جرمی ربکین- آریل ربکین
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه طی سخنانی، با «ناپسند و غیرقابل قبول» خواندن سرکوب معترضان طرفدار دموکراسی در ایران، رفتار آن کشور را محکوم کرد. اما آنچه که در سخنان کلینتون به چشم نمی خورد، نوع سیاستی است که آمریکا ممکن است برای کمک به مردم عادی ایران به خدمت بگیرد.
خط مشی رونالد ریگان در دهه 1980 بر کمک نظامی به گروه های مخالف برای مبارزه با سرکوب های کمونیستی بود. ممکن است ما از صلح طلب ماندن مخالفان ایران خرسند باشیم، اما همچنان می توانیم به آنها برای مقابله با سرکوب دولتی کمک کنیم. ما باید به آنها کمک کنیم تا بتوانند صدای خود را به گوش دنیا برسانند.
در دنیای متأثر از انتقال فوری سخنان، تصاویر و کلیپ های ویدئویی نظیر به نمایش درآمدن تصاویر بهت انگیز ماه گذشته از اصابت گلوله به ندا آقا سلطان در خیابان های تهران و مرگ وی، باید پذیرفت که انتقال اطلاعات، وجه حیاتی در منازعات است. مستبدان تهران نیز این موضوع را به خوبی می دانند. با وجود اعلام به اصطلاح پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، دولت همچنان به سرکوب رسانه های خارجی مشغول است. هر چند خبرنگاران خارجی دستگیر یا اخراج نشدند، اما به سادگی در هتل های محل اقامتشان محبوس شدند. دوربین ها و سایر ادوات خبرنگاری توقیف شدند و دیش های دریافت امواج تلویزیون های ماهواره ای نابود شدند.
البته اقدامات سرکوبگرانه، مردم عادی را نیز هدف قرار داده بود. ارتباط اینترنتی به داخل و یا خارج ایران تا ساعت ها پس از انتخابات به کلی قطع شده بود. پس از آن نیز پهنای باند اینترنتی را تا اندازه ای محدود نگه داشتند تا از انتقال و ارسال تصاویر و گزارش ها جلوگیری به عمل آید. مخالفان و مردم عادی ایران به شیوه های جدیدتری از ارتباطات نظیر تویتر، فیس بوک رو آوردند و توانستند از این طریق تا مدتی به کار ارسال تصاویر از اعتراضات و تظاهرات گسترده مخالفان ادامه دهند. رژیم نیز با مسدود کردن دسترسی به وب سایت های ارتباط اجتماعی نظیر فیس بوک و مای اسپیس، واکنش نشان داد. پس از آن بود که مخالفان به استفاده از سرورهای واسطه ای (پراکسی) رو آوردند؛ سرورهائی که امکان برقراری ترافیک برای سایت های غیرقابل دسترسی را فراهم می آورد. دستگاه سانسور رژیم، باز هم با مسدود ساختن این سرورها از خود واکنش نشان داد و ظرف چند هفته، تنها شماری از این سرورها هنوز قابل استفاده بودند.
وزارت خارجه آمریکا در اوائل بحران از وب سایت تویتر درخواست کرد مهلت زمانی قبلی برای بازسازی سایت خود را به تأخیر بیاندازد. اما پس از این اقدام، دولت اوباما به طور چشمگیری عقب نشست. وضع نباید به همین منوال ادامه پیدا کند. ما نباید به احمدی نژاد در جدا کردن مردم کشورش از دنیا کمک کنیم. بلکه برعکس، حقوق بشر بین المللی که به تصریح هارولد کاه مشاور حقوقی وزارت خارجه آمریکا، سنگ بنای حقوقی برای دنیاست، موضع آشکاری در این خصوص دارد.
ماده 19 معاهده حقوق سیاسی و شهروندی تصریح می کند «هرکس باید آزاد به … مطالبه، دریافت و تبادل همه گونه اطلاعات بدون درنظر گرفتن مرزها… به شیوه نوشتاری یا چاپی در قالب هنری و یا هرگونه ابزار رسانه ای به دلخواه خود باشد.» ایران نیز مانند ایالات متحده، عضوی از معاهده حقوق بشر است.
آمریکا می تواند به سه شیوه، ایرانی ها را در مبارزه با سانسور احمدی نژاد یاری دهد: می توانیم آنها را در دور زدن سانسورو عبور مخفیانه اطلاعات از آنجا یاری کنیم و یا اینکه این سد را از بین ببریم. ورود تلفن های ماهواره ای به داخل ایران، مستقیم ترین شیوه برای تحقق رویکرد اول است. تلفن های ماهواره ای به جای برقراری ارتباط از میان مجموعه ای از برج ها بر روی زمین، می توانند برای انتقال تصاویر و کلیپ های ویدئویی به ماهواره های ارتباطی در حال چرخش به دور زمین متصل شوند و شبکه تلفنی را که در اختیار دولت ایران هستند، کاملاً دور بزنند.
اما تلفن های ماهواره ای گرانقیمت هستند و به اندازه رایانه های متصل به اینترنت در ایران، قابل دسترس نیستند. به همین دلیل، باید به دنبال راه های ارتباطی از طریق شبکه های رایج و در عین حال، قابل دور زدن سانسورهای موجود باشیم.
دانشمندان رایانه ای چندین دهه است که بر روی ارتباط مخفی و مقاوم در برابر سانسور کار می کنند. ما از نحوه ایجاد سرورهای واسطه ای امن و مخفی اطلاع داریم. چیزهای زیادی دربارۀ روش های مخفی کردن اطلاعات حساس، در حین عبور از ترافیک ارتباطی وسیع می دانیم. اطلاعاتی که خود در خارج از کشور به کمک برخی کدها و رموز ترجمه شده و امکان مخابره اخبار را فراهم آورند.
چنین روش هائی می توانند از سوی شهروندان نیز به کار گرفته شوند. برخی از فعالان کشور همین حالا هم به استفاده از این روش ها مشغول اند. با این حال، چنین اقداماتی در سطوح کوچک، نسبت به برنامه های سازمان یافته بزرگ، کارآئی کمتری دارند. شرکت های نرم افزاری، برای به اجرا درآوردن چنین برنامه هائی، صاحب منابع و ادوات لازم هستند و درصورت تأیید و تشویق دولت آمریکا، حاضر به مشارکت در تلاش های ضد سانسور هستند.
سومین و مهمترین رویکرد، شامل ترتیب دادن حملات الکترونیک به سیستم سانسور به منظور تخریب و از کار انداختن آن است. وزارت دفاع آمریکا اکنون درحال سازماندهی یک عملیات اینترنتی تحت نظارت نهاد امنیت ملی است که دورنمای آن در خدمت اجرای چنین عملیاتی است. کارشناسان فضای مجازی مصمم به آزمایش چنین سیستمی بر اساس توانائی های خودشان هستند. ما باید بتوانیم به کارشناسان قابل اعتماد مشاوره بدهیم و با آنها همکاری کنیم. چنین اقدامی به بهبود کارآئی این سیستم و کاستن از خطرات چنین تلاش هائی کمک می کند.
این درست است که دولت ایران به راحتی از گزینه جدا کردن مردمش از اینترنت استفاده می کند. اما دست زدن به چنین اقدامی، هزینه بسیار بالائی برای اقتصاد کشور دارد. این اقدام بر قصد ایران برای تبدیل شدن به مرکز ارتباط جهان اسلام خدشه وارد می کند. درواقع کشور را از موقعیت قدرت جهانی به یک کشور منزوی و دور افتاده نظیر برمه یا کره شمالی تبدیل می کند.
دلیل موجهی وجود ندارد که دولت اوباما را از مشارکت در چنین اقداماتی باز بدارد. نهادهای غیردولتی و گروه های حقوق بشر نیز می توانند در به جریان افتادن تلاش ها بر ضد سانسور کمک کنند. درواقع، بسیاری از فعالان اینترنتی هم اکنون در حال کمک به همکاران ایرانی خود هستند. اینترنت، یک ابزار سیال فوق العاده است و در نبرد با خودکامگی، این ابزار در دست ماست.
جرمی ربکین، استاد حقوق دانشگاه جورج میسون است. آریل ربکین نیز فارغ التحصیل علوم رایانه ای از دانشگاه برکلی کالیفرنیا است.
منبع: وال استریت ژورنال- 17 ژوئیه
http://online.wsj.com/article/SB124779708428055757.html#articleTabs%3Darticle