضای توافق اولیه‌ی جمهوری اسلامی با کشورهای ۵+۱، رخدادی مهم است؛ رویدادی ویژه و منحصر به‌فرد همچون حکایت پایان جنگ هشت ساله با عراق و “نوشیدن جام زهر” و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل توسط ایران. در حاشیه‌ی همین دو اتفاق مهم و به ظاهر متمایز، نکته‌های مشابه و مهم، و آموزه‌های اساسی برای کنشگران ملی، کم نیستند.

یکی از این پند‌ها، به واکنش نیروهای ملی و دغدغه‌دار استقلال و آزادی و دموکراسی، پس از قبول قطعنامه 598 مربوط است. آنجا که اپوزیسیون ملی، با وجود ابراز خوشوقتی از خاتمه‌ی جنگ بسیار پرهزینه، از طرح نقدها و پرسش‌های اساسی پرهیز نکرد، و موضع مستقل خود را با صراحت و شجاعت، مطرح ساخت.

 در همین راستا، تأمل در نخستین واکنش نهضت آزادی ایران به قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی، برای کنشگران سیاسی و مدنی، بس درس‌آموز است. بیانیه‌ای بسیار مهم که در هنگامه‌ی رهبری آیت‌الله خمینی ـ و کاریزمای این مرجع تقلید نشسته بر صدر نظام سیاسی ـ صادر شد و خود سندی تاریخی است.

 

واکنش نهضت آزادی به پذیرش قطعنامه ۵۹۸

چند روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس از طرف ایران در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، و بعدتر انتشار پیام مهم آیت‌الله خمینی، نهضت آزادی ایران ـ به دبیرکلی زنده‌یاد مهندس مهدی بازرگان ـ در بیانیه‌ای ضمن انتقاد از زمان پذیرش قطعنامه، و با تاکید بر این نکته که پذیرش قطعنامه‌ی مزبور “تأمین‌کننده‌ی تمامی منافع کشورمان نیست”، درعین‌حال اعلام کرد: “جلوی ضرر هرجا گرفته شود منفعت است.”

مهندس بازرگان و همفکرانش که از چند سال پیش از “نوشیدن جام زهر”، به رهبر جمهوری اسلامی توصیه می‌کردند از شعار “جنگ، جنگ، تا رفع فتنه در جهان” دست بردارد و به “کربلا” و “رسیدن به قدس” نیاندیشد، در این بیانیه نوشتند: “مقام رهبری و متولیان و مسئولین بالای جمهوری اسلامی ایران حاضر گردیدند به ناچار و به حکم واقعیت و مصلحت، تجدیدنظر در سیاست‌ها و شعارهای گذشته بنمایند… حقیقت آن است که خیلی دیر و ناقص به این تصمیم‌گیری رسیدند ولی باز هم دیر رسیدن به از نرسیدن است.”

بازرگان و یارانش از چند سال پیش از پذیرش قطعنامه، مکرر خطاب به آیت‌الله خمینی تاکید کرده بودند که “ادامه‌ی جنگ مخالف قرآن و سنت پیامبر است.”

این‌چنین، و به گونه‌ای معنادار و محسوس، نهضت آزادی در بیانیه‌اش نه تنها به تجلیل و قدردانی از رهبر جمهوری اسلامی ـ به‌خاطر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان یافتن جنگ ـ نمی‌پردازند بلکه وی و دیگر مسئولان ارشد رژیم را مورد انتقاد قرار می‌دهند.

در بخش دیگری از بیانیه‌ی نقادانه‌ی مزبور، با اشاره به این نکته که “مقامات رهبری‌کننده و گردانندگانی که سوار بر مسند و مسئولیت هستند” باید در قبال سیر حوادث پیشین “جوابگوی خدا و خلق خدا و وجدان خود” باشند، در توصیه‌ای واجد طعن، آمده بود: “حتماً با تجربه‌ی گروگانگیری و موافقتنامه الجزایر به این حقیقت رسیده‌اند که خیلی دانایی و کارآیی و نهایت ورزیدگی و حسن نیت لازم است در نمایندگان و مامورین منتخب وجود داشته باشد.”

نهضت آزادی در متن جامعه مدنی ایستاده بود و دغدغه‌ی حاکمیت ملی و آزادی و توسعه داشت؛ با این نقطه عزیمت، تبیین زاویه‌ی انتقادی و ابراز دیدگاه متمایز خود با حاکمیت را ـ در عین ابراز خوشوقتی از پایان یافتن جنگ ویرانگر ـ کنار نگذاشت. در بیانیه آمده بود: “اگر در سال‌های استقرار نظام، فضای باز سیاسی حکم‌فرما می‌بود و آزادی کامل برای انتقاد و ارائه افکار، برطبق قانون اساسی وجود می‌داشت مملکت با تبلیغات انحصاری و جوسازی‌های جاهلانه و شعارهای توخالی دچار چنین فرجامی نمی‌شد.”

و البته از همین زاویه، بیانیه‌ی مهم بازرگان و یاران، بار دیگر توصیه کرده بود: “حال حداقل انتظار و امید چنان است که از روی انصاف و اجبار هم که شده باشد بازگشت عبرت‌انگیز به فضای باز سیاسی و حاکمیت ملی بنمایند.”

نهضت آزادی همچنین با وجود موضع انتقادی نسبت به حکومت، و در عین باور به صلح و گریز از جنگ، از زاویه‌ی ضرورت تقویت پشتوانه‌های دفاعی کشور و لوازم امنیت مرزهای ایران، اندرز داده بود که “به‌هیچ‌وجه نباید حالت رزمی و تدارک دفاعی از دست داده و ضعیف شود.” بیانیه‌ی مورد اشاره با تاکید بر لزوم حفظ “آمادگی و تدارک امکانات دفاعی”، از زاویه‌ای وطن‌دوستانه و توأم با آینده‌نگری، خواستار “پیش‌بینی و تأمین بودجه و تدابیر حفاظتی و سوق‌الجیشی با آخرین اختراعات” شده، و بر “تولید و تدارک و توسعه‌های ضروری تسلیحات و بالا بردن حداکثر قدرت دفاعی و تهاجمی” به‌منظور مقابله با تهدیدهای احتمالی تاکید کرده بود.

بیانیه‌ی مهم نهضت آزادی همچنین مخاطبان را ـ در وضع جدید، پس از پذیرش قطعنامه ـ به واقع‌بینی و پرهیز از خوش‌بینی کاذب و مواجهه‌ی ساده‌انگارانه با مسائل فراخوانده و گفته بود که “نباید غافل و بیکار مانده تصور نمائیم با قبول قطعنامه و آتش‌بس و دریافت غرامت مواجه با هیچ بحران و بدبختی نیستیم و مسئله و مصایب جنگ یا عقب‌افتادگیها یا خسارات این مدت و گرفتاریهای بزرگ را برایمان به وجود نیاورده است و نخواهد آورد و ملت به راحتی نجات خواهد یافت.”

بازرگان و همفکرانش همچنین به حاکمان توصیه کرده بودند از “درافتادن با خودی و بیگانه، به منظور انتقام یا ادعای اصلاح آنان” و نیز از “جنگیدن با جهان” صرف‌نظر کنند.

بیانیه‌ی مهم نهضت آزادی ایران به شکل معنادار و قابل توجهی، تبیین‌گر موضع یک جمعیت ملی دغدغه‌دار حاکمیت ملی بود. این مکتوب با وجود ابراز خرسندی از پایان جنگ، نقد حاکمان و مسئولیت ایشان در کش یافتن جنگ را از یاد نمی‌برد؛ به مواجهه‌ای واقع‌بینانه با رخداد مهم و تاریخی می‌پردازد؛ مطالبات مستقل نیرویی دغدغه‌دار آزادی و دموکراسی را در متن جامعه مدنی مطرح می‌کند؛ به انتقاد و بازخواست از حاکمان به‌خاطر عوارض تصمیم‌گیری‌های “جاهلانه” و “شعاری” ایشان دست می‌یازد؛ و پیشنهادهای اثباتی و ایجابی خود را بدون جوزدگی و با پرهیز از افراط در برابر تفریط زمانه (توافق پس از جنگ) مطرح می‌کند.

قابل اشاره است که نهضت آزادی چند هفته پس از این بیانیه، در نامه‌ای سرگشاده به رییس‌جمهور وقت (سیدعلی خامنه‌ای)، ملاحظات کارشناسانه‌ای را در مورد مضمون قطعنامه ۵۹۸ و نیز چگونگی تعقیب و تحقق حقوق ایران توسط دستگاه دیپلماسی مطرح می‌کند.

در این مکتوب مهم نیز مهندس بازرگان و همفکران بار دیگر لزوم تحقق لوازم مشارکت شهروندان و تکوین جامعه‌ای باز و اعطای آزادی‌های اساسی و سامان یافتن حاکمیت ملی را مورد تاکید قرار می‌دهند.

چنان‌که در ابتدای یادداشت آمد، هرچند پایان جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ موضوعی مستقل است و مصالحه با غرب در موضوع انرژی هسته‌ای، مقوله‌ای دیگر، اما وجوه مشترک در حاشیه‌ی دو رخداد کم نیست. و یکی از آنها، نحوه‌ی مواجهه‌ی کنشگران مدنی و فعالان سیاسی با دو رویداد است. واکنشی که فراتر از وجه موقتی‌اش، در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد، پیامدهای سیاسی اجتناب‌ناپذیری در بر خواهد داشت، و مورد داوری نسل‌های امروز و فردای کشور قرار خواهد گرفت. واکنش زنده‌یاد مهندس بازرگان و همفکرانش به قطعنامه ۵۹۸ از همین زاویه در خور تأمل است.