رنج نامه‎ ‎پدر عباس خرسندی

نویسنده

‏این سوال برای هر کسی پیش می آید که از تمام جوامع حقوق بشری بخواهد که اگر انسانی به جرم دفاع از حقوق بشر ‏و دموکراسی خواهی و حق طلبی به سیاهچال های اوین روانه شود چه کسی باید از حق قانونی و انسانی ایشان دفاع ‏کند؟ این مساله در حالتی اتفاق می افتد که آزادی بیان و گفتار در هر کشور امری عادی و معمولی به حساب می آید اما ‏در کشور ما از جرم های سنگین و مهم است که عباس خرسندی نیز از این امر مستثنی نمی باشد.‏

‏ ‏

این مقدمه ای بود که بگویم عباس خرسندی: ۵۲ ساله ساکن شهرستان فیروزکوه با دارا بودن مدارک عالیه تحصیلی که ‏شامل اخذ فوق لیسانس علوم اقتصادی و لیسانس زبان انگلیسی از خارج کشور بوده و مدت زمان کوتاهی را نیز به ‏عنوان استاد دانشگاه مشغول تدریس بود و چون نقطه مشترکی از لحاظ تفکرات سیاسی و ایده های اجتماعی با قوانین و ‏ارزش های اجرایی رژیم نداشت خود را فارغ از مسائل مادی کرده و با انتخاب شغل آزاد فعالیت سیاسی خود را شدت ‏بخشید تا اینکه اولین بار در تاریخ ۷ بهمن سال ۸۳ توسط ماموران وزارت اطلاعات از محل کار خود به جرم اقدام ‏علیه امنیت داخلی دستگیر و روانه زندان شد و پس از ۴۰ روز به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. دیری نپایید که ‏مجددا در روز ۱۸ شهریور ۱۳۸۶ ایشان به توسط مامورین اطلاعات جلب و روانه اوین شد.‏

‏ ‏

او به مدت ۵۰ روز در انفرادی ۲۰۹ اوین محبوس بود و ۶ ماه نیز در اندرزگاه ۷ سالن ۳ بلاتکلیف است. پس از ‏دستگیری ایشان، پیگیری های مستمر از طرف اینجانب و خانواده آقای خرسندی به همراه وکلای انتخاب شده و تایید ‏شده از سوی قاضی پرونده به نام قاضی صلواتی انجام شد ولی هر بار با پاسخ های بی ربط از سوی ایشان رفع تکلیف ‏شد.‏

‏ ‏

در طی این مدت عباس خرسندی چندین بار به دادگاه احضار شد و تا کنون هیچ رای و حکمی برای ایشان صادر نشده ‏است. در صورتی که می دانیم در هیچ جای دنیا کسی را بدون تشخیص جرم و گناه او را به مدت ۸ ماه در زندان نگه ‏نمی دارند و این کار غیر قانونی و ضد حقوق بشر می باشد.‏

گناه عباس خرسندی دفاع از حقوق مردم ایران در برابر ناملایمات و بی عدالتی ها بود.حقوقی که سالهاست در کشوری ‏که در آن زندگی می کنیم پایمال می شود.دولتی که خود را جمهوری اسلامی می خواند و ادعای برقراری عدالت عدل ‏علی و حمایت از مستضعفین و مسلمانان جهان دارد هر گونه آزادی بیان و عقاید و اندیشه را از مردم ایران صلب کرده ‏تا آنجایی که این شخص با تحصیلات عالیه دانشگاه به جای تدریس و ارائه تجربیات علمی خود به دانشجویان و ‏محصلان تنها و تنها به دلیل آشنا کردن حقوق اعضای یک جامعه نسبت به خودشان و دولتشان باید در سیاهچال های ‏رژیم عدل و داد جای گیرد.‏

شخصی که به مدت زیادی خود را فارغ از مسایل مادی کرده و با انتخاب شغل آزاد به مقام و جاه و قدرت پشت پا زده ‏و فریاد حق طلبی مردم ایران را سر می دهد چرا باید اینگونه قربانی بی عدالتی شود.‏

عباس خرسندی تنها فرزند پسر اینجانب و عهده دار تامین هزینه های زندگی و درمانی من نیز بوده و اینجانب در سن ‏‏۸۵ سالگی نیاز به سرپرستی و حمایت مالی و معنوی پسرم می باشم.‏‎ ‎در طول این ۸ ماه من از دوری فرزندم بیمار تر ‏و غمگین تر و رنجور تر شدم و بارها در بیمارستان بستری شده و برای تامین هزینه های زندگی با مشکلات فراوانی ‏رو به رو شده ام. به همین دلیل از همه سازمان های مدافع حقوق بشر و عفو بین الملل و دیگر سازمان های مشابه ‏تقاضای کمک می نمایم و تقاضا دارم که این سازمان ها برای دفاع از حقوق او با دادن نامه و بیانیه حمایت و پشتیبانی ‏خود را از او اعلام نمایند و خواستار آزادی هرچه سریعتر فرزندم شوند.‏

او اکنون در زندان تحت فشار بوده و در حدود ۱۵ کیلو از ورن خود را نیز از دست داده و با داشتن سابقه بیماری قلبی ‏و زخم معده و سنگ کلیه در معرض خطر انواع بیماری ها قرار دارد‏

منبع: خبرنامه امیرکبیر