مانلی

نویسنده

فراخ تر از شب…

اکتاویو پاز- ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور

اکتاویو پاز، شاعر، نویسنده و دیپلمات معاصر مکزیکی است. وی در سال 1914 در روستایی در حوالی مکزیکو سیتی به دنیا آمد و در آوریل 1998 در خاک خانه چهره در نقاب نیستی کشید. وی بیشینه ی شهرتش را مدیون کتاب “ هزارتوی انزوا ” ست که به سال 1957 در مکزیک به چاپ رسید. این کتاب که جستاری در روح و فرهنگ و زبان مکزیک بود، باعث شد تا نام اکتاویو پاز بر سر زبان ها بیفتد و دروازه های شهرت بر روی او گشوده شود… وی سپس با انتشار مجموعه ی اشعار خود به شاعری شناخته شده در دنیا بدل گشت. علاوه بر نگاه آزادی خواهانه وی در همراهی با مبارزان آمریکای جنوبی، سفرهای متعدد شاعر به اروپا و حضور در هند به عنوان سفیر دولت مکزیک باعث شد تا علاوه بر دید پیشین نگاه شرقی نیز به آثار عاشقانه و رهایی طلبانه ی وی رخنه کند و آثارش مقبول طبع شعر دوستان شرقی قرار بگیرد. دو گزیده ی اخیر از کتاب “ درخت درون ” و با ترجمه ی ابوالقاسم اسماعیل پور برای چاپ در این شماره ی مانلی برگزیده شده اند…

 

 

بگسلدم روح از زنجیر…

بود که چشم هایم را

واپسین سایه فروبندد

محوم کند از سپیدی روز

بگسلدم روح

از زنجیر

به گاه شوق بی تاب و خواهشگر

رها نخواهد کرد

اما

یاد آن ساحل دیگر را

که زمانی سوخت

چه آتشم

تواند شناورم کند

میان یخپاره ها

بی هیچ گذری

از سد قانون.

روحی که زمانی

خدای کل را به بند کرد

رگانی که سوخت بار این آتش هاست

مغز استخوانی

بس شکوهمندانه سوزان

تن را ترک می گویند

آنان

پریستاری اش را نه،

خاکستری بیش نه بودند

اما

هنوز آگاهند

غبارند آنها

اما غبار عشق

 

واپسین سپیده دم…

موهایت

 گم شده در جنگل

پاهایت

 مماس بر پاهایم

خوابیده ای

 فراخ تر از شب

رویایت اما

 هم چند این کومه

چقدر کوچک ایم اما

بیرون

تاکسی عبور می کند

با سرنشین اشباحش

رودی که جاری است

 همیشه

برمی گردد.

فردا آیا

روز دیگری است؟