سعید کمالی دهقان
“چرا در کشور ما زندانیان باید عمودی به زندان برده شوند و افقی بازگردانده شوند؟” این پرسش احمد بخشایش، یکی از نمایندگان پارلمان است. پرسشی که روز چهارشنبه در صحن علنی مجلس مطرح شد تا عملکرد قوه قضائیه را به خاطر مرگ یک وبلاگ نویس در دوران بازداشت مورد انتقاد قرار دهد.
ستار بهشتی کارگری 35 ساله متعلق به طبقه نسبتا فرودست در شهر رباط کریم زندگی می کرد و به سادگی دلبسته وبلاگستان شده بود. آن را تنها بستر مفید و موجود در ایران یافته بود که می توانست در آن از نقض حقوق بشر در ایران توسط حکومت بنویسد.
پلیس فضای سایبری ایران – فتا – که برای سرکوب فعالیت های مخالفان در فضای آنلاین دایر شده است در ابتدا وی را تهدید کرد تا از فعالیت های خود در فضای مجازی دست بکشد. اما وقتی در ساکت کردن بهشتی ناکام ماند، تعدادی از ماموران خود به خانه وی فرستاد تا او را به اتهام فعالیت علیه امنیت ملی در فیس بوک بازداشت کنند.
یک هفته بعد، در یک تماس تلفنی از خانواده اش خواسته شد تا برای تحویل جسد ستار مراجعه کنند. “او را صحیح و سالم و در حالی که روی پاهایش بود بردند و بعد از ما خواستند تا برای جسدش قبر بخریم.”
این ها را خواهرش به یک روزنامه نگار ایرانی گفت. او به بازگویی مصیبتی که بر خانواده اش رفت پرداخت و خبر مرگ برادرش نیز افشا شد.
اعضای خانواده اش، از جمله مادر سالخورده اش که در عکس کنار ستار بهشتی دیده می شود، اجازه حضور در مراسم تدفین وی را پیدا نکردند و فقط یک نفر اجازه داشت در انجا حاضر باشد، همه آن ها این روزها به شدت تحت نظر هستند تا مبادا با رسانه ها صحبت کنند.
دقیقا مشخص نیست در دوران بازجویی چه بر سر ستار بهشتی آماده است. اما گفته می شود در آن هفته وی به زندان بدنام اوین منتقل و چندین جلسه بازجویی شده است. آنچه قطعی است اینکه او در دوران بازجویی به خانواده و وکیل دسترسی نداشته است. بعدها مشخص شد که وی در زندان اوین رسما از بدرفتاری و شکنجه بازجویان شکایت کرده است، کپی شکایت نامه وی به مقامات در سایت کلمه – متعلق به مخالفان – منتشر شده است.
پیش از مرگ ، او در واپسین پست وبلاگش خبر داده که به مرگ تهدید شده است : “دیروز تهدید کردند که مادرم را سیاه پوش خواهند کرد، چرا که من دهانم را نبسته ام.” او نوشته است: “آن ها گفته اند مرا طوری خفه خواهند که هیچ نام و نشانی از من باقی نماند.”
ستار بهشتی نخستین کسی نیست که در زندان جمهوری اسلامی جان می بازد. در طی 10 سال گذشته دست کم 18 نفر در دوران گذران حبس و به عنوان زندانی عقیدتی مرده اند. افرادی همچون زهرا کاظمی – عکاس ایرانی کانادایی -، امیر جاودان فر – فعال دانشجویی- و در یکی از آخرین مواد هدی صابر که روزنامه نگار بود. در برخی از موارد که در گذشته رخ داده است مسئولان حتی از اعتراف به مرگ افراد سرباز زده اند.
این بار در مورد بهشتی حاکمیت را وادار کرده است که در عرصه عمومی وارد چالش ها پیرامون مرگ افراد در دوران بازداشت شود. پرونده بهشتی همچنین نشان می دهد که وبلاگ نویسان مخالف تنها به طبقه بالا دست تعلق ندارند.
عوامل دیگری نیز در تبلیغات بی سابقه در خصوص مرگ بهشتی دخیل است. به ویژه دعوای داخلی بین محمود احمدی نژاد و مخالفان وی در قوه قضائیه و پارلمان. ماه گذشته ، پس از آنکه احمدی نژاد گفت که به وی اجازه بازدید از زندان اوین – جایی که مشاور مطبوعاتی اش اینک در ان محبوس است - داده نشده؛ مقامات قضائی شدیدا به او تاختند.
پس از مرگ بهشتی، وبلاگ نویسان محافظه کار نزدیک به احمدی نژاد که در حالت معمول پیرامون سو رفتار بازجویان با زندانیان سیاسی سکوت می کنند، دستگاه قضائیه را مورد مواخذه قرار دارند و نوشتند این نشان می دهد چرا رئیس جمهور قصد داشته است تا زندان اوین دیدن کند.
روز پنجشنبه آیت الله صادق لاریجانی به نویسنده این تحلیل حمله کرد و چنین انتقادهایی را “شرم آور” خواند. لاریجانی وعده داده است که درباره مرگ بهشتی به طور کامل تحقیق خواهد کرد و تلویحا اشاره کرده است که موضوع مرگ زیر شکنجه را هم در نظر خواهد گرفت.
منبع : گاردین – 15 نوامبر