پنج سال است که حاکمان جمهوری اسلامی تاریخی را خلق کردهاند تا تاریخ دیگری را حذف کنند؛ واژهی “فتنه” را آفریدند تا خاطرهی “تقلب” را از میان ببرند؛ اما نه در خلقتِ تاریخ “ناقصالخلقه”ی شان کامروا بودهاند و نه در خاکسپاری آنچه کابوسشان شده است.
معترضان به تقلب ۸۸، تاریخ “۹ دی” را به طنز، “روز جهانیِ ساندیس” خواندند تا بگویند فرق “دین” و “دینار” را میفهمند؛ فرق “میلیونها نفر” با “میلیونها تومان” را خوب میدانند و راهپیماییِ کسانی که با جیب خالی برای احقاق حقّشان به خیابان میآیند را با اردوکشیِ حامیان خشاب و انبان پر مقایسه نمیکنند.
طیفی از اصولگرایان در انتخابات ۹۲، محمدباقر قالیباف را ملامت می کردند که چرا شهرداریِ تحت نظر او، آمار راهپیماییِ ۲۵ خرداد ۸۸ را ۳ میلیون نفر اعلام کرده (و در واقع چرا این عدد را فاش گفته است؟) حالا همان طیف، “کاروان روایت فتنه” راه انداختهاند تا شهر به شهر بگردند و کاریکاتوری از کاروانهای “راهیان نور” را اجرا کنند؛ اندکی پس از پایان جنگ هشت ساله، قرار شد رزمندگان آن سالها برای مسافرانِ جنگندیدهی “راهیان نور” حماسههای آن سالها را روایت کنند (بماند که بعدها چه بر سر این پروژه آوردند) حالا قرار است به جای روایت آن هشت سال، این هشت ماه سرکوب میلیونها معترضِ ۲۵ خرداد را روایت کنند؛ هشت ماه سرکوب همان مردمی که رزمندگانشان هشت سال جنگیدند تا حرمت آنها را حفظ کنند؛ حرمتی که اگر در نتیجهی آن هشت سال ایستادگی، زیر چکمههای سربازان صدام شکسته نشد حالا زیر چکمههای سربازان نظام بشکند!
اما چرا حکومت، علیرغم گذشت ۵ سال، برای خاطرهی کاریکاتور یک راهپیمایی، اینهمه هزینه می کند؟ آن هم حالا که دولت جدید آمده و انتخابات ریاست جمهوریِ نسبتاً موجّهی برگزار شده؟ اگر قرار بر اعادهی آبروی رفته در ۸۸ بود آیا با این انتخابات محقق نشده؟ مگر خودشان هزاران بار نگفتهاند که انتخابات ۹۲، تقلب ۸۸ را نقض کرده و فتنه را به خاک سپرده است؟ نگاهی به حجم برنامههای تولید شده در صدا و سیما و رسانههای مکتوب و مانورهای خیابانی و مبالغ هنگفت این پروژه بیندازید! اگر واقعا بر آن باورند پس چرا اینهمه هزینه و فریاد میکنند؟
پاسخ این سوال را میرحسین موسوی در پیامی که پس از ۱۴۱۰ روز حصر خانگی منتشر کرده، داده؛ از نظر او ماجرا دیگر تقلب ۸۸ نیست، بلکه تقلبی بزرگتر در دولت پیشین اتفاق افتاده که اینهمه غوغا قرار است سرپوشی بر آن باشد: “آنان اگر به جای اتهامزنیهای کذب و بیمعنا، رشد و بلوغ یک ملت را آشوب عدهای بزغاله و گوساله نمیخواندند، امروز مجبور نبودند مفاسد بزرگ را انکار کنند و با جنگهای روانی و راه اندازی کاروانهای روایت، افکار عمومی را از خطرات اینهمه فساد و تباهی منحرف سازند.”
آن تقلب بزرگتر، یا به تعبیر میرحسین موسوی آنهمه “فساد و تباهی” را در کجا باید جست؟
وقتی محمود احمدینژاد به قدرت رسید مدافعان اصولگرای او، دولتاش را “دولت حزبالله” و “برآمده از زیارت عاشوراهای مردم”خواندند؛ در این میان رهبر جمهوری اسلامی بیشترین حمایت را در تاریخ دولتهای پس از رهبریاش نثار او کرد تا آنجا که خطاب به او گفت: «علت دشمنیها با شما در این چند سال، یکی پیشرفتهای شماست و دیگری زنده کردن ارزشهای انقلاب است»؛
اما نکتههای زیر کافیست تا معلوم شود حقیقت ماجرا را در کجا باید جستجو کرد: نکتههایی که اخبار محرمانه نیست و برگهایی از تقویم امروز و دیروز رسانههای رسمی کشور است:
۱
۱۴ آبان ۹۳/ موید حسینیصدر٬ عضو کمیسیون صنایع مجلس:
دولت محمود احمدینژاد برای وارد کردن قطعات هواپیمای مسافربری “به یک فرد” اعتباری “۴۰۰ میلیون دلاری” داده٬ اما این قطعات هرگز وارد کشور نشد. /خبرگزاری ایلنا
۲
۳۰ مهر ۹۳ / نادر قاضیپور، نماینده ارومیه:
دولت محمود احمدینژاد، یک دکل نفتی به نام دین در سال ۹۰ به قیمت حدود ۸۰ میلیون دلار که معادل ۲۴۰ میلیارد تومان است، خریداری کرده که معلوم نیست در حال حاضر این دکل کجاست! /خبرگزاری خانه ملت
۳
۱۰ شهریور ۹۳/ فیاض شجاعی، دادستان دیوان محاسبات:
در پرونده دانشگاه ایرانیان (به ریاست احمدینژاد) متوجه شدیم هم تخلف اتفاق افتاده، هم ۱۶ میلیارد تومان از وجوه دولتی به یک حسابی که تحت عنوان حساب دانشگاه ایرانیان است، واریز شده آن هم در مقطع زمانی که هنوز دانشگاه ایرانیان شکل حقوقی نداشته… /خبرگزاری تسنیم
۴
۱۷ خرداد ۹۳/ غلامعلی جعفرزاده، رییس کمیته تحقیق و تفحص از بنیاد شهید و امور ایثارگران:
تصمیمهای شخصی محمود احمدینژاد باعث وقوع فساد گسترده مالی در این نهاد شده و دامنهی این فساد به حدی است که افشای آن مردم را شوکه میکند. /مصاحبه با وبسایت تدبیر
۵
۱ شهریور ۹۱/ محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس:
الان هزینه عزل کردن رییس جمهور (احمدینژاد) بیش از آن است که ما این یک سال دیگر هم دست روی دلمان بگذاریم. به خاطر این است که میگوییم باید این یک سال را با همین شرایط فعلی تحمل کرد. /روزنامه اعتماد
۶
۱۱ مهر ۹۰/ آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی:
رسانه ها نباید این قضیه (پروندهی اختلاس سههزارمیلیارد تومانی) را کش دهند… عدهای میخواهند از این حوادث برای زدن توی سر مسئولین سوءاستفاده کنند. /خبرگزاری فارس
۷
۲۹ شهریور ۸۹/ علی عباسپورتهرانی، رئیس کمیسیون آموزش مجلس:
دولت (احمدینژاد) اکنون مصوبات شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام را نمیپذیرد و ما اکنون با پدیدهی جدیدی رو به رو هستیم که برای نظام خطرناک به نظر میرسد. /وبسایت تابناک
بر فهرست بالا بسیار میتوان افزود؛ با اینهمه اما، چهار ماه پیش؛ ۵ شهریور ۹۳ آیتالله خامنهای، در دیدار با کابینهی حسن روحانی، در واکنش به انتقادها از فساد اقتصادی و اجراییِ دولت احمدینژاد گفت: “اصلاح، بهتر از اظهار نظر است و برخی اظهارنظرها مبالغهآمیز و غیرمنصفانه است”! تعبیر محترمانهای از همان “کش ندادن قضیه”.
میرحسین موسوی اما پنج سال پیش (۸ اسفند۸۸) از این فساد “شوک آور” سخن گفته بود: “ملت ما میخواهد بیشترین پروژهها و فعالیتهای اقتصادی کشور در بنگاههای شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود و با انبوه تبلیغات، شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود”. /مصاحبه با وبسایت کلمه
او در مناظره ی انتخاباتی اش (۱۷ خرداد ۸۸) نیز به صراحت گفته بود:
“متاسفانه ما در این چهار سال با پدیدهای روبرو هستیم که مستقیم در چشم مردم نگاه میکند و با اعتماد به نفس، سیاه را سفید نشان میدهد. این آقا (احمدینژاد) میتواند به دوربین نگاه کند و ۲ در ۲ را بگوید ۴ تا نیست؛ ۱۰ تاست”.
حالا کسی که اول ماجرا، علیرغم همهی هشدارها، حتی به قیمت تقلب در انتخابات، کسی را “رییس جمهور” میکند؛ بعد جلوی “کشدادن قضیهی اختلاس سههزارمیلیارد تومانی” در دولتِ او را میگیرد؛ بعد مستقیم یا غیر مستقیم، مانع عزل او میشود؛ بعد حتی وقتی اصولگرایان مجلس میگویند ارقام فساد و تخلف “به حدی است که افشای آن مردم را شوکه میکند” باز هم به منتقدان توصیه میکند که “اظهار نظر” نکنند چه نقش و سهمی در این ارقام “شوک آور” دارد؟
اینجاست که روشن می شود ۹دی نماد دفاع از “آنهمه فساد و تباهی” است و باید چنان باشکوه برگزار شود که حجم عظیم فساد و تباهی را بپوشاند و نگذارد خاطره و صدای ۲۵خرداد به عنوان نماد اعتراض به تقلب و امتداد آن در تقلبهای بزرگتر، در یادها بماند!
کاروانهای روایت، باید افکار عمومی را از خطرات اینهمه فساد و تباهی منحرف سازند و دادگاه علنی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد نباید برگزار شود تا مبادا متهم ردیف اول، “حقایق مربوط به سرچشمههای فساد عظیمی که کشور و انقلاب را در خود غرق کرده” را بیان کند.
“کاسبان فتنه” برای امتداد حرامخواریِ سیاسی و اقتصادی و پردهپوشی بر آنها، هر روز و هنوز به کاروانهای ۹دی محتاجند و این قصه سرِ دراز دارد… تمامِ مسئله، این است.