محسن رحمانی: بعد از خرداد ۸۸ معترض شدیم

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» ۷ سال زندان برای عکس میرحسین موسوی

می گوید هیچ گاه فکر نمی کرد در نظامی که به آن اعتقاد دارد به خاطر بالا بردن عکس میرحسین موسوی در میتینگ انتخاباتی حسن روحانی، زندانی شود و حکم محکومیت ۷ سال زندان برای او صادر کنند.

محسن رحمانی، دانشجوی رشته آی تی، در میتینگ انتخاباتی حسن روحانی در جماران، عکس میرحسین موسوی را در دست گرفت؛ بازداشت شد، متهم به توهین به رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی، اجتماع و تبانی علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با بیگانگان شد و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ۷ سال زندان محکوم شد؛ حکمی که براساس گزارش رسانه ها در دادگاه تجدید نظر تایید شده هرچند که هنوز به خود او ابلاغ نشده است.

او در مصاحبه با “روز” می گوید که در بازجویی ها از او می خواستند از رهبر جمهوری اسلامی عذرخواهی کند و از میرحسین موسوی اعلام برائت.

 

آقای رحمانی شما در میتینگ انتخاباتی حسن روحانی در جماران بازداشت شدید، قضیه چه بود؟

ابتدا اجازه دهید نکته ای را توضیح دهم. من در یک خانواده کاملا مذهبی بزرگ شده ام، اهل انقلاب و طرفدار نظام. ما خانواده شهید هستیم، دو عموی من در جنگ شهید شده اند،یکی از عموهایم در عملیات مرصاد شهید شده. من در خانواده ای بزرگ شده ام که همیشه یاد و نام شهدا و انقلاب بوده، در هیات ها بوده ام.در خانه ما البته خیلی فضای سیاسی نبود ولی در حد اینکه باید رای بدهیم و در چارچوب انقلاب و نظام باشیم همیشه. من هم به شدت آن طرفی بودم و گذشته و مواضع فکر ایم متفاوت از الانم بوده. نه اینکه بسیحی بوده باشم اما رهبری را دوست داشتم، البته الان هم عناد و دشمنی و کینه ندارم. در هیات ها بودم و… اما سال ۸۸ برای من سال خیلی خاصی بود و نمی توانستم خیل چیزها را قبول کنم و بپذیرم و مواضع فکری ام کاملا تغییر کرد.

 

گفته می شد شما عضو ستاد انتخاباتی آقای روحانی بودید، درست است؟

 من عضو ستاد آقای روحانی نبودم و بحث ام هم اصلا آقای روحانی نبود.این را توضیح دهم که من همیشه، حتی اگر زندان هم بروم در چارچوب نظام و اصلاح طلبی، البته نه به معنایی حزبی بلکه خوی اصلاح گری است. دوست دارم در چارچوب نظام مسائل را به شکل آرام و آهسته در چارچوب قانون اساسی، طبق همان گفته های آقای مهندس موسوی اصلاح کنیم. در انتخابات اخیر ما دوست داشتیم آقای خاتمی بیایند که نیامدند، بعد آقای هاشمی که رد صلاحیت شد. من جزو کسانی بودم که تصمیم گرفتم رای ندهم. البته نمی توانم بگویم اگر بیرون از زندان بودم به آقای روحانی رای می دادم یا نه. در زندان عملا امکان حضور در انتخابات نبود و از قبل هم تصمیم گرفته بودم در انتخابات شرکت نکنم. اما درباره بازداشت ام، گفته بودند که آقای روحانی در بیت امام برنامه ای دارند. یک همایش مردمی بود. من از طریق فیسبوک متوجه شدم و رفتم. در انجا آقای روحانی 4 بار اسم مهندس موسوی را آورد و خاطره نقل کرد و بچه ها حمایت علنی کردند. من هم استقبال کردم، رفتم جلو و عکس مهندس موسوی را در دست گرفتم. شعار داده می شد و آقای روحانی هم به نوعی تایید می کرد اما بعد بر اثر فشارهایی که آوردند این حرکت را خوی تندروی خواند و محکوم کرد؛ هر چند بعد این حرف اش را هم پس گرفت و جالب بود نوع رفتارش. بحث ما، بحث مهندس موسوی بوده و هست، نه به عنوان یک شخص بلکه بحث ها و مسائلی که مطرح کرده و ما هم همین مسائل را قبول داریم.

 

دلیل بازداشت شما آنطور که عنوان شده بالا بردن عکس میرحسین موسوی بوده. یعنی به خاطر عکس میرحسین موسوی شما را بازداشت و بعد به ۷ سال زندان محکوم کردند؟

بله. به خاطر عکس مهندس موسوی بود. اتهاماتی هم که بعدا زدند متاثر از کینه ای بود که نسبت به گذشته من و تفکر خانواده ام بوده و است. من توی زندان هم پای حرف هایم ایستادم. من آدمی بودم که همیشه نماز جمعه می رفتم و نماز های مردمی ظهر و عصر ماه رمضان بیت رهبری را می رفتم.حتی با اینکه من زندان بودم ولی اعضای خانواده من به آقای روحانی رای ندادند، به آقای جلیلی و آقای قالیباف رای دادند. یعنی اعتقاد و تفکرشان کاملا با من متفاوت بود و هنوز هم هست. حتی صحبتی شده بود گفته بودند که شما پسرتان زندان است و آزاد نشده و رای ندهید و … جواب داده بودند که حفظ نظام و ولایت فقیه از خون بچه ما هم واجب تر است. نه اینکه حمایت نکنند هیچ کسی اندازه خانواده من پی گیر پرونده ام نبود و همه تلاش شان را کردند اما اعتقاد و تفکر مان کاملا متفاوت است. من در جماران رفتم جلو و عکس مهندس موسوی را بالا گرفتم و بعد این اتفاقات افتاد. خیلی از کسانی که می شنوند می پرسند چرا؟ این حکم برای چیست؟ ما معتقد بودیم خط انقلاب، خط درستی است ولی سر قضیه آقای موسوی ایستادیم. الان درون این طرف هم خیلی اختلاف پیش آمده و می گویند چرا این حکم؟ یک عده ای می خواهند این حکم منتفی شود و یک عده دیگر می خواهند قطعا تایید شود و به مرحله اجرای احکام برسد، این عده دوم زورشان بیشتر است.

 

این عده ای که می گویید می خواهند حکم شما به مرحله اجرا برسد چه کسانی هستند؟

نمی دانم واقعا چون بحث وزارت اطلاعات نیست، وزارت اطلاعات خواستار تبرئه من شده. نمی دانم واقعا کدام ارگانی این وسط است که اینقدر فشار می آورد. گفته بودند پرونده مرا با دستکش دست شان می گیرند، نجس است! یعنی ما با چنین طرز فکری مواجه هستیم.

 

چه کسی چنین حرفی زده بود؟ بازجو؟

قاضی پرونده ام به وکیل ام این حرف را زده بود.

 

شما ۵۰ روز بازداشت بودید و خبرهایی از ضرب و شتم و فشار بر شما منتشر شد. ممکن است توضیح دهید دوران بازداشت چگونه بود؟

من در ۲۴۰ در انفرادی بودم و در ۲۰۹ هم با اینکه معتقد به نظام بودم مرا با افرادی هم سلول کردند که واقعا حق ام نبود و اعتراض هم کردم.

 

چه افرادی؟

اعضای القاعده و قاچاقچی مواد مخدر و افرادی که اتهامات اخلاقی داشتند؛ کلا کسانی که اتهامات خیلی سنگینی داشتند. با اینکه همه مرا می شناسند می دانند چه کسی هستم و از کجا آمده ام،خانواده شهید هستم و پای آرمان های عموهایم و پای انقلاب هم ایستاده ام تا الان هم که سکوت کرده بودم دلیل اش این بود که نمی خواستم صحبت های من مورد سواستفاده قرار بگیرد. ولی وقتی مرا با القاعده هم سلولی می کنند و.. البته آنها هم آدم هستند ولی شان و منزلتی که باید به من داده می شد اصلا و ابدا داده نشد. آن کینه ای که داشتند از اینکه این پای منبر حاج منصور ارضی بوده، حالا چرا باید سر قضیه مهندس موسوی این طور شود.چگونه است یک نفر از پای منبر حاج منصور بلند می شود و ضرب و شتم های خیابانی سال ۸۸ را قبول نمی کند، مسائلی که پیش آوردند را قبول نمی کند، رفتار با مهندس موسوی را قبول نمی کند و در چارچوب مذهب و مکتب اش و افکاری که دارد اعتراض می کند و به دیدار نسرین ستوده و عیسی سحرخیز بعد از آزادی شان می رود و.. من واقعا سیاسی نبودم و نمی خواهم باشم، هیچ وقت حزبی نبودم هیچ وقت متعلق به گروه و حزب خاصی نبودم. به خاطر دغدغه ای که دارم و مظلومیتی که در این افراد می دیدم می رفتم با آنها دیدار می کردم .

 

دقیقا از شما چه می خواستند در بازجویی ها؟

یکسری اتهامات را به ما بستند. ما هم واکنش نشان می دادیم و می گفتیم روحانی رای می آورد و ما آزاد می شویم. بعد روزنامه را به ما نشان دادند که روحانی به شکل خیلی بدی ما را محکوم کرده بود و این برای ما خیلی تلخ بود. بعد می گفتند شما چطور افراد مذهبی و معتقد به نظام هستید که با افرادی ارتباط برقرار کردید که ضدانقلاب هستند. باید از این قضیه کاملا بری شوید و …

 

چگونه؟ یعنی می خواستند چه کاری انجام دهید؟

دو بحث کلی بود. مثلا اتهام توهین به رهبری به من زده بودند و می گفتند از رهبری عذرخواهی کن. من واقعا توهینی به رهبری نکرده ام ولی می گفتند اول از رهبری عذرخواهی کنید و از سران فتنه اعلام برائت کنید. من نمی پذیرفتم و نمی پذیرم. می گفتند انقلاب را به انحراف می برید و از این صحبت ها. بازجوهایی که قبلا با من در هیات ها بودند و بعضی ها مرا از نزدیک و از قبل می شناختند.

 

دقیقا چه اتهاماتی به شما زدند؟

اجتماع و تبانی علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، ارتباط با بیگانگان، توهین به رهبری و امام خمینی، که این یکی دیگر برای من خیلی عجیب بود، حتی برای کسانی که مرا می شناختند. چون ما جماران به دلیل اینکه بیت امام است رفته بودیم. این را لطفا بنویسید که اگر فضایی برای صحبت کردن من اینجا وجود داشت من راضی نمی بودم با رسانه ای که خارج از کشور است صحبت کنم و دوست ندارم کوچکترین صحبت من، علیه نظام تلقی شود. من ۷ سال هم بروم زندان از این نظام برنمی گردم. ما شهید داده ایم و اعتقاد داریم. اما بعد از قضیه سال ۸۸ اعتراض داریم و نقد داریم.

 

در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتید؟

بله ولی اجازه بدهید در این مورد صحبت نکنم.

 

دادگاه شما به چه شکلی بود؟

من فکر نمی کردم دادگاه به آن معنی باشد که بخواهد تفهیم اتهامی صورت بگیرد و براساس آن حکمی بدهند و.. من فکر می کردم قراره بروم و سند را بگیرم. ولی رفتم دیدم اتهامات خنده داری زده اند،من وسط دادگاه می خندیدم. آقای مقیسه نشسته بود آن بالا. من ۲۲ سالم است و این اتهامات هم اصلا به من نمی خورد و خنده دار بود. بعد دیگر عصبانی شدم و گفتم بترسید از قیامت، بترسید که بر صندلی علی تکیه داده اید و.. مقیسه ابتدا خندید و بعد عصبانی شد.

 

فکر می کردید در نظامی که بدان معتقد هستید به خاطر بالا بردن عکس میرحسین موسوی به شما ۷ سال حکم زندان بدهند؟

نه والا. اصلا و ابدا این فکر را نمی کردم. این ۷ سال نه به نفع من است نه به نفع نظام است و من امید دارم که حکم متوقف شود. امیدوارم لغو شود.

 

ولی در تجدید نظر تایید شده.

هنوز به من ابلاغ نشده و من هنوز هم امید دارم و رایزنی هایی صورت گرفته و امیدوارم منتفی شود.