ایران در این ماه در اولین مذاکرات هستهای در ژنو، پس از انتخاب حسن روحانی، قدم بیسابقهای برداشت: مذاکره کرد. برای اولین بار تهران منظری از پایان بنبست هستهای ارائه کرد. با این حال بر خلاف انتظارات، هیچ امتیازی پیشنهاد نکرد و سئوالی جدی را در مورد نیت ایران باقی گذاشت.
بزرگترین مقابله با تهدید امنیت ملی آمریکا همچنان ممانعت از ایران در بدست آوردن سلاح هستهای است. مسیر ترجیحی برای آن توافق دیپلماتیک است.
جان کری وزیر امورخارجه آمریکا گفته است که “یک توافق بد، بدتر از عدم توافق است.” توافقی که تنها برای توافق باشد باز هم موجب میشود ایران هستهای شود. مشروعیت هرگونه تلاش آمریکا یا به احتمال بیشتر تلاش اسرائیل برای از بین بردن برنامه هسته ای ایران توسط حمله نظامی را زیر سئوال میبرد و اعتبار آمریکا را مخدوش میکند و پیمان عدم تکثیر سلاح هستهای ده ساله را اگر نابود نکند، لااقل تضعیف میکند.
برای همین آمریکا باید فقط توافقی را دنبال کند که در محدوده مشخصی قرار گیرد تا مطمئن شود که توافق در جهت منافع این کشور و متحدانش خواهد بود. شش اصل وجود دارد که مذاکره با ایران باید طبق آن هدایت شود.
اول اینکه باید نگرانیهای بینالمللی را از بین ببرد. آژانس هستهای همواره گله میکند که ایران در مورد فعالیتهایش شفاف نیست. ایران باید به سرعت نگرانیهای این آژانس را مرتفع کند.
دوم اینکه ایران باید به خواستههای قانونی بینالمللی پایبند باشد. محکومیت ایران توسط آژانس باعث شده که شورای امنیت شش قطعنامه صادر کند و از ایران خواسته تمام فعالیتهای غنیسازی را متوقف کند و اقدامات شفافسازی را در پیش بگیرد و به بازرسان اجازه بازرسی بدهد. ایران همواره قانونی بودن این قطعنامهها را مورد سئوال قرار داده است.
سوم اینکه ایران نباید توانایی ساخت سلاح هستهای داشته باشد. بیشترین نگرانی درباره برنامه ایران این است که آنها در مرز ذخیره اورانیوم کافی برای ساخت سلاح هستهای هستند. توافق باید به این موضوع بپرداز. این باید شامل محدودیت در مقدار و سطح غنیسازی، تعداد سانتریفیوژهای فعال و طراحی تاسیسات غنیسازی و تولید احتمالی پلوتونیوم در راکتور آب سنگین اراک باشد.
چهارم اینکه باید یک روش بازرسی قوی اعمال شود. اینکه ایران توافق کند به این معنی نیست که به آن پایبند باشد. این کشور سعی کرده است تمام تاسیسات غنیسازی خود را بصورت پنهانی بسازد. برای جلوگیری از این امر ایران باید با بازرسیهای بیشتر از برنامه هستهای خود موافقت کند.
مسئله پنجم این است که باید از موضع قدرت مذاکره کرد. پیش از این ایران اغلب از مذاکرات برای خریدن زمان استفاده کرده است. در موارد اندکی مصالحه کرده که آن هم به خاطر زور بوده است. باید این موضوع روشن باشد که در صورت شکست مذاکرات، پیامدهای بسیار واقعی و مخربی در انتظار این کشور است.
و مسئله آخر این که نباید زمان را از دست داد. ایران به احتمال خیلی زیاد تا اواسط سال 2014 و حتی شاید زودتر به قابلیت هستهای غیرقابلشناسایی دست خواهد یافت. به نظر میرسد که وزیرخارجه ایران در ژنو یک جدول زمانی پیشنهاد کرده است. اما با توجه به پیشرفت هستهای ایران در 18 ماه گذشته و فعالیتهای توجیه نشده پیشین، در مذاکرات نباید به چنان زمانبندی تن داد کند که دیگر نتوان جلوی ایران را گرفت.
مذاکرات باید بر پایه این اصول باشد تا لفاظی با عمل اشتباه گرفته نشود؛ نباید به هیچ توافقی که این اصول را زیر پا میگذارد تن داد.
منبع: لوس آنجلس تایمز - 29 اکتبر 2013