چرا تهدید ایران جدی گرفته شده؟

نویسنده

» تحلیل لوموند از خطرهای منطقه

فردریک لاسر 

علی رغم یک اقتصاد تضعیف شده، درآمدهای نفتی همچنان به طرز شگفت آوری بالاست. یکی از توضیحاتی که برای توجیه مقاومت در برابر وخامت وضعیت اقتصادی می توان آورد این است که تهدیدهای ایراد شده علیه ایران یک آمادگی و خطرپذیری ژئوپلیتیکی را برای این کشور به ارمغان داشته. با اینکه کشورهای غربی در شرف خارج ساختن گزینه مداخله نظامی علیه برنامه هسته ای ایران هستند، ولی دولت اسراییل خاطرنشان کرده که پس از عبور ایران از “خط قرمز” به این گزینه دست خواهد یازید.

جمهوری اسلامی در برابر این تهدیدها خاطرنشان کرده که حمله به تأسیسات هسته ای اش باعث وقوع جنگ و صدور مجوز برای هرگونه اقدامات تلافی جویانه خواهد شد. با این حال، موضوع نگران کننده برای بازار نفت، احتمال وقوع یک مقابله به مثل مسلحانه نیست، بلکه بستن تنگه هرمز توسط این کشور است؛ این تنگه استراتژیک ترین آبراهه برای عبور و مرور بازرگانی نفت در جهان محسوب می شود.

تنگه هرمز درواقع تنها راه خروجی خلیج فارس به اقیانوس هند و متعاقباً بقیه جهان است. روزانه نزدیک به ۱۷ میلیون بشکه نفت از این تنگه منتقل می شود که این میزان معادل یک سوم صادرات نفتی جهان و همچنین یک سوم گاز طبیعی مایع در جهان است. این درحالی است که این تنگه در باریک ترین بخش خود بین ایران و عمان تنها ۴۰ کیلومتر عرض دارد. و در این فاصله دو مسیر قابل کشتیرانی [یکی رفت و دیگری برگشت] تعریف شده؛ به طوری که عرض هر یک از این دو مسیر در حدود ۲ کیلومتر است. اگر تصور کنیم که مسیر رفت در آب های عمان قرار گرفته، چند مایل دریایی آن طرف تر، مسیر برگشت در آب های ایران خواهد بود.

 

در برابر احتمال بسته شدن این مسیرهای رفت و آمد، گزینه های کشورهای صادرکننده نفت مانند امارات متحده، قطر، عربستان سعودی و کویت نمی تواند برای آنها چندان جبران کننده باشد. عربستان سعودی با استفاده از خط لوله ای که خلیج فارس را به دریای سرخ متصل می سازد می تواند در بهترین حالت روزانه ۳ میلیون بشکه نفت را منتقل کند. با فعال کردن بخش دیگری از خط لوله که از عربستان سعودی به سوی عراق پیش می رود، می توان ۱ ممیز ۶ میلیون بشکه دیگر را نیز “نجات داد”.

ازطرف دیگر، امارات متحده عربی نیز اخیراً ساخت خط لوله خود را به اتمام رسانده. این خط لوله که مستقیماً به خلیج عمان وصل می شود، به طور روزانه امکان انتقال ۱ ممیز ۵ میلیون بشکه نفت را فراهم می سازد. ولی نه کویت و نه قطر هیچ گزینه ای برای انتقال صادرات نفتی خود ندارند. درنهایت به طور روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت و ۲ میلیون بشکه گاز مایع از بازار کسر خواهد شد. و جبران این مسأله با رویکرد “ظرفیت اضافه” مطرح شده در سازمان اوپک نیز امکان پذیر نیست، زیرا چنین رویکردی انحصاراً توسط عربستان سعودی قابل انجام است و این کشور در داخل تنگه هرمز قرار گرفته، نه در خارج آن.

منبع: لوموند، ۱۶ نوامبر