مهلت دستیابی به توافق هستهای با ایران نزدیک میشود و مذاکرات هنوز درگیر یک گفتمان اشتباه است. یک اردوگاه خواستار کاهش و محدود کردن برنامه هستهای است تا این کشور نتواند به سلاح هستهای دست یابد و گروهی دیگر به دنبال تعطیلی کامل برنامه هسته ای ایران است و اعتقاد دارد هر توافقی بد است و تمام سانتریفیوژهای ایران باید از کار بیفتد.
مقامات دولت اوباما که مذاکرات را رهبری میکنند متعهد به محدود سازی هستند. آنها خواستار توافقی هستند که با بازرسیهای شدید، غنیسازی اورانیوم به حدی برسد که این کشور برای ساخت سلاح هستهای به یکسال زمان نیاز داشته باشد.
کسانی را که طرفدار تعطیلی کامل برنامه هستهای هستند، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل رهبری میکند که از حمایت شدید کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان آمریکا برخوردار است. او قرار است ماه آینده در کنگره آمریکا سخنرانی کند و این موضوع باعث خشم باراک اوباما شده است.
اشتباه در اردوگاه هواداران تعطیلی برنامه هستهای نهفته است. ایران در چرخه سوخت استاد شده و این کار را پیش از به قدرت رسیدن اوباما انجام داده است. تکنولوژی غنیسازی را میداند و هزاران سانتریفیوژ این کشور در حال چرخش است. از کار انداختن دانش چه معنایی دارد؟ نمیتوانید دانش یک ملت را بمباران کنید. چکیده چیزی که آنها میگویند همین است.
در واقع این اردوگاه به دنبال افزایش تنش است که به احتمال بسیار زیاد به جنگ منتهی خواهد شد. ایران امضاکننده پیمان عدم تکثیر سلاح هستهای است و داوطلبانه برنامه هستهای خود را، که منبع غرور ملی و حق خود میشمارد، از کار نمیاندازد.
آنها میگویند باید آنقدر ایران را تحریم کرد که به زانو بیفتد. تحریمها آسیب زیادی وارد آورده است اما کشور نسبت به آنها آبدیده شده است. تنها گزینه باقیمانده این است که برای از کار انداختن برنامه هستهای به بمباران متوصل شوند. با این حال، خوشبینانهترین ارزیابیها حاکی از آن است که عملیات نظامی چند سال برنامه ایران را به تعویق خواهد انداخت. این کار آمریکا را درگیر جنگ با دشمنان شیعه قسمخورده داعش میکند و همچنین اسرائیل را برای اولین بار وارد جنگ با ایرانیها و اعراب میکند.
میتوان به هواداران تعطیلی برنامه هستهای اینگونه اندرز داد: “در یک دنیای بینقص ایران برنامه هستهای نمیداشت، اما زندگی بینقص نیست. باید دنبال راه چاره بود. یا باید به راهحل دیپلماتیک دست یابید که مطمئن شوید تا پانزده سال برنامه هسته ای ایران شدیدا محدود خواهد بود و حداقل یک سال تا دستیابی به بمب فاصله خواهد داشت و بازرسیهای شدیدی اعمال خواهد شد، یا اینکه به دنبال گزینه نظامی بروید. نتیجه جنگ چه خواهد بود؟ ممکن است برنامه هستهای کشور را مدتی عقب بیندازد اما مسلما پس از آن ایران به دنبال ساخت سلاح خواهد رفت، احساسات ضدغربی در جهان اسلام شعلهور خواهد شد و ائتلاف بینالمللی برای تحریمها از میان میرود. این برای هیچکس خوب نیست، از جمله اسرائیل.”
توافق سختی که اوباما به دنبال آن است امنیت اسرائیل را قوت میبخشد. جنگ با ایران آن را تضعیف میکند.
کمی بیش از یک ماه تا مهلت دستیابی به چارچوب توافق نهایی زمان باقی است. گفته میشود بزرگترین موارد اختلاف تقاضای ایران برای لغو یکباره تحریمها و مخالفت این کشور با خروج یا تغییر ماهیت ده هزار سانتریفیوژ فعال خود است. به دلیل اینکه ایران حاضر است تقریبا تمام ذخیره اورانیوم غنیشده خود را به روسیه بفرستد، آمریکا انعطاف بیشتری در مورد تعداد سانتریفیوژها از خود نشان میدهد. با این حال، تعداد آن ها باید حداقل نصف شود.
اختلافها زیاد است اما میتوان بر آنها فائق آمد. رهنمون شدن ایران به سمت جامعه جهانی از طریق یک توافق دقیق، مزایای سیاسی و اقتصادی بسیار زیادی دارد. همانطور که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران اخیرا گفته است: «باید این فرصت را غنیمت شمرد. ممکن است بار دیگر تکرار نشود.» باید دید آیا رهبر ایران نیز در حال و هوای غنیمت شمردن هست یا خیر.
منبع: نیویورک تایمز - 13 فوریه 2015