۸ خودکشی در ملاء عام

نویسنده
نازنین کامدار

» کمتر از سه هفته در تهران، شیراز، مشهد و مهاباد

در حالی که به تازگی سازمان پزشکی قانونی از افزایش آمار خودکشی تا ۱۱ مورد در روز در بین شهروندان ایرانی خبر داده است، منابع خبری نشان می‌دهند که از ابتدای اردیبهشت ماه و همزمان با انتشار ایران آمار‌ها، ۸ مورد خودکشی در ملاء عام آنهم با انگیزه های اقتصادی و حیثیتی صورت گرفته است.)لینک)

بر اساس این گزارش، نخستین مورد خودکشی در ماه جاری در ملاء عام، در ایستگاه مترو “امام علی” در تهران رخ داد که بر اثر آن یک دختر ۲۵ ساله خود را به زیر قطار شهری پرتاب کرد و از ناحیه سر دچار جراحت شدید شد.

در‌‌ همان زمان، خبرگزاری ایسکا نیوز در این باره نوشت: “زنی حدودا ۲۵ ساله که به همراه دوستش در ایستگاه بود پس از ورود قطار به ایستگاه خود را جلوی قطار پرتاب کرد و به شدت از ناحیه سر مجروح شد”.

یکی از شاهدان به این خبرگزاری گفته بود: “پرسنل مترو هیچ اطلاعاتی در مورد کمک های اولیه نداشتند و حتی در جابجایی مصدوم دو بار او را از روی برانکارد انداختند. آنها درمورد اینکه چگونه باید به شخص آسیب دیده کمک کنند هیچ اطلاعی نداشته و با روش هایی کاملا غیر اصولی زن جوان را از روی ریل قطار برداشتند. گویا زن جوان سابقه افسردگی و یا خودکشی داشته چون دوست او که همراهش بود در تماس های تلفنی که برقرار کرد با دیگران درباره خودکشی شخص مجروح صحبت می کرد. با جراحاتی که زن جوان از ناحیه سر برداشته احتمال زنده ماندنش بسیار کم است”.(لینک) برج میلاد تهران اما شاهد دومین مورد از خودکشی در ملاء عام در ماه جاری بود که طی آن یک زن ۴۸ ساله، با پرتاب خود از بالای این برج به زندگی‌اش خاتمه داد.

در‌‌ همان زمان، روابط عمومی برج میلاد با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد: “خانمی حدوداً ۴۸ ساله که به گفته یکی از نزدیکانش با قصد قبلی و برای خودکشی وارد برج میلاد تهران شده بود، خود را به طبقات تجاری رسانده و با استفاده از خلوتی محیط به صورت ناگهانی از طبقه ۴ لابی (طبقات تجاری) خود را به پایین پرتاب کرد که در ‌‌نهایت به فوت نامبرده منجر شد. براساس اعلام ماموران نیروی انتظامی و کار‌شناسان قوه قضاییه مستقر در صحنه فوت، این اتفاق در ساعت ۹: ۴۳دقیقه صبح روز پنج شنبه ۳ اردیبهشت ماه ۹۴ رخ داده است. ماموران نیروی انتظامی و قوه قضاییه در حال بررسی علل و عوامل خودکشی وی هستند”.(لینک)

به فاصله 4 روز از این حادثه، نوبت به خودکشی یک زن جوان در مشهد رسید که خود را از بالای یک پل به وسط خیابان پرتاب کرد و عکس های وی به سرعت در فضای مجازی منتشر شد.

در همان روز، سایت عصر ایران در این باره نوشت: “رهگذران خیابان آزادی مشهد شاهد خودکشی زن جوان و پرت شدن وی از بالای پل استقلال به وسط خیابان بودند. هنوز اطلاع دقیقی از دلایل این حادثه در دست نیست”.(لینک)

آنطور که خبرگزاری ها اعلام کرده اند، او تابعیت کشور افغانستان را داشته و از مرگ نجات یافته است.

طاهرزاده مدیر روابط عمومی اورژانس مشهد در اینباره گفته است: “بررسی های پلیس مشخص کرد دختر مذکور که از اتباع افغانی است به دلیل شدت صدمات وارده توسط مأموران اورژانس به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.مصدوم توسط مأموران امدادی پایگاه ۹ اورژانس مشهد به بیمارستان فارابی انتقال یافت و حال عمومی وی رضایت بخش است.”(لینک)

سه روز پس از این خودکشی، سایت های خبری از خودکشی یک کارگر باسابقه شرکت دارو پخش به دلیل فقر و ناتوانی اقتصادی خبر دادند.

سایت معتدلان در این باره نوشت: “علی اکبری،کارگر باسابقه شاغل در شرکت کارخانجات داروسازی داروپخش(متعلق به سازمان تامین اجتماعی)در اثر فشارهای اقتصادی و شرایط سخت زندگی، با پریدن از پشت بام ساختمان پنج طبقه این شرکت و برخورد با زمین به شدت دچار جراحت شد که اعزام وی به بیمارستان میلاد تامین اجتماعی هم،فرجام خوشی برایش به همراه نداشت و سرانجام جان به جان آفرین تسلیم کرد”.

یکی از شاهدان عینی نیز در تشریح این حادثه چنین گفت: “آقای اکبری، تقاضای ملاقات با مدیر عامل این شرکت را برای گرفتن وام داشت و متاسفانه مدیر عامل شرکت ضمن رد این تقاضا و در پاسخ به حرف های نامبرده که می گفت اگر با تقاضای وام من موافقت نکنید خودم را می کشم،به ایشان پاسخ داد که برو و خودت را بکش”!

وی افزود: “مرحوم اکبری،کارگری خوش نام و دلسوز بود که حدود ۲۳ سال سابقه کار در شرکت داروسازی دارو پخش را داشت و شاید موافقت مدیر عامل این شرکت با اعطاء یک وام ساده می توانست از یک فاجعه انسانی جلوگیری کند”.

گفتنیست، شرکت کارخانجات داروسازی داروپخش،یکی از شرکت های وابسته به مجموعه ثروتمند “شستا” از زیر مجموعه های هلدینگ دارویی سازمان تامین اجتماعی محسوب می شود. هولدینگ داروپخش در سال ۷۲ توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران پذیرش شده است و عمده سهام آن به شرکت سرمایه‌گذاری دارویی تامین (TPICO) وابسته به سازمان تامین اجتماعی تعلق دارد.(لینک)

پنج روز پس از این حادثه، نوبت به یک دانشجو در دانشگاه تهران رسید تا با پرتاب خود از بالای پل مدیریت در مقابل دانشگاه تهران، به زندگی اش خاتمه دهد.

سید احمدرضا خضری، مدیر کل روابط عمومی دانشگاه تهران در اینباره گفته است: “خبر خودکشی این فرد که دانشجوی دانشگاه تهران بوده متاسفانه صحت دارد و علت و چرایی اقدام وی در دست بررسی کامل قرار دارد. اقدام به خودکشی این دانشجو خارج از دانشگاه صورت گرفته و بررسی های فعلی نشان می دهد که این فرد دارای مشکلات خانوادگی و روحی بوده و دست به خودکشی زده است”.

قربانی این خودکشی، مهدی مزروعی سبدانی دانشجوی ترم هشت دانشگاه تهران، ورودی سال ۱۳۸۷ و ساکن تهران بوده است.(لینک)

همزمان با تهران، مشهد نیز مجددا به دلیل تلاش یک مهندس شرکت “پدیده شاندیز” برای خودکشی از طریق پرتاب خود از ارتفاع، خبرساز شد.

سایت روز نو در اینباره می نویسد: “این جوان مهندس ناظر یکی از پروژه های پدیده شاندیز بوده است که به علت پرداخت نشدن مطالباتش در مدت حدود ۶ ماه از سوی مدیران این مجموعه که نزدیک به ۲۰۰میلیون ریال بوده است دراقدامی خطرناک دست به بالارفتن از تاور کرین زده بود و قصد خودکشی داشت”.

این سایت افزود: “در نهایت با حضور گروه های امدادی اورژانس اجتماعی، پلیس شهرستان طرقبه شاندیز، آتش نشانی شهر شاندیز و بیش از ۳ ساعت مذاکره تلفنی مددکاران و روانکاوان اورژانس و آتش نشانی و همچنین با قول مساعدت مسئولان پدیده شاندیز این فرد که جوانی حدودا۳۰ ساله بود از اقدام خطرناک خود منصرف و توسط امدادگران نجات یافت”.(لینک)

مجموعه پدیده شاندیز چند ماهی است در پی خرید و فروش غیر قانونی سهام دچار مشکلات مالی و اقتصادی شده و نتوانسته است پاسخگوی سهام داران اش باشد و در پی این اتفاقات برخی از دفاتر فروش سهام پدیده شاندیز با دستور مقام قضایی تعطیل شده است.

یک دانشجوی دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز نیز دیروز در ادامه این موج اقدام به خودسوزی کرد تا هفتمین پرونده خودکشی در ملاء عام در کمتر از یک ماه در ایران تشکیل شود.

سایت فرارو در این باره نوشته است: “یک دانشجوی دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز اقدام به خودسوزی کرد. بنا به اعلام مسئولان دانشگاه این دانشجو در محلی خارج از دانشگاه اقدام به خودسوزی کرده است و در حال حاضر در بیمارستان قطب الدین شیراز بستری است. درصد سوختگی وی بالا گزارش شده است”.(لینک)

افزایش شمار خودکشی ها در ملاء عام موجب شد تا روزنامه قانون آن را یک “هشدار و زنگ خطر جدی” قلم داد کند و چنین بنویسد: “آن‌قدر خودکشی در ملأعام زیاد شده است که دیگر نمی‌شود آنها را شمرد. اتفاقی که به زعم جامعه‌شناسان بیشتر از اینکه دلایل فردی داشته باشد، دلایل اجتماعی دارد. انگار آن‌قدر عرصه بر بعضی‌ها تنگ آمده که تصمیم گرفته‌اند خودشان را چنان بکشند که ثبت در تاریخ شوند! گرچه تمام مرگ‌ها تلخ هستند و عزاداران بسیاری دارند اما سوال اصلی اینجاست که چرا افرادی دست به چنین مرگ‌هایی می‌زنند؟ مرگ‌هایی در مقابل دیدگان همه و این‌قدر تلخ و آزاردهنده. آن‌قدر آزاردهنده که برای همیشه در ذهن بینندگانش باقی می‌ماند. قبل‌ترها بیشتر خبرها از خودکشی، فقط آماری بود که از بیمارستان فارابی (بیمارستانی که بیشترین موارد خودکشی را به آنجا می‌برند) منتشر می‌شد. کادر و پرستاران این بیمارستان هم بیشتر از هرکسی دیگر افرادی را دیده‌اند که با عنوان خودکشی به این بیمارستان برده شده‌اند که اکثر آنها زنده نمی‌مانند. آن‌موقع‌ها مردم وقتی می‌خواستند به اصطلاح خودشان «از این زندگی کوفتی» خلاص شوند دست به خودکشی می‌زدند آن‌هم جایی که کمتر کسی آنها را ببیند. اما الان هجرتی از خفا به آشکار صورت گرفته؛ مردمی‌را می‌بینیم که خودشان را در مقابل میلیون‌ها چشم به کشتن می‌دهند”.

در این میان، خودکشی یک زن در شهر مهاباد که به شدت شایع شده که یک مامور اطلاعاتی حکومت ایران قصد تجاوز به وی را داشت، با موجی از خشم و اعتراض مردمی در شهر مهاباد و حتی آتش زدن هتل تارا، محل وقوع این خودکشی ادامه یافته است.