احمد شیرزاد، استاد دانشگاه و از فعالان اصلاحطلب، طی گفتگویی با خبرگزاری ایلنا، که به بهانه تهدیدها اخیر گروه انصار حزب الله انجام شده، تاکید کرد که این اقدامات تنها برای “ثبت موقعیت سیاسی” آنان است و کارکرد دیگری ندارد.
او با اشاره به سوابق اعتراضهای این گروه گفت: “اگر امروز این گروه خط و نشانهایی در مورد مطرح شدن حضور بانوان در ورزشگاهها میکشند، همه به یاد دارند که در اوایل دوران اصلاحات با پخش فیلم سینمایی «آدم برفی»، که فیلمی بدون تم سیاسی بود، چه مسائل و جنجالهایی را به وجود آورند، که با پخش چندباره این فیلم از صدا و سیما در سالهای بعد مشخص شد که به چه اندازه این حساسیتها بیمورد و بهانهای بیش نبوده است.” او اضافه کرد: “زمانی همین جریانهای به اصطلاح حزبالله با توجه به محدودیتها و تابوهایی که در برخی از مسائل مانند ویدئو در کشور وجود داشت، برخوردهایی را برای ثبت موقعیت سیاسی خود انجام دانند که امروز بیشتر مردم با لطیفه از آنها یاد میکنند.” شیرزاد همچنین تاکید کرد: “این گروه که به انصار حزبالله معروف است، امروز خود میداند که چه جایگاهی را در عرصه عمومی کشور دارد و با آگاهی از این موضوع، حرکت و صحبتهای آنها تنها نوعی تهدید است و در نهایت سعی میکنند این مسئله را به نیروهای انتظامی و حکومتی بکشانند که حتما در فضای متحول امروز در این بعد نیز موفق نخواهند بود.”
انصار حزبالله تهران که در سالهای اخیر فعالیت خود را افزایش داده است، چند روز پیش به بهانه سالگرد تجمع “خودجوش” سال گذشتهاش در مقابل وزارت کشور بیانیهای صادر و تهدید کرد که اگر وعده حضور زنان در ورزشگاه عملی شود، زلزله جدیدی ایجاد خواهد کرد.
آنها در بیانیه خود نوشته بودند: “حزبالله همچون سیره عملی سابق، نهی میکند، هشدار میدهد و به مسئولین و تریبون داران تذکر می دهد تا براساس وظیفه شرعی و قانونی خود راه باطل را سد کنند. که اگر نشد در پیشگاه الهی نه جایی برای احتجاج آنان است و نه ادله ای برای سکوت و یکجا نشینی حزب الله.”
آنها تهدید کرده بودند: “ ۲۹خرداد ماه سال جاری مصادف با دوم رمضان المبارک ۱۴۳۶هجری قمری است. روزی که قرار است دولت به اعتراف معاون زنان رئیس جمهور ، اولین گام خود برای وارد کردن زنان به ورزشگاهها را بردارد. حدود۴۰ روز باقی است تا مسئولین از این راه باطل بازگردند یا آنکه شاهد یک روز تاریخی دیگر در تقویم حزب الله باشند.”
گروههای موسوم به حزبالله در سالهای گذشته، نسبت به آنچه وضعیت فرهنگی میخوانند، بیشترین حساسیتها را نشان دادهاند. با اینهمه بسیاری از اقدامات آنها تنها کارکرد مقطعی داشته و برای پیشبرد برنامههای سیاسی استفاده شده است. زمانی انصار حزبالله تهران از اینکه در تهران “پیتزافروشی” تاسیس شده بود نیز خشمگین و خواستار تعطیلی آن به عنوان یکی از نمادهای غربی شده بودند. امروز یکی از بزرگترین پیتزا فروشیهای زنجیرهای تهران، متعلق به محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران است. در این میان، بیشترین قربانیان این فشارها و اعتراضها در ایران، زنان بودهاند. نحوه پوشش زنان، تحصیل و کار آنها و سبک زندگیشان دخالتهای بیشماری را از جانب راستگرایان تندرو و از جمله گروههای فشار به دنبال داشته است.
چند روز پیش حسین اللهکرم، از بنیانگذاران انصار حزبالله تهران و صادق زیباکلام در دفتر سایت خبرآنلاین مناظره کردند که بخشی از آن مربوط به تجمع های غیرقانونی انصار حزبالله بود. صادق زیباکلام در این مناظره با اشاره به بودجه شش هزار میلیارد تومانی سازمانها و نهادهای متنوع غیردولتی درباره موضوعات فرهنگی گفته بود: “یک بار ندیدم انصار حزب الله برود جلوی شورای عالی انقلاب فرهنگی یا سازمان تبلیغات اسلامی یا حوزه علمیه قم و بگویند چرا وضعیت عفاف و حجاب این است. اما علیالدوام جلوی وزارت کشور است. اگر یک بار جاهای دیگر هم میرفتند میتوانستم بگویم این عرق دینی است. اما یک بار در دوره احمدی نژاد تجمع نکردید. روی پیشانی من نوشته احمق که از من انتظار دارید قبول کنم دردشان دین است؟ نه، دردشان سیاسی است، اما آنقدر مرام ندارند که به صراحت بگویند.” الله کرم هم پاسخ داده بود: “ایشان فکر میکند ما احمقیم؟ اگر شما هم غیرت دینی دارید شما هم بروید و آنجایی که ما نمیرویم شما بروید تجمع کنید. ما معتقدیم که این کار به وزارت کشور واگذار شده است. ما از تجمع در برابر وزارت کشور دفاع میکنیم.” اللهکرم در پاسخ به این سوال که چرا در دوره احمدینژاد اعتراض نمیکردید هم گفته بود: “در آن زمان که اول دولت هم بود زمانی که احمدینژاد موضوع ورود زنان به استادیومها را مطرح کرد ما چون فضای ورزشگاهها را برای حضور زنان مناسب نمیدیدیم که زمینه پذیرش آنها نبود، همان زمان اعتراض کردیم و بیانیه ما نیز موجوداست. در ۴ سال اول دولت احمدینژاد ما در زمینه حجاب هیچ اعتراضی به وی نداشتیم، چون پیگیر و دنبال تکمیل قانون فرهنگ حجاب در مجلس بودیم و بالاخره نتیجه این شد که در این قانون وزارت کشور متولی اجرای این قانون شد و ما آن زمان به وزارت کشور اعتراض میکردیم و الان هم اعتراض میکنیم و در آینده هم اعتراض خواهیم کرد، چون دولت باید این قانون را اجرا کند.”