تخیل زنانه و 8 مارس

نویسنده

talat.jpg

آنچه امروز پس از گذشت یکصد سال زنان سراسر جهان را وامی دارد که‏‎ 8‎مارس (روز جهانی زن) را پاس ‏دارند نه فقط خود این مناسبت فرخنده بلکه آرزویی‎ ‎تاریخی است که هر لحظه در وجود ما زنان زبانه می کشد ‏برای خواستن و داشتن “روزی” و “فضایی” از آن خود، تا هوشیارانه بتوانیم به موقعیت و زندگی خود نگاه ‏کنیم، نگاه و‎ ‎قضاوتی منصفانه و به دور از همه ی تعریف ها و تمجیدها و ستایش های بیهوده از زنانگی‎ ‎مان، ‏به دور از قهرمان سازی و جنجال، به دور از نقش و وظایفی که جامعه و سنت برای‎ ‎مان رقم زده اند‎.‎

با تخیل زنانه روزی را، فضایی را، اتاقی را، حقوقی را از آن خود‏‎ ‎دانستن؛ آنگاه که در کنار زنان دیگر، ‏فراتر از مرزها و ایدئولوژیها، خواسته هایت را‎ ‎بدون ترس و واهمه بگویی، مطالباتت را طلب کنی، و راه ‏دست یابی به آرزوهایت را‎ ‎بیابی‎.‎

سخن بر سر این روز و آن روز نیست. بر سر نابرابری و تبعیض است، حرف‎ ‎در باره زنانی است که “پدر ‏خوانده” و “آقابالاسر” نمی خواهند. حرف بر سر این است که‎ ‎زنانی که شصت وسه درصد شان به دانشگاه ‏می روند دیگر در دیروز نمانده اند. آنها حقوق‎ ‎برابر می خواهند، کار می خواهند، زندگی انسانی می خواهند، ‏می خواهند به عنوان یک “انسان کامل” شناخته شوند و از حقوق شهروندی و مدنی در جهان معاصر، بهره ‏ببرند‎.‎

سخن بر سر مشارکت زنان برابری خواه است که در این روز برای ایجاد‎ ‎خواهری جهانی با زنان سراسر ‏دنیا و به منظور رسیدن به برابری و رفع ظلم و خشونت و‏‎ ‎بی عدالتی تلاش می کنند‏‎.‎

یکی از مشکلات در میان ما زنان نبود ارتباط است، یعنی نداشتن ارتباط‏‎ ‎محکم و پویا بین جنبش‌ها و دیگر ‏فعالان مدنی و همچنین عدم فعالیت‌های هماهنگ و‏‎ ‎مشترک. در حال حاضر این کاستی تاحدودی با “کمپین ‏یک میلیون امضاء” در حال جبران است‏‎ ‎اگر چه کمپین، نو پا و جوان است و ابتدای راه، اما با محوریت ‏خواسته های حداقلی و‏‎ ‎مشخص (تغییر قوانین تبعیض آمیز) به شدت در حال تلاش است و بر این اساس، هر ‏حرکت و‎ ‎فعالیت خرد و کلانی که بر مبنای این هدف انسانی باشد و به آزادی زنان بیانجامد با‎ ‎روی باز ‏استقبال می کند و به مشارکت وامی دارد‏‎.‎

زنان در سرتاسر جهان به خصوص در ایران تلاش می کنند تا هم آوایی خود‏‎ ‎را با پاسداشت از “روز جهانی ‏زن”، به خواهری جهانی پیوند دهند برای کاستن دردها و‏‎ ‎تبعیض ها. تمام زنان در همه جای دنیا درد ‏مشترکی دارند که همه می دانیم ناشی از‏‎ ‎حاکمیت پدرسالاری و قوانین تبعیض آمیز است‎.‎

رفع قوانین تبعیض‌آمیز به منظور ساختن جامعه‌ای به دور از خشونت و‏‎ ‎تبعیض و جنگ. کمپین یک میلیون ‏امضاء در ایران، روش مناسبی برای رسیدن به این اهداف‎ ‎است البته با گسترش و ارتقاء آگاهی از حقوق ‏فردی و شهروندی همه ایرانیان‎.‎

کلان نگرها بر این باورند که: هر جنبش و فعالیتی که قصد براندازی‎ ‎حکومت ها را نداشته باشد “ریشه ای” ‏نیست و معتقدند حرکت های صلح جویانه ای مثل‏‎ ‎کمپین دردی را از زنان، دوا نمی کند! اما تخیل زنانه چیز ‏دیگری می گوید: به آدمی که‏‎ ‎از گرسنگی در حال مرگ است نمی توانیم بگوئیم تو منتظر بمان تا روز موعود ‏فرا برسد و‎ ‎ما مسئله فقر را ریشه ای و برای همیشه حل کنیم!! زنان دردهای مشترکی دارند که ناشی‎ ‎از ‏حاکمیت مرد سالارانه و قوانین تبعیض آمیز است. همین درد مشترک، نقطه پیوندشان‎ ‎است. زنان بدنبال ‏هویت زنانه و حقوق انسانی خود به منظور دستیابی به جامعه‌ای که در‏‎ ‎آینده، زور و خشونت در آن نباشد و ‏مرد و زن هر دو با هم جامعه را عاری از جنگ و خون‏‎ ‎ریزی و نابرابری، شرایطی را مهیا نمایند که بتوان ‏در آن آزادانه و برابر زیست‎.‎

مادران ما در سال 1301 شمسی کمر همت بستند و اولین مراسم 8 مارس را‏‎ ‎در شهر رشت توسط انجمن ‏‏”پیک سعادت نسوان” برگزار کردند. آنها با تاسیس مدرسه ای به‏‎ ‎نام پیک سعادت و نشریه ای به همین نام در ‏جهت بالا بردن سطح آگاهی زنان کوشیدند‎. ‎جمع همدل و همبسته دیگری از زنان ایرانی به نام “بیداری زنان” ‏در سال 1305 اقدام به‏‎ ‎برگزاری مراسم روز جهانی زن کردند و با اجرای نمایش “دختر قربانی” تاریخچه 8 ‏مارس و‎ ‎اهمیت جهانی آن را برای زنان بازگو کردند و اعلام کردند که: چه گونه زنان گارگر‎ ‎بافنده آمریکا ‏در شهر نیویورک در سال 1857 خواستار افزایش دستمزد و کاهش ساعت کار‎ ‎شدند و چه گونه شجاعانه ‏برای کسب مطالبات شان، در مقابل پلیس، ایستادگی کردند و‏‎ ‎بسیاری از آنان دستگیر و حتا کشته شدند. از ‏کلارا زتکین که تمام انرژی و استعداد‏‎ ‎خود را برای مردم زحمتکش به ویژه زنان به کار گرفت و به ابتکار و ‏تخیل زنانه او بود‎ ‎که “هشت مارس روز بین المللی زنان” پشنهاد شد. زنان سراسر دنیا به مناسبت این روز‎ ‎تاریخی با تظاهرات و میتینگ ها در کشورهای مختلف (چه به صورت علنی و چه غیر علنی‎)‎، مطالبات بر ‏حق خودشان را پی گرفتند تا سرانجام سازمان ملل در سال 1975، هشتم مارس‎ “‎روز جهانی زن” را به ‏رسمیت شناخت‎.‎

در ایران پس از سقوط رضا شاه “تشکیلات دموکراتیک زنان ایران” تاسیس و‎ ‎به برگزاری مراسم روز ‏جهانی زن اقدام کرد. این جا هم از تخیل زنانه استفاده کردند و‎ ‎خانواده ها به گردش دسته جمعی دعوت می ‏کردند. شعر و خاطره و مقاله و… می خواندند‏‎. ‎موسیقی اجرا می کردند و به بازگویی تاریخچه مبارزات زنان ‏می پرداختند. در 8 مارس‏‎ 1331 ‎هزاران زن و دختر، هم آوا و هم قسم شدند که برای استقلال و آزادی همراه‏‎ ‎برادران خود مبارزه کنند‎.‎

پس از کودتای 28 مرداد تمام سازمان ها و احزاب سیاسی منحل و جمعیت‎ ‎های زنان نیز بلطبع منحل شدند. ‏در تمام دوران حکومت محمدرضا شاه روز 8 مارس به طور‏‎ ‎رسمی برگزار نشد. اگرچه احزاب زیر زمینی ‏شدند و مبارزه از پا نیافتاد اما زنان دیگر‎ ‎رغبتی برای بزرگداشت این روز از خود نشان نمی دادند و در ‏نتیجه، همراه مردان برای “آرزوهای کلان و آرمان شهری” و خواسته های کلان حرکت می کردند‏‎.‎

پس از انقلاب درسال 1357، گرچه بار دیگر مراسم 8 مارس برگزار شد، اما‎ ‎در سال های بعد متاسفانه هیچ ‏مراسم رسمی و عمومی به این مناسبت برگزار نشد هرچند‎ ‎گروه های مختلف زنان دست از پاس داری این ‏روز برنداشتند و در تمام سالها در محافل و‎ ‎خانه هایشان این روز را جشن می گرفتند و از آرزوهایشان می ‏گفتند و هر سال شور و‎ ‎هیجان بیشتری پیدا می کرد‏‎.‎

با آغاز زمزمه های اصلاحات و جامعه مدنی، زنان حق خواه ایرانی در سال‏‎ 1378‎، بار دیگر برگزاری ‏مراسم 8 مارس را از خانه ها بیرون کشیدند و پس از بیست سال‎ ‎به عرصه عمومی ارتقاء دادند. (1)‏

مراسم روز زن سال 1378 در سالن “شهر کتاب” به همت نشر توسعه و نشر‏‎ ‎روشنگران و جمعی از زنان ‏مستقل برپا شد و از دل آن “مرکز فرهنگی زنان” رویید که در‎ ‎سال 1379، مراسمی بزرگ را تدارک دید‎.‎

از آن سال تاکنون در دانشگاهها و مراکز دانشگاهی و فرهنگی، زنان‎ ‎توانستند توجه فعالان دانشجویی و دیگر ‏فعالان اجتماعی را به خود جلب و بر تعداد و‏‎ ‎کیفیت برگزاری مراسم این روز تاریخی بیفزایند‎.‎

در سال 1379 مراسم روز 8 مارس با برپایی در انجمن ها، فرهنگ سراها و‎ ‎مراکز مختلف تهران، شهرهای ‏اصفهان، تبریز، ورامین، سمنان، زنجان، سنندج و در میان‎ ‎زنان زندانی تبریز بر گزار شد و توانست اهمیت ‏خود را به عنوان “روزی از آن زنان” به‏‎ ‎صورت عمومی نشان دهد. از آن زمان تاکنون خوشبختانه هرسال ‏این مراسم با استقبال‎ ‎گسترده تر زنان و دانشجویان روبرو شده است.(2)‏

در سال 1381 “مرکز فرهنگی زنان” به مناسبت روز جهانی زن برای نخستین‎ ‎بار پس از سال 1358 ‏تجمعی اعتراضی در پارک لاله برگزار کرد. این تجمع برای اعتراض‏‎ ‎به نابرابری و جنگ، و آرزوی ‏برقراری برابری، صلح و عدالت در سطح جهان بر پا شد و‎ ‎اولین تجمعی بود که بیرون از سالن ها و به ‏شکلی اعتراضی برگزار می شد.(3)‏

در سال 1382 مرکز فرهنگی زنان، کمپین 6 ماهه ای با موضوع خشونت علیه زنان را از‎ ‎شهریور آغاز ‏کرد و با گروه های مختلف برای عمومی کردن مسئله خشونت علیه زنان شروع‎ ‎به کار کرد که نقطه پایان آن ‏تجمع 8 مارس در پارک لاله با مضمون خشونت علیه زنان‎ ‎بود

این تجمع به رغم آن که لغو مجوز شد، اما با حضور فراخوان دهندگان و شرکت کنندگان‎ ‎برگزار شد. هرچند ‏ساعتی پس از تجمع برخی از شرکت کنندگان مورد ضرب و شتم قرار‏‎ ‎گرفتند‎.‎

از صدها و هزاران دستاورد کوچک و بزرگ این روز جهانی (که معرفی یک به یک آن از‎ ‎ظرفیت این مقاله ‏کوتاه خارج است) می توان به نهادسازی توسط زنان اشاره کرد. نمونه‎ ‎عالی این امر، ایجاد و سپس استمرار ‏جایزه فرهنگی و معتبر “تندیس کتاب صدیقه دولت‎ ‎آبادی” و کتابخانه صدیقه دولت آبادی است که در سال ‏‏1383 آغاز به کار کرد و پس از‏‎ ‎تداوم چندین ساله، اکنون به نهادی مستقل و خودبنیاد، ایستاده بر پاهای ‏استوار خود، تبدیل شده است‎.‎

درسال 1384 اوج برگزاری 8 مارس این بار در پارک دانشجو در تهران بود. در این روز “اتحاد و هم ‏یاری” که در روز جهانی زن یک سنت محسوب می شود بین “حرکت هواداران‎ ‎جهانی زنان” و “هم اندیشی ‏فعالان جنبش زنان” و دیگر نهادها و سازمان ها به رغم‎ ‎گرایش های فکری و عقیدتی به وجود آمد و صحنه ‏باشکوه و زیبایی را در تاریخ رقم زد‎. ‎اگر چه در پارک دانشجو (برخلاف سال های گذشته که در پارک لاله ‏بر گزار می شد) توهین‎ ‎و ضرب و شتم نیروی انتظامی بسیار شدید و خشونت آمیز بود و همه زنان را ‏غافگیر کرد؛‎ ‎اما جنبه مهم قضیه که یکی از هدف های روز جهانی زن است به بار نشست! یعنی جامعه و‏‎ ‎مسئولین وادار شدند که زنان را ببینند و مطالباتشان را بشنوند و بدانند که این فضای‎ ‎شهری متعلق به زنان هم ‏است. (4)‏

پس از آن برگزاری 8 مارس در سال 1385 با تجمعی در برابر مجلس شورای اسلامی همراه‏‎ ‎بود که در این ‏تجمع نیز تظاهرکنندگان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و بازداشت شدند. اما این تجمع به رغم ممانعت های ‏شدید و دستگیری اکثر فراخوان دهندگان تجمع 8 مارس‏‎ (‎در 13 اسفند)، به همت عمدتا دختران جوان و ‏فعالان نوپای جنبش زنان برگزار شد و‏‎ ‎همان ها نیز هزینه آن تجمع را پرداخت کردند به طوری که دو تن از ‏زنان جوان بازداشت‎ ‎شده در این تجمع، محاکمه و احکام تعلیقی دریافت کردند‎.‎

چنین بود که برگزاری روز جهانی از فرهنگ سراها و سالن های سر پوشیده‎ ‎به پارک ها و خیابانها رسید و ‏به حوزه عمومی و افکار مردم تا حد قابل قبولی نفوذ‏‎ ‎کرد و به جامعه هشدار داد. اما مردسالاران حتی تحمل ‏شنیدن مطالبات زنان در یک روز‎ ‎را نداشتند و آنگونه شد که با باتوم و تحقیر و کتک و گاز اشگ آور پذیرا ‏ی زنان‏‎ ‎شدند‎.‎

بخش زیادی از مردان و زنان ایرانی همچنان با این روز و فلسفه وجودی‎ ‎آن، آشنا نیستند. برخی مسئولان زن ‏نیز، پاسداشت این روز را بیهوده و موازی کاری با‏‎ ‎روز رسمی زن در ایران می دانند. (5) تعداد تشکل های ‏زنانه ای که به مسائل زنان می‎ ‎پردازند و به طور خاص به این مسائل علاقه نشان می دهند زیاد نیست. هنوز ‏مسائل زنان‎ ‎زیر سنگینی نگاه های کلان و آرمان شهری قرار دارد. در عرصه عمومی نیز هم چنان گمنام‎ ‎باقی مانده، در تقویم های رایج هم اسمی از این روز جهانی دیده نمی شود و در رسانه‏‎ ‎های عمومی از نام ‏بردن این روز جهانی امتناع می ورزند با این همه محدودیت اما تخیل‎ ‎زنانه با گفتمان های زنانه و تحرکات ‏خود، این روز را از گمنامی و فراموشی بیرون‎ ‎کشانید و به اقشار قابل توجهی از زنان شناساند‏‎.‎

طیفی از موانع و محدودیت های آشکار و پنهان نیز وجود دارد (از‎ ‎مجوزندادن به برنامه ها، نداشتن مکان و ‏حتی خیابان، و جلوگیری از مراسم در‏‎ ‎دانشگاهها و درگیری های خیابانی و دستگیری و غیره) و در نتیجه، ‏برگزاری این روز‎ ‎همچنان مغضوب مسئولین مردسالار با بن بست های شدید روبروست. با همه این فشارها ‏و‎ ‎ممانعت ها، فعالان زن توانسته اند روز جهانی خود را و جایگاه معتبرش را در میان‎ ‎روزهای سال حفظ ‏کنند و نوید بخش بر آوردن آرزوهای زنان و تغییراتی در وضعیت آنان‎ ‎باشد‎.‎

در حال حاضر موضوع زنان به عنوان یک مشکل اجتماعی و معضل عمومی به‏‎ ‎رسمیت شناخته شده است. ‏وقتی مسئولین می گویند: ما با مطالبات شما مشکلی نداریم در‎ ‎واقع تائیدی بر قبول و به رسمیت شناختن ‏مشکلات زنان برابری خواه است. زن آگاه‎ ‎ایرانی دیگر نمی تواند وضعیت نابرابر و سراپا تحقیرآمیز را ‏تحمل کند در نتیجه، از‎ ‎پا نمی نشند. روز از نو، دوباره به خانه ها، از خانه ها به کوچه ها و خیابان ها و‎ ‎دوباره صدا و تخیل، زیرا به “روزی از آن خود” و “اتاقی برای خود” اعتقاد و‏‎ ‎نیازمندند‎.‎

پانوشت ها‎ :‎

‏1- مرکز فرهنگی زنان در یک نگاه (نامه زن، شماره صفر)‏

‏2- خبرنامه مرکز فرهنگی زنان (نامه زن، شماره 1)‏

‏3- میتینگ اعتراضی زنان ایرانی در پارک لاله (فصل زنان، شماره 3) نوشین احمدی خراسانی

‏4- خبر نامه مرکز فرهنگی زنان _ نامه زن شماره 5 (آلبوم هم بستگی 22‏‎ ‎خرداد)‏

‏5- ‏‎ ‎منیره نوبخت، رئیس شورای فرهنگی _ اجتماعی زنان (مجله زنان شماره‎ 141‎‏)‏

منبع: مدرسه فمینیستی