آیت الله مصباح یزدی، در دیدار با جمعی از بسیجیان شرکت کننده در طرح صافات گفت: “وقتی امروز حرکت های صورت گرفته در کشورهای اسلامی را می بینیم، متوجه می شویم که خداوند متعال با نعمت ولایت امام خمینی(ره) یعنی ولایت فقیه، چه منتی بر سر ما گذاشته است.” او اضافه کرد: “دوست و دشمن اذعان دارند که عمود خیمه اسلام در این زمان ولایت فقیه است، متأسفانه برخی از سر جهل یا عناد، علنا بر علیه این اصلیترین مسأله انقلاب یعنی ولایت فقیه، کار می کنند و در صدد تضعیف آن هستند ؛ آن هم قربه الی الله!”
طرح صافات، برنامه ای تبلیغی است که موسسه تحت نظارت مصباح یزدی آن را طراحی کرده و هر سال ده ها هزار نفر از بسیجیان در آن شرکت می کنند. بر اساس اخبار منتشر شده، تنها در سال ۱۳۸۸، صد و بیست هزار نفر در این طرح شرکت کرده بودند.
نگرانی آیت الله مصباح یزدی از تضعیف جایگاه ولایت فقیه، نگرانی مشترک هواداران آیت الله خامنه ای است. آنان مخالفان خود را متهم می کنند که قصد تضعیف قدرت ولی فقیه را دارند.
حجت الاسلام سعیدی نماینده خامنه ای در سپاه پاسداران نیز اوایل شهریور در اجلاس سالانه بسیج اساتید در مشهد تاکید داشت: “فتنه ۸۸ زمانی رخ داد که عده ای اصلاح طلب افراطی اصول ولایت فقیه را رد کردند، اتفاقاتی که در این فتنه افتاد همچون فتنه ای بود که معاویه با کمک طلحه و زبیر به راه انداخت.”
او معتقد بود: “دیروز امام خمینی (ره) رهبری انقلاب را بر عهده داشت و امروز مقام معظم رهبری در راس حکومت و انقلاب اسلامی قرار دارد خطی مشی همان است ولی برخی خواص بدون در نظر گرفتن متغیر های زمان بین این دو دوره تفاوت قائل می شوند حال آنکه امروز تصمیم نهایی با مقام معظم رهبری است.”
نماینده خامنه ای در سپاه پاسداران، پیش از این هم در مراسم سالمرگ آیت الله خمینی گفته بود: “برخی آقایان که ثبات ندارند دچار استحاله شدهاند و مشاهده می کنید که آقایان در اول انقلاب چه میگفتند اما حالا چه میگویند.” او تاکید کرده بود: “تفاوت و مرزبندی بین اختیارات دو رهبر اشتباهی است که در مرحله بعدی وجود دارد، آمدند و جایگاه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) را مقایسه کردند که همین اشتباهات در زمان بنیاسرائیل نیز رخ داد.”
سعیدی با اشاره به اینکه “عدم توجه به تفاوتها و متغیرهای دو دوره رهبری، مشکل ایجاد میکند”، اضافه کرده بود: “عصر پیامبر(ص) با امیرالمؤمنین(ع) تفاوتهای بسیاری داشت و ما هم به دنبال فقه پویا هستیم؛ زمانی که امام(ره) رحلت کردند علت انتخاب زودهنگام مقام معظم رهبری این بود که اتفاقات جدیدی در عصر بعدی رخ میدهد اما برخی خواص این مسئله را درک نکردند.”
پس از بحران سال ۸۸، مقامات رسمی حکومت مدعی شدند که این بحران، برنامه ای از پیش تعیین شده برای براندازی و یا مهار ولایت فقیه بوده است.
حتی یکبار سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه، موسوی خوئینیها و سیدمحمد خاتمی را متهم کرد که نقشه سرنگونی خامنه ای را کشیده اند. او گفته بود: “آقای موسوی خوئینیها در بهمن ۸۷ اینگونه میگوید: ما باید بیاییم و توان بگذاریم تا به هر قیمتی رهبری را از تخت پایین بکشیم. او باید بفهمد که این مملکت آنطور نیست که ایشان هر جور بخواهد، به هر سمت بکشد. خاتمی و یارانش اکنون کلی تجربه دارند.”
فرمانده سپاه پاسداران از قول خاتمی هم اضافه کرده بود: “ آقای خاتمی در بهمن ۸۷ میگوید: اگر در این انتخابات احمدینژاد سقوط کند، عملاً رهبری حذف میشود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوه اجرایی بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصولگرایی به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی میشود و با شکست اصولگرایان باید قدرت رهبری را مهار کرد.”
هواداران آیت الله خامنه ای، بی آنکه درباره ریشه بحران سال ۱۳۸۸ سخنی بگویند، هرگونه انتقاد یا مخالفت با نظر ولی فقیه را، تلاش برای براندازی آن تعبیر می کنند. به نظر می رسد که علت چنین تعبیری در تفسیر خاصی است که آنان از ولایت فقیه ارائه می کنند.
حجت الاسلام علیرضا پناهیان، که از روضه خوان های بیت آیت الله خامنه ای است، بهمن ماه سال گذشته در یک سخنرانی اعلام کرد: “خیلیها میپرسند حالا اگر ولایت اختیار ما را در دست بگیرد، مگر چه کار میخواهد بکند؟! مثلاً میخواهد دستور به نماز بدهد، ولی من خودم نماز میخوانم. میخواهد بگوید گناه نکن؛ بسیار خُب، گناه نمیکنم ولی اختیارم را نمیدهم! در حالی که اصلاً ولایت همین اختیار تو را میخواهد و دادن اختیار سخت است.”
آیتالله مصباحیزدی هم یکبار درباره ماهیت انتخابات در جمهوری اسلامی تاکید داشت: “ولی فقیه یعنی جانشین امام معصوم یعنی کسی که می خواهد حق را تعیین کند او گاهی مصلحت می بیند بگوید شما رأی بدهید[…] او دستور می دهد که رأی بدهید چه کسی رئیس جمهور باشد. انتخابات ریاست جمهوری اعتبارش به رضایت اوست. مصلحت دیده که در این شرایط مردم رأی بدهند. اما حقیقت این است که آنها دارند پیشنهاد می کنند و می گویند ما این فرد را می خواهیم اما الامرالیکم، شما باید نصب کنید نخواستی نصب نکن. این که حضرت امام(ره) می فرماید رئیس جمهور منتخب بدون نصب ولی فقیه طاغوت است یعنی همین”
او تاکید داشت: “فعلاً این روش در قانون اساسی آمده و امام این را تأیید کرد. ما خیالمان راحت است. اعتبار قانون اساسی به امضای او است […] مادامی که ولی فقیه دیگری آن را تغییر ندهد، و الا او می تواند بگوید مصلحت این زمان اقتضای نوعی دیگر از انتخاب را دارد.”
هواداران آیت الله خامنه ای از اینکه چنین تفسیری از ولایت فقیه مورد پذیرش رقیبان آنها نیست، نگران تضعیف جایگاه رهبر جمهوری اسلامی هستند. آنان معتقدند تنها کسانی که چنین باوری دارند،باید اجازه فعالیت در نظام جمهوری اسلامی را داشته باشند.
اواسط مرداد ماه روزنامه کیهان در گزارشی به مقایسه ناطق نوری و سیدمحمد خاتمی پرداخته و نوشته بود: “تحرک موذیانه مجمع روحانیون برای گره زدن سرنوشت یکی از سران فتنه (خاتمی) با ناطق نوری در حالی است که خاتمی و برخی چهرههای مشابه در مجمع روحانیون ورشکسته به تقصیرند و در پروژه نیابتی سرویسهای جاسوسی بیگانه برای آشوب افکنی ایفای نقش کرده و با لعنت مردم در حماسه ۹ دی ۸۸ مواجه شدهاند. اما ناطق نوری پس از انتخابات دوم خرداد ۷۶ خود ترجیح داده که از متن مسائل اجرایی کنار رود و به لحاظ قانونی منعی برای فعالیت سیاسی ندارد.”
راستگرایان از اینکه در سال ۱۳۸۸، خواسته های خامنه ای به عنوان فصل الخطاب نادیده گرفته شد، خشمگین هستند. چند روز پیش حجتالاسلام مجتبی ذوالنور طی سخنانی “انحراف از مسیر ولایت فقیه را نادیده گرفتن اصول” دانست و گفت: “ولایت فقیه فصلالخطاب در تمامی امور کشور است.” او اضافه کرد: “بر اساس آموزههای اسلامی تبعیت از ولایت فقیه الزامی است و در قانون اساسی نیز فصلالخطاب ولی فقیه و رئیس جمهور شخص دوم کشور است.” در واقع آنچنان که کیهان نیز صریحا نوشت، رئیس جمهور واقعی در ایران، “مقام معظم رهبری” است.