حتی اعتراض مراجع تقلید هم رییسجمهوری را از موضعش درباره نیروی انتظامی منصرف کرد. او که در موضعی صریح عنوان کرده بود وظیفه پلیس نه اجرای اسلام، بلکه اجرای قانون است، بار دیگر تاکید کرد: نمیشود به کسی که کلت و دستبند دارد بگوییم اجتهاد کن. حالا رسانههای اصولگرا سری به کتاب خاطرات حسن روحانی زده و بخشی از خاطرات او در مورد حجاب زنان در سال ۵۸ را بازنشر کردهاند. کتاب خاطرات او در سال ۷۸ منتشر شده و در آن از اعمال حجاب دستوری دفاع شده است. روحانی که در ایام تبلیغات انتخاباتی، حجاب را با عفاف مساوی نمیدانست در کتاب خاطراتش، از بدحجابی به عنوان “معضل اجتماعی” نام برده است.
روحانی: گفتم این یک دستور است
هرچند برخی اعضای خانواده آیتالله خمینی مانند سید حسن خمینی و نعیمه اشراقی، نوهاش بارها مدعی شدهاند که حجاب به دستور نخستین رهبر جمهوری اسلامی اجباری نشده بلکه این خواست مردم و نمایندگان مردم در مجلس بوده اما اسناد و شواهد موجود برخلاف این مدعاست. در خاطرات مورد اشاره حسن روحانی نیز به دستور رهبر انقلابیون در همان ماههای ابتدایی پس از پیروزی اشاره شده است. روحانی در جلد اول خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۷۸ منتشر شده، نوشته است: “طرح مسئله پوشش و حجاب زنان در اسفند ۱۳۵۷ بدون مشکل نبود و تا مدتها مسئولین را به خود مشغول کرد. پس از ۲۲ بهمن که سازمانها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانمهای کارمند و دانشآموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارات و سازمانهای دولتی حاضر میشدند و در میان آنها، گاهی زنان باحجاب در اقلیت بودند. بعضی پرستاران بیمارستانها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود میرفتند و در خیابانها هم زنان بیحجاب رفتوآمد داشتند. البته زنان باحجاب نیز فراوان بودند و در همهجا به چشم میخوردند.”
او سپس به اعتراض “علمای قم” و دستور آیتالله خمینی در مورد “لزوم حجاب برای زنان” اشاره میکند که اعتراض و راهپیمایی فعالان حقوق زن را به دنبال داشته و با پادرمیانی آیتالله طالقانی فیصله پیدا کرده است. به گفته حسن روحانی، اعتقاد طالقانی مبنی بر اختیاری بودن حجاب اسلامی با نظر “علمای دیگر” متفاوت بود.
روحانی که در آن زمان در ستاد ارتش عضویت داشت، از تصمیمشان برای الزامیکردن حجاب روایت میکند که درنظر داشتند مقدمهای برای الزامی شدن حجاب در ادارات دولتی شود: “طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدینجهت در گام اول، همهی زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به ۳۰ نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتوگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همهی کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود، در سالنی جمع و دربارهی حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سروصدا را انداختند، اما من قاطعانه گفتم: این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.”
روحانی سپس از ادامه تلاشهایش برای تسری این الزام به سایر بخشهای ارتش صحبت کرده و این که منظورشان از حجاب الزامی استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن بود و نه چادر.
او در ادامه خاطراتش نوشته است: “بحمدالله این تلاشها نتیجهی مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همهی زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود میآمدند. در وزاتخانهها و سازمانهای دولتی و حتی صداوسیما نیز بهتدریج حجاب عملی شد و همهی زنان با روسری از خانه بیرون میآمدند. البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بیحجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوقهای رأی حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمعوجور شد و به سامان مناسبی رسید.”
حجاب، انتخابات و وعدهها
چند دورهای است که بحث حجاب و برخوردهای پلیسی با پوشش شهروندان ایرانی بخش مهم و تاثیرگذاری از نظرات کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری را به خود اختصاص داده است. محمود احمدینژاد با مسخره کردن احتمال سختگیری در مورد پوشش و مدل موی جوانان در دوران ریاستجمهوریاش، خیال خیلی از رایدهندهها را آسوده کرد اما در دو دوره ریاستجمهوری او حضور گشتهای ارشاد به اوج رسید. احمدینژاد چند بار در ظاهر با شدت عمل پلیس علیه جوانان مخالفت کرد اما در عمل نیروی انتظامی بر سختگیریها میافزود.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ وعده برچیدن گشتهای ارشاد دادند اما فرصت عمل به وعدههایشان را پیدا نکردند. ۴ سال بعد نوبت به حسن روحانی رسید تا او نیز از لزوم آسانگیری نسبت به جوانان بگوید: “به نظرم عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمیرود.به نظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند. عفت شاخصهای زیادی دارد. کما اینکه میتوان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند (چه مرد و چه زن) ولی اصول عفت را رعایت نمیکنند.”
روحانی در مصاحبهای تاکید کرده بود که “من با اعمال محدودیتهای فراقانونی علیه دختران و زنان مخالفم” و در جای دیگری گفته بود: “نخواهم گذاشت ماموری بی نام و نشان از کسی سئوال کند. دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف هستند.”
روحانی در شهریور ماه ۹۲ و در اولین اظهارنظر رسمی به عنوان رییسجمهور در مورد حجاب، بر اهمیت مقوله عفاف و حجاب در جامعه اسلامی تاکید کرد و از همه مردم “اخلاقمدار” و به ویژه جوانان “رشید” و “فهیم” کشور خواسته با رعایت این دستور دینی، هنجارهای مورد قبول اکثریت جامعه را محترم بشمارند. در ادامه روحانی با وجود تداوم برخی شدت عملها، موفق شد تا با تعامل وزارت کشور و نیروی انتظامی، از تمرکز پلیس روی موضوع بدحجابی کم کند. اما این رویه باعث انتقاد و فشار برخی نمایندگان مجلس، مقامات و چهرههای مذهبی و گروههای تندرو شد، تا حدی که اردیبهشت ماه سال گذشته در مقابل وزارت کشور تجمع اعتراضی برپا کردند.
در این بین دو حادثه اسیدپاشی سریالی در اصفهان و حمله به زنان جهرمی با چاقو نیز به موضوع بدحجابی منتسب شد و همزمان نمایندگان مجلس به دنبال تصویب قانون امر به معروف و نهی از منکر برای تشدید سختگیریها بودند.
حالا هم که رییسجمهوری علنا از محدود شدن نیروی انتظامی در قالب شرح وظایف قانونی سخن میگوید، نگرانیهای مخالفان بیشتر هم شده است. بازنشر خاطرات حسن روحانی احتمالا یادآوری این نکته به اوست که روزگاری در این عرصه همنظر بودهاند و معتقد به الزام و اجبار در حجاب. احتمالا گام بعدی پرسش از روحانی درباره دلایل رویگردانی از عقاید سابقش خواهد بود که توضیح آن برای ریاست قوه مجریه چندان آسان نخواهد بود.