یک هفته پس از آنکه اکبر هاشمی رفسنجانی دلیل به سرانجام نرسیدن انقلاب های مردمی منطقه را “نداشتن رهبری همچون آیت الله خمینی” عنوان کرد، احمد خاتمی، از روحانیون تندرو و منتقد هاشمی طی اظهاراتی این موضوع را به رهبری آیت الله خامنه ای مربوط کرد و مدعی شد که “نعمت وجود رهبری دینی و ولایت فقیه باعث شد تا انقلاب ما به سرنوشت انقلابهای مصر و لیبی دچار نشود.”
احمد خاتمی در جریان سخنرانی خود در “دانشگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا ارتش” وجود “ولایت فقیه” را یک “نعمت الهی” خواند و گفت: “نعمت وجود رهبری دینی و ولایت فقیه باعث شد تا انقلاب ما به سرنوشت انقلابهای مصر و لیبی دچار نشود و کسانی که نسل اول انقلاب هستند و دوران سیاه پهلوی را درک کردهاند خوب قدر نعمت رهبری انقلاب را میدانند.” این عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری مدعی شد: “از ۳۸ سال پیش که رهبریت و مرجعیت دینی اداره جامعه را بر عهده گرفت و مردم هم به دنبال این رهبری حرکت کردند روز به روز خداوند عنایات ویژهای به این کشور ارزانی داشت.”
به گفته او “اگر کسی میخواهد جایگاه ولایت فقیه را دقیق ببیند باید نیروهای مسلح را بررسی کند که زیر نظر مستقیم «مقام معظم رهبری» و به یاری خداوند نظم و پیشرفت و تعالی در این نیروها روز به روز در حال افزایش است و امروز با افتخار میگوییم که ارتش ما ارتش اسلام است و اگر امام زمان ظهور بفرمایند یکی از کانونهای یارگیری ایشان ارتش ماست.”
او در حالی “ولایت فقیه” و “رهبری دینی” را عامل “موفقیت” جمهوری اسلامی قلمداد ونبود آنها در مصر و لیبی را به این وقایع مربوط کرده که هفته پیش اکبر هاشمی رفسنجانی علت به سرانجام نرسیدن برخی انقلاب های کشورهای منطقه خاورمیانه و آفریقا را عدم وجود رهبری همچون آیت الله خمینی ذکر کرده بود.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ۲۳ تیر در جمع روحانیون حوزه های علمیه قم، تهران، قزوین و البرز با اشاره به اتفاقاتی که در تونس، مصر، لیبی، یمن، سوریه، افغانستان، عراق و پاکستان افتاد گفته بود: “یک عده جاهل چنان عرصه را بر مردم تنگ کردند که راضی به برگشت نظامی ها شدند و «بهار عرب» را به خزان تبدیل کردند و بیداری اسلامی را به هرج و مرج کشاندند.”
هاشمی رفسنجانی همچنین گفته بود: “بزرگترین مشکل مردم مسلمانی که انقلاب کردند، نبود رهبری مثل امام راحل است که در تاریخ قرون اخیر اسلام بی نظیر بودند.”
از ابتدای تحولات در منطقه که به تغییراتی در کشورهایی همچون مصر، سوریه و لیبی و… منجر شد، آیت الله علی خامنه ای این تحولات را “بیداری اسلامی” خوانده و آن را متاثر از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران معرفی کرده است.
منصوبان و نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی نیز با تاکید بر واژه “بیداری اسلامی” با برگزاری همایش ها، کنفرانس ها و تلاش در رسانه ها سعی داشتند تا تحولات منطقه را متاثر از انقلاب اسلامی اما با رهبری علی خامنه ای مطرح کنند.
در این ارتباط اجلاس پر هزینه ای هم تحت عنوان”اجلاس بین المللی بیداری اسلامی” برگزار شد که در آن نزدیکان و منصوبان خامنه ای وی را “رهبر بیداری اسلامی” معرفی کردند.
این درحالی بود که میرحسین موسوی یکی از رهبران جنبش سبز و کاندیدای معترض انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ برخلاف رهبر جمهوری اسلامی از ابتدای اعتراضات و تحولات در کشورهای منطقه این موضوع را مرتبط و متاثر از اعتراضات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری معرفی کرده بود.
میرحسین موسوی از جمله ۹ بهمن ۱۳۸۹ با انتشار مقاله ای تاکید کرده بود که “مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچی شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد؛روزهایی که مردم با شعار «رای من کجاست؟» به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته ی خود را پی گرفتند.”
محمود احمدی نژاد رییس وقت دولت جمهوری اسلامی نیز برخلاف آیت الله خامنه ای از اصطلاحاتی چون “بیداری انسانی” و “بهار انسانی” برای تحولات منطقه استفاده و از بکار بردن “بیداری اسلامی” تا پایان دولتش خودداری کرد.
او حتی در یکی از اظهاراتش تاکید کرده بود: “آمریکا و غرب در پس حوادث منطقه به دنبال نجات رژیم صهیونیستی هستند. آنها برای رسیدن به مقصود خود تمام گسلها و کینههای قومی و قبیلهای و طایفهای را فعال کردند و این می طلبد که با تحولات هوشمندانه برخورد کنیم چرا که در غیر این صورت همه حوادث بر علیه ما رقم خواهند خورد.”
اکبرهاشمی رفسنجانی نیز در ۱۹ اسفندماه ۱۳۸۹ در کنار مقبره آیت الله خمینی گفته بود: “من امروز می توانم به مرجع عظیم الشان خودمان بگویم که ملت اسلام بیش از هر زمان دیگری آگاه شده اند. شاید ما نتوانستیم این آگاهی را ایجاد کنیم اما ابزارهای جدید اطلاع رسانی این کار را انجام داده است.”
او در این اظهارات که همزمان با اعتراضات داخلی و کمی بعد از اعتراضات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ مطرح می شد همچنین گفته بود: “بیداری مردم ممکن است مثل لیبی گران تمام شود اما بالاخره به نتیجه می رسد. علاوه بر کشوری مثل لیبی، این اتفاقات ممکن است جای دیگر هم روی دهد. همانطور که در ۱۵ خرداد اتفاق افتاد رژیم فکر می کرد با برخورد تند می تواند مردم را عقب براند اما امام خمینی و شاگردان ایشان با حضور در اقصی نقاط ایران، مردم را آگاه کردند و نتیجه این آگاهی، پیروزی انقلاب بود.”