دو هفته پس از سخنان سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر اینکه “فتنه ۸۸ عامل قلع و قمع کاندیداها نخواهد بود”، صادق خرازی از کاندیداتوری خود و دوستان اش در انتخابات آتی خبر داد.او روز گذشته در گفت و گو با روزنامه شرق و در اظهاراتی که به تیتر اصلی سایت های محافظه کار از جمله “رجانیوز” تبدیل شد، وقوع هرگونه تقلب در انتخابات سال ۸۸ را رد کرده و حزب “مشارکت” را عامل واگرایی اصلاح طلبان دانسته است.
صادق خرازی که روزنامه شرق او را “نوه حاجسیدمهدی” و “کلکسیونر عتیقه” معرفی کرده، گفته است: “صبح روز قبل از انتخابات من یکنظرسنجی دیدم. ۶۰درصد احمدینژاد بود ۴۰درصد موسوی. یک نظرسنجی دیگر، موسوی را ۴۲ و احمدینژاد را ۵۸ درصد اعلام کرد. خودم به ۴۰ تا ۵۰ روستا و شهر رفتم. من معتقدم تخلف شد اما تقلب ۱۰ تا ۱۲میلیونی نه. قلب من نمیتواند قبول کند که احمدینژاد در این کشور ۲۴میلیونرای آورده باشد، اما عقلم چیز دیگری میگوید. متاسفانه برخی دوستان فقط تهران، اصفهان و شهرهای بزرگ را دیدند. آقای جهانگیری به من گفت در منطقه ما (جیرفت) تخلف شده است، من به رهبری گفتم و آقای اژهای ما را خواست. رفتند تحقیق کردند دیدند که صندوقها درست است. نمیشود اینطور قضاوت کرد…من کف خیابان را قبول ندارم. نمیدانم منظور از فشار اجتماعی چیست. برخی فشارهای اجتماعی قانونمند در جامعه وجود دارد… جنبش اجتماعی فقط در کف خیابان تعریف نمیشود… در سال۹۲ اگر حاکمیت میخواست آقای روحانی را بیندازد با یکی، دوحوزه و چندصندوق میتوانست که ایشان را به دور دوم ببرد. مجموع آرای اصلاحطلبان ۵۰درصد بود و اصولگرایان ۴۹درصد. آن اختلاف کوچک باعث موفقیت آقای روحانی شد. در حاکمیت و نظام سیاسی که انتخابات را محمود احمدینژاد برگزار و شورای نگهبان نظارت میکند. میتوانستند با چند صندوق بالاوپایینکردن، انتخابات را به دور دوم بکشانند و تحولات دیگری رخ میداد ولی نظام این کار را نکرد”.
او درباره جبهه مشارکت هم گفته است: “رهبری در سال۷۶ گفتند که مردم در دوم خرداد حماسه آفریدند. اما برخی کار را در هشتسال ریاستجمهوری آقایخاتمی به جایی رساندند که پس از آن کسی جرات نمیکرد در این مملکت اسم دومخرداد را بیاورد. همان کسانی که آقای هاشمی را ترور شخصیت کردند الان مدعی ایشان هستند. عالیجناب سرخپوش را چه کسی نوشت؟ برخی از اینها خاتمی را هم قبول ندارند. مگر سال آخر ریاستجمهوری آقایخاتمی ندیدید در دانشگاه با ایشان چه کردند؟… گر حتی دوباره این حزب فعال شود ـ- که من امیدوارم این اتفاق رخ بدهد و به نشاط سیاسی رونق دهند ـ- ممکن است خیلی از این افراد به مشارکت بازنگردند. کنشها و واکنشهای مشارکت یک واگرایی ایجاد کرده است که من دوباره میگویم که اصلا برای قضاوت درباره آن صالح نیستم و درباره دلایلش هم نمیتوانم اظهارنظر کنم. ولی با هرکسی که صحبت میکنم، میپرسم که اگر مشارکت دوباره فعال شود آیا شما حاضرید بعدا بازگردید به مشارکت؟ میگویند نه”.
روزنامه شرق در لید خود بر این گفت و گو که سومین مورد در سه ماه گذشته است، نوشته: “خانه نوه «حاجسیدمهدی» بیشتر از آن که به منزل یک دیپلمات و سیاستمدار شبیه باشد به خانه یک کلکسیونر عتیقه و کتابهای نایاب خطی شبیه است. او در این خانه که بیشتر شبیه موزه است، با عبا و عصا مینشیند و از مراجعهکنندگانش با قهوه فرانسه پذیرایی میکند. خانه آجری در حوالی پل «صدر» بیاختیار آدمی را به یاد سریال هزاردستان و تهران قدیم میاندازد. این البته مخصوص زمانی است که برای درمان بیماری سرطان «لنفوم» راهی آلمان نشده باشد. معماری درونی و اشیای موجود در خانه چیزی از دکورهای پرخرج خانههای قاجاری بعضی از فیلمها کم ندارد؛ اندرونی، بیرونی، محراب، کتابخانه، تالار آینه و…، روی دیوارها، از نقاشیهای سهراب سپهری و محمود فرشچیان یافت میشود تا طراحیهای مرتضی ممیز و مجسمههای پرویز تناولی و خطنقاشیهای محمد احصایی. اجداد پدریاش همه بازاری بودند اما هنگامی که نوبت به حاجسیدمحسن (پدر صادق) رسید، راهی حوزه علمیه قم شد. صادق با این پیشینه و ریشه خانوادگی، نماد مجسم پیوند ناگسستنی روحانیت و بازار بهشمار میرود.سیدمحمدصادق خرازی اینروزها به این دلایل خبر ساز نیست. او اکنون زعیم حزبی تازهتاسیس است که بیشترین یارگیری را از میان نیروهای جوان دو حزب منحل اعلام شده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی داشته است”.
انتشار گفت و گوی روزنامه شرق با صادق خرازی، با بازتاب هایی در سطح رسانه های حکومتی و شبکه های مجازی مواجه شده است.
در فضای مجازی، کاربران از روزنامه شرق انتقاد و بعضا این سوال را مطرح کرده اند که آیا مصاحبه ها یا به تعبیری “رپورتاژ آگهی”های مکرر روزنامه شرق با صادق خرازی و تلاش برای تبدیل او به یک چهره سیاسی طراز اول با انگیزه های مالی همراه نیست.صادق خرازی نیز با این انتقاد مواجه شده که چگونه پس از بارها ادعای تلاش برای وحدت اصلاح طلبان ناگهان به انتقاد از حزب مشارکت و انکار تقلب در انتخابات سال ۸۸ پرداخته است.
در برخی از صفحات کاربران، از جمله صفحه یکی از خبرنگاران اصلاح طلب نیز بحث های داغی درباره تناقض در رفتار سیاسی جوانان عضو حزب ندا که از یکسو تقلب در انتخابات را انکار می کنند و از دیگر سو با حضور در خانه زندانیان سیاسی اصلاح طلب، با آنها عکس یادگاری می گیرند، مطرح شده است.
ازسوی دیگر اما رسانه های دست راستی از سخنان خرازی استقبال کرده اند و از جمله سایت رجانیوز در اینباره نوشته: “به نظر می رسد اختلافات اصلاح طلبان علیرغم گذشت یک سال و نیم از آغاز به کار دولت یازدهم، همچنان پابرجاست و با همه تبلیغات تصنعی و پروپاگانداهایی که طی این مدت مبنی بر وحدت آنها صورت گرفته است، در عمل انتقادات جدی بسیاری از اصلاح طلبان به افراطیون این جریان به ویژه در سال ۸۸ باعث شده تا هر از چندگاهی نمود این مساله در رسانه های اصلی اصلاحات نیز هویدا شود. با این حال باید منتظر گذشت زمان بود و دید در شرایطی که یک سال دیگر انتخابات مجلس دهم برگزار خواهد شد، این جریان با وجود افرادی چون محمد رضا عارف، صادق خرازی و جریان نزدیک به دولت و هاشمی رفسنجانی در عمل چند لیست انتخاباتی منتشر خواهند کرد و از سوی دیگر با توجه به ناکارآمدی دولت روحانی در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاست خارجی و سیاست داخلی، این روند واگرایی میان اصلاح طلبان تا کجا ادامه خواهد داشت؟”
در مقابل سایت های نزدیک به اصلاح طلبان از صادق خرازی انتقاد کرده اند و دریک مورد، بهارنیوز که به محمدرضا عارف نزدیک است، به جریانی موسوم به “اصلاح طلبان بی خطر” اشاره کرده و در توصیف آنها نوشته است: “عدهی زیادی از حامیان جریان اصلاح طلبی متحمل سنگین ترین هزینه ها شده اند و همچنان در حال پرداخت آن میباشند و عده ای هم عافیت طلبانه مترصد فرصت ها در جهت نیل به پست ها و مناصب عالیه بوده اند. معمولا این عده در بحبوحه ی چالش ها خود را درگیر مسائل کلان عرصه سیاست نکرده و موضعی محافظه کارانه داشته اند تا کمترین آسیبی متوجه آنان نگردد و مورد ملامت جناح مقابل و کانون قدرت قرار نگیرند”.