یکی از پنج روزنامه نگار برتر سال 85

نویسنده

» درباره عباس عبدی

abbasabdi464.jpg

روز سیزدهم اردیبهشت امسال، همزمان با روز جهانی مطبوعات، عباس عبدی در کنار چهار روزنامه نگار برتر دیگر کشور یعنی فیروز گوران، احمدرضا دریایی، شهلا شرکت و عبدالعلی رضایی، جایزه خود را در حالی گرفت که نمایشگاه کتاب امسال که از دو روز قبل آغاز شده است، برخلاف همه سالها در غیاب گسترده ناشرین مهم کشورو عدم استقبال مردم برگزار شده و مطبوعات در سال گذشته روزهای خوبی را پشت سر نگذاشتند. 34 نشریه توقیف شد، تعدادی از روزنامه نگاران به زندان رفتند و برخی از روزنامه نگاران صاحب نام و معتبر ایرانی از کشور خارج شدند. عباس عبدی در حالی که جایزه خود را دریافت می کرد، چنین گفت: “به نظر من هر اقدامی که برای توسعه پایدار این کشور صورت گیرد لاجرم باید خط‌مشی مشخصی را نسبت به مقوله مطبوعات و روزنامه‌نگار در پیش داشته باشد. هر برنامه توسعه‌ای بدون مشارکت مطبوعات و ایفای نقش موثر از جانب روزنامه‌نگاران به سر منزل مقصود نخواهد رسید و ناقص است. ضمن اینکه هر برنامه توسعه‌ای در ایران می‌بایست منجر به تقویت این نهاد و حرفه مهم نیز بشود.» وی در مورد وضع موجود مطبوعات می گوید: “متأسفانه باید گفت که قوانین موجود نه تنها به لحاظ اجرا دچار اشکالات متعدد هستند، به نحوی که اطلاق عنوان حاکمیت قانون بر رفتارهای موجود فاقد وجاهت است، بلکه متن قانون نیز به شکلی تحریر و تصویب شده‌اند که برداشت‌های کش‌دار و غیر منطبق بر عدالت از آن به وفور گریبان روزنامه‌نگاران و مطبوعات را می‌گیرد. به تعبیر دیگر قوانین مرتبط با حرفه روزنامه‌نگاری عموماً فاقد ویژگی‌های لازم یک قانون هستند.” عبدی گفت: “می‌توانم به برخی از ویژگی‌های ضروری چنین نهاد و حرفه‌ای در جامعه‌ای که در صدد دستیابی به توسعه است اشاره کنم.” به عقیده وی:

 

“1- نهاد مطبوعات رکن مهم فعالیت حرفه‌ای است نهادی که اولاً: استقلال نسبی از ساختار قدرت داشته باشد. ثانیاً: به لحاظ هزینه و فایده، امکان بقا داشته باشد، و ثالثاً: به لحاظ حقوقی از جایگاه و ثبات قابل قبولی برخوردار باشد.

2ـ ویژگی دوم آزادی گردش خبر و بیان نظر است. خطوط قرمز نیز می‏باید در حداقل‌ها باشد.

3ـ ویژگی سوم وجود انجمنی قوی از شاغلان در این حرفه است.”

 

عباس عبدی کیست؟

وی روز اول تیرماه 1335 در محله دولاب تهران به دنیا آمده و در محله نازی آباد تهران، هر دو از محله های جنوب شهر تهران، بزرگ شده است. عبدی دو برادر و سه خواهر دارد. پدرش درجه دار نظامی و متولد روستای نویس از توابع بخش خلجستان در سی کیلومتری ساوه و از توابع قم بود، که پیش از دهه سی به تهران آمد. عباس عبدی آموزش ابتدایی خود را در دبستان و دبیرستان الهی نازی آباد طی کرد و در سال 1353 با قبولی در آزمون سراسری وارد رشته مهندسی نساجی دانشکده پلی تکنیک تهران شد. مدتی بعد رشته درسی اش را به مهندسی پلیمر تغییر داد. عبدی در سال 1362 از دانشگاه فارغ التحصیل شد، در حالی که طی نه سالی که دوره لیسانس خودش را گذرانده بود، فقط هشت ترم( چهار سال) آن را درس خوانده بود و در طی پنج سال دیگر یک انقلاب کرده بود، سفارت آمریکا را گرفته بود و همراه با دانشجویان مسلمان دانشگاههای کشور در انقلاب فرهنگی و تعطیل دانشگاهها در سال 1359 همراهی کرده بود.

از سفارت تا نهادهای انقلابی

عباس عبدی از قبل از ورود به دانشگاه فعالیت های سیاسی و مذهبی خود را در محله نازی آباد در کنار بچه های همان محل آغاز کرده بود، سعید حجاریان و اکبرگنجی از کسانی هستند که در شرایطی مشابه او در نازی آباد بزرگ شدند. با ورود به پلی تکنیک به عنوان یکی از سیاسی ترین دانشگاههای کشور، فعالیت های سیاسی عبدی ادامه پیدا کرد. پس از انقلاب وی همراه با برخی دیگر از دانشجویان مذهبی دانشگاهها هم “دفتر تحکیم وحدت انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان پیرو خط امام” را بنیاد گذاشتند. در دفتر تحکیم کسانی مانند عباس عبدی، ابراهیم اصغرزاده، محسن کدیور، محسن واعظ زاده، وحید احمدی و برخی دیگر فعال بودند. در مقر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که از ارادتمندان روحانی تندرو، موسوی خوئینی ها تشکیل می شد، نیز دانشجویانی مانند محسن میردامادی، عباس عبدی (سخنگوی گروه)، معصومه ابتکار، ابراهیم اصغرزاده و حبیب الله بیطرف حضور داشتند. این گروه دانشجویی که در حقیقت با اشغال سفارت آمریکا، دولت موقت را ساقط کرده و دانشجویان همین گروه به نیروهای اجرایی بدنه دولت و نهادهای انقلابی تبدیل شده و با انقلاب فرهنگی به موافقان تصفیه مخالفان سیاسی نظام از دانشگاهها پرداختند. عباس عبدی، مدتی در سفارت ماند و چندین بار در موضع سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام ظاهر شد. اما در میانه کار، از سفارت بیرون آمد و به عنوان دبیر هیات هفت نفره تقسیم زمین به استان فارس آمد و مدتی در شیراز زندگی می کرد، در همین مدت البته گروهی از گروگانهای آمریکایی نیز همزمان در کنسولگری آمریکا در شیراز نگهداری می شدند. عبدی پس از مدتی به تهران بازگشت و در بخش اطلاعات خارجی دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری مشغول شد و مطالعات سیاسی و اجتماعی خود را از این مقطع آغاز کرد. دو مطالعه و پژوهش درباره روابط سوریه و عراق و نیز پیشنهاد استراتژی برای ایران در قبال افغانستان محصول این دوره عباس عبدی است. بخشی از این مطالعات در معاونت بررسی های خارجی وزارت اطلاعات که در آن زمان توسط چپ هایی چون پورنجاتی و امین زاده اداره می شد، انجام گرفت. عباس عبدی اندکی پس از تشکیل وزارت اطلاعات نزد یار قدیمی اش یعنی حجت الاسلام موسوی خوئینی ها که معاونت سیاسی دادستان کل کشور شده بود، رفت تا مدتی معاونت دفتر پژوهش های اجتماعی وی را اداره کند. وی در آنجا چند مطالعه میدانی را در مورد “تاثیر زندان بر زندانی”، “مسائل اجتماعی قتل در ایران” و “جامعه شناسی حقوق ایران” انجام داد.

از هواخوری قدرت تا سلول زندان

عباس عبدی پس از افزایش گرایشات راست روانه بعد از 1368 و حذف چپ ها از کشور، که منجر به تعیین رییس جدید برای قوه قضاییه در سال 1368 و تغییر دادستان کل کشور شد، از آنجا بیرون آمد و در پی راه‌اندازی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در مسئولیت معاونت فرهنگی این مرکز فعال شد. وی بازهم در کنار دادستان کل سابق که حالا مدیر مسوول روزنامه اپوزیسیون “سلام” در دوره رهبری آیت الله خامنه ای و ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شده بود، عضو شورای سردبیری روزنامه سلام شد. با رهبری جدید و تسویه چپ هایی مانند بهزاد نبوی از کابینه هاشمی رفسنجانی فشار بر این نیروها آغاز شد. سعید و ابراهیم اصغرزاده به زندان رفتند. روزنامه سلام هم که پشتیبانی خود از قائم مقام مغضوب رهبری یعنی آیت الله منتظری را رها نکرده بود، به همین دلیل زیر نظر وزارت اطلاعات قرار گرفت و عباس عبدی دستگیر و هشت ماه در سال 1372 به زندان انفرادی رفت. با بازگشت وی از زندان کارش در مرکز تحقیقات استراتژیک و روزنامه سلام ادامه یافت. در دوران ریاست عطاء الله مهاجرانی بر مرکز مطالعات استراتژیک عباس عبدی مدتی به عنوان معاونت فرهنگی این مرکز منصوب شده بود و در آنجا به عنوان کارشناس و محقق به پژوهشهایش ادامه می داد. با روی کار آمدن حسن فریدون روحانی، عباس عبدی از کار در مرکز برکنار شد و همراه با برخی از دوستانش مانند حسین قاضیان و بهروز گرانپایه در سال 1375 موسسه پژوهشی آینده را تشکیل داد. این موسسه در مدت کوتاهی به یکی از موسسات پژوهشی معتبر تبدیل شد و آثار بسیاری به عنوان پژوهش های این موسسه در حوزه نظرسنجی و مطالعات میدانی جامعه شناسی انجام گرفت.

ملاقات با باری روزن در یونسکو

شاید این یکی از مهم ترین و حساس ترین بخش های زندگی عباس عبدی باشد، او به دعوت یونسکو به پاریس رفت تا با باری روزن یکی از کسانی که 444 روز در ایران گروگان عبدی و دوستانش بود، ملاقات کند. خودش در این مورد می گوید: “اتفاق خوبی بود، البته این را باید به قضاوت دیگران هم بسپاریم. از بین دوستانی که به کلیت قضیه لانه جاسوسی تعلق خاطر دارند، کسی را ندیدم که به این ماجرا با دید منفی نگاه کند.” آنها یک هفته با هم بودند، یک جلسه مشترک داشتند و یکی دوبار به صورت دسته جمعی شام خوردند. جلسه گفت و شنود آنها در مقر یونسکو در پاریس توسط “اریک رولو” اداره می شد.

دوم خرداد و عباس عبدی

عباس عبدی همچون بسیاری از نیروهای ملی مذهبی و روشنفکران مذهبی که با انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان ریاست جمهور، حالا دیگر امکانی برای ارائه نظرات خود یافته بودند، علاوه بر روزنامه سلام، در روزنامه های دوم خردادی مانند صبح امروز، مشارکت، نوروز، بهار و برخی دیگر از روزنامه ها به نوشتن مقالات و فعالیت در تحریریه روزنامه های مختلف پرداخت. بسته شدن روزنامه سلام، به دلیل انتشار اسناد مربوط به سعید امامی و متعاقب آن رخداد 18 تیر 1378 فعالیت عباس عبدی در آن روزنامه را متوقف کرد. وی همچنین در کنار دوستان دیگری که بسیاری از آنان از مرکز مطالعات استراتژیک آمده بودند، جبهه مشارکت ایران اسلامی را بنیاد گذاشت. و عضو شورای مرکزی و دفتر سیاسی این حزب شد. همزمان با این فعالیت وی در تاسیس انجمن صنفی روزنامه نگاران نیز همراه با کسانی چون رجبعلی مزروعی و کریم ارغنده پور شرکت داشت و در اولین انتخابات انجمن، بیشترین رای را آورد و تا قبل از رفتن به زندان دوم، عضو هیات مدیره انجمن بود.

نظر سنجی در مورد آمریکا

موسسه پژوهشی آینده در یک همکاری با موسسه معتبر گالوپ اقدام به یک نظرسنجی علمی در مورد نظر مردم ایران نسبت به آمریکا کرد. انتشار نتایج این نظرسنجی، عواقب سنگینی برای موسسه آینده داشت. عباس عبدی برای دومین بار در سال 1381 به زندان رفت، همراه با او حسین قاضیان از محققان جامعه شناسی و بهروز گرانپایه، محقق و روزنامه نگار نیز زندانی شدند. زندان دوم که در شرایط سرکوب سنگین روزنامه ها صورت گرفته بود، همراه با فشار زیادی بر سه محقق فوق الذکر، هر سه را وادار کرد تا به اقرار تلویزیونی به اشتباهات خود بپردازند. در سالهای اخیر یک ضرب المثل برای سخت شدن شرایط زندان بکار می رود: “شرایط چنان سخت شد که عباس عبدی هم گفت اشتباه کردم…”

پس از احمدی نژاد

عباس عبدی که جزو اولین کسانی بود که از اصلاح طلبان خواسته بود از صندلی قدرت پائین بیایند، پس از آزادی از زندان، معتدل تر شد و به تحلیل ها و پژوهش هایی که به نظر می رسید جنبه های علمی و غیرجانبدارانه آن بسیار محکم تر است پرداخت. وی در وب سایت خود به نوشتن مقالات سیاسی خود ادامه داد و تنها فعالیتش حضور در گروه علمی ـ تخصصی انجمن جامعه‌شناسی ایران است. وی اگر چه تحصیلات جامعه‌شناسی ندارد، اما هیأت مدیره انجمن وی را به عضویت افتخاری انجمن درآوردند.

وضع خانوادگی عباس عبدی

عباس عبدی در سال 1357 ازدواج کرد و از همسر اولش پنج فرزند دارد. همسر اول وی دراولین روز سال 1376 در مرودشت، نزدیک شیراز در یک تصادف رانندگی کشته شد. وی در سال 1378 مجددا ازدواج کرد که یک فرزند نیز از این ازدواج دارد. فرزند اولش ازدواج کرده است، فرزند دومش فارغ‌التحصیل رشته مهندسی صنایع دانشگاه یزد است، فرزند سوم وی دانشجوی سال اول اقتصاد دانشگاه تهران و فرزندان چهارم و پنجم اش نیز دانش آموز دوره راهنمایی هستند.

 

کتاب های منتشره:

1) تحول نامگذاری کودکان تهرانی از 1345 تا 1374

2) انتخاب نو، تحلیل های جامعه شناسانه از واقعه دوم خرداد( 1377)

3) گفتگویی انتقادی، اصلاحات در برابر اصلاحات، طرح نو( 1382)

4) در فضای مجازی، گفتگوی پنج تن از اعضای شورا مرکزی مشارکت با کاربران اینترنت(1381)

5) معمای حاکمیت قانون، شامل یک مقاله از عباس عبدی و 10 مقاله از ده نویسنده دیگر(1381)

6) حقیقت یا آزادی، گفتگوی سید ابراهیم نبوی با عباس عبدی( 1380)

7) انقلاب علیه تحقیر، مجموعه 115 مقاله و مصاحبه صبح امروز و مشارکت( 1379)

8) از لس آنجلس تا قزوین، یادداشتهای 1370 تا 1372( 1378)

9) تحولات فرهنگی ایران، مجموعه چهار پژوهش جامعه شناختی( 1378)

10) قدرت، قانون، فرهنگ، مجموعه مقالات( 1378)

برخی منابع تحقیق درباره عباس عبدی:

1) در مورد عباس عبدی یک زندگینامه مختصر و محدود در دیکیپدیای انگلیسی وجود دارد.

2) زندگینامه تحلیلی عباس عبدی در یک مصاحبه طولانی در کتاب کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان، تحت عنوان “حیف و صد حیف” چاپ شده است.

3) در کتابی تحت عنوان “حقیقت یا آزادی” گفتگوی مفصل سید ابراهیم نبوی با عباس عبدی منتشر شده است. در این کتاب دیدگاههای سیاسی عبدی در دوران اصلاحات گفته شده است. در انتهای این کتاب مقاله شناسی عباس عبدی تا زمان انتشار کتاب مذکور آمده است.