در اردیبهشت ۷۹ که روزنامه صبحامروز به صاحب امتیازی سعید حجاریان به همراه چندین روزنامه اصلاحطلب دیگر توقیف شد، میرحسین موسوی، این عمل دستگاه قضایی را “توقیف فلهای” نامید؛ و این نام ماندگار شد. در همان زمان حسین شریعتمداری مشاور عملیاتی آیت الله خامنه ای در زمینه های تبلیغاتی و امینتی، نشریات اصلاح طلب را “روزنامه های زنجیره ای” نامید. این هر دو نام گذاری، تا هشت سال بعد، صدها بار در متن کیفرخواست های نزدیک به دویست روزنامه نگار آمد تا نشان دهنده مستقل نبودن قوه قضاییه باشد.
رییس کل وقت دادگستری تهران، عباسعلی علیزاده بعدها اعتراف کرد که توقیف فله ای نشریات اصلاحات طلب و هوادار جامعه؛ بعد از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در دستور کار دادگستری قرار گرفت که در آن رسانه های اصلاح طلب “پایگاه دشمن” خوانده شده بود.
در پایان هفته ای که گذشت، با انتشار اخباری که حاکی است صبح امروز، شرق و بهار، سه روزنامه پرهوادار اصلاحات، امکان دارد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم منتشر شوند، آرام آرام جدی بودن انتخابات پیش رو، و احتمال کشیده شدن میلیون ها نفر به پای صندوق های رای، جدی تر از هر زمان دیگری شده است. به خصوص که همزمان شده است با آشکار شدن درخواست آزادی همان کسی که عنوان “توقیف فله ای” به عمل قوه قضاییه داد، میرحسین موسوی.
در محافل سیاسی و مطبوعاتی تهران، انتشار دوباره نشریات موفق هوادار اصلاحات از آن جهت جذاب تر به نظر رسیده که در زمانی اتفاق افتد می افتد که محاکمه و سرکوب اصلاح طلبان به مرکز رسیدگی به تخلفات کارکنان دولت و دادگاه ویژه روحانیت سپرده شد که سرپرستی هر دو این تشکیلات با محسنی اژه ای بود که اینک دادستان کل کشور لقب دارد. از طرف دیگر سعید مرتضوی که حبس و آزار روزنامه نگاران و اصلاح طلبان در دوازده سال با حکم وی صورت گرفت اینک در ریاست سازمان تامین اجتماعی، از نزدیک ترین یاران محمود احمدی نژاد است و با هزینه سازمان پرپول تحت ریاست وی یک روزنامه پرخرج منتشر می شود. محسنی اژه ای از سوی نهادهای جهانی حقوق بشر به عنوان یکی از دشمنان آزادی بیان نام گذاری شده و سعید مرتضوی که عملا خروج وی از کشور ممکن نیست تحت تعقیب مراکز بین المللی قرار دارد که وی را نیز “دشمن آزادی” لقب داده و در زمره نام های تحریم شده شناخته است.
حالا اصحاب رسانه از خود میپرسند، با این همه آیا گشایشی در راه است و آیا مطبوعات در پاییز ۹۱ رنگ و بوی بهاری به خود خواهد گرفت؟
بازگشت شرق و بهار؟
نخستین بار سایت “عصر خبر” نوشت که “روزنامه سعید حجاریان منتشر میشود” و بعد این خبر به سرعت در فضای مجازی پراکنده گشت. این خبر میگوید که اعضای تحریریه و سردبیر صبح امروز در دور جدید مشخص نیست و هیچ اطلاعات دیگری هم نداده است. انتشار این موضوع از سوی مخاطبان سایتها و حتی اهالی رسانه با شک و تردید مواجه شد و تاکنون خبر بیشتری در مورد آن منتشر نشده است. سعید حجاریان هم که به تازگی پس از گفتوگو با ماهنامه “اندیشه پویا” حضوری رسانهای داشته، این موضوع را نه تکذیب و نه تایید میکند. تردیدها عموما از آنجا ناشی میشود که روزنامه صبح امروز با شعار “دانستن حق مردم است” از پیشگامان درج اخبار و مطالب انتقادی و جنجالی محسوب میشد و حتی بسیاری از اصلاحطلبان و روزنامهنگاران در سالهای بعد، از اقدامات این روزنامه به “تندروی” تعبیر کردند.
صبح امروز با تیمی حرفهای به سردبیری علیرضا علویتبار منتشر میشد و مقالات اکبر گنجی در این روزنامه، بازتابهای بسیاری داشت.
در مورد روزنامه بهار اما میتوان با قطعیت بیشتری صحبت کرد. بهار را سعید پورعزیزی از نزدیکان سید محمد خاتمی منتشر کرد و یک بار نیز شانس آن را پیدا کرد تا در دوران پس از انتخابات ریاستجمهوری انتشار را از سر بگیرد اما در فروردین ۱۳۸۹ مجددا توقیف شد. روایتی وجود دارد که بهار قصد دارد با تیم تحریریه شرق منتشر شود، موضوعی که لااقل چندین تن از اعضای تحریریه شرق از آن بیخبرند و در گفتوگو با “روز” آن را رد کرده اند.
همچنین گفته میشود که ممکن است بهار با استفاده از تحریریه روزنامه توقیف شده روزگار منتشر شود. روزگار نیز دو توقیف را در سال جاری پشت سر گذاشت؛ بار اول به سردبیری علی میرفتاح و بار دیگر به سردبیری ایرج جمشیدی. تا اینجا مشخص است که میرفتاح قصد حضور در بهار را ندارد. او اکنون سردبیری هفتهنامه “نگاه پنجشنبه” را برعهده دارد و اخبار تایید نشده از احتمال سردبیری او در روزنامه قریبالانتشار “خبر” نشان دارد. روزنامه خبر، از دو سال پیش به صورت اینترنتی و آن لاین منتشر می شود و انتشار چاپی آن به دلایلی که هرگز آشکار نشد متوقف گردید. مدیر و سیاستگذار این نشریه که با امتیاز خبرخوزستان منتشر ممی شد، به عنوان حسین انتظامی بود و به همین جهت در زمره نشریات هوادار علی لاریجانی طبقه بندی شده است. حسین انتظامی در دوران وزارت ارشاد لاریجانی مدیرکل مطبوعات داخلی بود و در زمانی که وی به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب گردید روزنامه جام جم را پایه گذاشت، و در مقام ریاست مجلس هم مدتی سخنگو و مشاور علی لاریجانی بود. وی در عین حال دورانی مدیریت موسسه همشهری را هم به عهده داشت و نماینده منتخب مدیران جراید در هیات نظارت بر مطبوعات است.
توقیف ها
از میان روزنامه هائی که اینک زمزمه انتشار دوباره شان بر سر زبان هاست روزنامه صبح امروز در اوج توقیف های فله ای و در زمانی که مدیرش با شلیک گلوله سعید عسگر در بستر بود، تعجبی برنیانگیخت اما روزنامه شرق که در سال جاری با روالی خلاف قانون و با دستور وزیر ارشاد پیش از برگزاری جلسه هیات نظارت و به بهانه توهین به رزمندگان و ارزشهای دفاعمقدس توقیف شد، همیشه به انتشار مجدد خود امیدوار بود. یکی از اعضای تحریریه این روزنامه به “روز” میگوید شرق تا پایان آذر ماه منتشر خواهد شد و با تیم قبلی به کار خود ادامه خواهد داد.
تیم قبلی شرق، در این ماه ها هرگز از انتشار مجدد این روزنامه نومید نبود و دورترین تاریخی را که در نظر داشت بعد از پایان دولت محمود احمدی نژاد بود.
روزنامه شرق نیز یکی از رسانههایی است که چندین بار طعم توقیف را چشیده و در آخرین دوره انتشارش، داوود محمدی سردبیری آن را برعهده داشت.
روزنامه کارگزاران هم روزنامهای است که تقریبا هربار با ارائه تحلیلهایی مبنی بر باز شدن فضای رسانهای، خبری از انتشار مجدد آن به گوش میرسد. روزنامه رسمی حزب کارگزاران، در دور اول انتشار به دلیل اختلافات شدید داخل حزب، از انتشار بازماند؛ در آن زمان محمود صدری سردبیری آن را برعهده داشت. دومین بار مهران کرمی از سوی غلامحسین کرباسچی مسوول سردبیری روزنامه شد که این بار به حکم قضایی، کارگزاران اجازه حضور روی دکهها را پیدا نکرد. در هر دو دوره، مرتضی سجادیان مدیر مسوول این روزنامه بود که پس از انتخابات اخیر به موضع جناح راست نزدیک شد و برای هموار کردن رابطه ها به یکی از منتقدین اصلی حزب کارگزاران تبدیل گشت شد و او و کرباسچی علیه یکدیگر موضعگیری تندی کردند.
روزنامه غیرسیاسی؛ روزنامه انتخاباتی
برخلاف روزنامههای اصلاحطلب که به دلیل فضای مبهم موجود و ریسک مالی انتشار، اخبار موثقی درباره زمان قطعی انتشار و تیم تحریریهشان وجود ندارد، جمعیت هلال احمر در کار انتشار روزنامه “شهروند” است. ابوالحسن فقیه، از نزدیکان و حامیان احمدینژاد که گفته میشود از راهاندازان اولیه نشریات هفت صبح، تماشا و یکشنبه هم بوده است، میگوید که میخواهد “رسم غلط سیاسی شدن روزنامهها” را بشکند و روزنامهای فرهنگی و اجتماعی منتشر کند.
همچنین تیمی رسانهای منسوب به مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی که او را کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری میدانند فعالیت خود را آغاز کرده که اکنون سلیقه خود را در چند سایت و هفتهنامهای نشان می دهند. گفته میشود به زودی روزنامهای نیز از سوی این طیف منتشر خواهد شد.
انتشار روزنامه های جدید از یک جهت دیگر هم جالب است و آن فضای سرد و بی تحرک مطبوعاتی است که در بیست سال گذشته بی سابقه بوده است به طوری که عملا دیگر نشریه ای باقی نمانده بود از همین نظر آمار نشان می دهد در سال ۹۰ آمار توقیفها به روزنامه روزگار(دو بار)، هفتهنامه شهروند امروز، ماهنامه چشمانداز ایران و ماهنامه آیین گفتگو و توقیف موقت هفتهنامه چلچراغ منحصر شد. گرچه در سه ماه گذشته روزنامه های مغرب و قانون به جمع روزنامه های نیمه اصلاح طلب اعتماد، مردم سالاری و ابتکار افزون شده اند.
اما در زمانی که در محافل سیاسی و مطبوعاتی – به ویژه در خارج از کشور – این بحث جریان دارد که روزنامه نگاران چند بار باید به آزادی گلخانه ای تن دهند و در زمره وسایل گرم کردن تنور انتخابات شمارده شوند، این بحث زاویه ای دیگر هم یافته است. معیشت هزاران تن روزنامه نگار و دارای تحصیل و تجربه امور رسانه ای به شدت در خطر است و هر نوع گشایشی در آن نمی تواند با خونسردی و بی اعتنائی اهل قلم روبرو شود. روزنامه نگاران و خبرنگاران بیکار مانده با علم بر این که ممکن است این دوران هم ناپایدار باشد چاره ای جز تلاش برای ساختن روزنامه ای دیگر ندارند.
اما گزارشهای فراوانی از سوی خبرنگاران شاغل در رسانههای ایران موجود است که در آنها عنوان شده در موارد بسیاری از سوی نهادهای امنیتی و قضایی برای نپرداختن به برخی موضوعات و یا ورود تبلیغی به بعضی مسایل تحت فشار قرار گرفتهاند. بازجویان این روزنامه نگاران که بعد از خلاصی از زندان هم به نوعی در گرو نهادهای امنیتی قرار دارند، در تماس با برخی از آنان یادآور شده اند که نباید از این فرصت استفاده کرده و به روزنامه های جدید الانتشار بپیوندند.
این رویه کنترل شدید و جو ناامنی رسانهای بخصوص در ماههای پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ به گونهای بود که مهدی تاجیک، یکی از روزنامهنگاران مجبور به خروج از کشور در گفت و گو با روز آن را دورانی کابوسوار توصیف کرده است. عبدالرضا تاجیک روزنامهنگار پرسابقه نیز که در آن دوران سه بار بازداشت و زندانی شد، دوران سخت بازجویی و هتک حرمت را در گفتوگویی با روزآنلاین شرح داده است.
اما با همه این تجربه ها شواهد حاکی است با قطعی شدن انتشار هر یک از روزنامه های اصلاح طلب بار دیگر روزنامه نگارانی که خواستی جز آزادی نسبی مطبوعات ندارند، به میدان پرخطر کار اطلاع رسانی در ایران خواهند رفت. گیرم در هر یک از این موج ها چند ده تنی مجبور به ترک کشور شده اند که آن ها از دور به نظاره این تجربه تازه مشغول خواهند شد.
روزهای باقیمانده از سال ۹۱، یک دوره تازه برای مطبوعات خواهد شد. گرچه به گفته یکی از مدیران مسئول پیشین این بار اضافه بر همه مشکلات، به دلیل وضعیت اقتصادی خاصی که دولت احمدینژاد و تحریمهای جهانی برای کشور ایجاد کرده نباید انتظار داشت نشریات مستقل بتوانند از عهده تامین مخارج کاغذ و چاپ برآیند. در بهار سیاه سال ۸۰ و هم ۸۸ که نشریات مستقل یکی یکی تعطیل شدند، این مشکل وجود نداشت.
مسئولیت وزیران
دوران پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ دومین رکورد توقیف و منع انتشار نشریات است. اگرچه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره توقیف بیش از ۲۰ نشریه تنها در سال ۸۸ آن را “توقیف طبیعی چند مورد مطبوعات” خواند و تاکید کرد علت بازداشت خبرنگاران دستگیرشده در سال گذشته “بحث خبرنگاری” نبوده است.
پیش از این هیچ یک از وزیران ارشاد [از جمله پنج تن منسوب به جناح راست] آشکارا مسئولیت تعطیل مطبوعات را به عهده نگرفته و از آن دفاع نکرده بودند که محمد حسینی دومین وزیر ارشاد محمود احمدی نژاد بدین کار دست زده است. او تنها وزیر ارشاد جمهوری اسلامی است که نامش در فهرست تحریم های جهانی قرار دارد.
پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ وزارتی که امور مطبوعات و تبلیغات در آن متمرکز بود، نه وزارت ارشاد بلکه وزارت اطلاعات نام داشت. دو وزیر اطلاعات دوره پادشاهی به حکم دادگاه های انقلاب اعدام شدند: کیانپور و عاملی تهرانی. در حالی که داریوش همایون هم غیابی حکم اعدام گرفته بود.