احمد منتظری، فرزند ارشد آیت الله منتظری روز گذشته در شعبه 4 دادگاه ویژه روحانیت تحت بازجویی قرار گرفت. او که با قرار کفالت آزاد شده می گوید که محور بازجویی ها در ارتباط با سخنان او در مراسم چهارمین سالگرد درگذشت آیت الله منتظری در نجف آباد بوده است. مراسمی که به دلیل ممانعت ماموران امنیتی، سخنران اصلی امکان سخنرانی نیافت و احمد منتظری در جلسه پرسش و پاسخ به سوالات حاضران پاسخ گفت.
فرزند ایت الله منتظری در مصاحبه با “روز” احضار و بازجویی از خود را در جهت ترساندن افراد وپیشگیری از بیان واقعیات در آستانه پنجمین سالگرد درگذشت پدر روحانی اش قلمداد می کند. آیت الله حسینعلی منتظری، سرشناس ترین روحانی منتقد حکومت و مرجع تقلید شیعه، که آذر ماه سال ۸۸ در سن هشتاد و هفت سالگی در شهر قم درحالی درگذشت، رسما اعلام کرده بود دولت محمود احمدی نژاد مشروعیت ندارد.
این روحانی سرشناس، پیش از انقلاب از نزدیکان آیت الله خمینی بود و بارها بازداشت و زندانی شده بود. او پس از انقلاب ۵۷، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس قائم مقام آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی شد اما در سال ۶۸، به دلیل اختلاف نظر با آیت الله خمینی و اعتراض به اعدام هزاران زندانی سیاسی از قائم مقامی عزل شد.
آیت الله منتظری همچنان منتقد حکومت باقی ماند و در سال ۷۶ و پس از هشدار نسبت به حکومتی شدن مراجع و انتقاد از اختیارات فراقانونی آیت الله خامنه ای، حسینیه و دفترش مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفت و خود نیز در حصر خانگی قرار گرفت. هرچند این حصر در اواخر ریاست جمهوری سید محمد خاتمی رفع شد اما به گفته خانواده اش همچنان دچار محدودیت های شدیدی بود. پس از درگذشت او نیز برگزاری مراسم ختم و بزرگداشت او ممنوع شد. ممنوعیتی که در ۴ سال گذشته و هر سال همزمان با سالگرد درگذشت آیت الله منتظری ادامه داشته است.
اما احمد منتظری در مراسم چهارمین سالگرد درگذشت پدرش چه گفته بود که روز گذشته احضار و بازجویی پس داد و در بازجویی ها از او چه می خواستند؟ او در مصاحبه با “روز” می گوید: برای چهارمین سالگرد آیت الله منتظری در نجف آباد مراسمی بود که از سخنرانی آقای باقی که سخنران جلسه بودند جلوگیری شد و جلسه پرسش و پاسخ انجام شد و این بحث ها در این جلسه انجام شد. فکر می کنم چون نزدیک پنجمین سالگرد وفات آیت الله منتظری است و قرار است باز مراسمی در نجف اباد برگزار شود برای پیشگریری از سخنرانی و صحبت هایی از این دست این احضار صورت گرفته.
احمد منتظری توضیح می دهد: من درباره نامه منسوب به امام خمینی در تاریخ ۶/۱/۶۸ صحبت کرده بودم و دیروز به من گفتند که نشر اکاذیب کرده ای و هدف ات از طرح این حرف ها چی است. در حالیکه من واقعیت را بیان کرده ام. نامه برکناری آیت الله منتظری که در ۶/۱/۶۸ صادر شد متن آن طوری است که مورد تعجب همه واقع شد. با آن رابطه ای که امام خمینی با ایت الله منتظری داشت و شناختی که وجود داشت جور نبود. علاوه بر این، دقیقا خط حاج احمد اقای خمینی بود. من همان موقع نامه ای به خط و امضای احمد خمینی داشتم که درباره تعیین سرنوشت مدرسه کرمانی های قم خطاب به دفتر تبلیغات نوشته بود. آن را وقتی مقایسه می کردیم کاملا مشخص بود خط یکی است. وقتی آیت الله منتظری هم دید تایید کرد که خط احمد اقا است نه امام خمینی. کارشناسان هم تایید کردند. کاملا مشخص است وقتی تمام حروف را مقایسه کنید خط ایشان نیست و کارشناسان تایید کردند مثل همان نامه ای که جواب به اقای محتشمی پور بود درباره نهضت آزادی. درباره آن هم مناقشه و صحبت بود و کارشناسان تایید کردند که خط امام خمینی نیست و خط احمد اقای خمینی است. درمقابل نامه ۸/۱/۶۸ نامه محترمانه ای است که درباره ادامه کار آیت لله منتظری در حوزه و تدریس فقهی که بتواند نظام را تقویت کند و امام خمینی می گوید شما فقیهی باشید که حوزه و نظام از شما استفاده بتواند بکند. نامه حالت جذب دارد اما نامه ۶/۱ کاملا دفع است و می گوید شما در قعر جهنم هستید و.. همان زمان که بیت امام و دفتر آثار امام جمع می کردند نامه ۸/۱ بود اما ۶/۱ نبود و همین تایید می کرد قضیه را. اما بعد از رحلت امام یک صحیفه ای درست کردند و نامه ۶/۱ را متاسفانه توی ان گذاشتند.
احمد منتظری روز گذشته پس از بازگشت از دادگاه ویژه روحانیت در یادداشتی اعلام کرده بود که “ حقیقتی را که به آن یقین داشتم یادآور شدم. در آن جلسه من این نکته را یادآور شدم که طبق وصیّت نامۀ امام خمینی که نوشته اند، (نقل به مضمون): “در زمان حیات اینجانب نسبت های ناورا به من می دهند که ممکن است بعد از وفات من ادامه یابد، بنابراین هیچ نوشته ای از من نیست مگر این که خط و امضای من باشد با تأیید کارشناسان و یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم”؛ و این نامه ۶۸/۱/۶ به نظر کارشناسان، خط و امضای ایشان نیست و در زمان حیات ایشان هم از تلویزیون پخش نشده است. علاوه بر این در صحیفۀ نور با این که نامۀ ۶۸/۱/۸ آمده، ولی از نامۀ ۶۸/۱/۶ خبری نیست، ولی بعد از فوت امام خمینی متأسفانه در صحیفۀ امام این نامه اضافه گردید. علاوه بر این، مضمون نامه ۶۸/۱/۶ با نامه ۶۸/۱/۸ در تضاد کامل است و صدور این دو نامه از یک نفر قابل قبول نیست؛ نامه ۶۸/۱/۸ در زمان حیات امام خمینی از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، بنابراین نامه ۶۸/۱/۶ از امام خمینی صادر نشده است”.
او درباره احضار و متهم شدن اش به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی به “روز” می گوید: بار اول و آخرشان نیست که یک اتهامی می زنند و غالبا برای ترساندن افراد هم چنین می کنند. دقیقا هم برخلاف قانون اساسی است. قانون اساسی می گوید جرم و اتهامات سیاسی باید با حضور هیات منصفه رسیدگی شود. متهم سیاسی مقابل حاکمیت است و قاضی باید بی طرف باشد. هیات منصفه که در قانون اساسی پیش بینی شده و اجرا نمی شود فلسفه وجودی اش این است که افراد معتمد و بی طرف بین حاکمت و افراد ملت عادلانه قضاوت کنند. متاسفانه ما محروم هستیم تمام زندانیان سیاسی که محکوم شده اند اگر هیان منصفه ای بود قطعا تبرئه می شدند. روزنامه هایی که توقیف شدند اگر بر اساس قانون، هیات منصفه ای در کار بود بسیاری تبرئه می شدند. طبق قانون اساسی باید ازادی بیان و آزادی نظر باشد. زندانی سیاسی و مطبوعاتی هم کاری جز اعلام نظر نکرده. من هم کاری جز اعلام نظر نکردم اما چون به مذاق عده ای در حاکمیت خوش نمی آید می گویند نشر اکاذیب و.. با دفاعی که امروز کردم اگر قاضی بی طرف باشد حکم برائت صادر می کند.
او با غیرقانونی خواندن دادگاه ویژه روحانیت می گوید: دادگاه ویژه اصلا قانونی نیست قانون می گوید دادگاهها باید زیر نظر دادگستری باشد اما این دادگاه زیرنظر دادگستری نیست و کارهایی که می کند خود را ملزم نمی داند که مطابق قانون باشد. مرا دو سال است دادگاه ویژه ممنوع الخروج کرده وقتی مراجعه کردم که چرا؟ گفتند شما با لباس مبدل داشتی از کشور خارج می شد. گفتم من با لباس مبدل در مرز کردستان و سیستان و بلوچستان که نبودم. من در فرودگاه امام بودم و مسافرت با لباس روحانیت نمی روم. یعنی چنین عذری که به شما می گویم خجالت می کشم در جمهوری اسلامی چنین استدلالاتی دارند و چنین رفتارهایی می کنند. به جای اینکه بر اساس قانون باشد. همانطور که این نهاد اساس اش غیرقانونی است کارهایش هم غیرقانونی است.
فرزند آیت الله منتظری پیش از این هم احضار و با قرار کفالت آزاد شده بود: من دو سال قبل هم با قرار کفالت آزاد شده بودم. دیروز هم مطرح کردم گفتند آن پرونده مسکوت مانده راکد مانده و از دور خارج شده. عرض کردم دادگاه ویژه است و حرف های ویژه هم می زنند. باز همان شخصی که دو سال قبل آمده بود کفالت، دیروز هم آمد و برگه کفالت را آزاد کرد و ما آمدیم بیرون.
او میگوید: من اظهار امیدواری می کنم مسولان با مردم رفیق باشند دوست باشند. اینطور بی جهت سر به سر مردم نگذارند، بهانه گیری نکنند جرمی که اصلا اتفاق نیفتاده را احضار می کنند در حالیکه کارهای خلاف از جهت اقتصادی شده اساس مملکت را زیر سوال برده اعتقادات جوانان را زیر سوال برده که نظام اسلامی به این گونه باید باشد؟ رسیدگی نمی کنند. اظهار نظر در قانون جرم نیست. قانون اساسی می گوید آزادی قلم و آزادی بیان. من امیدوارم مسولین با مردم دوست باشند در شرایطی که منطقه در آشوب است و به گفته مسولان تا ۴۰ کیلومتری ایران رسیده اند اینطور سر به سر گذاشتن با مردم و آزاد نکردن زندانیان سیاسی و آزاد نکردن محصورانی که بدون محاکمه در زندان به سر می برند. اینها همه مضر است. امیدوارم آشتی ملی را در دستور کار قرار دهند تا دل ها را به هم نزدیک کنند تا بتوانیم در مقابل کسانی که ایران را تهدید می کنند مقاومت کنیم. قدرت چون دست حاکمیت است ابتکار عمل هم دست حاکمیت است بیاید آشتی ملی را رسما اعلام کند و در این جهت پیش برود.
احمد منتظری در مراسم چهارمین سالگرد درگذشت آیت الله منتظری در نجف آباد گفته بود: وقتی نامه ۰۶/۱ را آوردند، آن نامه را آقای انصاری کرمانی آورد، خب ایشان خیلی متعجب شد که چنین نامهای از چنین شخصیتی صادر شده است و نمیخواست که قبول کند که نویسنده آن مضامین استاد سابق ایشان، همرزم ایشان، دوست صادق ایشان (خیلی با هم غیر از استاد و شاگردی، این دو بزرگوار خودمانی بودند) و این متن را نمیخواست باور کند که ایشان نوشتهاند. وی گفت: به طور اتفاقی من چند روز قبل از این نامه، نامهای را دیده بودم که حاج آقای خمینی نوشته بود به دفتر تبلیغات قم و با این جمله شروع میشد که: امام فرمودند: جناب آقای فهیم کرمانی باید از تولیت مدرسه کرمانی ما برکنار شود و آقای کشمیری و یک کس دیگری به جای آقای فهیم کرمانی باشند. امضا کرده بود احمد خمینی. این نامه را من برداشتم و وقتی کنار نامه ۰۶/۰۱ گذاشتم دیدم کاملاً خط آن یکی است یعنی آن دو نامه را یک نفر نوشته است و این را بردم خدمت آقا (آیت الله منتظری) و ایشان دید و تصدیق کرد که بله این دو نامه را یکی نوشته است. پسر آیتالله منتظری افزود: طبق آن قانونی که رهبر انقلاب (امام خمینی) نوشته بودند در وصیتنامه که در حیات من چیزهایی را به من نسبت میدهند و حتی در فوت من هم بیشتر نسبت میدهند و این نامهها در صورتی از من است که یا در صدا و سیما پخش شده باشد و یا با خط و امضای من باشد به تصدیق کارشناسان! که اخیراً من دیدهام گفته میشود که ما از دادگاه ویژه پرسیدیم که این خط امام هست؟ تایید کردهاند که بله با این که امام فرمودهاند تطبیق کارشناسان و نه تطبیق دادگاه ویژه روحانیت! و کارشناسانی که این دو خط را دیدهاند، خط شناسان همه تایید میکنند که این خط امام نیست و در زمان حیات ایشان هم از صدا و سیما پخش نشده و بنابراین نمیشود گفت که منتسب به ایشان است.