استاد مجتهد شبستری: اسلام دچار بحران است

نویسنده
فهیمه عبداللهی

» گزارش روز از مراسم بزرگداشت طالقانی بعد پنج سال

پنج‌شنبه ۲۰ شهریور را باید بزرگ‌ترین گردهمایی افراد و و چهره‌های تحول‌خواه از زمان خاموشی راهپیمایی‌های خیابانی جنبش سبز دانست. مناسبت بزرگداشت آیت الله طالقانی بود.

تهران، میدان توحید، خیابان پرچم. کانون توحید برای حدود ۴۰ سال محل سخنرانی و بحث و جدل‌هایی بود که طیف مذهبی‌ها و بعد‌ها هم نوگرایان مذهبی را نمایندگی می‌کرد. کانونی که‌ آیت‌الله موسوی اردبیلی بنیان گذاشته بود. اما در پی انتخابات سال ۱۳۸۸ چراغ آن کم فروغ شد. نهادهای امنیتی و نظامی فشار آوردند و اجازه برگزاری جلسه و بزرگداشت و حتی مراسم شب‌های احیا را نمی‌دادند.

اما پنج‌شنبه گذشته پس از حدود ۵ سال دوباره در سالن اجتماعات کانون و مسجد توحید، مراسمی برگزار شد. افتتاح دوباره این سخنرانی‌ها با بزرگداشت کسی بود که او را ابوذر زمان می‌نامیدند. چپ‌ها و مجاهدین او را پدر طالقانی خطاب کرده و بقیه به او آیت الله طالقانی می‌گفتند. کسی که انقلاب خیابانی در تهران با آزادی وی از زندان آغاز شد و همچنان متر و معیار این انقلاب بود تا روز دوازده بهمن ۱۳۵۷. از‌‌ همان روز و در حالی که طالقانی علاقه‌ای به قرارداشتن در راس انقلاب نشان نمی‌داد جمعی که بعد‌ها به جناح راست مشهور شدند فعالیت خود را برای عقب راندن وی آغاز کردند. در گردهم آیی کانون توحید تصویر او در حالی که تنها روی زمین در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشسته، در حالی که همه دور آیت‌الله خمینی حلقه زنده‌اند، گویاست و او را در انقلابی که از برپادارندگانش بود، تنها نشان می‌داد.

ساعت ۵ عصر بود و در بیرون ساختمان کانون عده زیادی تجمع کرده بودند. خبری هم از نیروهای امنیتی و لباس شخصی و حتی نیروی انتظامی نبود. در داخل اما سالن ۵۰۰ نفری کانون توحید بطور کامل پر شده بود در حالی که عده بسیاری هنوز جایی برای نشستن نداشتند. بسیاری از چهره‌های شاخص جریان ملی‌مذهبی حضور داشته و در ردیف اول نشسته بودند. حسین شاه‌حسینی، محمد بسته‌نگار، اعظم طالقانی، ابوالفضل بازرگان، محمد توسلی، محمد ملکی، ابراهیم یزدی، احمد منتظری، علی عبدالعلی‌زاده(وزیر مسکن دولت خاتمی)، محمد‌مهدی جعفری، محمود نکوروح، نرگس محمدی از جمله کسانی بودند که در نگاه اول شناخته می‌شدند.

اولین سخنران محمدمهدی جعفری بود. محمد‌مهدی جعفری از زمان جوانی با مسجد هدایت و آیت‌الله طالقانی آشنا شده بود. او از منش و رفتار آیت‌الله طالقانی گفت و اینکه چقدر انسانی صبور و سختکوش بود. او از قرآن‌شناسی آیت‌الله طالقانی گفت و از استواری‌اش به مثابه کوه: “در زندان عشرت‌آباد بودیم. دادگاه را به شب انداختند تا مردم با خبر نشده و به جلوی زندان یا دادگاه هجوم نیاورند. اما با این حال بسیاری آمده بودند. آیت‌الله طالقانی به ۱۰ سال زندان محکوم شد. سپس آیت‌الله با صدای بلندی گفت بایستید. هیات دادرسان مانند سرباز از ترس بلند شده و ایستادند و آیت‌الله آیه والفجر را خواند و سپس گفت: بروید به اربابتان بگوئید شما محکومید نه ما”. به گفته جعفری دادستان‌های این دادگاه عبارت بودند از سرتیپ زمانی، سرتیپ احترامی و سرتیپ رحیمی.

جعفری سپس به تفسیر قرآن از سوی آیت‌الله طالقانی اشاره کرده و گفت: “نکته‌ای که باید در اینجا یادآوری کنم این است که در زندان روحانیون دیگری نیز با ما بودند. در این میان اگر کسی برای یافتن جواب مساله‌ای به قرآن مراجعه می‌کرد برخی از این روحانیون ناراحت می‌شدند. یعنی تا وقتی که ما هستیم چرا به قرآن مراجعه می‌کنید. اما طالقانی یک استثنا بود. او تشویق می‌کرد که همه به قرآن مراجعه کرده و آن را مطالعه کنند”.

در ادامه ابوالحسن علایی طالقانی، فرزند آیت‌الله پشت تریبون قرار گرفته و چند جمله‌ای بیان کرد و گفت نمی‌خواستیم باز هم امسال کسی از اعضای خانواده حرف بزند و سپس از یک افسر ژاندارمری که در زمان تبعید آیت‌الله طالقانی به شهر بافت کرمان مسئول نگهبانی و گزارش عملکرد او به ساواک بود و در میان جمع حضور داشت، در خواست کرد به مقابل تریبون آمده و خاطراتش را بگوید.

سرهنگ احمد خرازچی گفت: “ما را از آقا ترسانده بودند و القاب خطرناکی به ایشان داده بودند حتی وقتی آیت‌الله طالقنی آمدند ساواک اعلام کرده بود که باید تمام عملکردش گزارش شود و حق بیرون رفتن از محل سکونتش را ندارد. اما ما از همان اول متوجه شدیم که ایشان به دنبال رفع مشکلات مردم و حل مشکل فقرا، تعمیر جاده و مسجد و… است از این روحیه ایشان در ما تاثیر گذاشته و هیچ گزارشی رد نمی‌کردیم و حتی دو سرباز گذاشته بودم که کارهای ایشان را انجام دهند”.

وی که مدام از سوی حاضرین تشویق می‌شد در ادامه درباره مشکل نامه‌نگاری آیت‌الله طالقانی توضیح داد: “تمام نامه‌های آیت‌الله توسط ساواک خوانده می‌شد. از این رو چاره را در این دیدم که نامه‌های ایشان را بگیرم و به کرمان ببرم و از آنجا پست کنم و از سویی نامه‌های دریافتی ایشان نیز به نام حسن جعفری در شهر کرمان به دوستی می‌رسید و سپس ایشان به آیت‌آلله طالقانی منتقل می‌کردند”.

خرازچی سپس گفت وقتی ساواک متوجه همکاری بنده و پرسنل ژاندارمری با آیت‌الله طالقانی شد زمینه انتقال بنده را به رفسنجان مهیا کرد.

این سرهنگ پس از پیروزی انقلاب به دستور آیت‌الله طالقانی فرمانده ژاندارمری استان کرمان شد.

در ادامه قاسمی که به عنوان پژوهشگر دینی و تاریخی معرفی شد مطالبی را در رابطه با روشنفکری دینی مطرح کرد و گفت که آیت‌الله طالقانی در دوره‌ای به سر می‌برد که پست مدرن‌ها هنوز به عالم نیامده بودند و رویکردها، رویکردهای ایدئولوژیک‌، انقلابی و رادیکال بود.

آخرین سخنران این نشست، استاد محمد مجتهد ‌شبستری بود. او وقتی پشت تریبون قرار گرفت برای دقایقی با تشویق حاضران روبرو شد. حجت‌الاسلام محمد مجتهد شبستری طبق روال یک دهه اخیر با لباس شخصی آمده بود. در ابتدا گفت: “خوشحالم که در اینجا حضور دارم. چرا که این نشست پس از ۸ سال انحطاط فرهنگی که دولت قبل ایجاد کرده بود و این انحطاط به ویژه فرهنگی و سیاسی بود برگزار شده و دور هم جمع شده‌ایم”.

او با اشاره به اینکه چون آیت‌الله طالقانی مفسر قرآن بود میل داشتم در اینجا یک بحث علمی درباره چگونگی فهم و تفسیر از متون دینی داشته باشم اما گفتند که فقط ۱۵ دقیقه وقت دارم و در این مدت کاری نمی‌شود کرد گفت: “به‌ لحاظ دین‌شناسی، داعش و القاعده هم خود را با توجه به اسلام تفسیر می‌کنند چرا که چیزی که ما بعنوان اسلام می‌شناسیم در چند دههٔ گذشته انواع نقش‌ها و تصویر‌ها را به خود دیده که تصویرهای جدید هم جز این‌ها هستند. در ۷۰ سال گذشته، درباره دین اسلام بسیار گفته و نوشته شد، تفسیرهای جدیدی توسط افرادی که حرف‌های جدیدی درباره مفهوم دین داشتند. از اخوان المسلمین بگیرید تا تکفیری‌ها و سلفی‌ها، داعش و حتی ولایت فقیه همه حرف‌های جدیدی از دین بود. این‌ها هیچ‌کدام جدای دین نیستند”.

مجتهد شبستری ادامه داد: “امروز باید نگاه جدید و انتقادی به دین داشته باشیم، به همه مفاهیمی که در طول ۷۰ سال گذشته اعلام شدند. چرا که دین دچار بحران شده است و اگر دینی دچار بحران است در واقع نشان دهنده این است که اندیشه علمای آن دین دچار بحران شده است. از این رو به نظر من باید مطالعه دیگری با رویکرد دیگری در دین انجام شود. به اندیشه جدید نیازمندیم. هر کسی هر چه گفت دیگر به تنهایی قابل اتکا نیست حالا این حرف را چه طالقانی زده باشد و چه رهبر فقید انقلاب اسلامی و یا دیگران”.

این محقق فلسفه و دین در ادامه با اشاره به اینکه باید افکار جدید تولید کنیم گفت: “استارت یک بازاندیشی نیرومند درباره هر چیزی از دین که در ۷۰ سال گذشته بیان شده است را باید بزنیم و از همه محققین و علما دعوت کنیم تا مختصات امروز ما را ترسیم کرده و سپس چاره‌ای برای آینده بیایند. اینان باید بنشینند و ببینند از دین چه چیزی خوب است بردارند و چه چیزی خوب نیست فراموشش کنند و آنچه را که ندارند تولید کنند”.

مجتهد شبستری سپس هشدار داد: “ما تصور می‌کنیم دیگر نمی‌توان در دین اندیشه‌ای تولید کرد. حال آنکه چنین نیست. ما تا زمانی که به بازاندیشی نپردازیم وضعیت‌مان همین‌گونه خواهد بود و من پیش‌بینی می‌کنم که در این دنیای پر تلاطم دفن خواهیم شد. چرا که گفتن و نوشتن درباره مشکل طهارت و یا نجاست چنانچه همواره در حال انجام است هیچ دردی از مسلمانان و زندگی آن‌ها را دوا نمی‌کند”.

وی افزود: “واتیکان هم در خود یک بازاندیشی انجام داد. امروز محال است در اروپا کشیشی پیدا کنید که باز هم اخرافات بگوید. در عوض اسلام بعنوان یک دین دچار بحران است، دینی که نمی‌تواند خود را درست در دنیا عرضه کند دچار بحران است. ما در مرحله‌ای هستیم که آنچه در چند دهه گذشته گفته شده به درد مسلمانی ما نمی‌خورد. ما اندیشه‌های نوینی نیاز داریم تا بعنوان مسلمان در این دنیای پر از تهدید و تلاطم بتوانیم زندگی کنیم. الآن محال است در کلیسا مطلبی بگویند که خرافه باشد و مردم بر آن بخندند اما در تهران ما چه خبر است؟ در همین رادیو و تلویزیون خودمان خرافه‌هایی به گوش می‌رسد که بسیار تعجب می‌کنم”.

پایان بخش این مراسم دعای اعظم طالقانی، دختر آیت‌الله طالقانی بود که از همه برای حضور در این مراسم تشکر کرد.