مرگ ستار بهشتی طبیعی بود

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

بیا، خیال تان راحت شد؟ پزشکی قانونی هم اعلام کرد “ مرگ ستار بهشتی طبیعی بوده.” البته که طبیعی بوده. مگر قرار است طبیعی نباشد؟ آن آدمهای کم عقل و کم خردی که می گویند نخیر، قبول نیست، ما مطمئنیم که مرگ ستار بهشتی طبیعی نبوده و او کشته شده است، اصلا به این نکته توجه نمی کنند که این اطلاعیه را پزشکی قانونی سوئیس که نداده که ما از آنها دلیل بخواهیم. پزشکی قانونی آلمان هم اعلام نکرده که ما بتوانیم بگوئیم ما را قانع کن. این اطلاعیه توسط پزشکی قانونی جمهوری اسلامی ایران صادر شده. انتظار داشتید مثلا پزشکی قانونی جمهوری اسلامی اعلام کند مرگ ستار بهشتی غیرطبیعی بوده و او با شکنجه کشته شده است؟ اصلا من به این دلیل کلی که هر اتفاقی در ایران طبیعی است و همیشه باید انتظارش را داشت، کاملا معتقدم که از نظر پزشکی قانونی نه تنها مرگ ستار بهشتی طبیعی است، بلکه بقیه چیزهایی که در ایران اتفاق می افتد طبیعی است. من چون به نظرم آمد ممکن است دلایل کافی برای طبیعی بودن مرگ ستار بهشتی به اندازه کافی نباشد، برای همین همه دلایل ممکن برای طبیعی بودن مرگ ستار بهشتی را عرض می کنم.

یک: رئیس پزشکی قانونی یعنی آقای دکتر احمد شجاعی باغینی اعلام کرده که چون آثار خفگی و سم در بدن ستار بهشتی پیدا نشده، به همین دلیل “ این فرد از نظر ما به مرگ طبیعی مرده است.” یعنی اگر کسی خفه نشده بود، مسموم هم نشده بود، به مرگ طبیعی مرده است. مثلا نداآقاسلطان، نه خفه شده بود و نه مسموم، فقط یک گلوله خورده بود که طبیعی است و هر ساله صدها نفر با خوردن گلوله به مرگ طبیعی می میرند. یا مثلا روح الامینی که یک قطره سم و یک نشانه از خفگی در او نبود، خوب طبیعی است که این آدم یا زنده است یا به مرگ طبیعی مرده، حالا ممکن است با مشت خورده باشد توی دهانش و مننژیتش عود کرده باشد و به مرگ طبیعی مرده باشد. اصلا چرا راه دور می رویم، هر سال سی هزار نفر توی جاده ها تصادف می کنند، نه خفه می شوند و نه مسموم. شما خودتان زیر ماشین می روید، مسموم می شوید؟ یا کسی می آید بعد از اینکه با ماشین از روی تان رد شد، خفه تان می کند؟ اصلا مرگ سه نوع است: طبیعی، ناشی از مسمومیت و خفگی. از اول انقلاب هم وقتی درست حساب کنی، جز تعدادی که بخاطر گاز یا اعدام با طناب خفه شدند و سعید امامی که مسموم شد، کسی به مرگ غیرطبیعی نمرده. اغلب کسانی که توی جنگ کشته شدند، نه خفه شدند نه مسموم، بیخودی هی می گویند شهید شده. کجا شهید شده. یک خمپاره خورده به مرگ طبیعی مرده، نه مسموم شده نه خفه شده. اصلا چرا راه دور نرویم، اکثر شهدای کربلا به مرگ طبیعی شهید شدند، پزشکی قانونی یزیدبن معاویه هم هیچ نشانه ای از خفگی و مسمومیت در آنها پیدا نکرد. حالا ممکن است کسی سرش بریده شده باشد، یا تیر سه شعبه خورده باشد، یا با شمشیر زده باشند توی قلبش. آدمی که شمشیر به قلبش می زنند طبیعی است استرس می گیرد و به مرگ طبیعی می میرد.

دو: اسم سازمان پزشکی قانونی است. یعنی قانونا تشخیص می دهد که یک نفر کشته شده یا به مرگ طبیعی مرده. یک سازمان مستقل هم هست. اصلا به همین دلیل باید حرفش را باور کرد. البته گیریم که پزشکی قانونی زیر نظر قوه قضائیه باشد، گیریم که همان رئیس قوه قضائیه که دستور دستگیری ستار بهشتی را داده و کارکنان او وی را بازجویی کرده اند، آقای احمد شجاعی باغینی را به عنوان رئیس سازمان پزشکی قانونی منصوب کرده باشد. اصلا گیریم که رئیس پزشکی قانونی تا سال 1374 رئیس دانشگاه بقیه الله سپاه بوده، گیریم که همین رئیس محترم همراه با نمایندگان کشورهای سودان، سوریه، مصر عضو سازمان پزشکی قانونی کشورهای اسلامی است که نه در سودان کسی به مرگ غیرطبیعی مرده، نه شانزده هزار نفر در سوریه به مرگ غیرطبیعی مردند، نه در مصر اصلا و ابدا کسی به مرگ غیرطبیعی نمرده است. اصلا گیریم که آقای شجاعی باغینی دبیر کل مجمع اسلامی محبین اهل بیت است، تمام سوابق دکتر شجاعی را مرور کنید، همیشه مستقل بوده، یا در سپاه یا در قوه قضائیه. نمی آید که خودش را خراب کند بخاطر اینکه گناه همکارش را بشوید دروغ بگوید.

سه: اینکه رئیس سازمان پزشکی قانونی می گوید که “ ستار بهشتی به مرگ طبیعی مرده است” کاملا طبیعی است. بالاخره وقتی رئیس جمهور در مقیاس جهانی دروغ می گوید، وقتی ائمه جمعه دسته جمعی در یک هفته دروغ می گویند، وقتی نمایندگان مجلس همه با هم دروغ می گویند، وقتی قاضی دروغ می گوید، وقتی وزیر علوم تقلب می کند، وقتی معاون رئیس جمهور سر مدرک دانشگاهش دروغ می گوید، وقتی کل شورای نگهبان در مورد یک انتخابات دروغ می گویند، رئیس سازمان پزشکی قانونی اگر چیزی غیر از این بگوید، همه شاخ در می آورند. طرفداران رئیس جمهور موجود در کشور می گویند او به ما دروغ گفت. بازرس دفتر رهبر می گوید که امام جمعه قم درباره رهبر علنا دروغ گفت. یک موجود زنده نشان بدهید که در حکومت جمهوری اسلامی باشد، حق حرف زدن داشته باشد و دروغ نگفته باشد؟ محض رضای خدا فقط یکی را معرفی کنید. خودتان بگوئید، اگر خبر داده می شد که ستار بهشتی به گفته دکتر شجاعی باغینی رئیس سازمان پزشکی قانونی شکنجه شده است، از تعجب سکته نمی کردید؟ خوب! بدکاری کرده مانع سکته صدها هزار نفر آدم شده؟

چهار: اصولا طبیعی بودن هر اتفاقی بستگی دارد به اینکه ما در کجا زندگی کنیم. مثلا همین الآن میزان تورم در کشور 40 تا 50 درصد است. به نظرتان این میزان تورم غیرطبیعی است؟ معلوم است که طبیعی است. چرا؟ وقتی احمدی نژاد رئیس جمهور است، طبیعی است که تورم همین قدر باشد. آیا اینکه احمدی نژاد رئیس جمهور است غیرطبیعی است؟ از نظر من نه، وقتی یک ملت یک حکومت را نمی خواهند و یک رهبر آن حکومت را می خواهد، طبیعی است که کسی رئیس جمهور می شود که به رهبر نزدیک باشد. حالا بگو چرا آنجلینا جولی رئیس جمهور ایران نیست، خوب طبیعی نیست که آنجلینا جولی به بیت رهبری نزدیک شود چه رسد به خودش. می گویند چرا هواپیما سقوط می کند؟ شما همین آقای خامنه ای را بگذار مسوول نظافت ایرفرانس، احمدی نژاد را هم بگذار مسوول نگهبانی شرکت ایرفرانس، اگر از فردای همان انتصاب، سقوط هواپیماهای ایرفرانس سه برابر نشد. قیمت دلار رسید به سه هزار تومان، این هم طبیعی است، وقتی یک سوم کابینه کشور سابقه جعل مدرک دارند، یک سوم شان سابقه اختلاس دارند، یک سوم شان هم تحت تعقیب پلیس بین المللی هستند، دلار لطف کرده که قیمتش به ده هزار تومان نرسیده. طبیعی است که مردم زلزله زده کشور توی سرما بلرزند، چرا؟ حکومتی که خرمشهر را با زور و کشته شدن هزاران نفر آزاد می کند، ولی سی سال است به همان حال ولش می کند، مگر شش ماهه و یک ساله به زلزله زده های امسال آذربایجان می رسد. اصلا یک چیزی را بگوئید که طبیعی نباشد. هر چیز نامعقولی در ایران طبیعی است. وقتی حکومت غیرطبیعی است، همه چیز می شود طبیعی. در مجلس روضه خوانی برای سیاست خارجی تصمیم می گیرند، بعد در مجلس شورای اسلامی روضه خوانی برگزار می کنند که نماینده اندیمشک غش کند. فردا باید کاهگل وارد کنیم از چین که از اول ماه محرم بین نمایندگانی که غش می کنند توزیع کنند که حال شان خوب بشود.

پنج: حالا این کلیات را ول کنید. برویم سراغ همین مرحوم ستار بهشتی. رئیس سازمان پزشکی قانونی گفته “ کبودی روی تن ستار بهشتی دلیل مرگ او نیست.” قبول. حرف منطقی است. یعنی سازمان پزشکی قانونی اعلام می کند که جسد ستار بهشتی کبود شده. بعد همین آقای چشم پزشک با همان چشم های آستیگمات اعلام می کند که “ اضطراب و استرس قرار گرفتن تحت بازجویی می تواند موجب مرگ او شده باشد.” یعنی ستار بهشتی تحت بازجویی قرار گرفته، به او فشار وارد آمده و بخاطر این فشار به مرگ طبیعی مرده است. یعنی همه این اتفاقات در خواب رخ داده؟ یعنی خودش کبود شده یا کسی او را کبود کرده؟ یعنی بازجویی از آدمها تا سرحد مرگ طبیعی است؟ مثلا اگر کسی را سروته آویزان کنند و بعد از یک روز بمیرد طبیعی است. قوه جاذبه زمین مقصر است؟ بطور طبیعی انسان باید بازجویی شود؟ و بطور طبیعی در حین بازجویی باید کبود شود؟ به نظر من فرض اصلی رئیس پزشکی قانونی این است که انسان بطور طبیعی موجودی است که باید بازجویی شود و کبود شود و اگر به دلیل اعمال فشار در زمان بازجویی قلبش از کار بیافتد مرگش طبیعی است؟

شش: دکتر احمد شجاعی باغینی گفت: نتیجه قطعی آزمایشات در مورد علت اصلی مرگ طی روزهای آینده اعلام می شود، اما از نظر ما این فرد به مرگ طبیعی مرده است.” یعنی نتیجه قطعی آزمایشات هر چه باشد، در نظر پزشکی قانونی تاثیر ندارد. خوب اصلا چرا آزمایش می کنید؟ همانطور که رهبری قبل از اینکه نتیجه قطعی انتخابات معلوم شود، پیروزی احمدی نژاد را تبریک گفته بود. معلوم نیست برای چی انتخابات برگزار می کنند. بالاخره همه چیزشان باید به همه چیزشان بیاید.

جهت اطلاع عرض می شود که دکتر احمد شجاعی باغینی علاوه بر همه محاسنی که دارد و احتمالا همان محاسن معایبش را می پوشاند، عضو شورای عالی اخلاق پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم هست.

من نمی دانم، این بقراط کجاست که تکلیف این برادرمان را روشن کند، از لیاخوف که خبری نشد، لااقل یکی بگوید بقراط بیاید و ببیند با این همه دم خروس این برادر قسم پزشکی اش را کجا خورده دو قورت آب هم روش؟

نتیجه گیری اخلاقی: وقتی یک حکومت غیرطبیعی باشد، هر اتفاقی در آن طبیعی است.